Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی خسروی، از شرایط نامناسب خود می گوید.

طرفداری- مسئله کولبری مهدی خسروی، عضور تیم ملی امید بوکس ایران، یکی از داغ ترین سوژه های ورزشی اخیر است. او در مصاحبه ای از وضعیت و شرایط سخت خود می‌گوید.

در ادامه مصاحبه خسروی را می خوانید با فارس:

ابتدا خودتان را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برای ما معرفی کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

مهدی خسروی هستم، عضو تیم ملی بوکس امید. بوکس را از 16 سالگی آغاز کردم و در حال حاضر 20 ساله ‌هستم. در استان کردستان و در یک خانواده پرجمعیت در شهر مریوان کنار خانواده‌ام زندگی می‌کنم.

 هم دانشجو هستید و هم عضو تیم ملی بوکس؟

بله، من از 16 سالگی بوکس را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به صورت جدی و حرفه‌ای آغاز کردم. هنوز دو ماه از فعالیتم در رشته بوکس نگذشته بود که موفق شدم در مسابقات استانی عنوان قهرمانی را کسب کنم. با حمایت مسئولان ورزش استان کردستان یک سال بعد موفق شدم در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کنم. در این مسابقات دو نفر از حریفانم را پر قدرت شکست دادم، اما در ادامه مبارزه مقابل حریفم از ناحیه ابرو به شدت مصدوم شدم و با صلاحدید پزشکان دیگر اجازه مبارزه کردن پیدا نکردم. وقتی فرصت را از دست دادم، انگیزه‌ام برای ادامه راه کمتر شد و برای مدتی بوکس را رها کردم و مسیر زندگی ام تغییر کرد و به سراغ کول بری رفتم. البته کول بری شغل محسوب نمی‌شود و ما از روی ناچاری این کار سخت را انجام می‌دهیم.

چند ماه از بوکس دور بودید و دلیل اینکه بوکس را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رها کردید، چه بود؟

تقریبا نزدیک به یک سال بوکس را رها کردم و به خاطر مشکلات مالی خانواده‌ام ناچار شدم کول بری کنم تا هزینه زندگی ام را خودم تامین کنم. به هر حال از لحاظ اقتصادی در یک خانواده ضعیف زندگی می‌کنم و دوست نداشتم خانواده ام تحت فشار باشند. ناچار شدم برای امرار معاش کولبری کنم و به کارگری مشغول باشم. پس از یک سال با پیشنهاد خانواده و اطرافیانم دوباره بوکس را پرقدرت شروع کردم و تمریناتم را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خیلی جدی شروع کردم. دوباره سال 97 در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کردم. مسابقات در اهواز برگزار شد، اما با توجه به اینکه حریفم از شهر میزبان بود بازی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به او واگذار کردم، البته به خاطر مبارزات خوبی که داشتم از سوی شورای فنی و کادر فنی به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم.

پس یکی از سبک وزن‌های مدال آور آینده بوکس ایران شما هستید؟

بله،(باخنده) آرزوی من مدال آوری برای ایران عزیز است. من به خاطر شرایط فیزیکی در سبک‌وزن فعالیت می‌کنم. حتی در انتخابی درون اردویی تیم ملی بزرگسالان هم در وزن 49 کیلوگرم اول شدم، اما برای مسابقات بین‌المللی اعزام نشدم و دلیل آن را نمی‌دانم. پس از آن دوباره کولبری را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شروع کردم، اما تمریناتم را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هرگز رها نکردم. پس از آن دوباره برای حضور در مسابقات انتخابی تیم ملی امید دعوت و دوباره در وزن 49 کیلوگرم فیکس تیم ملی امید شدم و در حال حاضر هم عضو تیم ملی امید هستم. 

