عربستان بازی بزرگ و پرریسکی را شروع کرد/ آمریکا و بریتانیا همیشه به دنبال تضعیف اوپک بودند/ آمریکا نگاه راهبردی به انرژی ندارد/ اوپک وارد مرحله افسردگی شده است
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۷۹۸۵۷
مهرداد عمادی در گفتوگو با ایلنا در مورد برندگان اصلی شرایط حاضر در بازار نفت گفت: در بخش تقاضا حتماً برندگان اصلی مصرف کنندگان صنعتی مانند چین، هند و آلمان هستند که بیشتر تولیدات آنها انرژیبر است اما در سمت عرضه یک بازی استراتژیک در حال اتفاق است و اگر عربستان بتواند سرمایهگذاران در نفت شیل را به نوعی از نظر مالی ورشکسته کند جذابیت این بخش را کاهش داده و این به نفع عربستان خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: همچنین عربستان به این نتیجه رسیده است که روسیه تمام هزینههای کاهش تولید را به اوپک و عربستان بعنوان بزرگترین تولیدکننده آن تحمیل کرده است. البته این میتواند بعد بزرگی از درگیری عربستان و روسیه داشته باشد، عربستان به دنبال آنست که روسیه را در شرایطی قرار دهد که متوجه شود که تکرار بازی بدون اوپک یعنی کاهش تولید از سوی اوپک اما حفظ سطح تولید توسط روسیه هزینههای بزرگی دارد و اگر عربستان در این موضوع موفق شود قطعا برنده بزرگ در سمت عرضه خواهد بود. اما اگر موفق نشود طبیعتاً یک بازی بزرگی را شروع کرده که ۳۵ تا ۴۵ درصد ارزش سهام آرامکو آسیب دیده و درآمدهای جاری خود را به شدت پایین آورده است که نتیجه آن بازنده شدن عربستان است.
عمادی تصریح کرذ: البته این به بازی روسیه نیز مربوط است یعنی اگر افزایش تولید ادامه داشته باشد و ورشکستگی شیل صورت بگیرد، برنده روسها هستند اما اگر نتواند قیمتها را نگه دارد و آن موقع تولیدکنندگان شیل دوباره به بازار بر میگردند. پس در مجموع فعلا نمیتوان گفت در بخش عرضه برنده اصلی کدام یک از این کشورها است.
مشاور اقتصاد اتحادیه اروپا در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیم عربستان در افزایش عرضه موجب تضعیف اوپک نخواهد شد؟ گفت: شرایط به وجود آمده قطعاً باعث کاهش تسلط اوپک در قیمتگذاری خواهد بود اما در تصمیم عربستان باید به این موضوع را در نظر داشت که روسها برای چندین سال سواری مجانی گرفتهاند یعنی کشورهای اوپک برای تولید خود سقف گذاشتند اما روسها هر کاری که خواستهاند انجام دادند چون بودجه روسیه به نفع متکی است. در کل میتوان گفت در چهار و پنج ساله اخیر اوپک ضعیفتر شده است البته تصور نمیکنم تمامی این موضوع را باید روی میز عربستان بگذاریم.
وی ادامه داد: گفتوگوی عربستان با روسیه در ۱۸ ماه اخیر به این دلیل بود که عربستان فکر میکرد میتواند در روسیه نفوذ داشته باشد و امروز این تفکر شکست خورده است، بطوریکه عربستان به عنوان مهمترین بازیکن اوپک نتوانست حتی به نیمی از اهداف خود دست یابد. باید توجه داشت که ادامه این روند میتواند بازی باخت-باخت باشد چون روسیه نیز از این روند ناراحت است و در درازمدت و در صورت تداوم تنشها، باعث صدمه مالی و کاهش سرمایه گذاری در بخش انرژی روسیه مانند عربستان و ایران خواهد شد و از این نگاه تمامی عرضه کنندگان به نوعی بازنده خواهند بود. نباید فراموش کرد که دلیل عمده تشکیل اوپک انسجام در قیمتگذاری نفت، جلوگیری از درآمد ۹۲ درصدی شرکتهای غربی و در نظر گرفتن کف قیمتی بود. البته تضعیف اوپک یکی از خواستههای آمریکا و بریتانیا است که دههها به دنبال آن هستند.
