آیا مرکز پژوهشهای مجلس مهم است؟
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۷۳۲۶۱
به گزارش اقتصادآنلاین، علی ایوبی در شرق نوشت: مرکزی بسیار مهم که حتی به اسناد و مدارک سازمانهای دولتی نیز دسترسی دارد و برخی تحقیقات آنان در سایت این مرکز قابل دسترسی عمومی است.
در وبسایت رسمی این مرکز آمده است: براساس قانون شرح وظایف مرکز پژوهشهای مجلس «پنج نفر از پژوهشگران که حداقل سه نفر تماموقت از رشتههای مختلف تخصصی که دارای حداقل مرتبه استادیاری با پنج سال سابقه باشند با معرفی رئیس مرکز و تصویب هیئت امنا و به مدت چهار سال با حکم ریاست مجلس» در کنار «پنج نفر از شخصیتهای علمی، تخصصی و کارشناسی مجلس از بین نمایندگان داوطلب به انتخاب هیئت امنای مرکز» در ترکیب این مرکز حضور دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور و نیاز این مرکز پژوهشی از همان دوره اول مجلس شورای اسلامی احساس میشد. سال 74و در اواخر عمر مجلس چهارم بود که هیئترئیسه مجلس دستور داد نهادی مستقل و سازمانیافته به نام «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» تأسیس شود. از آن سال تا به امروز چهار نفر ریاست این مرکز را برعهده داشتهاند. محمدجواد لاریجانی در مجلس چهارم و پنجم ریاست را برعهده داشت و در مجلس ششم محمدرضا خاتمی بر آن کرسی نشسته بود. احمد توکلی در مجالس هفتم و هشتم به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس رسید و در مجالس نهم و دهم، کاظم جلالی این سمت را برعهده داشت. در مجلس جدید اما هنوز رئیسی برای این مرکز انتخاب نشده است. حال مجلس یازدهم نیز باید رئیس جدید مرکز پژوهشهای مجلس را معرفی کند. مصطفی میرسلیم، نماینده تهران و علیرضا زاکانی، نماینده قم که هر دو از گزینههای ریاست بر مجلس یازدهم بودند از کاندیداهای اصلی نشستن بر صندلی این پژوهشکده مهم هستند. اما فارغ از آن باید دید این مرکز چرا اهمیت دارد و میتواند چه تأثیری بر رأی نمایندگان بگذارد. بر همین اساس با عباس عبدی، فعال سیاسی و پژوهشگر، احمد توکلی که زمانی ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را برعهده داشت، عبدالکریم حسینزاده، نماینده مجلس دهم و شاهین حلاج که به عنوان کارشناس با این مرکز همکاری میکند، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
عباس عبدی، پژوهشگر و کارشناس سیاسی:
بعید میدانم مجلس جدید نیازی به مرکز پژوهشها داشته باشد
مرکز پژوهشهای مجلس چه کمکی میتواند به نمایندگان داشته باشد؟
اگر یک مجلس استاندارد با ویژگیهای مرسوم و معمول را در نظر بگیریم طبعا مجلسی حزبی خواهد بود و مراکز پژوهشی نیز در مقام ارائه خدمت پژوهشی به احزاب هستند، احزاب نیز ایدههای خود را براساس یافتههای این مراکز تدوین و ارائه میکنند. اما چون در ایران مجلس حزبی نداریم و تکتک نمایندگان نیز هیچگاه نمیتوانند بر همه امور مسلط باشند بنابراین مرکز پژوهشها میتواند کمکی برای نمایندگان باشد تا تصمیمگیری و انتخابهای بهتری داشته باشند. گرچه به نظر من در مجلس ایران این حد استفاده از پژوهش نیز انجام نمیشود و مرکز پژوهشهای مجلس هم خیلی نمیتواند آنگونه که باید و شاید بر تصمیمات نمایندگان مؤثر باشد، این را از روی مصوباتی که در مجلس تصویب میشود، میتوان مشاهده کرد.
