پیشرفتهای پزشکی ایران در حوزه درمان ناباروری/ ایران مقصد کشورهای منطقه برای درمان ناباروری
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۸۴۴۰۵
درمان ناباروری به روش IVF از پرکاربردترین شیوههای درمانی در این حوزه میباشد که پیشرفتهای پزشکی ایران در این زمینه افزایش قابل توجهی داشته است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، لقاح آزمایشگاهی (IVF) روشی برای درمان ناباروری است که در آن سلول تخمک بالغ از زن گرفته میشود و با اسپرم مرد در آزمایشگاه لقاح مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لقاح مصنوعی برای بار نخست در دنیا، سال ۱۹۷۸ در انگلستان انجام شد که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟موفق شد جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را در سال ۲۰۱۰ کسب کند. کودک حاصل از این لقاح در ۲۵ ژوئیه ۱۹۷۸ به دنیا آمد و پس از آن تاکنون حدود ۵ میلیون کودک به این روش در دنیا متولد شدهاند.
درمان ناباروری توسط IVF
در دو دهه اخیر درمان ناباروری با روش IVF در کشور ما پیشرفت قابل توجهی داشته است. زوجین برای درمان ناباروری ابتدا باید کلیه آزمایشهای مربوطه را انجام داده تا دلیل اصلی ناباروری در آنها مشخص شود. سپس با توجه به نیاز هر شخص و روشهای موجود، شیوه درمانی معیّنی برای آنها در نظر گرفته میشود. روش لقاح آزمایشگاهی یا IVF میتواند یکی از مهمترین گزینهها برای زوجهایی باشد که با مشکل ناباروری مواجه هستند چراکه درمان ناباروری با این روش، درصد موفقیت بالایی دارد.
موارد تجویز درمان به روش IVF
اگر زنان مشکلاتی مانند تخمکگذاری و یا پایین بودن کیفیت آن، انسداد لولههای رحم و چسبندگیهای حفره لگنی داشته باشند، معمولاً برای درمان از روش ivf استفاده میشود که میتواند شانس بارداری را به میزان زیادی افزایش دهد. همچنین اگر مردان مشکل تعداد و تحرک کم اسپرم داشته باشند نیز از این روش استفاده میشود.
همچنین اگر در برخی موارد تشخیص ناباروری امکانپذیر نباشد و یا روشهای درمانی دیگر مؤثر واقع نشوند، پزشک معمولا روش ivf را تجویز میکند.
مراحل انجام درمان ناباروری با روش IVF
انجام درمان ivf حدود چهار تا شش هفته زمان میبرد که شامل مراحل زیر میباشد:
1.تحریک تخمدان
2.جمعآوری تخمکها
3.تهیه و آمادهسازی اسپرم
4.لقاح و رشد جنین در محیط آزمایشگاه
مرحله لقاح بدین صورت است که اسپرمها و تخمکها در محیطی شبیه به رحم مادر در کنار یکدیگر قرار میگیرند. سپس اسپرم وارد تخمک میشود و پس از تشکیل جنین آماده انتقال به رحم میشود. در این مرحله نیز جنین به داخل لوله باریکی ریخته میشود و از راه واژینال به داخل رحم منتقل میشود.
پیشرفتهای IVF در ایران
دکتر ابوطالب صارمی، فوق تخصص باروری و IVF از دانشگاه وین و مؤسس بیمارستان فوق تخصصی زنان و زایمان و نازائی،مرکز باروری و ناباروری و مرکز تحقیقات سلولی صارم، در اوایل دهه 1360 پیگیر راهاندازی روش درمان IVF در ایران شد و در سال 1363 نیز مجوز شرعی آن را از امام خمینی(ره) دریافت نمود.
وی در سال 1367 خورشیدی، برای اولین بار در کشور، نخستین بچه را از طریق IVF به دنیا آورد که موفقیت آن را در کنگره ناباروری علوم پزشکی ایران در سال 1368 اعلام کرد. پس از آن در سال 1370 نخستین دوقلویهای آزمایشگاهی از یک مادر 27 ساله آذربایجانی به دنیا آمدند.