این کارشناس اقتصاد انرژی در مورد واکنش دولت و اقتصاد آمریکا به این شرایط بازار نفت گفت: واکنش آمریکا را میتوان در دو بخش تجزیه و تحلیل کرد؛ قطعا بخش خانوارها و مصرفکنندگان از این شرایط راضی هستند. اما بخش دیگر تولیدکنندگان شیل هستند که به ویژه در زمان آقای باراک اوباما یک ابزار استراتژیک جهت افزایش استقلال انرژی آمریکا در نظر گرفته میشد و دولت فدرال کمکهای بسیاری به آنها ارائه میکرد. تصور نمیکنم این شرایط به معنای پایان تولید نفت شیل باشد اما آنچه اتفاق میافتد آن است که تولیدکنندگان نفت شیل که هزینه تولید بسیار بالایی دارند از چرخه تولید خارج میشود و تنها آنهایی باقی میماند که تولید کم هزینه دارند. این شرکتها به تدریج رشد میکنند و در دراز مدت برای اوپک نیز خوب نخواهد بود چون آنها توان رقابت بیشتری خواهند داشت.
عمادی تصریح کرد: در حال حاضر دولت فدرال نه تنها در بخش انرژی بلکه در مورد مدیریت اقتصاد یک نگاه راهبردی ندارد مثلاً رئیس جمهور آمریکا وقتی به بورس نگاه میکنند اگر شاخص خوب باشد میگوید نتیجه اقدامات من است اما اگر بد باشد به دیگران نسبت میدهد و حتی در بخشهایی که آسیب آسیب دیده با آمارهای بیپایه واقعیت را میپوشانند. این یک هرج و مرج در مدیریت اقتصادی دولت فدرال است که این بازی بزرگ را تبدیل به بازی عربستان و روسیه کرده و آمریکا و دولت فدرال تنها خوشحال است که قیمت نفت پایین آمده و این برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خوب خواهد بود اما اینکه چه پیامدی برای تولیدکنندگان داشته باشد، برای امریکا مهم نیست.
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش که آیا زمان مرگ اوپک فرا رسیده است؟ گفت: در این مورد نگاه من از سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ این بوده که اوپک یک نماد ظاهری است و دیگر توان دهههای هفتاد و هشتاد را ندارد. الان دو تولیدکننده بزرگ اوپک یعنی عربستان و ایران تضادهای عمیقی دارند و حتی عراق و ایران وارد جنگی شدند که فاجعهای بزرگ برای منطقه و اوپک بود و هیچ موهبت و امتیاز مثبتی برای هیچ کشور منطقه نداشت. همچنین اوپک در جذب کشورهایی مثل ونزوئلا، روسیه و مکزیک به این ساختار موفق نبوده و این باعث کوچکتر شدن و کاهش توان آن در بازار نفت شده است.
وی افزود: میتوان گفت اوپک دیگر اوپک ۲۵ سال پیش نخواهد بود چون شرایط بازار و استفاده از انرژیهای جایگزین و تجدیدپذیر نه تنها اوپک را از دوره طلایی دور کرده بلکه آن را وارد مرحله افسردگی کرده که به نوعی مرحله قبل از هم پاشیدگی است. شاید اوپک دفتری در وین داشته و حتی مدیریتی هم بران آن باشد اما سازمانی خواهد بود که هیچ کس آن را جدی نمیگیرد و این برای کشورهای منطقه منفی و برای کشورهای غرب مثبت است چون هیچ کشوری در غرب از این کارتل راضی نبود و به نظرم سهم اوپک از بازار و درآمدهای نفتی دیگر تکرار نخواهد شد.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: اتحادیه اروپا افسردگی انرژی اوپک بریتانیا دولت فدرال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۷۹۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوزیل:به عربستان و قطر نه گفتم که بزرگ شدن فرزندانم را ببینم/ مقابل بهترین بارسلونا ۲۰۰ درصد انگیزه داشتم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، در دهه گذشته ستارهای در تیم ملی فوتبال آلمان بازی میکرد که از تکنیکی ناب و تماشایی برخوردار بود. آن بازیکن شاخص و مسلمان که در جامهای جهانی ۲۰۱۰، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ با پیراهن «مانشافت» به میدان رفت و حتی در راه قهرمانی جام جهانی برزیل (۲۰۱۴) و برد ۷ گله مقابل برزیل نقش غیرقابل انکاری داشت، «مسعود اوزیل» بود.
همان هافبک ترکه ای، اما فوق العاده خلاق که با کارهای اعجاب انگیزش در میدان، باعث حیرت بسیار علاقمندان حتی مورینیو و ونگر، مربیان صاحب نامش میشد و در عین حال گواردیولا آرزوی داشتن او را داشت. مسعود فرزند کارگری مهاجر ترکیهای به آلمان بود که در ۱۵ اکتبر سال ۱۹۸۸ در شهر «گلزن کرشن» ژرمنها چشم به جهان گشود؛ و در تیمهای وست فالیا، تئونیا شالکه، فالکه، روت وایس اسن و شالکه ۰۴ الفبای ورزش را فراگرفت. بعد نیز در تیمهای حرفهای شالکه و وردربرمن از آلمان، همینطور رئال مادرید اسپانیا، آرسنال انگلیس، فنرباغچه و باشاک شهیر ترکیه توپ زد.
