الگوهای اسلامی، باب ذائقه ایرانی
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۷۱۱۴۱
روزنامه رسالت در گزارشی آورده است: اما امروز مد بهعنوان صنعت در جوامع در حال پیشرفت معرفیشده و شاید لازم باشد به این پدیده کمی صنعتیتر نگاه کنیم و با توجه به شرایط اقلیمی و زیستبوم فرهنگی کشورمان باید به سراغ پوششی برویم که متناسب بافرهنگمان باشد . خوشپوشی هم در اسلام و هم در فرهنگ ایرانی موردتوجه بوده، اما امروز با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی و ایجاد ذائقهها و سلیقههای متفاوت در پوشیدن، شاهد انواع و اقسام لباسها هستیم که ممکن است بسیاری از این پوششها تناسبی بافرهنگ ایرانی و اسلامی ما نداشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا ما به سراغ مد میرویم، یا اینکه چرا خیلی از اوقات پوششی را انتخاب میکنیم که بههیچعنوان با شرایط جغرافیایی ، دینی و فرهنگی ما سازگار نیست و یا حتی در مواقعی به سراغ لباسهایی میرویم که باوجود نداشتن تناسب و همخوانی باسلیقه ما اما صرفا به جهت تقلید و همرنگ جماعت شدن آن سبک و مدل را انتخاب میکنیم.
برخی از جامعه شناسان ریشه مد و مدسازی و مدگرایی را در نابرابریهای اجتماعی میدانند. پشتیبان، از جامع شناسان کشور معتقد است مد برعکس تشریفات، موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر میشود و درواقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند وستایش. از جهتی دیگر مد و مدگرایی را میتوانیم مولود مدرنیسم بدانیم.
در حقیقت زمانی که وارد دوران مدرنیته شدیم و تا حدودی از سنت فاصله و گاهی در تقابل با آن قرار گرفتیم شاهد ایجاد تغییراتی در فرهنگ و ارزشهای اجتماعی خود شدیم. درواقع مدرنیته همواره خود را در تقابل با کهنگی ، رکود و سنت میبیند و به همین دلیل است که با پا گذاشتن به عرصه مدرنیته و مدرنیسم آماج تهاجم دشمن درنبرد فرهنگی قرار گرفتیم.
امروز تلاش فرهنگ غرب برای تأثیر گذاشتن بر ذهن و فکر مردم را نمیتوانیم نادیده بگیریم و در حوزه پوشش بیشتر از گذشته شاهد تغییراتی هستیم و همینطور قیمتهای نجومی که در بیشتر مواقع شاید سد معبری باشد برای تولیدکنندههای داخلی .برای آشنایی با شرایط فعلی جامعه به این موضوع و نگاه مردم به این حوزه « رسالت » به سراغ مردم کوچه و بازار رفته تا از نزدیک نظرات آنها را بشنود.زارع ، دانشجوی مقطع کارشناسی در رابطه باعلاقه مردم به مدگرایی و مدسازی گفت : مردم همیشه به دنبال خلاقیت و ایجاد یک اتفاق خلاقانه برای خود هستند . همانطور که با آمدن یک گوشی جدید به بازار علاقهمند به کشف زوایای مختلف آن میشوند با آمدن یک لباس و یک طرح جدید علاقهمند هستند که مطابق با مد روز پیش بروند. برای مثال شلوارهای پارهای که مد شده و برخی از مردم از آن استفاده میکنند شاید هیچ زیبایی خاصی نداشته باشد اما چون در اروپا و آمریکا سلبریتی ها آن را پوشیدهاند مردم استقبال میکنند و این از علاقه مردم ما به استفاده بدون مطالعه از فرهنگ غربی به کشورمان نشئت میگیرد. فکر میکنم در حال حاضر باوجود تحریمها، مردم بیشتر به سراغ پوشاک ایرانی و داخلی میروند که باسلیقه خودمان و کشورمان خیلی سازگاری دارد.