خبر دارید که عکسی از شما در فضای مجازی در حال کول بری منتشر شده است؟

بله، کاملا مطلع هستم. مدت کوتاهی است که عکس من در فضای مجازی در حال کول بری منتشر شده است. البته من 5 سال است که کول بری می‌کنم و از این موضوع خجالت نمی‌کشم. به خاطر اینکه ناچارم برای امرار معاش این کار بسیار خطرناک را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام دهم. انتشار این عکس هم ماجرای عجیبی دارد. موضوع از این قرار است که مدتی قبل یک خبرنگار در اطراف کوهپایه‌های اورامان در حال تهیه یک گزارش از کول بران بود. او بر حسب اتفاق با من مصاحبه ای انجام داد و از شرایط سخت این کار از من سوال کرد. البته من خودم را معرفی نکردم اما پس از منتشر شدن گزارش خیلی از دوستانم تصویر من را در آن گزارش دیده بودند. در واقع پس از اینکه تصویر من منتشر شد، یکی از عکس های کول بری ‌ام را در فضای مجازی منتشر کردم و از سختی ها این کار گفتم تا شاید راه نجاتی پیدا شود. همین موضوع باعث شد تا همه بدانند که من عضو تیم ملی هستم و کول بری می‌‌کنم. بازتاب عکس من در فضای مجازی واقعا خیلی زیاد بود و همین موضوع باعث شد که رسانه‌های مختلف برای گفت‌وگو با من تماس بگیرند. من فقط می خواهم درد دل کنم و دوست ندارم که با این مصاحبه از دنیای قهرمانی حذف شوم.

 

آیا در منطقه زندگی شما فضایی برای اشتغال وجود ندارد تا شما ناچار به کول بری نشوید؟

در این منطقه یک کارخانه هم نیست که ما بتوانیم در آن کارخانه مشغول شویم. به هر حال چاره‌ای نیست و من ناچار هستم برای ادامه ورزش حرفه‌ای این کار خطرناک را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام دهم. ضمن اینکه نمی‌خواهم بار روی دوش خانواده‌ ام که وضعیت اقتصادی خوبی ندارند، بگذارم. به همین دلیل وقتی شغلی نباشد من هم ناچار به کول بری هستم تا زندگی ام لنگ نماند. غرورم اجازه نمی دهد دستم را پیش فردی دراز کنم. در طول این سال‌ها تلاش کردم که دستم در جیب خودم باشد و کمک حال خانواده‌ ام باشم. به هر حال زندگی حرفه‌ای واقعا هزینه زیادی دارد و من چون عاشق بوکس هستم تلاش میکنم با این کار به آرزویم برسم.

 آیا خانواده توانایی حمایت مالی از شما را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ندارد؟

واقعیت این است که پدرم بازنشسته است. او یک حقوق ناچیزی به خاطر بازنشستگی دریافت می‌کند. جمعیت خانواده ما هم زیاد است و آن حقوق کفاف زندگی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نمی‌دهد. از طرف دیگر من دانشجو هستم و ورزش را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به صورت حرفه‌ای انجام می‌دهم. ادامه تحصیل در دانشگاه و انجام دادن ورزش حرفه‌ای واقعا هزینه بسیار زیادی دارد. به همین خاطر ناچارم یا کارگری کنم یا کول بری کنم. واقعیت این است که نه می توانم بوکس را رها کنم نه اینکه دلم می آید دانشگاه را نیمه کار رها کنم. به همین دلیل تمام تلاشم را میکنم تا در پایان این مسیر سخت به تمام رویاهایم برسم. این توانایی را در خود می‌بینم و به هدفم می رسم.

شما از لحاظ جسمانی هم خیلی جثه بزرگی ندارید، پس چطور در گردنه‌های به آن خطرناکی بار سنگین را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به دوش می‌کشید؟

تمام این کارها از روی ناچاری است. من مجبورم و از روی ناچاری تن به این کار خطرناک داده‌‌ام. همه ما کول‌برها برای اینکه شب‌ها بتوانیم بار را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تحویل بگیریم، باید یک مسیر سخت و پر پیچ و خم کوهستانی با گردنه‌های خطرناک را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 3 ساعت پیاده‌ روی کنیم. در مسیر بازگشت همه خطرات را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به جان می‌خریم. هر شب که برای کول بری می‌رویم، 4 ساعت هم مسیر برگشت را طی می‌کنیم تا به مقصد برسیم و بار را تحویل دهیم. به خاطر اینکه بار بر روی دوش ما است مسیر برگشت طولانی تر می‌شود. البته وقتی هوا برفی باشد به دلیل لغزنده بودن مسیر کوهستان زمان بازگشت ما طولانی تر هم خواهد شد. در واقع زمان یک بار رفت و برگشت 7 ساعت طول می‌کشد تا از بدترین گردنه‌ها عبور کنیم تا ما بتوانیم بار را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به پایین بیاوریم. خطرات که تا دلتان بخواهد وجود دارد، احتمال پرت شدن به پایین کوه وجود دارد. به هر حال ما ناچاریم که این کار سخت را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام دهیم. 