اوزیل یک سال قبل در حالی که هنوز توانایی بازی کردن را داشت، کفش هایش را آویخت و با مستطیل سبز خداحافظی کرد.از او در ماههای اخیر خبری نبود تا این که چندی قبل تصاویری از ملی پوش سابق آلمانها در فضای مجازی انتشاریافت که بسیار عجیب بودند. چرا که آن جوان لاغراندام، به ورزشکاری با اندام و عضلات درشت شبیه به قهرمانان پرورش اندام تغییر چهره داده بود.
همین موضوع بهانهای بود تا مطبوعات آلمان و اروپا دنبال فرصتی باشند که با ملی پوش اسبق و قهرمان بدنساز امروزی مصاحبه کنند.
به این هدف، گزارشگر روزنامه مارکا اسپانیا عاقبت دست یافت. آنچه در این گزارش میآید، اظهارات اوزیل در مورد مسائل گوناگون است.
*دلتنگی به خاطر فوتبال
هنوز مدت زیادی از خداحافظی ام از فوتبال نگذشته و حقیقت این است خیلی دلتنگ نشده. البته به حرفه ام و تمام تیمهای کوچک و بزرگی که برای شان بازی کردم، افتخار میکنم. بابت تصمیمی هم که یک سال قبل گرفتم، خیلی خوب فکرکردم و دقیقا میدانستم چه میخواهم. واقعیت این است از زندگی با خانواده ام در استانبول بسیار لذت میبرم. خوشحالم دیگر درگیر فوتبال نیستم و میتوانم بزرگ شدن دو فرزندم را هر روز ببینم. البته که میتوانستم همچنان به کار ادامه دهم. به خصوص که از عربستان، قطر و چند لیگ دیگر هم پیشنهاد داشتم، اما نخواستم و از این بابت پشیمان هم نیستم. چون به نظرم هیچ چیز زیباتر از بودن در کنار خانواده نیست. پس از هر ثانیه این همراهی لذت میبرم. ضمن آنکه فعالیتهای خودم را هم دارم، مثل کارهای که در زمینه املاک انجام میدهم یا هر از گاهی تفریحی فوتبال بازی میکنم. همچنین میتوانم در زمینه بدنسازی فعالیت کنم و به تازگی هم شیفته اسب سواری شده ام.
*چالش بدنسازی
در مورد فعالیتم در زمینه بدنسازی که برای خیلیها سوال برانگیز شده، باید توضیح دهم که هدفم شرکت در مسابقات پرورش اندام نیست. بلکه این کار را میکنم که همیشه در فرم مطلوب بمانم. این فعالیتی است که مرا خیلی سرگرم میکند. برای این منظور در خانه ام، باشگاهی بدنسازی کوچکی درست کرده و زیر نظر مربی شخصی ام، به دقت تمرین میکنم.
*ارتباط با دنیای فوتبال
کم و بیش با فوتبال ارتباط دارم. هنوز هم بازیها را تماشا میکنم. به خصوص بازیهای رئال مادرید، آرسنال و فنرباغچه را، اما وقتی هم که حال و حوصله ندارم، تلویزیون منزلم خاموش است. همچنین به صورت تلفنی با دوستان و هم تیمیهای قدیمی نیز در تماس هستم.
*امکان بازگشت به فوتبال
هیچکس از آینده خبرندارد. من هم نمیدانم چه چیزی در انتظارم است. پس در شرایط حاضر بحث حضورم در فوتبال منتفی است. چون از وضعیت کنونی خوشحالم. فعلا میخواهم همینطور ادامه دهم. شاید یکی، دو سال دیگر اوضاع را بررسی کنم و انگیزه بازگشت داشته باشم. انوقت شاید دنبال مربیگری یا مدیریت ورزشی بروم.
*نبرد رئال مادرید- منچسترسیتی
هر دو بازی رئال مقابل سیتیزنها را لیگ قهرمانان تماشاکردم. به وضوح سیتی نشان داد چرا هیچ تیمی از رویارویی با آن استقبال نمیکند. آنها در اکثر مواقع بازی با رئال، مسلط بوده و برتری داشتند. اما رئال مثل همیشه بسیار با هوش عمل کرد. خیلی خوب دست به دفاع زد و آنقدر کارش خوب بود که پای تلویزیون تشویقش میکردم. وقتی هم که رودیگر پنالتی را گل کرد و کار تمام شد، واقعا خوشحال بودم. به نظرم مادریدیها کار بسیار بزرگی کردند. اطمینان دارم این رئال میتواند قهرمان اروپا شود.
