کسر «مالیات بر ارزش افزوده» برای ۹۰ درصد تئاتریها «خسارت» است
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۸۵۲۴۶
اعظم بروجردی نویسنده و کارگردان تئاتر در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت تئاتر کشور در دوران پساکرونا گفت: متاسفانه کنترل وضعیت تئاتر هم از دست خود هنرمندان و هم از دست وزارت ارشاد در رفته و در وضعیتی هستیم که نمیدانیم الان رو به جلو حرکت میکند یا به عقب. این وضعیت ارتباطی به بحران کرونا هم ندارد و اتفاقاً این بحران میتواند فرصتی را برای مسئولان پیش آورد تا در مورد سیاستگذاریهای تئاتر تجدیدنظر کنند و به این نتیجه برسند که بالاخره قرار است با این هنر چه کنند و چه سمت و سویی به آن بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: مدیران فرهنگی ما باید به این مساله توجه کنند که اصلاً تئاتر در سالهای اخیر دارد رسالت خودش را به عنوان هنری که در جمهوری اسلامی فعالیت میکند، انجام میدهد یا خیر. مساله دیگر معضل معاش و امنیت شغلی هنرمندان تئاتر است به شکلی که فشارهای اقتصادی باعث نشود هنرمندان تن به هر کاری بدهند و بتوانند برای این آب و خاک کار کنند نه اینکه تلاششان فقط برای جذب مخاطب و خنداندن مردم به هر ترتیب باشد و تئاتر را در سطح گیشهای نگه دارند.
کارگردان نمایش «پهلوان» یادآور شد: مدیران تئاتر هم باید به محتوا و کیفیت آثار تولید شده بیندیشند و هم فکری به حال مساله معیشت هنرمندان کنند چون اگر فکر اساسی برای این معضلات نکنند تئاتر از دست میرود. اگر قرار شود در تئاتر تنها شاهد نمایشهای طنز و کمدی سطحی باشیم که مردم این مدل آثار را میتوانند در تلویزیون یا مدیومهای دیگر نیز پیدا کنند چون تئاتر رسالتی دارد که باید به درستی به آن رسالت عمل کند. هر زمانی که ما روی مسالهای بیشتر تاکید داشتیم آن مساله مشکلات بیشتری پیدا کرد به عنوان نمونه در حال حاضر شورای ارزشیابی و نظارت حدود ۳۰-۴۰ نفر ناظر دارد اما شاهد هستیم که مشکلات نظارتی نمایشها چقدر زیادتر شده است. البته شاید آنها هم تقصیری نداشته باشند چون وقتی قرار است یک گروه تمام هزینههای خود را از طریق گیشه و به شکل شخصی تامین کند مجبور است به هر ترفندی دست بزند تا مخاطب جذب کند. از طرف دیگر برخلاف امثال من عدهای دیگر از هنرمندان به شیوه نظارت و اعمال ممیزی به آثار نمایشی معترض هستند از همین رو باید توازن و تعادلی پیش بیاید که به اصطلاح نه سیخ بسوزد نه کباب.
بروجردی متذکر شد: امیدوارم با آمدن قادر آشنا به اداره کل هنرهای نمایشی وضعیت تئاتر بهتر شود چون آشنا فردی با فکرِ باز، پاکدست، مدیر و اهل تئاتر است و میتواند برای چگونگی نظارت بر تئاتر و مساله معیشت هنرمندان فکر اساسی کند.
وی در پایان درباره کسر ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده از اجراهای تئاتری عنوان کرد: به دلیلی که قیمت بلیت نمایشهای مختلف و ظرفیت سالنهای نمایشی با یکدیگر یکی نیست با کسر مالیات از همه اجراها در حق برخی از نمایشها و گروههایی که بلیت کمتری میفروشند اجحاف میشود و به ضررشان خواهد بود بنابراین کسر مالیات بر ارزش افزوده در چنین شرایطی ماهی گرفتن از آب گل آلود است. کسر مالیات از نمایشهای پرمخاطبی که با پروداکشن بزرگ تولید میشوند تاثیری ندارد اما این مساله برای ۹۰ درصد اهالی تئاتر زیان بار است و دولت به جای کمک کردن به آنها و بهبود وضعیت معیشتی شان هزینهای هم از آنها میگیرد که میتوان گفت این کار به نوعی «گناه مضاعف» است و مثل این است که به جای اینکه به فقیری کمک کنید پولهایی هم که جلو او قرار دارد، از او بگیرید.
کد خبر 4938200 آروین موذن زادهمنبع: مهر
کلیدواژه: اعظم بروجردی مالیات بر ارزش افزوده تئاتر ایران هنرمندان تئاتر ویروس کرونا برنامه تلویزیونی تئاتر ایران فیلم سینمایی ویروس کرونا موسیقی ایرانی شبکه پنج سیما سازمان صداوسیما صدیقه کیانفر شبکه یک سیما جورج فلوید سریال ایرانی فیلم کوتاه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۵۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