به نظرم مرکز پژوهشهای مجلس کارهای کارشناسی و گزارشهای خوبی ارائه میکند و کمکهایی که به نمایندگان میکنند خوب است و باید این امر تقویت شود حتی اگر نمایندگان استفاده نکنند. البته فکر میکنم مرکز پژوهشها در مقاطعی به ابزار سیاسی یک جناح خاص نیز تبدیل شود؛ بهخصوص در مقاطع اولیه تأسیس آن این اتفاق افتاد. با همه اینها امیدواریم مرکز پژوهشها بتواند در اصلاح تصمیمگیریها کمک کند ولی متأسفانه بعید میدانم مجلس جدید، خود را نیازمند چنین مرکزی بداند.
احمد توکلی، رئیس اسبق مرکز پژوهشهای مجلس:
مرکز پژوهشها خادم خوبی برای نمایندگان است
مرکز پژوهشهای مجلس چگونه شروع به کار کرد؟
از همان مجلس دوم تذکر دادند که مجلس مسائل پیچیدهای دارد و کارشناسان مسلمان وفادار به مردم باید به نمایندگان در امر حکومتی مشاوره بدهند. مرکز پژوهشهای مجلس یک مؤسسه مطالعات کاربردی در امر حکومت است که بر مبنای قانون اساسی کار میکند و امین مردم است، بر همین اساس است که شأن بالایی دارد.
در سال 1374 مرکز پژوهشها شروع به فعالیت کرد و آقای ناطقنوری، جواد لاریجانی و سیدمرتضی نبوی در تشکیل آن بسیار مؤثر بودند. من نیز در زمانی که در مجلسهای هفتم و هشتم ریاست آن را بر عهده داشتم، تلاش کردم مسائل تخصصی باشد و سیاسی نشود و شیوههایی را به کار گرفتیم که باعث ارتقای مرکز پژوهشها شد؛ اما متأسفانه در اواخر مجلس پنجم این مرکز افول کرد و دیدیم که در مجلس ششم، وقتی آقای محمدرضا خاتمی رئیس آن شد، چقدر مرکز پژوهشها جناحی و سیاسی شد.
چرا به چنین مرکزی نیاز داریم؟
چون در مجلس مسائل مختلفی ارائه میشود، حتی اگر نماینده در یک زمینه خاص متخصص درجه یک باشد، باز هم بهدلیل تنوع موضوعات نمیتواند تنهایی تصمیمگیری کند و نیازمند مشاوره هستند. خیلی از مشاوران هستند که میتوانند با نظرات خود نماینده مجلس را به یک سمت خاص سوق دهند و اصولا لابیکردن جایگاه خاصی در این میان دارد، بههمیندلیل است که مشاوره یک امر حاکمیتی (حکومت به معنی مجموعه حاکمیت نه این جناح یا آن جناح) نیست، مهم تلقی میشود و باید بر اساس مصالح ملی به نمایندگان مشاوره داده شود تا درست تصمیمگیری کنند. اگر این مشاورهها از دست حکومت خارج شود، قطعا خیلی از افراد و گروهها سرمایهگذاری میکنند تا نمایندگان را به سمت اهداف خود سوق دهند. مطمئنا رقابت پنهانی که بین افراد وجود دارد تا خود را به نمایندگان نزدیک کنند و به آنها مشاوره دهند، در تصمیمگیری نماینده تأثیرگذار است؛ بنابراین باید مؤسسهای وجود داشته باشد که جهت و مبنا داشته باشد تا بتواند به نمایندگان مشاوره بدهد و امر حکومت را تقویت کند.
شما زمانی رئیس این مرکز بودید، چقدر فعالیتهای آن برای نمایندهها مهم بود؟
اوایل که این مرکز شروع به فعالیت کرده بود، خروجی خوبی نداشت، بعد از آنکه من به آنجا رفتم اما متأسفانه اکنون خبرهایی درباره آن میشنوم که ناراحتکننده است.