پیش از راهاندازی مراکز درمان ناباروری در ایران، بسیاری از زوجهای نابارور برای درمان به مراکز و بیمارستانهای خارج از کشور مراجعه میکردند، اما ورود این علم به ایران و تأسیس مراکز IVF، باعث امیدواری زوجهای ایرانی شد.
با پیشرفت متخصصان این حوزه و راهاندازی مراکز مختلف در کشور، امروزه بسیاری از مردم کشورهای مختلف ازجمله کشورهای حاشیه خلیجفارس، آسیای میانه، عراق، پاکستان و دیگر کشورها، ایران را به عنوان مقصد IVF خود انتخاب میکنند چراکه کلینیکهای IVF ایران علاوهبر پزشکان ماهر، از جدیدترین فناوریها نیز برخوردار هستند و از همه مهمتر هزینه IVF در ایران در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایینتر و مقرون به صرفهتر است. ایران بیش از 70 مرکز تلقیح مصنوعی دارد، که مراکز IVF تهران، یزد و شیراز در صدر قرار دارند.
انتهای پیام/4112
منبع: آنا
کلیدواژه: درمان ناباروری زنان و زایمان لقاح مصنوعی بیمارستان فوق تخصصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۸۴۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا دیگر مقصد آرمانی محققان نیست/ تغییر الگوی مهاجرتی دانشمندان
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ محققان در مقالهای که تحت عنوان « مهاجرت بیشتر، اما نزدیکتر: نقشه برداری از منطقهای شدن رو به رشد جابهجایی علمی جهانی با استفاده از ORCID» در پایگاه علمی «ساینس دایرکت» در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، روندهای جهانی را در مهاجرت دانشمندان بررسی کردند و در یکی از مطالعات خود روی دانشگاهی متمرکز شدند که دانشمندان مدرک دکتری خود را از آنجا دریافت کردهاند تا از این طریق تاثیر مفید یا نامطلوب فرار مغزها و دستاوردهای مغزها را بر کشورها متوجه شوند. به طور مثال، از اواسط قرن بیستم، آمریکا به عنوان تاثیرگذارترین کشور در علم جهانی در نظر گرفته میشود. دانشگاههای آمریکا همواره در صدر بهترین دانشگاههای جهان قرار میگیرند و بیشترین تعداد برنده جایزه نوبل را تولید میکنند و بیشترین تعداد دانشمندان پراستناد را در تمامی رشتهها دارند. در نتیجه آمریکا یکی از محبوبترین گزینهها برای تحصیلات تکمیلی در بین دانشجویان جهان به شمار میآید.
با این حال، همبستگی قویای بین تحصیلات تکمیلی و دانشگاهها، جوایز و دانشمندان نخبه با دیگر کشورهای بسیار تاثیرگذار علم مانند بریتانیا و آلمان مشهود است. بنابراین، نقشهبرداری از جایی که دانشمندان مدرک دکتری خود را دریافت میکنند، همراه با جایی که برای پیشرفت شغلی خود مهاجرت میکنند، کمک میکند تا جریان دانشمندان در آن سوی مرزها بهتر درک شود.
برای رمزگشایی صحیح روند مهاجرتهای جهانی، محققان ابتدا با مدرک دکتری شروع کردند. شکل ۱ تغییرات در طول زمان را به نسبت «مدارک دکتری جدید» نشان میدهد. در نمودار A، دکتری طبقهبندی شده است که شامل علوم سلامت، علوم زندگی، علوم فیزیک و علوم اجتماعی میشود. این نمودار از سال ۲۰۰۰ یعنی زمانی شروع میشود که اولین دادهها در مورد انتشارات مجلات وجود دارد.
