Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-28@22:22:20 GMT

یک عاشقانه آرام از هما و همسرش

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۵۱۱۲۵

یک عاشقانه آرام از هما و همسرش

کتاب «هما» عاشقانه‌ای است از محبت و فداکاری هما شالباف زاده در همراهی با همسر شهیدش سردار شهید محسن امیدی از فرماندهان تیپ انصار الحسین همدان که به تازگی منتشر و در غرفه مجازی سوره مهر عرضه شده است.

به گزارش مشرق، کتاب «هما» عاشقانه‌ای است از مهر، محبت و فداکاری هما شالباف زاده در همراهی با همسر شهیدش سردار شهید محسن امیدی از فرماندهان تیپ انصار الحسین همدان که به تازگی منتشر و در غرفه مجازی سوره مهر (انتهای راهروی ۲۷ با تخفیف ۲۵ درصد عرضه شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وصف هما، وصف آنانی است که چشم به آسودگی نبستند، خستگی را به چشم و دل راه ندادند و صبورانه باغبان ثمرهی گلستان زندگی‌شان بودند و برای فرزندانشان هم پدر بودند و هم مادر.


جمشید طالبی نویسنده این کتاب در این باره اظهار داشت: شهید امیدی معلمی انقلابی در شهرستان نهاوند استان همدان بود که پس از انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد و با فرماندهی در گردان ۱۵۶ حر،۱۵۴ حضرت علی اکبر، عملیات های والفجر ۲ و ۵ و ۸، شب عاشورایی بدر، عملیات انصار در جنگ تحمیلی نقش آفرین بود و در علمیات ۲۰ شهریور سال ۶۵ جزیره مجنون، به فیض شهادت نائل آمد.

وی با اشاره به اینکه موضوع اصلی این کتاب از دل مصاحبه‌های کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» پدیدار شده است افزود: این کتاب به وقایع قبل از انقلاب، حوادث انقلاب، دفاع مقدس در خوزستان، آوارگی زنان و دختران مناطق جنگ زده و مشکلات مهاجرت آنان به سایر استان‌های کشور و ازدواج ساده و صمیمی شهید امیدی به روایتگری هما شالباف زاده می‌پردازد.

در بخشی از این کتاب آمده است:

«کار چیدن خانه تا شب طول کشید. خیلی خسته شده بودیم و زود هم رفتیم توی رختخواب. محسن زود خوابش برد؛ ولی من نه. جایم عوض شده بود و به این راحتی‌ها خواب به چشم‌هام نمی‌آمد که صدای خش خشی شنیدم. صدا از سقف خانه می‌آمد.

انگار موجوداتی روی تیرهای سقف راه می‌رفتند و تلپی می‌افتادند روی پلاستیک. ترسیدم؛ بلند شدم. چراغ را روشن کردم. خیره به سقف بودم که محسن پهلو به پهلو شد.

- هما جان اینا عقربن؛ ولی راحت بگیر بخواب! کاری باهات ندارن.

خودتو بسپار دست خدا!

دلم می‌خواست زار بزنم. هم ترسیده بودم و هم به ایمان محسن غبطه می‌خوردم. از هیچ چیز نمیترسید. خودش می‌گفت قدرت انسان از همه موجودات عالم بیشتر است. انسان قدرت تعقل دارد. اشرف مخلوقات است.

می‌خواستم خودم را به محسن ثابت کنم. چراغ را خاموش کردم و رو به سقف دراز کشیدم؛ ولی خواب قهر کرده بود باهام؛ تا نماز صبح بیدار بودم. بعد از نماز چشم‌هایم سنگین شده بود؛ ولی باز از ترس خوابم نمی‌برد. همه‌اش فکر می‌کردم عقربی از آن بالا می‌افتد روی سرم؛ ولی خبری از عقرب نشد، نه آن شب و نه هیچ وقت دیگر. تازه فهمیدم تحمل نیش عقرب از خیلی سختی‌های دیگر هم می‌تواند راحتتر باشد.»

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا سهام عدالت مجلس یازدهم کتاب سوره مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۵۱۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی، دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمی‌کرد و به من نمی‌گفت این جوری رو بگیر و یا آن‌گونه که در میان زنان نجف، به‌خصوص زن‌های روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمی‌خواست مثل آن‌ها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری می‌کردند و اگر بدون پوشیه بیرون می‌آمدیم، به امام خبر و گزارش می‌دادند. یادم هست یک روز که پوشیه‌ام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیه‌ات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و می‌گفت اگر به خاطر امام نبود، در این‌جا نمی‌ماندم و به ایران برمی‌گشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران می‌آمد دستگیر می‌شد.»

2727

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022

دیگر خبرها

  • حرکت رونالدینیویی؛ امید عالیشاه با عکس خود، تولد همسرش را تبریک گفت! + عکس
  • عکس | عاشقانه ریما رامین‌فر با همسررش امیر جعفری
  • تبریک تولد نوید محمدزاده به همسرش | عکس
  • (ویدئو) درخشش خیره کننده مهدی قایدی در امارات؛ بی‌توجهی آقای فوتبالیست به مهریه میلیاردی
  • آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا (فیلم)
  • ویدئوی آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می‌زد؟
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • خوانندگی محسن یگانه برای یک طرفدار خردسال