فضا بهصورتی بود که چنین مرکزی از سوی نمایندگان پذیرفته شده بود و موافق و مخالف به نتایج تحقیقات مرکز پژوهشها استناد میکردند و مهم برای ما همین موضوع بود. اینکه گزارشهای این مرکز برای نمایندگان سندیت پیدا کند خیلی باارزش است. در آن زمان بنده هم در کمیسیون تلفیق و هم در کمیسیون بودجه عضو بودم، به خاطر دارم کارشناسان مرکز پژوهشها با وجود اینکه من رئیس آن مرکز بودم، 18 بار با نظرات من مخالفت کردند.
در آن مدت نیز فقط یک کارشناس را بازخواست کردم، چون ایشان در جلسه فقط نظر خود را گفت، اما من اعتراض کردم که شما حق ندارید فقط نظر شخصی خود را بیان کنید و باید نظر جمیع کارشناسان مرکز را بگویید و اگر قرار باشد فقط یک نفر نظر بدهد، نظر شخص بنده نسبت به نظر شما اولیتر است.
علت اینکه مرکز پژوهشها مهم است و میتواند مهمتر شود این است که به فکر نماینده کمک میکند و به او خط میدهد و اگر نمایندگان به این مرکز اهمیت ندهند، خیلی بد است. اگر نمایندهای اهل پژوهش و تحقیق باشد، مرکز پژوهشها خادم خیلی خوبی برای اوست، به شرط آنکه مرکز پژوهشها ابزار سیاسی نشود.
عبدالکریم حسین زاده، نماینده سابق مجلس:
رئیس مرکز پژوهشها وامدار رئیس مجلس است تا صحن
نقش مرکز پژوهشها در مجلس چگونه است؟
نمایندگان درباره چند موضوع به مرکز پژوهشها مراجعه میکنند؛ مثلا زمانی که بخواهند درباره موضوعی طرح ارائه دهند یا نظر کارشناسان را درباره پدیدهای مثل آشفتگی قیمت دلار بدانند. در اصل این مرکز، ابزار علمی و کارشناسی مجلس است و هرچقدر این مرکز قویتر باشد، امکان اینکه طرحهای ارائهشده توسط نمایندگان یا نظراتشان در کمیسیونها پختهتر و کارآمدتر باشد بیشتر است؛ اما واقعیت این است که متأسفانه مرکز پژوهشها همیشه درگیر نگاههای سیاسی شده است. شک نکنید در مجلس یازدهم هم یک متخصص رئیس این مرکز نخواهد شد، بلکه به محملی برای رفتارها و گزینشهای سیاسی تبدیل خواهد شد. در این موضوع اصلاحطلب و اصولگرا هم فرقی با هم ندارند.
ارتباط نمایندگان با این مرکز چگونه است؟
این مرکز همیشه نظرات خود را بهصورت مکتوب برای نمایندگان ارسال میکردند یا هیئترئیسه در جلسات غیرعلنی نظر کارشناسی مرکز پژوهشها را اعلام میکرد یا کارشناسان در صحن مجلس گزارش میدادند. در برخی موارد نیز نمایندگان با این مرکز مکاتبه میکردند که مثلا بهدنبال فلان موضوع هستند و نظر کارشناسان را خواستار میشدند؛ برای مثال بنده درباره انتخابات در کشورهای مختلف پژوهشی داشتم که به من در این زمینه کمک کردند و چندین جلسه حضوری با هم داشتیم.
کارشناسان این مرکز در کمیسیونها هم حضور دارند؟
نمایندگان کارشناسی آنها در اکثر کمیسیونها حاضر میشوند و رئیس جلسه بلااستثنا از این کارشناسان نظر میگیرد. البته گاهی این کارشناسان به انحراف هم میروند و طرفدار برخی نمایندگان میشوند.
اعتقاد دارم تنها جایی که باید علمی، پژوهشی، بیطرف و صادق باقی بماند، مرکز پژوهشهای مجلس است. چون رفرنس برای مجلس است و این سندیت میتواند به تهیه بهتر طرحها و لوایح کمک کند. برخی از طرحها وقتی در منظر عمومی قرار میگیرد خیلی آبکی به نظر میرسد اما وقتی این طرح وارد مرکز پژوهشها میشود و چند کارشناس روی آن کار میکنند خیلی کمک میکند تا محکمتر و حقوقیتر شود. من اعتقاد دارم اگر بخواهیم یک مجلس کارآمد، قوی و علمی داشته باشیم، یکی از استراتژیکترین نقاط مجلس همین مرکز است. اما اینکه یک نفر به دلیل اینکه پستی ندارد به مرکز پژوهشهای مجلس فرستاده شود، باعث تأسف است.
