تاجر ورشکسته!
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۰۰۴۰۱
اما این خبر چرا برای بوئینگ شوکآور است، باید به روند متفاوت خطتولید هواپیما با سایر محصولات تولیدی برمیگردد، چنانکه در شرکتهای هواپیمایی بهدلیل بالا بودن هزینههای تولید و نگهداری، روال بر این است که پس از دریافت سفارشها و نهاییکردن توافقها، مبلغی بهعنوان پیشقرارداد رد و بدل شده و بعد از آن شرکت وارد فاز تولید و ساخت هواپیما میشود، به همین ترتیب هر شرکت هواپیماسازی برای تامین مالی خود نیازمند توافقنامههایی است که سررسید تحویل هواپیما دیرتر از موعد دریافت مبالغ توافقنامه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، بر همین اساس شرکت آمریکایی بوئینگ که از بزرگترین شرکتهای هواپیماسازی دنیا نیز است، وضعیت مالی مناسبی ندارد. بررسیها نشان میدهد این شرکت پس از دومین سقوط هواپیمای مکس خود در مارس سال 2019 با بحران تقاضا از سوی مشتریان و همچنین نارضایتی آنها طی سال جاری روبهرو شده است، بهطوری که کاهش نزدیک به 25 میلیارد دلاری درآمد سالانه این شرکت در سال 2019 نسبت به سال 2018 زنگ خطر را برای امکان بروز بحران عمیقتر در این شرکت بهصدا در آورده است. همچنین صورتهای مالی این شرکت نشان میدهد بوئینگ برای اولینبار از سال 2005 تاکنون با ثبت رقم 636 میلیون دلاری، زیانده شده است، این در حالی است که این شرکت در سال 2018 سال مالی خود را با سود انباشته 10 میلیارد دلاری تمام کرده بود. در کنار سقوط دو هواپیمای مکس 737 که طی دو سال گذشته رخ داده، نباید از کنار اقدامات چالشبرانگیز دولت ترامپ بهسادگی عبور کرد که در کاهش سود و تولید این شرکت بیتاثیر نبوده است. یکی از این اقدامات چالشبرانگیز، برهم زدن قرارداد 20 میلیاردی بوئینگ با ایران است که طی آن مقرر شده بود 130 فروند هواپیمای تولیدی بوئینگ تا سال 2022 تحویل کشورمان داده شود اما با تحریمهای آمریکا علیه ایران، همگی لغو شدند. این عدد از این منظر قابلتوجه است که طبق صورت مالی بوئینگ، تعداد هواپیمای تحویل داده شده این شرکت به بازارهای جهانی در سال 2019 حدود 380 فروند بوده است.
بحران بوئینگ چگونه شروع شد؟
شرکت هواپیماسازی بوئینگ که تحت نام شرکت هواوفضا و صنایع هوایی بوئینگ فعالیت میکند، در سال ۱۹۱۶ توسط شخصی بهنام ویلیام بوئینگ تاسیس شد. این شرکت از سوی دیگر با خرید و ادغام بسیاری از شرکتهای هواپیمایی دیگر همچون مکدانل داگلاس و همچنین خرید شرکتهای هواگردساز تبدیل به یکی از بزرگترین شرکتهای هواپیماسازی جهان شد و توانست در سال ۲۰۱۱ در مقام دومین تولیدکننده بزرگ تجهیزات دفاعی جهان در دنیا شناخته شود. بوئینگ از نظر چارت سازمانی خود به چهار قسمت مختلف تقسیم شده است. این چهار بخش که عبارتند از بوئینگکپیتال، هواپیماهای تجاری، حفاظت و خدمات اشتراکی، توسط شرکتهایی که تابعیت بوئینگ را دارند هدایت و مدیریت میشود. این شرکت در سال ۱۹۵۷ نیز اولین هواپیمای مجهز مسافربری خود را بهنام بوئینگ ۷۰۷ معروف خود وارد بازار جهانی و مجموعه موفقیتهای خود را تکمیل کرد. اما بوئینگ تنها به ساخت همین هواپیماها راضی نشد و در سال ۱۹۹۴ و در چنین روزهایی هواپیمای غولپیکر بوئینگ 777 اولین پرواز خود را انجام داد و عصری جدید را در دنیای هوانوردی آغاز