از این کار سخت که انجام می‌دهید، چقدر دستمزد دریافت می‌کنید؟

واقعیت این است که کول بری خیلی دستمزد چشم گیری ندارد و فقط خطرناک است. در واقع هر یک کیلو بار که می‌خواهیم حمل کنیم، 12 هزار تومان دستمزد آن است. در نهایت ما هفته‌ای دو بار می‌توانیم کول بری کنیم آن هم به شرطی که شرایط آب و هوایی اجازه دهد و مشکلات دیگری پیش نیاید به کوله‌بری می‌رویم. هر باری که برای این کار خطرناک به دل کوه می زنیم، در نهایت 200 هزار تومان برای ما دستمزد باقی می‌ماند. من هر بار که می‌روم 30 کیلوگرم بار به دوش می‌کشم و در واقع تقریبا هم‌ وزن خودم بار جابجا می‌کنم. جانم را به خطر می‌اندازم برای 200 هزارتومان و تمام این خطرها از روی ناچاری است.

شما وقتی کار به این سنگینی را انجام می‌دهید، چطور انرژی برای تمرین کردن باقی می‌ماند؟

کول بری فشار زیادی به پاها و کمر وارد می‌کند. من وقتی 10 روز به آغاز مسابقات باقی مانده دیگر هیچ کاری انجام نمی‌دهم، چون در تمرینات واقعا فشار زیادی روی من وارد می‌شود و این کول بری هم باعث می‌شود از لحاظ بدنی دچار افت شدیدی شوم، اما چون چاره‌ای ندارم این کار را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام می‌دهم. هفته ای دو بار کول بری تمام انرژی را از من می‌گیرد و دیگر انرژی برای ورزش کردن باقی نمی‌گذارد.

دانشجوی چه رشته‌ای هستید و آیا هزینه دانشگاه هم از طریق کول بری فراهم می‌شود؟

بله، من دانشجوی رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی هستم. هم درس می‌خوانم و هم ورزش را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به صورت حرفه‌ای پیگیری می‌کنم. چاره‌ای ندارم چون خانواده‌ام نمی‌توانند هزینه من را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پرداخت کنند. برادران دیگرم هم در این مسیر حرکت می‌کنند و آنها نیز کول بر هستند. به هر حال این شرایط زندگی ما است که ناچاریم این کار سخت را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام دهیم.

در طول هفته چند بار تمرین می‌کنید؟

هفته‌ای دو جلسه به کول بری می‌روم. مابقی روزها را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در مریوان تمرین می‌کنم تا از لحاظ بدنی افت نکنم. چون هدف و انگیزه دارم، قطعا خستگی روی موفقیت من نمی‌تواند تاثیر منفی بگذارد.

انتظار شما از مسئولان ورزش چیست؟

تنها انتظاری که دارم این است که آنها از لحاظ مالی حمایت کنند تا بتوانم در ادامه مسیر بدون دغدغه در اردوهای تیم ملی حضور داشته باشم. مسئولان حمایت کنند تا تمرینات منظمی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پیگیری کنم تا یک روزی بتوانم پرچم ایران عزیز را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مقابل دیدگان همه دنیا بالا ببرم. واقعیت این است که کول بری آن هم در سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایطی که ما داریم انجام می‌شود و این مسیر پر پیچ و خم تمام انرژی‌ام را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌گیرد و روی تمرینات آمادگی جسمانی من تاثیر منفی می‌گذارد. پول زیادی گیرمان نمی‌آید، اما ناچارم برای اینکه بتوانم هم ورزش کنم و هم درس بخوانم، این کار سخت را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام بدهم. برنامه‌های خوبی برای آینده‌ام دارم. دوست دارم هم در مسیر قهرمانی و هم در تحصیل موفق شوم. امیدوارم صدای من به گوش مسئولان برسد تا به من کمک کنند، البته امثال من در ورزش بسیار زیادند.

اردوهای تیم ملی امید تعطیل است پس تمرینات شما به چه صورت پیگیری می‌شود؟

تیم ملی امید ماه گذشته راهی بندرانزلی شد و قرار بر این بود اردوهای ما آنجا برپا شود اما بنا به دلایلی اردوها لغو شد و بعد از چند روز تمرین به شهر خودمان برگشتیم. بعد از پایان اردوی تیم ملی امید در حال حاضر از راه دور با مربیان تیم ملی در ارتباط هستم و برنامه تمرینی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از آنها می‌گیریم. به محض اینکه تمرینات تیم ملی امید آغاز شود ما به تمرینات برمی‌گردیم.

