کنش و واکنشهای استراتژیک در منطقه؛ماجراجویی در عراق با واکنش فلجکننده در نقطهای دیگر همراه خواهد بود/ آمریکا جزایر یمن را جایگزین خلیج فارس میکند! / پیامی که از یمن برای ترامپ ارسال شد
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۳۵۹۳۴
آمریکاییها به خوبی از شعاع عملیاتی موشکها و پهپادهای یمنی با هدف قرار دادن ریاض مطلع هستند و می دانند که پایگاههای آمریکایی در سقطره و دیگر جزایر یمن در شعاعی محدودتری قرار دارند.
به گزارش شریان نیوز،یک گزارش مطبوعاتی چند روز قبل و به نقل از مقامات آمریکایی و پنتاگون، حکایت از ایجاد آمادگی برای حمله به «کتائب حزب الله» عراق و مقاومت در این کشور داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی بود که آمریکا پایگاه های فرعی و محدود خود در القیاره، کی وان(k1) و القائم را تخلیه و در پایگاه های تاجی و برخی دیگر از پایگاه ها، کاهش و یا جابجایی نیرو به عین الاسد را اجرا کرده و کارمندان سفارت در بغداد و کنسولگری در اربیل را از عراق خارج کرده است. این رخداد که تلاش شد، هراس در عراق را دامن بزند، در ابعاد تاکتیکی و راهبردی دارای مفهوم و ارتباط ویژه ایست.
1- اقدام تروریستی آمریکا در شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس که رفتاری غیرقانونی و تروریستی و مداخله گرانه و نقض حاکمیت عراق محسوب میشد به راهبرد اخراج آمریکا منتهی و به جز واکنش اولیه ایران در عین الاسد، به مصوبه پارلمان عراق مبنی بر اخراج سریع این نیروها و تکلیف دولت عراق مبنی بر ضرورت پیگیری این مصوبه، رسید.
آمریکا دچار سردرگمی شدیدی در عراق شد و دست به اقدامات متناقض زد، که شامل تهدید و تمرد از قواعد همکاری طبیعی بین آمریکا و عراق بود ولی مقامات آمریکایی از عزم خود مبنی بر ماندن در عراق سخن راندند. به موازات اقدامات آمریکا، هشدار و نوعی آمادگی هوشمندانه در نیروهای مقاومت عراقی و دیگر دستگاههای مسئول عراقی به اجرا گذاشته شد. هدف قرار دادن پایگاه های ارتش و حشدالشعبی موجب همگرایی و همکاری بیشتر بین این دو سازمان نظامی عراقی و عزم بیشتر برای اخراج آمریکا گردید.
لذا آمریکا دست به اقدامات نقض حاکمیتی بیشتر در عراق زده و بدون هماهنگی با فرماندهی نظامی و ارتش عراق، پروازها و جابجایی و تقویت پایگاهها خود در عراق را به اجرا گذاشت و پروازهای شناسایی بر روی پایگاه های ارتش و حشدالشعبی را افزایش داده که با اعتراض حکومت عادل عبدالمهدی روبهرو شد.
2- به موازات اقدامات نظامی در عراق، آمریکا تلاش کرد، از طریق رهبران سازشکار و یا وابسته و یا نفوذیهای خود در دستگاه اطلاعاتی عراق در مسیر تعیین نخست وزیر جدید کارشکنی و یا مداخله جدی نمود نموده و افراد وابسته به آمریکا را بر رهبران عراقی تحمیل نماید. این پروژه نیز آنچنان رسوا و فاقد وجاهت پیش رفت که امید آمریکا در این عرصه نیز به حداقل تنزل پیدا کرد.
3- اقدامات امنیتی در عراق، فضای سنگینی را علیه نیروها و پایگاههای نظامی آمریکا، ثبت کرد و مجموعه متغیرهای سیاسی، نظامی و امنیتی، در مسیر مطلوب آمریکا به پیش نرفت. از آنجا که آمریکا، صراحتاً از چشم داشت تجاوزکارانه به نفت و ثروت عراق سخن گفته بود و جنگ بیولوژیک کرونایی نیز، همبستگی عراقی را افزایش و موقعیت اجتماعی و سیاسی حشدالشعبی را ارتقا داد، آمریکا و سعودی به جنگ قیمت نفت روی آورده که آن هم به چشم انداز مطلوب دست نیافت.