کرد. هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ بعد از گذشت بیش از دو دهه از اولین پرواز خود هنوز هم از قابل اطمینانترین هواپیماهای مسافربری برای شرکتهای خطوط هوایی سراسر جهان به شمار میآید. اما در سالهای اخیر، بوئینگ که از بزرگترین صادرکنندههای آمریکاست بهدلیل ناتوانی در جلب اعتماد ناظران و بازار پس از به وجود آمدن مشکلاتی برای محصولات تولیدی این شرکت، وارد بحران شده است. بر این اساس، این شرکت برای چندین دهه که هربار یک هواپیمای جدیدی بهدنیای هوانوردی معرفی کرده و تواناییهای خود را به رخ مصرفکنندگان و رقبا میکشید، حالا درگیر یک بحران در فروش محصولات خود شده است.اما بحران بوئینگ چگونه شروع شد؟ شروع بحران بوئینگ از سرنوشت شوم دو هواپیمایی مدل مکس آغاز شد. نخستین مورد بحرانزا برای بوئینگ، سرنوشت ناگوار هواپیماهای ۷۳۷ مکس است. این هواپیما که در زمره هواپیماهای narrow-body (باریکپیکر) بوده، نخستین فروند از آن در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۶ به پرواز آزمایشی درآمد اما سرتیفیکیت و مجوز پرواز آن در هشتم می سال ۲۰۱۷ برای پرواز رسمی صادر شد که هواپیمایی مالیندوایر مالزی این مدل را خریداری کرده بود. نخستین سقوط ۷۳۷ مکس مربوط به ۲۹ اکتبر ۲۰۱۸ و متعلق به شرکت هواپیمایی لاینایر مالزی بود که از فرودگاه سوکرانو در جاکارتا به فرودگاه دیپاتی امیر در بنگلادش عازم بود اما ۱۳ دقیقه پس از تیکآف، در دریای جاوای اندونزی سقوط کرد و ۱۸۹ مسافر آن جان باختند.دومین سقوط ۷۳۷ مکس نیز در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۱۹ رخ داد که این هواپیما از فرودگاه آدیسآبابا در پایتخت اتیوپی عازم نایروبی پایتخت کنیا بود که ۶ دقیقه پس از بلند شدن، در شهر بیشوفوی اتیوپی سقوط کرد و ۱۵۷ مسافر آن در دم جان باختند.در پی این دو اتفاق بسسار تلخ، پرواز هواپیماهای ۷۳۷ مکس متوقف شده و غول هواپیماسازی بوئینگ خواستار جمعآوری این هواپیماها برای بررسی و رفع عیب این مدل از هواپیماهای مسافری شده بود. در پی این سوانح و با انتشار گزارشهای فنی از علل حوادث مذکور که بر نقص فنی این مدل هواپیما صحه گذاشت، شرکت هواپیماسازی بوئینگ ناچار شد تحت فشار افکارعمومی، تولید این تایپ را از اواسط دسامبر ۲۰۱۹( اواخر آذرماه ۹۸) متوقف کند.طی روزهای اخیر سهام بوئینگ در پس توقف تولید بهشدت سقوط کرده بود که احتمالا افت 24 درصدی شرکت بوئینگ نیز در یک سال اخیر بیارتباط با این حوادث نبوده است. رسانههای آمریکایی نیز بر عدم توانایی شرکت بوئینگ در حلوفصل کردن بدترین بحران ۱۰۰ سال اخیر خود خبر میدهند. این بحران باعث شده است ارتباط شرکت با ایرلاینهای مشتری خود که در سالهای اخیر باعث شکوفایی تولید بوئینگ شده بودند، با اختلال مواجه شود.کاهش 24 میلیارد دلاری درآمد بوئینگ در سال 2019 بوئینگ 737 مکس از تولیدات شرکت بوئینگ، زمانی از پرفروشترین هواپیماهای آمریکایی بوده است، اما پس از سقوط مرگبار، فروش این شرکت را زمینگیر کرده است، بهطوریکه روند مالی این شرکت نشان میدهد بوئینگ از سال 2018 با بحران کاهش درآمد دستوپنجه نرم میکند که این بحران از اولین سقوط هواپیمای مکس در اکتبر همان سال آغاز شده است. درواقع زمینگیر شدن این هواپیما، خسارتهای مالی هنگفتی برای بوئینگ بهبار