فرزانه ، کارمند یک شرکت خصوصی نیز در رابطه با مدگرایی درزمینههای مختلف گفت : مردم بهخصوص در چند دهه اخیر بیشتر برای رقابت با یکدیگر به سراغ چیزهای جدید میروند و این مسئله فقط شامل لباس و پوشش نمیشود. ما همیشه علاقهمند هستیم که آخرینمدل هر چیزی را داشته باشیم، حتی با قرض کردن از دیگران و هدفمان این است که آسایش خودمان را تأمین کنیم اما آرامشمان را هم بههمریختهایم و حتی خودمان را هم در این مسیر گمکردهایم و نمیدانیم که واقعا چه چیزی میخواهیم.
ساداتی ، مشاور تحصیلی هم در رابطه با پوشاک موجود در بازار گفت : من بهعنوان یک خانم چادری بسیار سخت میتوانم مانتوی مناسب خودم را پیدا کنم به این دلیل که اکثر مانتوها یا کوتاه شده و یا دکمه ندارند که فکر میکنم بارها درباره این موضوع در صداوسیما صحبت شده و خیلی کم به آن توجه میشود. یکی از دلایل مد شدن این سبک لباسها هم این است که وقتی استقبال زیاد میشود مردم بهصورت ناخودآگاه فکر میکنند که این نوع پوشش درست است و همان را دنبال میکنند و این نشان از منفعل بودن ما بهعنوان یک مخاطب دارد. اگر یک آدم معروفی یک لباسی را میپوشد دلیل بر این نیست که آن لباس بهترین لباس باشد و به نظرم باید درباره این موضوع بهتفصیل صحبت شود.
باقری زند ، هماهنگکننده امور اقتصادی شرکتهای خصوصی نیز در رابطه با صنعت مد گفت : بحث مد و لباس بسیار بحث گستردهای است.حتی در بسیاری از مواقع ارتباط مستقیم باسیاست کشورها دارد. نحوه پوشش ما میتواند شأن و شخصیت ما را در جامعه تثبیت کند. اما بخواهیم و نخواهیم پوشش ما اگر طبق مد روز باشد در اجتماع و در میان مردم به شکل دیگری دیده میشویم و حتی طرز رفتار مردم با ما متفاوت میشود و شاید بارها هرکدام از ما این مسئله را تجربه کرده باشیم.مد درواقع مثل سیلی میماند که با آمدنش همهچیز را میبرد و تغییر میدهد اما باید به این نکته توجه کنیم که این مد از چه طریقی به ما القا میشود و از سمت کدام برند و شرکت. اگر ما بخواهیم به سراغ مد رفته و طبق آن پیش برویم میتواند بیچاره کننده باشد. به نظرم مد تأثیر بسزایی روی ذهن مردمی میگذارد که همیشه ناگزیر به درگیر بودن و قبول کردن جریانهای مد و مدگرایی هستند. من فکر میکنم توجه به مد پیروی کورکورانه نیست اما گاهی برای اینکه از حرکت دنیا به سمت جلو عقب نمانیم مجبوریم از یکسری از چیزها پیروی کنیم؛ آنهم درصورتیکه سیستم شخصیتی ما اجازه دهد و بپذیرد. هرچند که در بسیاری از مواقع میبینیم خیلی از مردم در اوج ثروت سادگی را میپسندند و به سراغ مد و مدگرایی نمیروند.
درمجموع به نظر میرسد توجه به مد و مدگرایی نیازمند فرهنگسازی و آگاهی جامعه نسبت به مخاطراتی است که میتواند تقلید منفعلانه به همراه داشته باشد و برای ملتی که از فرهنگ اسلامی و ایرانی بسیار غنی و پرباری برخوردار است استفاده از داشتههای فرهنگی در این حوزه میتواند تأثیرات مثبت فراوانی بر پوشش مردم بهویژه نسل جوان داشته باشد. درعینحال علاقهمندی اکثریت جامعه به استفاده از الگوهای اسلامی که نشان از تقید و نگاه هنرمندانه مردم به این نوع از مد به شمار میرود فرصت خوبی است تا مسئولین امر با حمایت از این نوع سلیقه، موجبات رونق تولید را فراهم آورده و شاهد الگوسازی مناسب برای نسل جوان جامعه باشیم.
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۷۱۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل