Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- رمان «وقتی خورشید خوابید» با داستانی جنایی - پلیسی پیرامون یک بازجوی با سابقه برای بررسی یک پرونده خاص است که به یک روستای دورافتاده اعزام می‌شود. تاریخ انتشار: 10:33 - 17 فروردين 1399 - کد خبر: ۶۰۹۹۱۱

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، مجید اسطیری در رمان «وقتی خورشید خوابید» از ظرفیت‌های ژانر جنایی – پلیسی استفاده کرده تا داستانش را در یک بستر روستایی روایت کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رمان «وقتی خورشید خوابید» پیرامون یک بازجوی با سابقه برای بررسی یک پرونده خاص است که به یک روستای دورافتاده اعزام می‌شود. دختر یکی از مقامات ارشد ارتش در لباس سپاهی دانش به این روستا رفته و حالا قتلی رخ داده که باید راز آن کشف شود. این رمان از حدود رمان ژانر جنایی فراتر می‌رود و از مناظر مختلف به ماجرای پیچیده این روستا نگاه می‌کند.

بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفی آخرین کتب‌ منتشر شده از انتشارات سوره مهر اینجا کلیک کنید


در بخشی از این رمان می‌خوانیم: سرهنگ دختر دانشجویی را به یاد آورد که تیغه قیچی کتابدار را در گردن یکی از اساتیدش فرو کرده بود، چون برای خلاص شدن از پیشنهادات بی‌شرمانه استاد راهی سراغ نداشت. تصمیم داشت خودش را بکشد، اما آن روز بدون این که تصمیم بگیرد استاد را کشت. در یک لحظه استاد او را اتفاقی در میان راهرو‌های باریک کتابخانه دیده بود و بی‌سرو صدا به او نزدیک شده بود.

دختر قیچی را یک دقیقه قبل از کتابدار گرفته بود تا صفحات به هم چسبیده یک مرزبان نامه معیوب را از هم جدا کند. چند روز بعد که دراتاق بازجویی دختر روبروی سرهنگ نشست حتی جرئت نداشت به چشمان او نگاه کند؛ و وقتی شنید آن استاد که خون سرخرگش با ضربهء او حبیب السیر و صفوه الصفا و احسن التواریخ و عالم آرای عباسی و حتی آن طرف‌تر، تاریخ جهانگشا و طبقات ناصری و قسمت‌هایی از تاریخ یمینی و جامع التواریخ و بخش‌های گرانمایه دیگری از تاریخ ادبیات مملکت را برای همیشه به گند کشیده بود چه نقشی از طرف سازمان امنیت و اطلاعات کشور در دانشگاه داشته چشمانش سیاهی رفت و وسط اتاق بازجویی روی زمین افتاد. البته سرهنگ وقتی برای مشاهده صحنه قتل به دانشگاه رفته بود دیده بود که خون استاد چنان هیجانی برای کثافتکاری داشته که حتی از میان قفسه عهد تیموری و صفوی گذشته و یک قرن آن طرف‌تر چند قطره‌اش عطف گلستان و بوستان و دیوان حافظ و مثنوی معنوی را هم سیاه کرده بود.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات معرفی کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۸۱۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت

به گزارش همشهری آنلاین، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش او به طور ناخواسته فوت کرده است. پس از آن مأموران به محل حادثه که خانه‌ای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ ساله‌ای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.

نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا می‌کردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحث‌مان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت.

وی ادامه داد: بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون می‌آید، دست‌هایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانی‌تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم قرص‌هایش را بخرم اما بعد از ۲ ساعت که برگشتم، در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشته‌اند. در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایه‌مان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد.

وی افزود: مادرم سر هر موضوعی با من درگیر می‌شد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه دایی‌ام در شهرستان رفتم. نمی‌خواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم. من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم. با این حال دوباره درگیری‌های ما شروع شد. من در این سال‌ها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم

در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود، قاتل توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند. بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.

در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست می‌کنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.

در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.

کد خبر 849239 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • واکنش مطهری به ماجرای دختـر دف‌زن | خانم‌های مجلس به لاک غلیظش معترض بودنـد!
  • محمدعلی علومی، نویسنده و طنزپرداز درگذشت
  • نویسنده سرشناس ایرانی در ۶۳ سالگی درگذشت
  • نیکا قربانی چه کسانی شد؟
  • «محمد پورجعفری» یک نمایش جنایی به صحنه می‌برد
  • عرضه روایت ترس سربازرس مگره در بازار نشر
  • نظربازی با اصفهانِ اردیبهشتی
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • از وطنم ایران تا شب‌نورد؛ با تارِ لطفی + فیلم