آورده که بررسی صورتهای مالی این شرکت نیز موید همین نکته است. بررسی صورتهای مالی بوئینگ طی 15 سال اخیر نشان میدهد درآمد سالانه این شرکت در سال 2005 حدود 53.6 میلیارد دلار بوده که این میزان تا سال 2011 به 68.7 میلیارد دلار، تا سال 2017 به 93.4 میلیارد دلار و تا سال 2018 نیز به بیش از 101 میلیارد دلار رسیده است. اما در سال 2019 این میزان به پایینترین رقم خود طی هشتسال اخیر یعنی از سال 2012 به بعد رسیده است، بهطوری که درآمد سالانه این شرکت در سال 2019 با رقم 76 میلیارد دلار، افت 24 درصدی (افت 5.24 میلیارد دلاری) را نسبت به سال 2018 تجربه کرده است، این میزان افت در سال گذشته شدیدترین افت درآمدی است که این شرکت از سال 2005 تا به حال به خود دیده است.از طرف دیگر، دادههای صورت مالی این شرکت خبر از وجود زیان انباشته برای اولینبار در سال 2019 میدهد، وجود زیان انباشته 636 میلیون دلاری اتفاقی بیسابقه که در این شرکت رخ داده است، چراکه طی 15 سال اخیر سود شرکت از حدود 2.5 میلیارد دلار در سال 2005 به 13 تا 15 میلیارد دلار طی سالهای 2011 تا 2014 و به 10 میلیارد دلار در سال 2018 رسیده بود که رقم 636 میلیون دلار زیان انباشته سال 2019 در این شرکت، یک اتفاق بیسابقه برای بوئینگ است.
زیان 20 میلیاردی دلاری بوئینگ از قرارداد ایران
قرارداد ایران با شرکت بوئینگ، یکی از مهمترین قراردادهایی بود که ایران پس از برجام توانست با شرکتهای بزرگ اروپایی و آمریکایی به امضا برساند. این قرارداد برای خرید 80 فروند هواپیمای بوئینگ در مدلهای مختلف توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) از این غول هواپیماساز آمریکایی بود که اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری این کشور (اوفک) نیز در دوره ریاستجمهوری اوباما، با این قرارداد موافقت کرد. در پی توافق برجام، شرکت هواپیمایی ایرانایر در دسامبر سال ٢۰١٦ سفارش خرید ٨٠ هواپیمای مسافربری به ارزش ١۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار را با شرکت آمریکایی بوئینگ امضا کرد.بوئینگ همچنین قرارداد مشابهی را به ارزش سه میلیارد دلار برای فروش ۳۰ هواپیمای مسافربری با شرکت «آسمان» امضا کرده بود که قرار بر این بود که این هواپیماها از سال ٢۰٢٢ تا ٢۰٢۴ به ایران تحویل داده شوند. همچنین قرارداد دیگری با شرکتهای قشمایر بهمنظور تحویل 10 فروند هواپیما بهصورت جداگانه بسته شده بود اما با انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا و موضع سخت او برابر برجام بهنظر میرسید که قراردادهای گفتهشده که جزء معدود دستاوردهای برجام نیز محسوب میشدند با چالشهایی همراه شده باشد. با ادامه نزاعهای سیاسی بین دو کشور، این شرکت بهطور غیرمستقیم اعلام کرد قراردادهای تجاری با شرکتهای هواپیمایی ایران درصورت خواست دولت آمریکا لغو شده و فاقد ارزش یا اعتبار است. درنهایت با اعمال محدودیتهای تجاری آمریکا علیه ایران و کوتاهی بوئینگ بهعنوان شرکت طرف قرارداد، هیچکدام از این قراردادها به سرانجام نرسید. البته پایان نافرجام این قراردادها که ارزش آنها بیش از 20 میلیارد دلار است، با توجه به نقص فنیهای موتوری و سیستمی که از هواپیماهای بوئینگ مخابره میشود، اگرچه برای ایران حسرتبرانگیز نیست اما قطعا برای شرکت بوئینگ یک