4- آنچه از طرف آمریکا در عراق و انتقال بخشی از نیرو و تجهیزات خود به شمال سوریه و شرق فرات ملاحظه میشود، یک استراتژی منطقه ایست که با اقدامات چند ماه اخیر در پرونده یمن تکمیل می شود. آمریکایی توازن قدرت کلان و تاکتیکی در یمن را به شدت به زیان خود و همپیمانان سعودی، اماراتی، اسرائیلی و انگلیسی ارزیابی کردند، و در واکنش به اقدام فقدان امنیت نظامیان، ناوها و پایگاههای خود در بحرین و ناوگان پنجم دریایی خود و دیگر پایگاههای مستقر در عربستان و امارات و ... به شکل چراغ خاموش، استقرار در جزیره سقطره و تعدادی دیگر از جزایر دریای سرخ و بنادر عدن و مکلا و... را به عنوان جایگزین، و توانمندیهای خود در خلیج فارس در نظر گرفتند.
آمریکا و ترامپ که باج خواهی جهانی را در سالهای اخیر علنیتر از قبل به اجرا میگذارند، غارت نفتی و گازی یمن را در دستور کار قرار دادند و به موازات قلدری و استقرار در آبراه استراتژیک بابالمندب، دریای سرخ و بخش جنوبی دریای عمان، استقرار در استانهای نفتخیز یمن به عنوان اولویت فوری تعیین شد و لذا «گریفیتس» نماینده دبیرکل با نگرانی از پیشرویهای ارتش و انصارالله یمن به سمت استان مآرب، خواستار آتش بس فوری گردید.
مآرب، شاهراه نفتی در بین استانهای یمن و در مسیر انتقال نفت و گاز به دریای عمان و دریای سرخ قرار دارد. از نگاه آمریکا و غرب، همانگونه که آشوب در لیبی و تسلط بر منابع نفتی باید بخشی از برنامههای جهانی آمریکا در مدیریت نفت و قیمت آن و اقتصاد کشورها باشد، تسلط بر منابع عظیم گازی و نفتی یمن، حلقه تکمیلی برنامه جهانی آمریکاست. لذا با واکنش ناوگان روسیه در باب المندب و تا حدودی چین در این آبراه ها مواجه شده است.
5- اگر قرار باشد که پنتاگون و ترامپ از مشغلههای دولتهای منطقه در جنگ بیولوژیک برای هدف قرار دادن مقاومت منطقهای بهره بگیرد، واکنشهای مقاومت نیز منطقه ای و استراتژیک خواهند بود.
عملیات موشکی و پهپادی در ریاض، جیزان، نجران و عسیر که در دو روز گذشته از سوی انصارالله و ارتش یمن به اجرا در آمد، دارای پیام و کارکردهای تاکتیکی و استراتژیک هستند.
این عملیات از یک سو در پاسخ به تجاوزات روزانه ائتلاف سعودی و بمباران همه مناطق یمن و مجبور کردن آنها به شرایط آتش بس در یمن است و از سوی دیگر، پیامی راهبردی، دارد.
آمریکاییها که با خروج از خلیج فارس، نیروها و ناوگان خود را از مرزهای امنیتی ایران دور کرده ولی از تهدیدات روزانه در منطقه دست برنمیدارند، آنها به خوبی از شعاع عملیاتی موشک ها و پهپادهای یمنی با هدف قرار دادن ریاض مطلع هستند و می دانند که پایگاههای آمریکایی در سقطره و مکلا و دریای سرخ و شبوه و حضرموت و مهره در شعاع محدودتری قرار دارند.
این پیام نامرئی ولی محسوس، به خوبی تأکید دارد که به جز آسیب پذیری راهبردی حاکمان وابسته در ریاض و امارات، هرگونه ماجراجویی در عراق و اجرای عملیات احتمالی نظامی، اطلاعاتی و امنیتی و ربایش و ترور و یا فراری دادن چند هزار داعشی از زندانیهای آمریکا در جنوب حسکه و یا جلوگیری از پایان جنگ یمن که وارد سال ششم شده است، می تواند خسارت و پیامدهای راهبردی برای آمریکا و متحدان منطقهای و فرامنطقهای آن در بر داشته باشد.
امروز رخدادهای منطقه در غرب آسیا، شرایط پیچیده ای دارند و نمیتوانند غیرمرتبط تحلیل شوند. هر کنش و رفتار غیرعادی از سوی آمریکا و متحدان آن، میتواند با واکنش هم طراز و متناسب در نقطه ای دیگر از منطقه مواجه شود. همان گونه که پرونده یمن، خلبان صهیونیستی که اسیر در دست ارتش یمن و انصارالله است، با فلسطینیهای دستگیر شده در عربستان معاوضه می شوند، ماجراجویی در عراق و خارج شدن از قواعد بازی در عراق نیز، واکنش فلج کننده در یک نقطه دیگر از منطقه در بردارد.