* ال کلاسیکو
به بهانه دیدار یکشنبه ال کلاسیکو رئال و بارسا، به یاد دوران حضور خودم در مادرید و نبردهای فراموش نشدنی با حریف کاتالانی افتادم. بازی که در آن زمان مهمترین مسابقه دنیای فوتبال بود. متاسفانه برای ما، بارسا شاید بهترین بارسلونای تاریخ بود. بارسای پپ گواردیولا در سطح دیگری بود و با بارسلونای کنونی تفاوت چشمگیری داشت. فکر میکنم حالا توجه جهان فوتبال بیشتر معطوف مسابقاتی مانند لیورپول – منچسترسیتی و یا دیگر دوئلهای مهم لیگ برتر باشد. در لالیگا، سطح ال کلاسیکو پایین آمده که این البته تقصیر رئال مادرید نیست. زیرا کهکشانیها بدون تردید همچنان یکی از بهترین تیمهای جهان هستند. در واقع مشکل اینجاست که بارسلونا از آن گذشته پرافتخار فاصله گرفته است. در زمان ما، ال کلاسیکو فوق العاده بود و من همیشه برابر آنها ۲۰۰ درصد انگیزه داشتم. واقعا چه دورانی باشکوهی بود که حتی رسانهها هم با آن بازیها دیوانه میشدند.
*بلینگهام، رودیگر و گولر
بلینگهام، رودیگر و گولر هر سه فوتبالیستهای شاخصی هستند. بلینگهام که در نیم فصل اول باورنکردنی و صدای همه را خفه کرده بود. البته در هفتههای اخیر کمی خسته به نظر آمده، با این حال اگر قهرمان لالیگا، لیگ قهرمانان و جام ملتها شود، میتواند کاندیدای توپ طلا باشد. رودیگر هم فوق العاده است. در فصل جاری واقعا تحت تاثیر بازی هایش بوده ام. به نظرم در سطح جهانی بازی میکند. از منتقدین او میپرسم کدام مدافع میانی بهتری را نسبت به او سراغ دارند؟ در همین رویارویی با منچسترسیتی دیدید که فوق العاده بود. گولر هم بازیکن خوبی است. او را خیلی خوب میشناسم. زمانی که هر دوی ما برای فنرباغچه بازی میکردیم، او در حکم برادر کوچکم بود. همه میدانند چه استعداد زیادی دارد. من هم عادت ندارم همینطور از بازیکنی بیهوده تعریف کنم. او فقط به زمان احتیاج دارد تا تمام قدرتش را نشان دهد. به او توصیه میکنم صبور باشد. مطمئن باشد زمان درخشش او هم فرا میرسد. هنوز خیلی جوان است و باید خیلی چیزها را یاد بگیرد تا بازیکنی در سطح جهانی شود.
*ارتباط با هواداران
هنوز هم با خیلی از هواداران در ارتباط هستم. هوادارانی که همیشه به من لطف داشته اند. شاید باورکردنی نباشد، اما حقیقتی است، چون هنوز مرتب از سوی هواداران رئال مادرید در شبکههای اجتماعی پیامهای محبت آمیزی دریافت میکنم. این در حالیست که بیش از ۱۰ سال از حضورم در مادرید گذشته، پس قدردان همه آنها هستم و به نظرم خود همین موضوع نشان میدهد چرا هواداران رئال، اینقدر خاص هستند.
*قهرمانی جهان با آلمان
مدال قهرمانی ام را در ویترین اتاقی در خانه ام است. خیلی هم از آن محافظت میکنم، چون با نگاه به آن، به یاد گذشته میافتم؛ همان زمانی که با تیم ملی آلمان فاتح جام جهانی شدم. آن افتخاری بسیار بزرگ بود که بابتش همه در تیم ملی زحمت کشیدند. از این بابت خوشحالم و به آنچه با تیم ملی کسب شد، افتخار میکنم.
*جام ملتهای ۲۰۲۴
تیمهای ملی انگلیس و فرانسه باورنکردنی هستند. نه تنها یک تیم ۱۱ نفره کامل در زمین دارند بلکه از ذخیرههای بسیار خوبی هم بهره میگیرند. با این حال در جامهای مختلف مثل یورو یا جام جهانی، لازم است که شما از بخت و اقبال کافی هم برخوردار باشید. چرا که یک ضربه که به تیر دروازه بخورد و گل نشود یا یک ضربه پنالتی که توسط داور گرفته نشود یا بازیکن آن را هدر دهد، میتواند نتیجه یک تیم را در جام به کلی عوض کند. حتی در کنار این تصمیمات داوری هم میتوانند تفاوت ایجاد کند تا جایی که یک تیم ممکن است از این بابت لطمه ببیند. با در نظرگرفتن همه اینها میگویم علاوه بر انگلیس و فرانسه، تیمهای مانند اسپانیا، پرتغال و آلمان نیز شانس موفقیت دارند.
انتهای پیام/