اکونومیست: تحریمهای «آمریکا» سلطنت «دلار» را متزلزل کرده است
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۶۲۷۶۱
«خلع ید کردن دلار»؛ عبارتی است که هفتهنامه اکونومیست در شماره جدید خود از طریق آن به سوءاستفادههای دونالد ترامپ از قدرت مالی آمریکا، کنایه میزند. این نشریه انگلیسی، دلار را اسلحه مالی آمریکا میداند که سوءاستفاده ترامپ از آن، باعث متزلزل شدن قدرت مالی آمریکا شده است.
رئیسجمهوری آمریکا از سال ۲۰۱۶ تا کنون، تحریمهای گستردهای را علیه کشورهای مختلف وضع کرده یا از ابزارهای مالی زیادی برای جنگ تجاری با کشورهای دیگر استفاده کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکونومیست این گزارش تحلیلی را که بخش عمده آن در ادامه میآید، با این جمله به پایان رسانده است: «نبوغ مالی در انحصار آمریکا نیست.»
تحریم چطور تاج و تخت دلار را لرزانده است؟
از سال ۱۹۵۰ که دلار به عنوان ارز مسلط در دنیا جای خود را پیدا کرد، واضح بود که آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت مالی نفوذ گستردهای بر سرنوشت اقتصادی کشورهای دیگر خواهد داشت.
اما فقط در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ است که آمریکا مدام از این قدرت با درگیری در جنگهای مالی استفاده میکند. نتیجه این کار، عجیب و شوکآور بوده است. آمریکاییها با دست خودشان کشورهای دیگر را به دنبال رهایی از هژمونی مالی آمریکا کشاندند.
در سال ۲۰۱۸، خزانهداری آمریکا اقدامات قانونی علیه «راسال»، یک شرکت مهم آلومینیوم روسی، انجام داد که دسترسی آزادانه این شرکت به سیستم مالی مبتنی بر دلار را قطع میکرد و آثار مخربی داشت. در مدت یک شبانه روز، این شرکت از معالمه با بسیاری از شرکایش ناتوان شد و قیمت سهام آن سقوط کرد(بعدا این محدودیت برداشته شد). آمریکا حالا ۳۰ برنامه فعال در زمینه تحریمهای مالی و تجاری دارد. در ۱۰ ژانویه، «استیون منوچین»، وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرد که: «میلیاردها دلار پول برای حمایت از نظام ایران را قطع میکند.»
در همین حال وزارت امور خارجه اعلام کرد که دسترسی عراق به حساب بانکی خودش در فدرالرزرو بانک نیویورک قطع شده است. این مسئله باعث میشود که دسترسی عراق به درآمدهای نفتیاش محدود شود، بحران پولی در این کشور ایجاد شود و اقتصاد آن کوچک شود.
آمریکا به نحو منحصر به فردی از جنگ مالی در خدمت سیاست خارجی خود استفاده میکند. دلار در سطح جهانی به عنوان واحد محاسبه، منبع ارزش و قالب مبادلات استفاده میشود. حداقل نیمی از صورتحسابهای فرامرزی به دلار صادر میشوند. این پنج برابر سهم آمریکا از واردات کالا در جهان و سه برابر سهم صادرات آن است. دلار ارز ترجیحی بانکهای مرکزی و بازارهای سرمایه است؛ نزدیک به دو سوم اوراق بهادار جهان و ذخایر ارزی را دلار تشکیل می دهد.
در نگاه کلی، ریتم مالی جهان، آمریکایی است. زمانی که نرخ بهره یا انگیزه ریسکپذیری در والاستریت تغییر میکند، بازارهای جهانی واکنش نشان میدهند.
آمریکا بعد از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شروع به منعطف کردن نیروی مالی خود کرد. این کشور جریمههای سنگینی را به دلیل پولشویی و تحریم روی بانکهای خارجی وضع کرد: در سال ۲۰۱۴، ۹ میلیارد دلار جریمه علیه بانک فرانسوی پاریباس وضع کرد. حالا آقای ترامپ تسلیحات مالی را وارد سطح جدیدی کرده است. او از تحریمها برای فشار شدید آوردن به «ایران»، «کره شمالی»، «روسیه»، «ترکیه»، «ونزوئلا» و دیگر کشورها استفاده کرده است. مهمات جنگی او همچنین شامل تعرفهها و تجاوزهای قانونی به شرکتهای خارجی به خصوص «هوآوی» نیز می شود، به نحوی که ترامپ متهم به جاسوسی برای چین است. تحریمهای ثانویه او نیز شرکتهای کشورهای دیگری را که با کشورهای لیست سیاه تجارت کنند، هدف قرار میدهد.
بعد از آنکه آمریکا از توافق هسته با ایران در سال ۲۰۱۸ خارج شد؛ شرکتهای اروپایی با وجود تشویق اتحادیه یورو به ماندن، به سرعت از ایران رفتند. سیستم سوئیفت در بانکهای ایرانی نیز بعد از وضع مجدد تحریمها قطع شد.
استفاده از دلار برای گسترش قوانین و سیاستهای آمریکا، نخستین عقیده آمریکایی ترامپ است. کشورهای دیگر مانند چین و روسیه، این مسئله را سوءاستفاده از قدرت میدانند. «ولادیمیر پوتین»، از دلار به عنوان یک «اسلحه سیاسی» صحبت میکند. متحدان این کشور مانند انگلستان و فرانسه نیز نگران هستند که ریسکهای ترامپ باعث تضعیف نقش آمریکا به عنوان ضامن نظم در تجارت جهانی شود. این رفتارها، ممکن است که هژمونی مالی آمریکا را هلاک کند؛ چرا که کشورهای دیگر به دنبال خلع ید کردن ارز پر زور آن میروند.
