افشاگری تازه از روابط امارات و اسرائیل
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۶۵۸۵۶
ایسنا نوشت: سایت میدل ایست آی انگلیس در مقالهای نوشت: روابط میان دو طرف درحال گسترش است و شاهد عمیق بودن این روابط در سطوح ژئوسیاسی، تجاری و امنیتی هستیم.
این سایت ادامه داد: یکی از اصول اصلی نزدیکی روابط میان تلآویو و ابوظبی که برخی مواقع به "ازدواج مصلحتی" تعبیر میشود تلاش برای مقابله با دشمن مشترکشان، ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال ۲۰۰۹ بعد از دوره کوتاهی از روی کار آمدن باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا دولتهای اسرائیل و امارات برای اولین بار در فشار بر واشنگتن برای اتخاذ موضع قویتری علیه ایران همکاری کردند.
اما ابوظبی سال ۲۰۱۹ بعد از سکوت واشنگتن در قبال حملات ایران علیه تاسیسات آرامکو رویه خود را تغییر داد.
میدل ایست آی معتقد است که توافق امارات و اسرائیل همچنین نتیجه اتفاق نظرشان درباره خطر "اسلام سیاسی" و تلاش دو طرف برای از بین بردن هر فرصتی درخصوص موفقیت بهار عربی است. اسرائیل از مدتها پیش از خطر گروه اخوان المسلمین میترسد.
در یک تلگراف آمریکایی به نقل از محمد بن زاید، ولیعهد امارات آمده است که وی دغدغههایی درباره برگزاری هرگونه انتخابات شفاف در خاورمیانه دارد. دموکراسی بیشتر در خاورمیانه گروههای اخوان المسلمین، حماس و حزب الله لبنان را تقویت میکند. این همان اظهاراتی است که رهبران سیاسی و تحلیلگران اسرائیلی آن را بارها تکرار کردهاند.
این سایت نوشت: اسرائیل نقش محوری در ارتقای امارات به عنوان یک قدرت جاسوسی منطقهای دارد.
به رغم اینکه روابط دوجانبه میان دو کشور در زمینههای مختلفی به ویژه در زمینههای سرمایهگذاری و حمل و نقل دریایی و در تلاشها برای مهار کرونا توسعه یافته است اما همکاری در زمینه جاسوسی و تحلیل بیانیهها شاهد همکاری مستحکمی است. شرکتهای اسرائیلی ابوظبی را به تواناییها و تخصص مجهز میکنند تا در خدمت منافع دو طرف باشد.
در زمینه نظامی روابط میان دو طرف هرچند که همچنان بر آموزشهای نظامی مشترک و تبادل اطلاعات محدود میشود اما در مناسبتهای مختلفی از متخصصان نظامی و امنیتی اسرائیلی به نفع شرکتهای نظامی و امنیتی امارات کمک گرفته شده است. همچنین عناصر سابق نیروهای ویژه اسرائیل از مربی و مزدور به سلاحی در دست ابوظبی برای پیگرد تندروها در یمن یا حمایت از خلیفه حفتر، فرمانده ارتش "ملی" لیبی و همپیمان امارات در جنگش علیه دولت طرابلس تبدیل شدهاند. این همکاری امنیتی بدون موافقت مقامات دستگاههای امنیتی اسرائیل ممکن نیست.
ابوظبی به نوعی نگران این است که در داخل این کشور مردم چه رویکردی در قبال حمایت مقامات از طرح الحاق اسرائیل نشان میدهند اما حاکمانش میدانند که مخالفت ظاهری با طرح الحاق برای حفظ عمق و استحکام آنچه بیشتر از یک "ازدواج مصلحتی" است، کافی است.
منبع: الف
کلیدواژه: دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۶۵۸۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند.
وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی