ما و میراث ایرانی که باید دیجیتالی شود!
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۱۴۳۰۶
این خبر که سوئد فرهنگ مکتوب ۶۰۰ ساله خود را دیجیتالی کرده و در اختیار عموم قرار داده است، می تواند درسی برای مسوولان فرهنگی ما و مدیران کتابخانه ها و در رأس آنها وزارت خانه های مربوطه در بخش آموزش و ارشاد باشد.
ما چه تلاش منظمی برای ارائه میراث مکتوب خویش به صورت دیجیتالی کرده ایم؟
می توانم بگویم، بخش بسیار محدودی از میراث ما، توسط مراکزی مثل نور در قالب سی دی یا وبسایت در اختیار عموم قرار داده شده و البته بابت آنها وجوهی هم دریافت می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعداد قابل توجهی کتاب از میراث کهن ما، به شکلهای مختلف در مراکز مختلف اسکن شده و خود مردم، آنها را در کانالهای تلگرامی گذاشتهاند تا بقیه هم استفاده کنند، اما نه کاری فراگیر است، و نه در یک جا در یک سامانه مشخص است که در زمان نیاز، بتوان به آسانی به آن دست یافت.
در بخش متون منظوم، وبسایت گنجور خدمت بزرگی کرده است، کاری که میبایست مراکز دولتی یا خصوصی متکی به منابع مالی قابل توجه انجام میدادند. همین را هم باید قدر دانست و تشکر کرد. قدم بزرگی برداشته شده است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی یا برخی از دایره المعارفها یا کتابخانه ملی یا ارشاد باید این کار را میکردند. حالا هم وظیفهشان حمایت است.
در بخش تاریخ و شرح حال و متون ادبی کهن از قبیل دواوین و غیره، همچنان نیازمند یک کار بزرگ و سترگ و ملی هستیم. تواریخ عمومی، محلی، کتابهای شرح حال، و تمامی متون کهن ادبی که میراث اصلی ما هستند، می باید بدون فوت وقت، در یک وبسایت ملی و بزرگ، با بهترین کیفیت، برای عموم قابل ارائه باشند. برخی از تصحیح ها مشکل حقوقی دارند که باید حل کرد. برای مثال، آیا ما یک وبسایتی داریم که هر آنچه در باره تخت جمشید در همه زبانها نوشته شده، در آن قابل دسترس باشد؟ آیا وبساتی داریم که همه تواریخ محلی اصفهان، و هر آنچه در قرون گذشته در باره این شهر نوشته شده در آن قابل دسترس باشد. آیا این کار به اندازه زدن یک پل یا کشیدن یک خیابان در این شهر ارزش ندارد در حالی که هزینه آن هزار بار کمتر از زدن یک خیابان است.
در بخش نشریات تاریخ گذشته هم کار جدی صورت نگرفته است. میشود گفت بسیاری اسکن شده اما نرم افزارهای موجود همچنان در ارائه یک پارچه آنها عاجز و مراکز هزینه لازم را برای ارائه آنها به صورت یک جا ندارند. باز هم میشود گفت، مراکز مختلف، حجم قابل توجهی را اسکن کرده اند، اما در هاردها و سرورها بدون آن که به صورت منظم و همراه با فهرست نویسی ارائه شود، مانده است. البته بخشی در خود کتابخانهها اسکن شده و به صورت موردی قابل ارائه است.
همچنان از داشتن یک وبسایت که بتواند همه فهارس نسخ خطی را تا به امروز معرفی کند و محل نسخه را نشان دهد، محروم هستیم. سالها پیش وبسایت آقابزرگ در یک اقدام قابل ستایش آغاز شد، عالی بود اما در یک محدوده متوقف ماند. سالها گذشته اما هیچ کاری برای تکمیل آن نشده است. کار بزرگ دیگر در تجمیع فهارس نسخ خطی توسط بخش خصوصی انجام شده، و اما متسفانه فقط متن چاپی آن ـ دنا و فنخا ـ انتشار یافت که یک هزارم کار سامانه و رایانه را نمی کند.
و اما در ارائه اصل نسخ خطی، یعنی تصاویر خود نسخه ها، که میراث مهم ماست، هزار و یک مشکل دارد. بدانیم روزی که مرعشی و آستانه قدس، که جمعا نزدیک به چهل درصد از میراث ما در آنهاست، تمام نسخ خود را به صورت فایل دیجیتالی در اختیار عموم مردم قرار دهند، روزی است که می شود گفت، اندکی درک و شعور ما نسبت به میراثمان بهتر شده است. هنوز به این «اندکی» نرسیده ایم. مراکز و کتابخانه های دیگر هم باید این کار را بکنند. هیچ کس تاکنون از پس این دو مرکز برنیامده و نخواهد آمد. کتابخانه ملی نسخه ها را ناقص و ضعیف گذاشته است. برای مثال مرکز احیاء تراث، همه اسکن کرده و راحت هم در اختیار می گذارد ـ با تقدیر از آنها ـ ولی یک جا روی وبسایتی نگذاشته و کتابخانه دیجیتال ندارد.