فرصت از دست رفته و زیان بزرگی است. همانطور که گفته شد این شرکت در دو سال اخیر با سقوط دو هواپیمای 737 مکس خود مواجه بوده که قطعا با افت رضایت مشتریان خود نیز روبهرو شده است. این در حالی است که با استخراج جزئیات قراردادهای این شرکت با مشتریان ایرانی مشخص میشود از 80 فروند هواپیمایی که قرار بوده به شرکت ایرانایر تحویل داده شود، 50 فروند آن از بوئینگ 737 مکس بوده است. همچنین شرکت آسمان نیز مشتری 30 فروند از سری بوئینگهای پرحاشیه این سالهای هوانوردی بوده است.
118 هزار شغل بوئینگ وابسته به قرارداد با ایران
براساس اطلاعات درجشده در وبسایت بوئینگ، این شرکت بههمراه 14 هزار واحد زنجیره تولید و فروش خود در 50 ایالت آمریکا، بیش از1.5 میلیون شغل را بهصورت غیرمستقیم و مستقیم پشتیبانی میکند. همچنین این شرکت در اطلاعات منتشرشده خود در دسامبر سال 2016، بهصراحت از قرارداد 20 میلیارد دلاری با ایرانی (16.6 میلیارد دلاری خود با ایرانایر و بیش از سه میلیارد دلاری با شرکت آسمان) اظهار رضایت و عنوان کرده است این قراردادها با ایران در زنجیره تولید 1.5میلیون شغلی بوئینگ، 118 هزار شغل را پشتیبانی خواهد کرد (100 هزار شغل بهواسطه ایرانایر و 18 هزار شغل بهواسطه قرارداد شرکت آسمان). اما با ایجاد چالشها از سوی دولت ترامپ و وزارت امور خارجه او، این شرکت نهتنها قراردادهای بستهشده را فاقد اعتبار خواند و از تحویل حتی یک فروند هواپیما سر باز زد، بلکه از نهاییکردن قرارداد خود با قشمایر نیز صرفنظر کرد. برای درک اهمیت بالای قراردادهای بستهشده برای بوئینگ کافی است نگاهی به صورتهای مالی این شرکت بیندازیم. براساس صورتهای مالی منتشرشده، میزان تحویل هواپیماهای ساختهشده به مشتریان در سال 2019 برابر با 380 فروند بوده است. این در حالی است که بوئینگ براساس قرارداد خود با شرکتهای ایرانی، متعهد به تحویل 130 فروند هواپیما در بازه زمانی سالهای 2022 تا 2024 بوده است. مقایسه این اعداد نشان میدهد چالشآفرینیهای ترامپ و دولت او، دامن شرکتهای آمریکایی و متحدان او را نیز گرفته است. دادههای اطلاعاتی بوئینگ نشان میدهد این شرکت در سال 2018 در حدود 800 فروند هواپیما را به مشتریان خود تحویل داده است که براساس آنچه از سقوطهای سالهای اخیر گفته شد، این آمار در سال 2019 به 380 فروند میرسد. در اینجا بههیچوجه ادعای نجات شرکت بوئینگ درصورت اجراییشدن قراردادهای خود با شرکتهای ایرانی وجود ندارد، اما براساس آمارهایی که گفته شد، درصورت پابرجا ماندن این قراردادها علاوهبر تحول صنعت هوایی ایران، شرکت آمریکایی بوئینگ نیز منفعتهای بسیار زیادی را کسب میکرد که قطعا میتوانست روند سوددهی این شرکت را متحول سازد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: دونالد ترامپ بوئینگ سازمان هواپیمایی سقوط هواپيما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۰۰۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امضای قرارداد فشار افزایی با ابهامات باقی مانده
به گزارش خبرنگار مهر، روزهای پایانی اسفند سال گذشته مهمترین قرارداد حوزه نفت یعنی فشار افزایی پارس جنوبی به امضا رسید. قراردادی که به گفته وزیر نفت ۲۰ میلیارد دلار بار مالی دارد اما به گفته مسؤولان وزارت نت ۹۰۰ میلیارد درآمد عاید کشور میکند.