چگونه میتوان این مرکز را کارآمد کرد؟
باید از کارشناسان داخلی و حتی ایرانیهای خارج از کشور کمک خواست. برای این مرکز باید رئیسی انتخاب شود که بتواند کارشناسان بزرگی را انتخاب کند و چند موضوع و مشکل محوری کشور را به آنها واگذار کرد و فرصت داد تا ضعفها، راهکارها و پیشنهادهای خود را به مجلس ارائه کنند تا نسبت به آن قانونگذاری صورت بگیرد. اکنون این شایعه مطرح است که آقای میرسلیم به عنوان رئیس این مرکز انتخاب شود اما باید گفت ایشان همچنان در گذشته زندگی میکند و برای مرکز پژوهشها مناسب نیست. رئیس این مرکز باید یک سر و گردن از کارشناسان مدیرتر و بهروزتر باشد. آقای میرسلیم با کدام دانش و پژوهش علمی میخواهد ریاست چنین مرکز مهمی را برعهده بگیرد. ضعف مرکز پژوهشها در این است که رئیس آن را رئیس مجلس پیشنهاد میدهد، برای همین میتواند به این مرکز سمت و سوی جناحی بدهد. اما اگر هیئترئیسه چند نفر را پیشنهاد دهد و در نهایت صحن مجلس یک نفر را انتخاب کند، دو اتفاق خوب رخ میدهد؛ اولا یک فرد شایسته با شاخصهای معین برگزیده میشود و دوم اینکه فرد انتخابشده لزوما به رئیس مجلس نزدیک نخواهد بود و توافق همه نمایندگان را خواهد داشت. من دو دوره نماینده مجلس بودم، متأسفانه همیشه رئیس مرکز پژوهشها وامدار رئیس مجلس بوده تا ارکان مجلس. به عقیده من حتی یک مجلس ضعیف، بهتر از یک رئیس مجلس میتواند رئیس این مرکز را انتخاب کند.
در چهار سال گذشته که شما نماینده بودید اتفاقات زیادی مانند افزایش قیمت دلار یا حوادث آبان 96 رخ داد، مرکز پژوهشهای مجلس در این موارد چه کارهایی صورت داد؟
این مرکز در مورد حوادث آبان 96، پژوهش عمومی انجام داد. در مورد مسئله گرانی بنزین هم کارشناسی دقیق ارائه کردند و هشدار داده بودند که زمان خوبی برای گرانی بنزین نیست.منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: سرمایه کارشناسی مجلس شورای اسلامی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نمایندگان مجلس مرکز پژوهش های مجلس برای نمایندگان مرکز پژوهش ها رئیس این مرکز تصمیم گیری رئیس مرکز رئیس مجلس چنین مرکز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۷۳۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی جدید قالیباف برای حفظ صندلی ریاست /تندروها شمشیر را از رو بسته اند /وعده های عجیب کاندیداهای ریاست مجلس
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه هم میهن در گزارشی نوشت:
انتخابات دوره دوم مجلس برای تکمیل نمایندگان دوره دوازدهم، آخر همین هفته برگزار می شود. در همین روزهای گذر از انتخابات ۱۱ اسفند تا دوره دوم، گمانه های مختلفی درباره هیئترئیسه و رئیس مجلس جدید و چیدمان مجلسی که از ۷ خرداد قرار است فعالیت خود را آغاز کند، مطرح شده است و در بسیاری از این گمانه ها به متزلزل بودن جایگاه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس اشاره میشود.