و صحبت پایانی شما...

امیدوارم به تمام آرزوهایی که در مسیر قهرمانی و تحصیلاتم دارم برسم. دوست دارم مسئولان ورزش نیم نگاهی هم به من داشته باشند تا از این شرایط خارج شوم. من اگر ناچار نباشم چنین کاری را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انجام نمی‌دهم. عشق و علاقه من به بوکس باعث می‌شود سختی‌ها را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به جان بخرم. آرزوی من حضور و کسب مدال المپیک است، برای رسیدن به این هدف نیاز به کمک مسئولان ورزش دارم.  

منبع: طرفداری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۲۶۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کولبری» نه شغل است و نه شریف/ مردم از ناچاری بار بر دوش می‌گیرند

آفتاب‌‌نیوز :

در روز‌های آغازین سال جدید، چندین کولبرِ مریوانی، جان خود را از دست دادند؛ بالا رفتن آمار مرگ و میر کولبران به گفته عبدالله بلواسی، فعال صنفی کارگران مریوان، باید یک زنگ خطر جدی تلقی شود.

او در این رابطه گفت: همانگونه که همگان می‌دانیم و رسانه‌ها با اقتدارِ بسیار اعلام می‌کنند، بعد از نفت، مرز باشماخ مریوان بیشترین میزانِ درآمد را برای ایران و خزانه بیت‌المال دارد، اما باید پرسید سود‌های هزاران میلیاردی روزانه‌ی مرز باشماخ کجا و به جیب چه کسانی می‌رود؟ آیا حاصل این همه تجارت در مرز باشماخ، به غیر از ارابه‌های مرگ، خطرآفرینی جاده‌های کردستان و مرگ روزانه کولبران چیز دیگری هم بوده است؟! این تجارت عظیم، سودی برای مردم نداشته است حتی رانندگان ترانزیت، قربانیان سیستم سرمایه‌داری و استثمار صاحبان ترانزیت‌ها هستند.

بلواسی ادامه داد: درحالیکه اگر مدیران محلی دلسوز بودند، با اختصاص فقط یک درصد از درآمد باشماخ می‌توانستند صد‌ها شغل ایجاد کنند، مریوان را با داشتن پتانسل فوق العاده گردشگری قطب گردشگری ایران کنند و به تبع آن هزاران شغل ایجاد شود تا هیچکس محتاج کولبری نشود.

به گفته این فعال کارگری، سیاست‌های فقیرسازیِ دولت‌های پیاپی، گروه زیادی از جوانان و تحصیلکردگان و حتی ورزشکاران را مجبور به کولبری کرده است.

او «شغل دانستن کولبری» را یک رویکرد ناعادلانه در جهت پاک کردن صورت مساله دانست و گفت: اشتباه نکنیم کولبری نه شغل است و نه شریف، مردم از روی ناچاری باری را که باید حیوانات حمل کنند بر دوش می‌گیرند و در برابر دریافت چند ریال پول، جان را برای نان می‌دهند.

بلواسی در پایان گفت: به راستی تا کی باید هر روز شاهد مرگ جوانان در جاده‌های مرگ و سقوط کولبران جوان و پیر و جان باختنِ دلخراشِ آنان باشیم؟ تا کی باید شاهد در عزا نشستن مادرانی باشیم که فرزندانشان برای یک لقمه نان خالی به کوهستان می‌زنند و دیگر هرگز برنمی‌گردند؟

منبع: خبرگزاری ایلنا

دیگر خبرها

  • کسب دو مدال برنز توسط بوکسور‌های نوجوان قزوینی
  • رقابت های بوکس قهرمانی آسیا؛ نخستین مدال ایران قطعی شد
  • آرزوی ستاره آرسنال: خدانکند سیتی امتیاز از دست بدهد!
  • احتمال حضور ۵ کشتی‌گیر خوزستانی در مسابقات المپیک
  • امیر ملکی‌پور درگذشت + سوابق
  • «کولبری» نه شغل است و نه شریف/ مردم از ناچاری بار بر دوش می‌گیرند
  • مهدی هفت چشمه در پرتاب چکش نقره‌ گرفت
  • مهدی هفت چشمه در پرتاب چکش نقره‌ای شد
  • استاندار: امیدوارم خوزستان در المپیک صاحب مدال شوند
  • میرزازاده: مسئولان به آرامش کشتی در المپیک کمک کنند