به نظر فقیر، می بایست واگذاری تصاویر میراث خطی هم بدون گرفتن پول باشد، اما حتی با پول، باز بهتر از انجام ندادن است. روزهای آینده، خبرهای خوبی از کتابخانه مرکزی در این زمینه خواهیم داشت.
بخش مهمی از میراث مکتوب ما اسناد تاریخی است. معاونت اسنادی کتابخانه ملی، مقدار زیادی از اسناد را فهرست کرده و تصویر شماری را هم در وبسایت خود دارد. مسلما فهرست نویسی قدم اول و ارائه تصاویر آنها قدم بعدی و مهم و اساسی است. این کارها، بسیار سخت است، اما نشد ندارد.
آیا می شود یک روزی اعلام کرد ایران هم میراث مکتوب هزار ساله خود را به صورت دیجیتالی در اختیار عموم قرار داده است؟
کد خبر 527810 برچسبها میراث مکتوبمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: میراث مکتوب اختیار عموم میراث مکتوب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۱۴۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانش آموزان دیجیتالی، کلافه از امر و نهی ها
در روزهای گذشته انتشار سکانسی از سریال افعی تهران که در آن برخورد زننده پیمان معادی با معلم دوران مدرسهاش را به تصویر کشیده بود با موجی از واکنشهای متفاوت در جامعه فرهنگیان روبه رو شده است. برخی این سریال را توهین به معلمان تلقی کرده و به تندی از آن انتقاد کردند و بعضی دیگر بر آثار زیانبار تنبیه بدنی در مدارس تاکید و فرهنگیان را به انتقاد پذیری فراخواندند. در این میان اما واقعیتها نشان میدهد که میتوانیم شاهد نوعی تغییر در روشهای تنبیه دانش آموزان در چهل سال گذشته باشیم:
دهه شصت: برای همه ما این دهه پیوندی استوار با پدیده تنبیه داشت. معلمان به عنوان سوژههای قدرتمند تغییر که توانسته بودند با بسیج دانش آموزان انقلاب ۵۷ را رقم بزنند اکنون از مرجعیت و احترام فراوانی در جامعه برخوردار بودند. فرهنگ پدرسالاری موجود هم هنوز بهواسطه فردیت های دانش آموزان با چالش جدی روبرو نشده بود، لذا معلمان می کوشیدند تا در نقش یک هدایتگر دلسوز مسیر آینده را به دانش آموزان نشان دهند. کلاسها اگرچه پرجمعیت بود ولی انگیزههای درسی هم فراوان بود. تنبیه جزء ضروریات مدارس تلقی میشد آنچنان که حجم و شدت آن کمتر با اعتراض دانش آموزان مواجه میشد. معلمان دانش آموزان را همچون فرزندان خود میدیدند و چه بسا از سر دلسوزی شلاق را بر دست های آنها مینواختند.
دهه نود: این دهه اما متفاوت از گذشته است. مرجعیت معلمان به دلیل تنگناهای معیشتی و تکثر منابع معرفتی دچار چالشهای جدی شده است. امید به آینده رنگ باخته و مدیریت کلاس های پرازدحام و سرشار از دانش آموزان کم انگیزه به بحرانی جدی انجامیده است. همین امر موجب شده که زمام کلاس در برخی اوقات از دستان معلمان خارج و بازگرداندن آن به نظم اولیه مستلزم تنبیه برخی خاطیان باشد. دانش آموزانی که اکنون با بحرانهای متعدد جنسی، هویتی، و اعتماد در زندگی خود مواجهاند و در عوض میکوشند تا محیط مدرسه را به فرصتی برای کشتن زمان و خوشباشی تبدیل کنند. ورود به عصر فرزند سالاری هم موجب ظهور فردیتها و به چالش کشیده شدن اقتدار معلمان در کلاسها شده است. دانش آموزانی که اکنون برای معلمان غوطهور در انبوه مشکلات روزمره، دیگر نه به عنوان فرزند بلکه به مثابه مزاحمی سمج تلقی میشوند.
نکته پایانی: برخی جامعه شناسان از دانش آموزان امروز با عنوان نسل آبی یاد کرده اند که می تواند ترجمان اندوه و سرگشتگی این نوجوانان در کشاکش تحولات امروز ایران باشد. نسلی بی پناه، دیجیتالی شده، بدون فرصت کودکی کردن، درگیر با بحران اعتماد به مراجع ارزشی، بدون آینده ای روشن و کلافه از امر ونهی های روزمره! روشن است که معلمی کردن برای این نسل بیش از همه مستلزم شناخت عمیق از زمانه ای است که در آن به سر میبریم. آموزش و پرورش اما با گرفتار آمدن در تامین نیازهای اولیه ای مانند کمبود کلاس و معلم، مدارس را به محیطی فرسایشی برای معلمان و دانش آموزان تبدیل کرده است.
بیشتر بخوانید:
چرا در شرایط جنگی گشت ارشاد بازگشت؟ پیام های حضور دوباره حجت الاسلام صدیقی در نماز جمعه! مردم هیچ کشوری مثل مردم ایران نیستند معنای برداشت از حساب بانکی به دلیل بیحجابی روایت زدگی برای توجیه شکست ها216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902746