با توجه به اینکه موقعیت قالیباف در انتخابات اخیر نسبت به انتخابات مجلس یازدهم تضعیف شده و از جایگاه اول دوره قبل به جایگاه چهارم سقوط کرده است و بنابر اطلاعات از ورودیهای مجلس پیش رو که رویارویی با مجلس تندروتر را ترسیم میکند؛ احتمالاً او باید وارد بازی جدیدی شود و برای حفظ موقعیت بر سر میز مذاکره بنشیند و به سهمخواهیها پاسخ داده و امتیازاتی دهد تا بتواند صندلی ریاست را در مجلس دوازدهم هم حفظ کند.
شاید با توجه به اینکه مجلس قبل هم مجلسی اصولگرا و از نوع تندرو بوده است؛ این تصور پیش آید که او یکبار این راه را رفته و موفق هم بوده است اما کار او اینبار بسیار دشوارتر است چراکه تندروهایی پشت این میز نشستهاند که از زمان انتخابات و حتی پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات تاکنون به او تاختهاند. یکی در سخنانش از این سخن میگوید که «اگر رئیس شوم» این کار را میکردم یا آن کار را نمیکردم (مجتبی ذوالنور، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) و آن یکی از آنچه باید هیئترئیسه انجام بدهد و توجه به خانه و ماشین و دفتر نمایندگان از سوی هر که در این موقعیت قرار میگیرد، میگوید(حمید رسایی، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳).
صندلیهای سبز بهارستان این بار میزبان تندروهای اصولگرایی است که حتی برای رسیدن به هیئترئیسه مجلس (به گفته برخی نمایندگان) از تخریب یکدیگر هم ابایی ندارند. صداوسیما نیز در هیزم این آتش دمید و در یکی از مصاحبههایش با منتخب دوره دوازدهم مجلس مجوز بردن اسم محمدباقر قالیباف، نماینده تهران و رئیس کنونی مجلس را صادر کرد. این مجوز باعث شد که شکاف و اختلافات اصولگرایان بیش از پیش از پرده برون اُفتد و خودنمایی کند.
در انتخابات اسفندماه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) که قرار است پشتوانه موقعیتی محمدباقر قالیباف در مجلس دوازدهم هم باشد، با جبهه پایداری دست به ائتلاف زد؛ ائتلافی که از جهت همسو بودن جبهه پایداری با دو لیست مهم مقابل لیست ائتلافی یعنی «صبح ایران» و «امنا» در ابعاد مختلف قرار گرفتند در یک سنگر این پیش بینی را ایجاد می کند که جبهه پایداری مؤتلف با شانا اگر در مجلس بعدی بخواهد همسویی با جریانی را در پیش بگیرد، بعید است با نمایندگان راهیافته از لیست امنا و صبح ایران به ائتلاف و همراهی نرسد.
مسلما این شرایط قطعاً به نفع قالیباف نخواهد بود و این امر هم موجب شده که این تصور ایجاد شود که قالیباف از همین حالا و در مجلس کنونی علاوه بر همراهی جریان تندروی موجود، سیگنالهای مثبتی را به تندروها در مجلس بعدی ارسال کند تا بتواند موقعیت فعلیاش را در دور بعدی هم حفظ کند؛ از جمله اینکه برخی حتی احتمال بازگشت طرحهایی مانند طرح صیانت به دستور کار مجلس در روزهای پایانی را در همین مسیر عنوان کردهاند.
مجلس دوازدهم و منتهیالیه اصولگرایی۳۲ کاندیدای انتخابات در تهران و ۵۸ کاندیدا در سطح کشور باید ۲۱ اردیبهشت برای رسیدن به بهارستان به کارزار دومین مرحله انتخابات قدم بگذارند و قطعاً نتایج این ۴۵ کرسی نیز بر وزنه هر یک از جریانهای موجود در مجلس اصولگرای بعدی مهم است. البته افرادی که با وجود نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای بیسابقه (از نظر دلایل مطرحشده) و عدم مشارکت حداکثری به مجلس راه یافتند، اکثراً از یک طیف بزرگ و در زبان سیاسی ما اصولگرا هستند و البته با این چیدمان فعلی نمایندگان مجلس دوازدهم در این طیف، جمعیت بیشترش از منتهیالیه اصولگرایی یعنی تندروترین تشکلها هستند که برای تثبیت قدرت خود در مجلس آینده و حذف رقیبان یا گرفتن امتیاز از جمله در هیئت رئیسه مجلس بعدی دست به کار شدند و از همان ابتدا دست به تخریب یکدیگر بهویژه قالیباف زدند؛ که در نمونهی مشابه میتوان به بحث تلاش برای اقامت فرزندش در کانادا اشاره کرد.
در همین مسیر بسیاری به این رویکرد و تندرویها هشدار دادند، مثلاً اینکه جلال رشیدیکوچی، نماینده دوره یازدهم، مجلس آینده را مجلس تندرویها و تندروها پیشبینی کرده و معتقد است: «این جریان برای بقای خود احتیاج به دوقطبی کردن جامعه دارد و به این سمت میرود؛ پس تندتر عمل میکند.» بسیاری از تحلیلگران هم ورود آنها به مجلس را تامین خواسته اقلیت و نه همه مردم عنوان کردهاند که حتی قرار نیست این بار به افرادی که حول قالیباف حضور دارند، نقشی در تصمیمگیریها بدهند.
با این تصویر رسیدن قالیباف به ریاست مجلس حتی اگر بخش عمدهای از لیست ائتلافی شانا و پایداری در دور دوم هم رای بیاورند، کاری دشواری به نظر میرسد؛ رقابتی که با پایان دوره اول انتخابات شروع شد و به مرور شاهد تحرکاتی در این زمینه از سوی رایآورندگان هستیم.
رقابت بر سر رای نمایندگان شهرستاناز آنجا که رای نمایندگان شهرستان سرنوشت ریاست مجلس را تعیین میکند، شعارها و اقدامات همه برای جلب این آراست. منتخبی مانند حمید رسایی؛ «لزوم دادن خانه و خودرو توسط هیئت رئیسه مجلس» را مطرح میکند، درحالیکه در تمام ادوار نمایندگان از این امکانات بهره بردهاند. تحلیلها حاکی از آن است که این افراد سعی میکنند از امکانات مجلس و عدم آگاهی نمایندگان رای اولی شهرستانها برای رسیدن به ریاست تبلیغ کنند.
یا مجتبی ذوالنوری، نایبرئیس مجلس فعلی در سخنانش در تریبون مجلس اعلام میکند: «در حوزه کارکنان؛ اگر رئیس مجلس بنده شدم، از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری جمعیتی که هیچ آشنایی با مجلس ندارند آوردم و بر قله مسئولیتهای مجلس مستقر کردم، کارمندی که ۲۰ یا ۳۰ سال در انتظار این است که به قله برسد و بتواند تجربه چنددهساله خود را در خدمتگذاری بیشتر مصروف کند باید ارزش افزوده عمر خود را در اختیار یک نیروی بیرونی که با منجنیق بر نوک قله پرتاب شده، بگذارد.
آیا این کارمند انگیزه کاری و همیّت قسمتی در تحول مجلس را دارد؟ در حوزه نمایندگان مجلس؛ امروز در اثر تغییرات سالیان و تحولات آییننامه، شرایطی فراهم شده که مجلس نهتنها نمایندهمحور نیست بلکه هیئترئیسهمحور هم نیست و رئیسمحور است. مجلسی میتواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تأثیر و سهم داشته باشند.»
در این میان قالیباف هم دست روی دست نگذاشته که با تخریب، صندلی ریاست را از دست او دربیاورند. او همایش «آشنایی با روند حضور در مجلس و وظایف نمایندگی» را تقریباً یک ماه زودتر از موعد مقرر در این دوره برگزار کرد؛ آنهم در یکی از هتلهای معروف تهران. برخی این اقدام او را نمکگیر کردن نمایندگان شهرستان دانستند برای گرفتن رای اما قالیباف با این همایش با یک تیر دو نشان زد؛ اول اینکه نمایندگان وقتی با حقوق خود آشنا باشند، کمتر به وعده دادن امکاناتی که معمول آن در همه ادوار اجرایی شده توجه میکنند و در دام این تبلیغات گرفتار نمیشوند. از سوی دیگر بنا بر تحلیلها شاید میزبانی قالیباف را بیجواب نگذارند. این حرکت قالیباف دقیقاً در زمانی انجام شد که بسیاری نحوه برگزاریاش را تبلیغاتی دانستند.
ادعای رایزنی قالیباف برای ریاست مجلسیادداشتی در فضای تلگرام طی روزهای اخیر به قلم کامران غضنفری، کاندیدای مجلس دوازدهم منتشر شد و غضنفری در این یادداشت جلسهای که در مجلس داشته را تشریح کرده و ادعای رایزنی قالیباف برای رسیدن به ریاست مجلس دوازدهم را مطرح کرده است.
او که نظرش درباره ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم این است که قالیباف باید اول برادری خود را ثابت کند، در این یادداشت مینویسد: «در هنگام صرف ناهار نیز موضوع خودرو را مطرح کردند. پرسیدم مانند قضیه دوره قبل؟ گفتند نه، این بار نمایندگان را یکییکی یا چند تا چند تا به خودروسازهای داخلی معرفی میکنیم تا خودرو دریافت کنند. بحث اعطای وامهای چندصدمیلیونی نیز مطرح شد.»
او موضوع خودروها که حمید رسایی مطرح کرده را به قالیباف نسبت داده و تاکید میکند: «برداشت بنده از جلسه مذکور آن بود که با دادن وعده قرار گرفتن در کمیسیون مورد نظر، دادن وعده خودرو، وام و... قرار است نظر نمایندگان منتخب را نسبت به ریاست جناب قالیباف، جلب کنند. البته از یک ماه قبل نیز بنده از دوستان متعددی اخبار مشابهی را دریافت کرده بودم که با منتخبان شهرستانها تماس گرفته میشود و آنها را به مجلس دعوت میکنند و با دادن وعدههای مشابه، از آنان خواسته میشود که به ریاست ایشان رای بدهند. این شیوه نادرستی است که از نمایندهای خواسته شود تا در ازای وعدهها و امتیازاتی، به فرد خاصی رای بدهد. در واقع، چنین نمایندهای دیگر از خود استقلال نظر نخواهد داشت. این کار به نوعی توهین به نمایندگان محسوب میشود و اکثر نمایندگان با چنین شیوههایی مخالف هستند.»
او حتی ایراداتی از جمله نپرداختن به لایحه صیانت در دوره یازدهم مجلس را هم به عملکرد هیئترئیسه نسبت داد تا باز از پشت پردهها و رویکردها و رایزنیها خبر به میان آید.
البته که قالیباف از روی ضرورت و در مسیرِ دادن امتیازات کمتر به جریان مقابلش در مجلس و نشان دادن چهرهاش بهعنوان یک چهره موجه برای ریاست مجلس، ایراداتی که به عملکرد او در مجلس یازدهم وارد شده را به نحوی پاسخ میدهد و از عملکرد خود به عنوان رئیس مجلس دفاع کرده و ادعای جدیدی را مطرح میکند و از تغییر مجلس سنتی به یک مجلس نوین خبر میدهد.
او مژده میدهد که در چند روز آینده از اقدامی که در ۱۱۷ سال سابقه قانونگذاری کشور مشابه آن را نداشتهایم، رونمایی میکنند. چنانچه این رونمایی بیسابقه را میتوان در راستای روشنگری و البته افزایش قدرت چانهزنی او در برابر طیف مقابل و البته حفظ موقعیتش در پسِ تخریبها در فضای رسانهای و در محافل اصولگرایی قلمداد کرد.
قالیباف و همسویی با تندروها در مجلس یازدهمقالیباف برای ترسیم تصویری مناسب با انتخابات مجلس دوازدهم و مجلسی پیشرو، طی ماههای منتهی به انتخابات مجلس یازدهم در برهههای مختلف به تندروهای مجلس چراغ سبز نشان داد. این امر هم موجب شد که مجلس یازدهم رکورددار اصل هشتادوپنجی کردن لوایح و طرحهایی شود که با زندگی روزمره مردم گره خورده است.