در نمودار B مناطق تقسیمبندی شدهاند که شامل آسیا، آمریکای لاتین، اقیانوسیه، اروپا و آفریقا میشود و جایی است که دانشمندان مدرک خود را از سال ۱۹۸۰ دریافت کردهاند. در این مورد الگوی مهاجرت به طور چشمگیری در طول زمان تغییر میکند. همانطور که آمریکا تعداد بسیاری از مدارک دکتری را تولید کرده است، تولید مدرک دکتری در اروپا و آسیا نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. با توجه به این ۲ مقوله، میتوان درک کرد که جغرافیای تحصیل در مقطع دکتری در حال تغییر است؛ حتی اگر مرزهای دیگر ثابت باقی مانده باشد. نمودار B به خوبی نشان میدهد که اروپا و آسیا ۲ منطقهای هستند که این تغییرات در آنها بارزترین بوده است.
نمودار زیر نشان میدهد که وقتی دانشمندان به خارج از کشور مهاجرت میکنند، کجا میروند. نقشهها بر اساس دههای که دانشمندان در آن دکتری میگیرند، به تصویر کشیده شدهاند. این نمودارها مخصوص دانشمندانی است که در دهه ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ مدرک دکتری خود را دریافت کردهاند. این سه نمودار و تفاوت آنها به خوبی تغییرات الگوی مهاجرت در سه دهه را نشان میدهد.
به عنوان مثال، دانشمندی که در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را در ایالات متحده گرفته، در سال ۱۹۸۶ به کانادا نقل مکان کرده و سپس در سال ۱۹۹۰ از کانادا به فرانسه نقل مکان کرده، در اولین طرح در سمت چپ، ۲ قوس تولید میکند: یک قوس از آمریکا به کانادا و یک قوس از کانادا به فرانسه. بنابراین، اندازه قوسهای جریان متناسب با تعداد جابهجاییهایی است که در بازه زمانی در هر طرح انجام میشود.
زمانی که از سمت چپ به نمودارهای بعدی میرسیم، متوجه میشویم که سهم آمریکا در بین گروهها کاهش یافته است و دانشمندان به مقصدهایی به غیر از آمریکا مهاجرت میکنند. در حالی که جریان قوس از آسیا به آمریکا افزایش یافته است، جریان قوس از اروپا به آمریکا کاهش چشمگیری داشته است. با این حال، سهم کلی آسیا و اروپا در مقایسه با مناطق دیگر در هر دهه افزایش یافته است. علاوه براین، جریان قوس در این مناطق نیز رشد کرده است.
شکل ۳ در ۲ صفحه سازماندهی شده است و جابهجاییهای بینالمللی دانشمندان را در طول ۳۵ سال، از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ بررسی میکند. نمودار A میانگین تعداد کشورهایی را که دانشمندان طی ۱۰ سال اول پس از دریافت مدرک دکتری به آنها نقل مکان کرده اند، نشان میدهد. فارغ التحصیلی، همانطور که در محور x ترسیم شده است. محور y میانگین تعداد وابستگیهای کشوری مرتبط با دانشمندان این گروه خاص را محاسبه میکند. این رویکرد سودمند است، زیرا روندها را در بین گروههای سالانه قابل مقایسه میکند. برای مثال، اگر دانشمندی در سال ۱۹۸۵ دکتری خود را از دانشگاه واشنگتن (آمریکا) دریافت کرد و سپس در سال ۱۹۹۳ به دانشگاه تورنتو (کانادا) نقل مکان کرد (یعنی در مدت ۱۰ سال پس از دریافت دکتری)، آنگاه در سال ۱۹۸۵ به عنوان کسی محاسبه میشود که دو وابستگی کشوری (آمریکا و کانادا) را دارد. همانطور که در پنل A نشان داده شده است، دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری سفر کردهاند.
با این حال، در پنل B در شکل ۳، فقط فاصله تمام حرکتهای بینالمللی (در صورت وجود) انجام شده توسط دانشمندان در هر یک از گروههای سالانه در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن میانگین به جای محاسبه کل مسافت طی شده، تعداد فزاینده جابهجاییهای بینالمللی مشاهده شده در پنل A را به حساب میآورد.