عصر جدید آزمایشهای مالی بینالمللی شامل دلارزدایی از داراییها، انجام معاملات تجاری با ارزهای محلی و مکانیسمهای جدید پرداختهای تجاری و ارزهای دیجیتال است. در ماه ژوئن، روسای جمهور چین و روسیه اعلام کردند که پرداختهایشان را با ارزهای کشورهای خودشان انجام خواهند داد.
به تازگی در حاشیه یک اجلاس، مقامات ایران، مالزی، ترکیه و قطر پیشنهاد استفاده از ارزهای دیجیتال، ارزهای ملی و طلا را برای معاملات تجاریشان مطرح کردهاند.
«تام کیتینز» از یک اندیشکده روسی میگوید: «چنین فعالیتهایی «نقطه انفجار» را نشان میدهد. کشورهایی که کمتر درباره مسائل مالی آمریکا گله میکردند، حالا جسور شدهاند.»
روسیه از این حد فراتر رفته است. این کشور فرآیند داراییهای مصرفپذیر را برای تجارت با کشورهایی که آمریکا با آنها مشکل دارد، وضع کرده است تا بانکها و شرکتهای مهم روسی در معرض خطر قرار نگیرند. روسیه همچنین اقدامات دلارزدایی از سیستم مالی خود را از سال ۲۰۱۳ شروع کرده است. بانک مرکزی این کشور سهم دلار از ذخایر ارزی خود را از ۴۰ به ۲۴ درصد کاهش داده است. وزارت دارایی روسیه نیز اخیرا برنامههایی برای کاهش سهم دلار از ۱۲۵ میلیون دلار از داراییهای صندوق ملی خود را اعلام کرده است. آقای پوتین گفته است: «ما قصد نداریم که دلار را به چاه بیندازیم، دلار در حال به چاه انداختن ماست.»
آیا چین نیز در این روند دنباله روی روسیه خواهد بود؟ آقای ترامپ عمق آسیبپذیری چین در یک سیستم مالی دلار محور را نشان داده است. اقداماتی که آمریکا اخیرا علیه شرکتهای فناوری چین مانند هوآوی از طریق ابزار دلار انجام داده، هزینههای زیادی برای آنها به بار آورده است.
چین اولین بار در دوره بحران مالی در سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۹ برای ترویج بینالمللی یوآن تلاش کرد اما با وحشتی در بازار سهام در سال ۲۰۱۵، دیگر چندان موفق نبود و برای سالها سهم یوآن در پرداختهای بینالمللی، ۲ درصد باقی ماند. رئیس سابق بانک مرکزی چین نیز اعلام کرد که برنامه بینالمللی کردن یوآن، یک نوزاد نارس بودهاست.
اما حالا با نمایش قدرت شلیک مالی آمریکا و تکنولوژیهای جدید، چینیها محاسباتشان را دوباره تغییر دادهاند. چین اکنون زیرساختهایی دارد که باعث خودمختارتر شدن آن میشود. این کشور سیستم پرداخت و تسویه حسابهای شخصی خود را دارد که به آن کلیپس گفته میشود. این سیستم مانند سوئیفت(پیامرسان بین بانکی) کار میکند و از سال ۲۰۱۵ راهاندازی شد. اما از سال ۲۰۱۸ به بعد، پیشرفت آن بسیار کمتر از پیشرفت روزافزون سوئیفت بوده است. گزارشهایی وجود دارد که نشلان میدهد چین، هند و برخی دیگر از کشورها در حال یافتن گزینه جایگزینی برای سوئیفت هستند.
«جک لو»، وزیر خزانهداری آمریکا در سال ۲۰۱۶، در زمانی که هنوز بر مسند قدرت بود، گفته بود: «اشتباه است که فکر کنیم تحریمها کم هزینه هستند. اگر آنها محیط کسبوکار را بیش از حد پیچیده یا غیرقابل پیشبینی کنند، یا اگر آنها بیش از حد در جریان نقدینگی در جهان دخالت کنند، تراکنشهای مالی ممکن است که به بیرون از ایالات متحده آمریکا حرکت کنند. این مسئله میتواند نقش مرکزی ما در سیستم مالی جهانی را تهدید کند.»
حالا نیز از آنجایی که دولت ترامپ همچنان به طور تهاجمی اصرار به استفاده از ابزار تحریم دارد، راههای دور زدن آن نیز بیشتر میشود. «نبوغ مالی» در انحصار آمریکا نیست.
برچسبها دلار روسیه دونالد ترامپ تحریم یوان بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا ولادیمیر پوتین هوآوی سوئیفتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دلار روسیه دونالد ترامپ تحریم یوان بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا ولادیمیر پوتین هوآوی سوئیفت دونالد ترامپ دونالد ترامپ دلار روسیه دونالد ترامپ تحریم یوان بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا ولادیمیر پوتین هوآوی سوئیفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۶۲۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه سازندگی: مهدی نصیری توهم اتحاد نامقدس دارد
مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد. هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود. کسانی که کیهان اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتوگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود. آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟ فرض محال که محال نیست اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد. مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند. شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
منبع: سازندگی
انتهای پیام/