حکم قصاص برای معلم اخراجی/ قاتل:شهرام به خاطر معتاد بودنم مرا تحقیر کرد
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۳۰۷۹۲۹
آفتابنیوز :
با شروع تحقیقات مشخص شد این مرد ۳۵ ساله وضع مالی خوبی داشته و آخرین بار نیز با یکی از دوستانش بهنام میلاد قرار ملاقات داشته است. بدین ترتیب با ردیابیهای گسترده میلاد شناسایی و به اداره پلیس احضار شد.
اعتراف به جنایت
مرد جوان در نخستین بازجوییها منکر اطلاع از قتل شهرام شد اما وقتی خود را با مدارک مستند پلیسی روبهرو دید لب به اعتراف گشود و گفت: من معلم بودم و زندگی خوبی داشتم اما از وقتی به ماده مخدر شیشه معتاد شدم از مدرسه اخراجم کردند و بعد هم همسرم طلاق گرفت خیلی تنها شده بودم و هر روز وضعیتم بدتر میشد تا اینکه دوستم شهرام که وضع مالی خوبی هم داشت به من پیشنهاد شراکت و کار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به دنبال اعتراف های مرد شیشهای و بازسازی صحنه جرم، وی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
انکار قتل
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، اولیای دم برای میلاد حکم قصاص خواستند.
اما وقتی نوبت به دفاع متهم رسید وی منکر قتل شد و گفت: من دوستم را نکشتم.من و شهرام در حال صحبت بودیم که یک مرد نقابدار وارد خانه شد و با شهرام درگیر شد من از ترسم فرار کردم و به اتاق خواب رفتم اما وقتی از اتاق بیرون آمدم متوجه شدم شهرام کشته شده است.
با این ادعا قضات ادامه جلسه را برای تکمیل تحقیقات به جلسه بعد موکول کردند.
در دادگاه دوم چه گذشت
در جلسه دوم دادگاه قضات که با تکمیل تحقیقات متوجه کذب بودن ادعای قبلی متهم شده بودند از او خواستند واقعیت را بر زبان بیاورد که وی گفت: من و شهرام از سالها قبل با هم دوست بودیم. او وضع مالی خوبی داشت و میخواست با یکی از دوستانش شرکتی تأسیس کند. من به او گفتم حاضرم خودروی زانتیایی را که دارم بفروشم و با او شریک شوم، اما نتوانستم ماشینم را بفروشم و به شهرام پول بدهم. به همین خاطر روزی که به خانهاش رفته بودم وقتی گفتم پول ندارم با هم درگیر شدیم او موضوع اعتیادم و اینکه زندگی بدی دارم را پیش کشید و مرا تحقیر کرد که عصبانی شدم و با میخی که روی میز بود ضربهای به گردنش زدم. نمیخواستم او را بکشم اما حالت عادی نداشتم.
با پایان دفاعیات این متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: جنایت هولناک تحقیقات جنایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۰۷۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکم عاملان تعرض به ۲ دختر دانش آموز اعلام شد
۴ پسر شرور که به اتهام آزار و اذیت دو دختر دانشآموز محاکمه شده بودند به اعدام و حبس محکوم شدند.
به گزارش مشرق، یک سال قبل دختر ۱۷ سالهای به نام مهتاب به همراه مادرش با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد از سوی ۴ پسر مورد تعرض قرار گرفته است.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: دو هفته قبل در مسیر مدرسه با پسری به نام نیما آشنا شدم و چند روز باهم مکالمه تلفنی داشتیم و او به من ابراز علاقه کرد، بعد از یک هفته هم با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم. من هم برای اینکه تنها نباشم با دوستم نسرین به سر قرار رفتم. نیما هم با برادر، پسرعمو و یکی از دوستانش به نام شهرام سر قرار آمد، آنها ما را سوار خودرویشان کردند و به بهانه تفریح و گشت وگذار در خارج از شهر ما را به بیابانهای ورامین بردند. وقتی به آنجا رسیدیم ناگهان حس بدی پیدا کردم چون آنجا محلی برای تفریح نبود، از نیما خواستم تا برگردیم اما آنها بدون توجه به اعتراض من و دوستم به ما حمله کرده و به زور به ما تعرض کردند، بعد هم ما را در نزدیکی خانهمان از ماشین پیاده کردند. وقتی وارد خانه شدم آنقدر وضعیت پریشانی داشتم که مادرم خیلی سریع با دیدن من متوجه شد اتفاقی برایم افتاده است. من هم موضوع را برایش تعریف کردم و تصمیم گرفتیم از آنها شکایت کنیم. البته نسرین به خاطر ترس از اینکه خانوادهاش متوجه موضوع نشوند شکایت نکرد.
با ثبت این شکایت، مأموران ۴ پسر جوان را ردیابی و بازداشت کردند.
پس از بازداشت متهمان، نسرین هم با مراجعه به پلیس آگاهی از ۴ متهم شکایت کرد.در ادامه دو شاکی پرونده با دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شدند و کارشناسان این سازمان پس از معاینه و بررسی آثار ضرب و شتم، تعرض به دو دختر جوان را تأیید کردند.
با تکمیل تحقیقات برای ۴ متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه مهتاب به جایگاه رفت و گفت: اعتماد بیجای من باعث شد تا زندگی خودم و دوستم نابود شود. ما در آن بیابان التماس میکردیم و اشک میریختیم اما نیما و آن ۳ نفر بدون توجه به التماس و گریههای ما به طرز وحشیانهای کتکمان زدند و تعرض کردند. از آن روز به بعد یک لحظه آرامش ندارم و به لحاظ روانی آسیب زیادی دیدهام. به همین خاطر حاضر نیستم آنها را ببخشم و برای آنها درخواست اشد مجازات دارم.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و درحالی که اشک میریخت، گفت: همه واقعیت را مهتاب گفت اما من فقط این را میگویم که این ۴ نفر کاری کردند که از ترسم نمیخواستم به خانهمان برگردم و در نهایت هم به خاطر عواقب این موضوع واقعیت را به خانوادهام نگفتم. حتی از ترس اینکه آنها دوباره آزارم دهند یا خانوادهام پی به این ماجرا ببرند، تصمیم گرفتم شکایت نکنم تا اینکه متوجه شدم آنها دستگیر شدهاند و بعد شکایت کردم. حالا هم نه رضایت میدهم و نه میبخشم و درخواست حکم اعدام برای متهمان دارم.
سپس ۳ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و اتهام تجاوز به عنف را نپذیرفتند و ادعا کردند که با ۲ شاکی پرونده دوست بودند و رابطه با میل و خواسته دوطرف صورت گرفته بود.
شهرام ۱۷ ساله هم که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، اتهامش را نپذیرفت و مدعی شد مهتاب و دوستش را آزار نداده است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، گزارشهای کارشناسان پزشکی قانونی و پلیس، دو برادر و پسر عمویشان را به اعدام محکوم کردند و از آنجا که شهرام در زمان ارتکاب جرم زیر سن ۱۸ سالگی بوده، به ۵ سال حبس محکوم شد.
منبع: روزنامه ایران