امید تازه برای درمان ضایعه نخاعی با تزریق سلول بنیادی
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۳۴۴۵۱
دانشمندان بر این باورند که روش ایمنتری برای تزریق سلولهای بنیادی به نخاعهای آسیب دیده پیدا کردهاند که از خطر آسیب دیدگی بیشتر در هنگام درمان جلوگیری میکند.
به گزارش ایسنا و به نقل از نیو اطلس، سلولهای بنیادی همانند دیگر زمینههای پزشکی پتانسیل زیادی در درمان نخاع مجروح و ضایعه نخاعی دارند، اما رساندن آنها به جایی که باید، یک کار ظریف و دشوار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو(UCSD) در حال حاضر از پیشرفت در این زمینه خبر میدهند و یک روش جدید تزریق در موشها را نشان میدهند که به گفته آنها میتواند دوزهای بیشتری از سلولهای بنیادی را به محل مورد نظر تحویل دهد و از برخی از خطرات روشهای فعلی نیز جلوگیری میکند.
این تحقیق بر استفاده از نوعی سلول بنیادی به نام "سلول پیشرو عصبی"(neural precursor cell) تمرکز دارد که میتواند در انواع مختلف سلولهای عصبی متمایز شود و پتانسیل بسیار خوبی در ترمیم ستون فقرات آسیب دیده دارد. در حال حاضر این سلولها مستقیماً به ستون اولیه فیبرهای عصبی موسوم به "پارانشیم نخاعی" تزریق میشوند.
"مارتین مارسالا" استاد گروه بیهوشی دانشکده پزشکی UCSD میگوید: در روشهای کنونی خطر ذاتی آسیب بیشتر به بافت نخاعی یا خونریزی داخلی وجود دارد. اما رویکرد ما این خطرات را از میان برداشته است.
مارسالا و همکارانش در آزمایشات روی جوندگان به این رویکرد ایمن و کمتر تهاجمی رسیدند. آنها سلولهای بنیادی را بین لایه محافظی در اطراف ستون فقرات به نام غشای پیال و لایههای سطحی نخاع تزریق کردند، ناحیهای که به نام فضای خلفی ستون فقرات شناخته میشود.
مارسالا میگوید: این روش تزریق اجازه میدهد تعداد سلولهای بالایی در یک تزریق وارد شود. سلولهایی که دارای خواص "پرولیفراتیو" که به داخل پارانشیم نخاعی مهاجرت کرده و با گذشت زمان در بخشهای مختلف نخاعی و همچنین ساقه مغز جمع میشوند و سپس این سلولهای تزریق شده ویژگیهای عملکردی متناسب با سلولهای میزبان اطراف را بدست میآورند.
به دنبال این نتایج اولیه امیدوارکننده، دانشمندان امیدوار هستند که سلولهای بنیادی تزریق شده از این طریق بتوانند روزی بهبودی ضایعه نخاعی را سرعت بخشیده و قدرت درمانهای جایگزینی سلولها را برای آسیبهای نخاعی از جمله آسیب ضربهای نخاعی، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک و مالتیپل اسکلروز(اماس) بهبود بخشد. اما در ابتدا باید آزمایشها روی حیوانات بزرگتر که نزدیک به آناتومی انسان هستند، انجام شود تا به محققان کمک کند روش خود را برای کسب بهترین نتایج تنظیم کنند.
مارسالا میگوید: هدف این است که میزان دوز تزریق و زمان مناسب تحویل سلول پس از آسیب نخاعی که با بهترین اثر درمانی همراه است، تعریف شود.
