سرلشکر صفوی: سیاست جمهوری اسلامی ایران پرهیز از ورود به جنگ است
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۴۰۵۴۵
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت: سیاست آمریکا سیاست زور است اگر آنها بدانند توان و قدرت ایران پشتوانه نظامی برتری دارد، قطعا عقب نشینی می کنند و جامعه آنها تحمل کشته شدن چند هزار نفر از نیروهای نظامی خود را در مدت کوتاه ندارند، البته سیاست جمهوری اسلای ایران پرهیز از ورود به جنگ است.
به گزارش ایسنا، سردار سرلشکر پاسدار صفوی، دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در جمع دانشجویان دانشگاه افسری حضرت امام علی (ع) به سخنرانی پرداخت و با اشاره به اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هدف قرار دادن پایگاه نظامی آمریکا در عراق گفت: یکی از ارتشبدهای بازنشسته آمریکا گفته بود ترامپ با دیدن جمعیت سوگوار و تشییع کننده سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دچار وحشت شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم تنها قدرتی که پایگاه های آمریکایی ها را با موشک توانست بزند فقط ایران بوده است. جمهوری اسلامی ایران یک قدرت منطقه ای است و اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران قاطعانه تصمیم گرفت پایگاههای آمریکایی ها را با چندین موشک بزند و آمریکایی ها نتوانند کاری بکنند و اینکه پهپاد متجاوز آمریکایی را در خلیج فارس هدف قرار داده و آنها نتوانستند پاسخی دهند نشان از شجاعت تصمیم گیری و اقتدار جمهوری اسلامی ایران دارد.
سرلشکر صفوی ادامه داد: آمریکاییها فهمیدند اگر جواب ایران را بدهند چند هزار نیروی نظامی و پایگاه های آنها در خطر خواهد افتاد؛ بنابراین عقب نشینی کردند. سیاست آمریکا سیاست زور است اگر آنها بدانند توان و قدرت ایران پشتوانه نظامی برتری دارد، قطعا عقب نشینی می کنند و جامعه آنها تحمل کشته شدن چند هزار نفر از نیروهای نظامی خود را در مدت کوتاه ندارند، البته سیاست جمهوری اسلای ایران پرهیز از ورود به جنگ است.
مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به ویژگیهای رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا گفت: رئیس جمهور فعلی آمریکا درک کاملی از مفاهیم سیاسی و امنیتی و حقوق و روابط بین الملل ندارد و هنوز قدرت انقلاب اسلامی، رهبری و ملت بزرگ ایران و نیروهای مسلح ایران را نمی شناسد، به نظر می رسد در نتیجه شکست ترامپ در سوریه و یمن و جنایت ترور سپهبد شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، شانس وی در انتخابات پیش روی آمریکا پایین آمده است و خون پاک این ده شهید سلطه نظامی آمریکاییها از عراق و سوریه و افغانستان و خلیج فارس را در هم خواهد شکست و نیروهای نظامی آمریکا مجبور به عقب نشینی از غرب آسیا می شوند.
دستیارو مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در بخش دیگری از سخنان خود با تبیین هدف نهایی هر حکومتی در حفظ بقای ملی گفت: هدف اصلی و غیر قابل تغییر هر حکومتی حفظ بقای ملی، سرزمین و منافع ملی و آرمان ها و امنیت ملی آن حکومت است و در اثر جنگ ها و تهدیدات گسترده نظامی، این هدف اساسی به مخاطره جدی می افتد و جنگ ها ممکن است باعث سقوط نظام سیاسی و یا اشغال یک سرزمین شوند و یا ممکن است همانند فلسطین اشغالی یک ملتی را از کشورش بیرون کنند و یا قراردادی را مانند قرارداد گلستان و ترکمانچای تحمیل و یا معاهدهای را لغو کنند و بخواهند معاهده جدید بسته شود مانند پاره کردن قرارداد الجزایر در سال 1975 میلادی توسط صدام بعثی کافر.
وی افزود: هدف نهایی جنگ ها تحمیل اراده یک دولت و یا ائتلاف از دولت ها بر علیه یک دولت و یا دولت های دیگر است و این تحمیل اراده ممکن است تصرف قسمتی از سرزمین یا منابع اقتصادی باشد و یا ممکن است تسلیم شدن آن دولت در مقابل یک قرارداد جدید مرزی یا لغو یک قرارداد باشد و ممکن است اهداف دیگری را رهبران دولت مهاجم به دولت مورد هجوم تحمیل کنند.
رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس اضافه کرد: معمولا دولت ها ، ملت ها و حکومت ها حاضرند برای دفاع از بقای ملی خود و حفظ سرزمین ، ملت و منابع و هویت ملی شان تمام مولفه های قدرت ملی را جمع و در مقابل متجاوزین با ایستند و هر چند با هزینه زیاد دفاع برای همه ملت های جهان و برای انسان یک امر طبیعی و عقلانی و مشروع است.
سرلشکر صفوی با بیان ویژگیهای 8 سال دفاع مقدس گفت: هشت سال دفاع مقدس یک رخداد بی همانند در طول تاریخ ایران است و در طول هشت سال دفاع مقدس و پس از آن سپاه پاسداران از یک نیروی امنیتی قبل از جنگ به یک سازمان رزم تبدیل شد و این موضوع مسلتزم مدیریت انقلابی و تفکر جهادی و داشتن راهبرد لازمه بود. در ابتدای جنگ تحمیلی سپاه پاسدارن سازمان رزم نداشت و در پایان جنگ سه نیروی زمینی و هوایی و دریایی با 45 تیپ و لشکر نظامی و چندین پایگاه دریایی و شناورهای جنگی و قدرت موشکی توسط نیروی هوایی سپاه تشکیل داد.
سرلشکر صفوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت توسعه سپاه در طول جنگ تحمیلی گفت: در ابتدای جنگ تحمیلی حجم تهدید از توان ارتش جمهوری اسلامی ایران بالاتر بود، عراقی های با پانصد تا ششصد هزار نیرو و دوازده تیپ و لشکر بههمراه حدود پنج هزار تانک و نفر بر و حداقل پانصد عراده توپخانه وارد جنگ شدند و ضرورت داشت نیرویی برای مقابله با این حجم از تهدید شکل گرفته و توسعه یابد و این نیروی نظامی با فرمان حضرت امام و پشتیبانی دولت و ملت شکل گفت.
سرلشکر صفوی با بیان ضرورت معماری نیروهای مسلح در زمان رزم و در طول هشت سال دفاع مقدس و پس از آن ادامه داد: در شرایط حساس کنونی منطقه غرب آسیا و جنگ اقتصادی و فرهنگی آمریکا علیه ملت و دولت ایران و حمله تروریستی اخیر و شهادت ده نفر از نیروهای ایران و عراق، خصوصا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس توسط نیروهای تروریستی نظامی آمریکا لازم است قدرت دفاعی و امنیتی و قدرت بازدارندگی نیروهای مسلح تقویت شود.
لینک کوتاه: asriran.com/002yTTمنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۴۰۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پلورالیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - پلورالیسم در مفهوم متعارف، نظریهای جامعهشناختی-سیاسی است که بر پراگندگی قدرت در میان شماری از مجموعهها یا گروههای رقیب تاکید دارد.
پیش از این دربارۀ پلورالیسم و دولت پلورالیستی توضیح دادهایم. اینکه پلورالیسم یا کثرتگرایی چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد، موضوع این نوشته است.
مختصرا باید گفت پلورالیسم در حوزۀ سیاست بینالملل، نفوذپذیری دولت را برجسته میکند. چشمانداز پلورالیستی در سیاست بینالملل، بویژه در ایالات متحدۀ آمریکا، در دهههای 1960 و 1970 ظهور یافت و بر شالودۀ ارزشهای لیبرالیستی استوار بود.
جان برتن، پلورالیست انگلیسی، با استفاده از تشبیه میز بیلیارد، محدودیتهای رویکرد دولتمحور به سیاست بینالملل را روشن کرد. بر اساس این تشبیه، رئالیسم به دولتها به مثابه توپهای بیلیارد، یعنی واحدهایی نفوذناپذیر و مستقل، مینگرد که از راه فشار بیرونی بر یکدیگر تاثیر میگذارند.
از این رو رئالیسم در سیاست بینالملل چنین میپندارد که دولتهای دارای حاکمیت، که در نظام پرهرجومرج بینالمللی تعامل دارند، مانند مجموعۀ توپهای بیلیارد روی میز، این طرف و آن طرف برده میشوند و به هم میخورند.
به عقیدۀ پلورالیستها، این تشبیه از این حیث گمراهکننده است که حد نفوذ روزافزون بازیگران بینالمللی، مانند شرکتهای چندملیتی و سازمانهای غیرحکومتی را نادیده میگیرد و نیز نمیتواند وابستگی دولتها، بویژه در مسائل اقتصادی را تشخیص دهد.
بنابراین، چشمانداز پلورالیستی الگویی از ترکیب بازیگران ارائه میدهد که ضمن توجه به حکومتهای ملی، تاکید میکند که طیف گستردهتر صاحبان منافع و گروهها، سیاست بینالمللی را تعیین میکنند.
در تحلیل نهایی، از این دیدگاه، تاکید بر حاکمیت بیرونی، که از نظر رئالیسم محوری است، باید جای خود را به مفهوم میانهروتر خودمختاری بدهد.
توضیح اینکه، حاکمیت درونی یا داخلی در اشاره به توانایی دولت در ملزم کردن همۀ شهروندان، گروهها و نهادهای درون مرزهای سرزمینی به کار میرود ولی حاکمیت بیرونی یا خارجی به جایگاه دولت در نظم بینالمللی و توانمندی عمل آن به صورت واحدی مستقل و خودمختار مربوط است. حاکمیت درونی/داخلی و حاکمیت بیرونی/خارجی، در واقع نامهای دیگری برای "اقتدار" و "استقلال" هستند.
به هر حال در پلورالیسم، تاکید بر حاکمیت بیرونی جای خودش را به مفهوم ملایمتر "خودمختاری" میدهد. یعنی استقلال دولتها در عرصۀ بینالمللی نسبتا کمرنگ میشود ولی کاملا از بین نمیرود.
تعدیل مفهوم حاکمیت بیرونی، این امکان را بوجود میآورد که مجموعههایی مانند شرکت کوکاکولا یا شرکت اپل دقیقا همانند دولتهایی چون دولتهای آلمان و کرۀ جنوبی و برزیل، بازیگرانی بینالمللی تلقی شوند.
در واقع با توجه به تاکید پلورالیسم بر پراکندگی قدرت، همۀ بازیگران حکومتی و غیرحکومتی، در چارچوب کنترلها ومحدودیتهایی قرار دارند و حرکت مستقل نمیتوانند داشته باشند. و این به این معناست که مفهوم "استقلال" در ذیل درک پلورالیستی از سیاست بینالملل، به نحوی متفاوت یا رقیق فهمیده میشود.
یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بینالملل آن است که این رویکرد معرف دور شدن از "سیاست قدرت" و "بزرگنمایی ملی" است. البته این تحول چندان هم منعکسکنندۀ ایمان ایدهآلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیشتر حاکی از درک این نکته است که وقتی قدرت به گستردگی توزیع شده باشد، رقابت نتیجۀ عکس میدهد.
در نتیجه، پلورالیستها میخواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی، که شاید در اروپا از همه جا آشکارتر است، اجتنابناپذیر است.
در جهان کنونی، راستگرایان افراطی در آمریکا و اروپا به شدت با درک پلورالیستی از سیاست بینالملل مخالفاند. به همین دلیل افرادی نظیر دونالد ترامپ در آمریکا و مارین لوپن در فرانسه و نیز ولادیمیر پوتین در روسیه، هر کدام به نحوی در پی "بزرگنمایی ملی" هستند و از "سیاست قدرت" دفاع میکنند.
نفی "همکاری و یکپارچگی" در گرایش ترامپ به خروج آمریکا از ناتو و تاکیدش بر شعار "اول آمریکا" به خوبی مشهود است. حملۀ روسیه به اوکراین نیز به خوبی اعتقاد پوتین به "سیاست قدرت" را نشان میدهد.
راستگرایان افراطیای چون مارین لوپن و دیگران در سایر کشورهای اروپایی نیز، با ناسیونالیسم پررنگی که دارند، آشکارا مخالف روند جهانیِ وابستگیِ فزایندۀ کشورها و بازیگران بینالمللی به یکدیگرند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری