Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- گزارش منابع خبری حاکی است: کشورهای عربی با استدلال شیوع کرونا و کاهش بهای نفت اقدام به اخراج میلیون‌ها کارگر آسیایی کرده‌اند که این موضوع به یک چالش انسانی در منطقه تبدیل شده است به گونه‌ای که هند و سایر کشورهای جنوب آسیا مجبور شده‌اند برای بازگرداندن کارگران مهاجر خود، هرچه سریعتر اقدام کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تاریخ انتشار: 18:00 - 03 تير 1399 - کد خبر: ۶۳۱۳۱۸

خبرگزاری میزان - همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از جمله بحرین، عمان، قطر، امارات، عربستان سعودی و کویت برای کاهش هزینه‌های خود اقدام کرده‌اند. این اقدام با توجه به شوک اقتصادی ناشی از بحران ویروس کرونا و آغاز جنگ قیمت نفت از سوی عربستان سعودی انجام شده است.

سقوط بی‌سابقه قیمت نفت یک شکاف بزرگ در بودجه کشورهای عربی ایجاد کرده و در کنار آن بحران کرونا، به بخش جهانگردی آنها نیز صدمه بزرگی وارده کرده است.

نتیجه این تحولات، اخراج میلیون‌ها کارگر مهاجر در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است که پیش از این در بخش‌های مختلف خدمات اجتماعی آنها مشغول به کار بودند.

کارگران آسیایی که شغل خود را از دست نداده‌اند مجبور به پذیرفتن کاهش شدید حقوق خود شده‌اند. یک سرآشپز هندی که در عربستان سعودی کار می‌کند به رسانه ها گفت که پس از آغاز بیماری کرونا، حقوق او نصف شده است.

۲۳ میلیون کارگر مهاجر آسیایی در کشورهای عربی
پیش از آغاز بحران کرونا، بیش از ۲۳ میلیون کارگر مهاجر متعلق به کشورهای جنوب آسیا، شرق آفریقا، فلسطین، مصر، فیلیپین و سایر مناطق در کشورهای حوزه خلیج فارس مشغول به کار بودند. این کارگران که بیش از نیمی از نیروی کار کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را تشکیل می‌دادند، با درآمد ناچیز در بخش‌هایی چون ساخت و ساز مشغول به کار بودند. میلیون‌ها کارگر مهاجر زن نیز به عنوان خدمتکار یا در بخش درمان در این کشورهای خاورمیانه مشغول به کار بوده‌اند.

این کارگران بر اساس سیستم کفاله در کشورهای عربی استخدام می‌شوند.طبق این سیستم، قرارداد استخدام نیروی کار خارجی به آن‌ها حق حضور در کشور را می‌دهد. اما این وضعیت همچنین یک دلیل برای سو استفاده از نیروی کار شده و به آن‌ها هیچگونه حق شهروندی نمی‌دهد. در این سیستم کارگران دائم از سوی صاحب کاران تهدید به اخراج از کار و همچنین بازگشت به کشورهای خود می‌شوند.

با این وجود، وقوع بحران کرونا و توقف ناگهانی پروازهای بین المللی باعث تعطیلی بسیاری از مشاغل در این کشورها شده و این امر کارگران خارجی را بیش از پیش آسیب پذیر ساخته است.

سیستم های پادشاهی کشورهای عربی حاضر به تامین مخارج کارگران خارجی نشده‌اند و به صورت روز افزون از کشورهای خاستگاه این کارگران درخواست کرده‌اند تا شهروندان خود را به کشورشان باز گردانند. اخراج کارگران خارجی همچنین یک بهانه برای حاکمان این کشورها است تا از نارضایتی‌های جمعیت بومی کشورهای خود نیز بکاهند.

بیکاری در کشورهای عربی، باعث رواج بی‌خانمانی در این کشورها نیز شده است زیرا هزاران کارگر خارجی که نمی‌توانند اجاره خانه‌های خود را پرداخت کنند، مجبور شدند خانه‌های خود را ترک کرده و در خیابان‌ها سرگردان شوند. حاکمان این دسته از کشورهای عربی برای جلوگیری از این معضل، اقدام به بازداشت گسترده کارگران کرده و آنها را در حصر خانگی قرار داده اند.

سازمان عفو بین المللی در تازه ترین گزارش خود اعلام کرد: کویت به بهانه انجام تست کرونا کارگران خارجی را بازداشت کرده و آن‌ها را به اردوگاه‌های شلوغ منتقل می‌کند. تا جایی که در یک مورد شورش کارگران در یک اردوگاه در این کشور حتی به خشونت نیز کشیده شد.

حاکمان کشورهای عربی که نگران افزایش نارضایتی‌ها هستند، به کشورهای جنوب آسیا فشار آورده‌اند تا هرچه زودتر برای خروج شهروندان خود اقدام کنند.

هند در ابتدا در مقابل این فشارها مقاومت کرد، اما با تهدید آشکار امارات متحده عربی و بدون شک، پیام‌های خصوصی سایر کشورهای عربی مبنی بر وارد آمدن صدمه به روابط دو جانبه، با خروج فوری هزاران شهروند خود از این کشورها از طریق پروازهای مخصوص و همچنین به کارگیری کشتی‌های نیروی دریایی، موافقت کرد.

هند به شدت به نفت کشورهای خاورمیانه وابسته است و کشورهای عربی را یک منبع خوب برای سرمایه گذاری در صنعت نفت و همچنین صنعت نظامی خود می‌داند. این کشور ماه گذشته از طرح بزرگ خود برای بازگرداندن شهروندان هندی گرفتار در خارج خبر داد.

بحران بازگشت کارگران مهاجر

دهلی نو اکنون از نیروی دریایی خود برای بازگرداندن بیش از یک میلیون هندی از مناطق مختلف جهان اقدام کرده است و قصد دارد در چند هفته آینده حدود ۲۰۰ هزار نفر شهروند خود را از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس خارج کند. بیش از ۵ میلیون نفر هندی در این منطقه زندگی می‌کنند.

مقامات نپالی نیز اعلام کردند: قصد دارند با انجام پروازهای مخصوص بیش از ۴۰۰ هزار شهروند خود را به کشورشان بازگردانند.

بر اساس اعلام دولت پاکستان نیز بیش از ۶۰ هزار نفر کارگر پاکستانی خواهان بازگشت به خانه هایشان هستند.
این درحالی است که بازگشت تعداد زیادی از کارگران یک بحران بزرگ برای کشورهای جنوب آسیا محسوب می‌شود. اکثر موارد ابتلا به کرونا در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در میان کارگران مهاجر گزارش شده است. پیش از آغاز بحران کرونا، تعداد زیادی از کارگران در خانه‌های کوچک و شلوغ زندگی می‌کردند. بازگشت گسترده این افراد خطر آغاز موج جدید کرونا در کشورهای جنوب آسیا و فشار بیشتر به سیستم درمانی این کشورها را به دنبال دارد.

پاکستان در ماه جاری در اعتراض به امارات متحده عربی اعلام کرد: نیمی از افراد بازگشته از این کشور، به ویروس کرونا مبتلا هستند.

همچنین بازگشت گسترده کارگران، یک ضربه اقتصادی برای کشورهای جنوب آسیا محسوب می‌شود، زیرا این کشورها سالانه میلیاردها دلار از این کارگران درآمد کسب می‌کردند.

برای سال‌های طولانی، کارگران مهاجر، ستون اصلی دستیابی حاکمان کشورهای عربی به زندگی اشرافی و تبدیل کشورهای خود به مقصد اقتصادی و جهانگردی بودند.

بیشتر بخوانید: حمله به مسلمانان هند در حاشیه سفر ترامپ هند ۲۳۳ شهروند خود را از ایران خارج کرد مرگبارترین خشونت‌های سه دهه اخیر در هند وزیر خارجه هند:دهلی در حال شناسایی دوستان واقعی خود در جهان است نهادهای مسئول بین‌المللی وظیفه خود را در قبال مسلمانان هندی انجام دهند تلاش هند برای رفع نگرانی‌ کشورهای اسلامی

طبق گزارش روزنامه گاردین سالانه صدها کارگر مهاجر در قطر به دلیل گرمای شدید جان خود را از دست می‌دهند. اکنون کشورهای عربی اقدام به انتشار تبلیغات منفی علیه این کارگران کرده و آن‌ها را به انتشار ویروس کرونا متهم می‌کنند و حتی تعدادی از این کشورها خروج کارگران مهاجر را پاکسازی جامعه توصیف کرده‌اند.

/انتهای پیام/

ایرنا

 

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: اخراج کرونا پاکستان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کشورهای جنوب آسیا میلیون ها کارگر کشورهای عربی کارگران خارجی کارگران مهاجر مشغول به کار کارگر مهاجر بحران کرونا شهروند خود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۹۱۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • نرخ بیکاری در قزوین به ۴.۷ درصد کاهش یافت
  • تورم نقطه به نقطه تولید در فروردین ۲۳.۸ و سالانه ۳۱.۲ درصد شد
  • تداوم کاهش تورم شاخص بهای تولیدکننده در فروردین‌ماه ۱۴۰۳
  • رشد ۳ درصدی کاهش نرخ بیکاری در گیلان
  • عکس| تصاویری از کنسرت خواننده عصر جدید در کشورهای عربی/خوانندگی احسان یاسین در تونس
  • حضور بیش از ۳۳ کشور آسیایی در اجلاس آسیا(ACD) به میزبانی اصفهان
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • کاهش ۳ درصدی نرخ بیکاری گیلان
  • کاهش چشمگیر بهای سکه و طلا در یک هفته اخیر
  • کاهش ۳ درصدی نرخ بیکاری گیلان/ برخورد قضایی با ۱۵۰ کار فرمای متخلف