پنل B نشان میدهد در حالی که دانشمندان در هر گروه بعدی به کشورهای بیشتری میروند، آنها مسافتهای کوتاه تری را نیز طی میکنند.
نتیجهگیریهمانطور که مشخص است، درک تحرک جهانی دانشمندان به معنای در نظر گرفتن رشد منطقهای علوم اروپایی و آسیایی است. این امر تاکنون در علم به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته بود، اما با توجه به ادبیات موجود در مورد جابهجایی نیروی کار به طور کلی، نتیجه کاملاً تعجبآور نیست، زیرا جهان به طور همزمان در مقیاس جهانی و در سطح منطقهای بیشتر به هم مرتبط میشود. تجزیه و تحلیل محققان از جابهجایی علمی بسیاری از موارد مشابه را نشان میدهد. از سال ۱۹۸۰ تعداد فزایندهای از مهاجرتهای بینالمللی در میان دانشمندان، گروه به گروه وجود داشته است، اما در طول مدت زمان مشابه، مهاجرت بین کشورهای منطقه افزایش یافته است. در واقع، میانگین مسافت طی شده توسط دانشمندان مهاجر کاهش یافته است.
علاوه بر این، به نظر میرسد که این امر ارتباط نزدیکی با تحولات اروپا و آسیا دارد. تحقیقات در علم بارها به این موضوع اشاره کرده است که هژمونی یا سلطه آمریکا بر تحقیقات علمی در حال کاهش است، زیرا دانشمندان اروپایی و آسیایی پرکارتر و تأثیرگذارتر شدهاند.
بیشتر بخوانید: الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟/ فاصله جغرافیایی کمتر؛ احتمال انتقال دانش بیشتربا گذشت زمان، جریان مهاجرت به اروپا و آسیا افزایش یافته است، در حالی که جریانهای مهاجرت به آمریکا و از آمریکا کاهش یافته است. منطقهای شدن علم مشاهده شده در دادهها به همان اندازه با سرنوشت این مناطق مرتبط است. مثلا اعتبار دانشگاههای اروپایی و آسیایی و تولید مدرک دکتری در آنها افزایش یافته است و به نظر میرسد دانشمندان در طول زمان تمایل بیشتری به حرکت در آن سوی مرزها به کشورهای مجاور پیدا کردهاند، شاید تا حدی به این دلیل باشد که مزایای مرتبط با کشورهای دورتر کاهش یافته است.
به نظر میرسد که محققان باید در آینده روندهای منطقهای خاص را بررسی کنند تا به انگیزههای مهاجرت درون منطقهای بیشتر پی ببرند؛ به ویژه که به برتری رو به رشد دانشگاههای آسیایی و اروپایی در علم جهانی مربوط میشود.
دادههای محققان همچنین نشان میدهد که دانشمندان مهاجر در طول زمان تعداد مقالات بیشتر و در رسانههای معتبرتر منتشر کردهاند. علاوه بر این، هیچ تفاوت آماری معنیداری بین دانشمندان مهاجر منطقهای و جهانی وجود ندارد که نشان دهد این خود حرکت است و نه مقصدهای خاص که منجر به نتیجه میشود.
این آمار همچنین نشان میدهد که به طور متوسط اکثر دانشمندان یعنی تقریبا ۸۸ درصد آنها بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵ به کشور دیگری مهاجرت نکردهاند.
جابهجایی بینالمللی دانشمندان با فرار مغزها، انتقال دانش و بهرهوری پژوهش مرتبط است، اما بحثهای سیاسی را نیز در این میان نباید نادیده گرفت. دانشمندانی که کشورشان را ترک میکنند، زمانی که روابط همکاری با هموطنان خود در کشور مبدأ خود را حفظ میکنند، احتمال بیشتری دارد که بازگردند و ۲ دانشمند به احتمال زیاد هر چه به یکدیگر نزدیکتر باشند، با هم همکاری میکنند. بنابراین، مهاجرت منطقهای ممکن است برای کشورهای درگیر فرار مغزها بهتر باشد.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229566 برچسبها آموزش عالی آمریکا