وزیر نفت مدعی شده بود این طرح میتوانست هشت سال پیش آغاز شود اما انتظار برای ورود شرکتهای خارجی به این طرح نتیجه بخش نبود و شیب بزرگترین میدان گازی مشترک جهان که به سمت قطر است موجب شد فرار گاز به سمت کشور رقیب روز به روز بیشتر شود.
به گفته وزیر نفت طرح ملی فشار افزایی در پارس جنوبی از سال ۲۰۱۷ میلادی معطل و بلاتکلیف بود، وزارت نفت در دولت جدید همتی جانانه کرد و با انجام کارهای کارشناسی تصمیم گرفته شد احداث واحد فشار افزایی در دریا باشد، این در حالی است که قطر هم چند ماه پیش بهمنظور توسعه و فشار افزایی در بخش قطری پارس جنوبی (گنبد شمالی) در دریا، با شرکتهای خارجی قرارداد امضا کرد.
اوجی با اشاره به اینکه با ادامه برداشت از این میدان بدون اجرای طرحهای فشار افزایی، شاهد افت فشار در این میدان خواهیم بود، ادامه میدهد اهمیت بهرهبرداری از این میدان مشترک آنجاست که ۹۳ درصد سوخت نیروگاهها و صنایع گاز و بخش عمدهای از خوراک پتروشیمیها از گاز این میدان تأمین میشود.
آنطور که اوجی گفته بود، سکوی فاز ۱۳ آلفا که کشتی بحرینی به آن برخورد کرده بود در اردیبهشتماه سال ۱۴۰۳ راه اندازی میشود و طی سه تا چهار سال آینده فشار افزایی در میدان مشترک پارس جنوبی آغاز خواهد شد.
امروز که بیش از یک ماه از امضای این قرار داد با شرکتهای داخلی میگذرد خوب است نگاهی به این قرارداد بیاندازیم تا وضعیت آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
درآمد ۹۰۰ میلیارد دلاری، از رؤیا تا واقعیت
۷۰ درصد گاز ایران از میدان مشترک پارس جنوبی برداشت میشود و ۴۵ درصد خوراک پالایشگاههای نفتی از تولیدات این میدان است و با راهاندازی سکوهای فشار افزایی در این میدان، تا ۷۰ سال برداشت گاز از پارس جنوبی ادامه پیدا میکند، اوجی هم با تاکید بر این موضوع اذعان کرد: ۵۰ درصد ذخایر گازی ایران در میدان مشترک پارس جنوبی واقع شده است، در دولت سیزدهم تحریمها مانع رشد توسعه صنعت نفت و گاز نشده است و امسال در ۴۰ سال گذشته برای نخستین بار برای سه فصل پیاپی، شاهد رشد اقتصادی بالای ۲۰ درصد در بخش نفت و گاز بودهایم.
البته موضع به همین جا ختم نمیشود چرا که محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با اشاره به اینکه طرح ملی فشار افزایی، ۹۰ تریلیون فوت مکعب به برداشت گاز و ۲ میلیارد بشکه افزایش برداشت میعانات گازی از پارس جنوبی میافزاید، گفت: این اقدام درآمد ۹۰۰ میلیارد دلاری برای کشور بهدنبال خواهد داشت.
خجستهمهر با تأکید بر اینکه این طرح از نظر گستردگی فنی و اجرایی و فناوری طرح بزرگی است و یک ظرفیت سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری را در اختیار پیمانکاران ایرانی قرار میدهد، گفت: نباید اقدامهای خود را شرطی کنیم و باید بتوانیم مهمترین و بزرگترین کارهای کشور را به نتیجه برسانیم.
روش تأمین مالی پروژه فشار افزایی همچنان در هالهای از ابهام
اکنون گاز خام از میدان مشترک پارس جنوبی با ۳۸ سکوی تولیدی و پشتیبان برداشت میشود و قرارداد اجرایی طرح ملی فشار افزایی در پارس جنوبی با چهار پیمانکار اصلی به امضا رسید و آنطور که وزیر نفت گفته بود، با ساخت ۲۸ سکو (۱۴ سکوی فشار افزا و ۱۴ سکوی پشتیبان در هفت منطقه تعیین شده) اجرا خواهد شد. پیمانکاران اصلی در اجرای طرح ملی فشار افزایی میدان مشترک پارس جنوبی، شرکتهای پتروپارس، اویک، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) و مپنا هستند و پیمانکار مهندسی مفهومی، پایه مقدماتی و پیشرفته یک شرکت مشاور ایرانی است.
اگرچه مسؤولان صنعت نفت بهره برداری از سکوهای فشار افزایی را برنامهای چهار ساله عنوان کردهاند اما هم اکنون برای اجرایی شدن آن چند ابهام وجود دارد اول آنکه شرکت ملی نفت ایران به عنوان متولی این پروژه چرا اطلاعات، آمار و ارقام روشنی را برای تأمین مالی این پروژه بیان نمیکند. حتی با وجود اینکه هزینه این پروژه را ۲۰ میلیارد دلار برآورد کردهاند اما مشخص نیست تأمین مالی این پروژه در چند مرحله و چگونه صورت خواهد گرفت و متولیان تأمین مالی کدام بانکها و شرکتها هستند؟
دیگر ابهامی که در رابطه با این قرارداد وجود دارد به درستی مشخص نشده است که سکو های فشار افزایی تماماً ساخت داخل است یا آنکه فناوریهای روز دنیا هم مورد استفاده قرار میگیرد اگر تماماً ساخت داخل است با شرکتهای دانش بنیان قراردادی به امضا رسیده است یا خیر! اگر چنین قراردادی به امضا رسیده است چرا جزئیاتی از آن وجود ندارد.
مساله دیگر این است که شرکت ملی نفت ایران به عنوان متولی و کارفرما چرا اجرای این طرحها را در اختیار شرکتهای شبه دولتی قرارداده است و به صحبتهای رهبری که در دیدار با بخش خصوصی مطرح شد کمترین توجه شده است مقام معظم رهبری بارها به مشارکت بخش خصوصی تاکید داشتند و اصلاً به همین دلیل سال جاری را سال جهش تولید با مشارکت بخش خصوصی نامگذاری کردند.
اگرچه خبرنگار مهر کاملاً به این موضوع توجه دارد که کشور در شرایط تحریم به سر میبرد و قطعاً نمیتوان انتظار داشت تا جزئیات دقیق نحوه اجرای این پروژه رسانهای شود اما مساله نحوه تأمین مالی و همچنین حضور شرکتهای به اصطلاح خصولتی به جای خصوصی ربطی به موضوع تحریم ندارد و مسؤولان ارشد شرکت ملی نفت ایران باید در این زمینه شفاف سازی کنند.
کد خبر 6087257