او با همراهی در این زمینه و سکوت در برابر انتقادات به نظر میرسد که سیگنالهای مثبت به تندروها را در مجلس فعلی داده است، تا بتوانند در راستای تامین خواسته حامیانشان از فرصت بهره برده و فشار اعتراضات به آنها را بکاهد. حالا هم که طرح صیانت و احتمال نهایی شدن لایحه حجاب و عفاف در همین روزهای پایانی مجلس یازدهم مطرح است.
بر همین اساس به نظر میرسد، قالیباف در بازههای زمانی مختلف با مطالبات عدهای تندرو و خاص همراهی کرده است اما در نهایت او با توجه به طیف فعلی حامیانش و البته نوع برخورد و نگاهی که در این ۴ سال در مجلس از خود نشان داد، در منتهیالیه تندروی جبهه اصولگرایی قرار نگرفته و این موضوع هم موجب شد که در این گردونه ادوار مختلف انتخابات با ردصلاحیت گسترده، او چهرهای میانهروتر تلقی شود و شاید به همین دلیل است که او برخلاف دور قبل که نفر اول تهران بود، اینبار در رتبه چهارم نمایندگان منتخب تهران قرار گیرد و رسیدن به صندلی ریاست برایش دشوارتر شود.
البته تجربه سیاسی نشان میدهد رئیس مجلس الزاماً نفر اول شهر تهران یا حوزه انتخابیه یک نماینده نیست؛ چنانچه علی لاریجانی نیز دومین منتخب قم بود اما توانست مجدد ریاست مجلس را از آنِ خود کند. این نقطه قوتی است برای قالیباف اما شرایط لاریجانی با قالیباف بسیار متفاوت است. قالیباف باید آرای خود را از چنگ سوپرتندروها دربیاورد و رسیدن به این نتیجه تا به امروز برای قالیباف با اما و اگرهای بسیاری روبهرو است.
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد و رئیس فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس نیز معتقد است که قالیباف در مجلس دوازدهم مجبور است راهی بس دشوار را برای رسیدن به ریاست مجلس طی کند. او در تشریح راه ناهموار قالیباف میگوید: «دولت احساس میکند برای ریاست مجلس رقبایی وجود دارند و مانند مجلس قبل نیست. در حال حاضر ۵ نفر از منتخبین بهصورت مستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردهاند؛ بنابراین شرایط مجلس دوازدهم مانند مجلس قبل نیست که قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشد.»
او از اختلافات بهوجودآمده نیز نگذشته و در این مورد تاکید میکند: «از میان داوطلبین ریاست مجلس، چهرههایی حضور دارند که از قالیباف بیشتر به دولت نزدیک هستند. به همین دلیل یکی از دلایل علنی کردن اختلافات دولت و مجلس همین نکته است.»
درست است که قالیباف حامیانی داشته و به پشتوانه آن پا به میدان انتخابات مجلس گذاشت اما حمایت آنها برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس کافی به نظر نمیرسد.
احتمالاً میانهروها و طیف اقلیت سیاسی مجلس در رقابتی که اگر بین گزینه تندروها و طیف قالیباف شکل بگیرد، دست به همراهی با او خواهند زد اما قالیباف برای رسیدن به ریاست، نیاز به آرای بیشتری دارد و اگر ضرورتی از بیرون بر حضور قالیباف بر ریاست مجلس به میان نیاید، قالیباف چارهای جز جذب رای جبهه پایداری و طیفهای همسو با آن (جریان «امنا» و «صبح ایران») ندارد که آن هم بدون امتیازدهی صورت نمیگیرد و حالا با توجه به شواهد و قرائن مطرحشده به نظر میرسد مذاکرات آغاز شده و اگر قالیباف با همین روند خواهان دستیابی به صندلی ریاست مجلس باشد، با توجه به اینکه در سابقه سیاسی او بالا و پایین و حرکت در طیفهای مختلف اصولگرایی دیده شده است؛ احتمالاً با چهره جدیدی از قالیباف روبهرو خواهیم بود؛ چهرهای که برآمده از همراهی بیش از پیش با تندروهاست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902933