این بازدارندگی و موازنه قدرت برتر مقاومت، منحنی صعودی و فزاینده خود را در مقابل امریکا و متحدانش با شتاب به پیش میبرد. و از یک مدیریت هوشمند منطقه ای و قدرتمند برخوردار است.
* هادی محمدی
دسته بندیسیاسیمنبع: شریان
کلیدواژه: هدف قرار دادن دریای سرخ پایگاه ها منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۳۵۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرح بلینکن برای احیای ناتوی عربی
به نظر می رسد آمریکا بعد از مشاهده ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دفاع از خودش در مقابل حمله پهپادی و موشکی وعده صادق ایران به دنبال این است تا دولت های منطقه از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس را به سپردفاعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل نماید. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در جدیدترین موضع گیری ضد ایرانیاش عملیات وعده صادق را نشاندهنده تهدید فزاینده ایران دانست و بر ضرورت همکاری کشورهای عرب خلیج فارس با آمریکا در زمینه "دفاع یکپارچه" تاکید کرد.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه با اشاره به لزوم اتحاد و همکاری در میان کشورهای منطقه بر این امر اشاره داشت که طی هفتههای آتی با کشور شورای همکاری در خصوص یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد.
بلینکن طی ماههای اخیر هفت بار به غرب آسیا سفر کرده اما سفر اخیرش به ریاض تحت عنوان شرکت در داووس صحرا اولین سفرش به خاورمیانه پس از وعده صادق است. وی در نشست مشورتهای استراتژیک شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا در ریاض که همزمان با نشست داووس برگزار میشد، این اظهارات را مطرح کرد که در واقع بیانگر چشم انداز آمریکا برای آینده منطقه غرب آسیا و خلیج فارس بود.
آنچه می توان از اظهارات بلینکن برداشت نمود، این است که کشورهای متحد آمریکا باید برای دوره پسا وعده صادق آماده شوند و در برهه جدید باید کشورهای منطقه باهم متحد شوند. البته پوشیده نیست که منظور وزیر امور خارجه آمریکا از کشورهای منطقه، رژیم صهیونیستی است و وی از کشورهای خلیج فارس میخواهد به روند عادی سازی روابط با تل آویو ملحق شوند.
در واقع آمریکا بعد از مشاهده ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در دفاع از خودش به دنبال این است تا کشورهای منطقه از جمله کشورهای جنوب خلیج فارس را به سپردفاعی برای رژیم صهیونیستی تبدیل نماید. این درحالی است که کشورهای منطقه بجز اردن در شب عملیات وعده صادق حاضر به درگیر شدن با موشکها و پهپادهای ایرانی نشدند؛ چراکه می دانستند که اولا جمهوری اسلامی به دنبال تنش نیست و بعد از حمله به ساختمان کنسولگری اش در دمشق وادار به واکنش در مقابل تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی شده است. ثانیا حساب کشورهای مسلمان منطقه از رژیم اسرائیل که به طور مستمر در حال اقدام علیه امنیت ملی ایران می باشد، متفاوت است.
به نظر میرسد در وضعیت کنونی که رژیم صهیونیستی در نتیجه سیاستهای توسعه طلبانه به یکباره با خشم فلسطینیها مواجه شده، آمریکا وارد عمل شده تا کشورهای عرب خلیج فارس را تبدیل به سپر بلای اسرائیل نماید و این امر را تحت عنوان " اتحاد و یکپارچگی کشورهای منطقه" نام نهاده است.
در واقع آمریکا به تعبیری درحال احیای ایده ناتوی عربی است که در دوره ترامپ هم دنبال می شد که تلاش داشت کشورهای شورای همکاری را همراه با مصر، اردن و رژیم صهیونیستی در اتحادیه سیاسی، نظامی و امنیتی سازماندهی کند تا از این رهگذر زمینه کاهش حضور در منطقه غرب آسیا را فراهم کند و تمرکز بیشتری بر حضور در دریای چین داشته باشد.
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقهرسانه صهیونیست هدف اصلی سفر بلینکن به ریاض را فاش کردتفاوت تلاشهای دوره ترامپ در دوره جدید منطقه در این است که در آن زمان کشورهای شورای همکاری با استناد به تصویر ببر کاغذی از اسرائیل، این رژیم را به عنوان قدرتی توازن بخش در منطقه مدنظر داشتند، اما اکنون شرایط متفاوت است. در واقع کشورهای عربی در چهارچوب طرح آمریکایی باید عصاکش رژیم صهیونیستی شوند و همین مسئله سبب تغییر در ساختار محاسبه هزینه و فایده همسویی با رژیم صهیونیستی علیه ایران به ویژه پس از عملیات وعده صادق است.
انتهای پیام/