این مطالعه در مجله Stem Cells Translational Medicine منتشر شده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ضایعه نخاعی سلول بنيادي سلول های بنیادی ضایعه نخاعی ستون فقرات سلول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۳۴۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکیم یا بردپیت؟
جناب حکیم از همان کودکی به دلیل داشتن اعضای بیقرار، دائما ازاین شاخه به شاخه میپرید و مثل دوست و برادر عزیزمان تارزان، یکجا بند نبود. برای همین هم عضوی در صورتش نبود که نشکانده باشد. شاید فکر کنید اغراق میکنم؛ بله درست فکر میکنید! به هرحال ما از همین اغراقها پول درمیآوریم. القصه! حکیم که از کودکی زیبا به نوجوانی در هم شکسته تبدیل شده بود، تلاش میکرد خودش را با روشهای سنتی زیبا کند. حتی دست به هنجارشکنیهایی هم در زمانه خودش زد؛ مثلا ایشان همان حنای مورد استفاده مادرش رابه سرودستهایش تاآرنج میزد.روی دماغش باذغال،خال بزرگ مشکی میگذاشت وطبق بررسیهای تیم تحقیقاتی نوجوانه، هنوز چرایی این اقدامات روشن نشده است و ما این را هم به مجموعه حماقتهای جناب حکیم افزودیم.حکیم در جستوجوی زیبایی۲
بعد از اینکه حکیم متوجه شد با انسانهای دیگر متفاوت است، این تفاوت در استفاده از قابلیت سفر در زمان بود و نه خدای ناکرده تفاوت در عقل و هوش.(بین خودمان بماند که ایشان از نظر عقلی هم متفاوت بود. بله! کم داشت.) چنین عرض میکردم که حکیم بعد از کشف قابلیت سفر در زمان، سری هم به تهران۱۴۰۳زد. اینبار برای چه؟ برای زیباتر شدن.احساس میکرد به دلیل این زشتیها زندگی مشترکش در حال فروپاشی است. به هرحال زن حکیم بودن تبعات خودش راداشت. شما فکرش را بکن چقدر سخت است که هر که از راه میرسد، میپرسد: واقعا؟ زن اون حکیم شدی؟ و بعد چهرهاش را جوری درهم بکشد که انگار با نسخه زشت سمندون مزدوج شده است. هرچند به نظر من، ایراد حکیم نه در ظاهرش که در باطنش بود. شاید بگویید نظر من مهم نیست ( بله! نظر من اصلا مهم نیست.)راویان میگویند حکیم تا پایش را گذاشت به آینده،سری به مراکز زیبایی شهلاجون و دوستان زد و با همه تلاشهایش نتوانست آنهاراقانع کندکه چند کار زیبایی_آرایشی فشرده انجام دهند.پس سراغ دکتر زیبایی رفت ودر اولین اقدام وقت جراحی دماغ گرفت تا آن را تبدیل به بینی کند.همچنین او تاکید کرد که ازدماغش، فقط سوراخ هایش را میخواهد. همچنین چون بعد از عمل دماغ ۴۰ سیسی ژل میچسبد، به لب وگونه وهرجا که نیاز به برآمدگی داشت، ژل تزریق کرد و آنقدر تزریق کرد که نزدیک بود معتاد ژل بشود و پوستش بترکد.وقتی که دیگر پوستش ظرفیت تزریق ژل نداشت ومطمئن شدذخیره ژلی دکتر را تمام کرده است و کاملا زیبا شده(که نشده بود!)به گذشته و زن وزندگیاش برگشت اما متاسفانه همسرش در اولین برخورد، گمان کرد جن بوداده دیده است. اوبعد ازکشیدن چند جیغ بلند وفوت کردن دوسه تا صلوات و بسما... سکته کرد.
حکیم پرو
حکیم بعد از سکته همسرش از شدت غم وغصه محل را ترک کرد و باز به آینده سفر کرد. اینبار قصدش زیبا شدن نبود چون خیال میکرد زیباتر از برد پیت شده است(اینکه برد پیت را از کجا میشناخت به خودمان مربوط است) به آینده آمد تا پول در بیاورد. به هرحال امکان نداشت جایی بوی کار انساندوستانه بیاید وشامه اقتصادی حکیم کار نکند. ایشان احساس کرد بُرد در دکتر زیبایی شدن است، پس یک دفتر و دستکی برای خودش راه انداخت و با استخدام یک دکتر قلابیتر از خودش، کار را شروع کرد. ایشان توانست با خراب کردن یک میلیون و۲۰۰ بینی در ایران،رکورددار مزخرفترین و قالتاقترین دکتر زیبایی را به دست آورد.یک موضوعی که جا نشد در متن قبلی بگوییم، این که جناب حکیم بعد از عمل دماغ و تزریق ژل، یک تتوی حکیم به انگلیسی و فارسی هم روی بدنش انداخت. فارسیاش را کف دست راستش حک کرد و انگلیسیاش را کف دست چپ. ایشان اعتقاد داشت با زدن دو کف دستش به یکدیگر تبدیل به نسخه حکیم پرو میشود. متاسفانه به دلیل بالا رفتن قیمت دلار و عدم توانایی ما در خرید نسخه پرو، ما دسترسی به حکیم پرو نداریم.