شهیار قنبری؛ ترانهسرای شبهای عاشقی و روزهای عصیان
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۶۹۳۴۶
رویداد۲۴موسیقی هنر است و میتواند به مانند تمامی هنرها هویت بخش هم باشد، نجوای کولیها یا موسیقیهای معترض دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی، موسیقیهایی که یک وجه اشتراک دارند و مولف هستند. در واقع آن چه که بیش از هر چیز دارای هویتی یکپارچه و منسجم است، این همان نقطهای است که ما را به کسی مثل شهیار قنبری میرساند، همو که در ترانه نویسی مولف بوده است و ترانه هایش نه شبیه هیچ کس و نه حتی تکرار خودش است.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میخواهم کمی عینیتر حرف بزنیم؛ میانههای دهه هفتاد پس از دو دهه رخوت، ترانهی فارسی رسمیت پیدا کرده بود. آن سالها را با تصویر جوانان گیتار به دستی به یاد میآوریم که در پارکها و معابر عمومی خودنمایی میکردند. همانهایی که «اگه یه روز» یا «دل اسیره» را میزدند و میخواندند. در همان سالها البته بودند کسانی که مثلا با اشعار شهیار قنبری خودنمایی میکردند «لا لا لا دیگه بسه...». آنها کم شمارتر بودند، اما علاوه بر آن که یک موسیقی خوب را زمزمه میکردند (مثل اصلانی) یک وجه تشخص دیگری هم برای خودشان خریده بودند؛ تمایز و تمایز و تمایز.بیشتر بخوانید: نگاهی به موسیقی پاپ کشور به بهانه درگذشت ناصر چشمآذربه هر حال در آن روزها جامعه از رخوت در آمده بود و جوان ترهایش به دنبال عناصر هویتی بودند، هر کس خودش را به آن چه که نزدیکتر میدید، وصل میکرد و در دستهای قرار میگرفت که دوستش داشت. چه خوشبخت بودند که فضای کار موسیقی در آن دوره مملو از مولفهایی که از دهه پنجاه خورشیدی به جا مانده بودند. کسانی که خصوصیات منحصر به فرد کاری خودشان را داشتند و گاهی مثل شجریان در سنتی و قنبری در پاپ، علاوه بر همهی فاکتورهای لازم کار هنری، برای مخاطبانشان تمایز، تشخص و کاراکتر میساختند.
موهبت کمی نیست که میشود با الصاق به دنیای موسیقایی و ترانه نویسیِ کسی مثل شهیار قنبری برای خودت هویت کسب کنی؛ من فرامرز اصلانی را زمزمه میکنم پس علاقهمند به نوازندگی گیتار هستم و دنیای ترانههای کلاسیک ایرانی را دوست دارم. من شهیار قنبری را میخوانم و میشنوم پس به یک عصیان مستتر در ترانه و سینما و نقاشی توامان علاقهمند هستم. منظور این که نمونههای این چنینی نشان میدهد که ترانه وقتی مولف باشد و موزیک وقتی هویت داشته باشد، فراتر از یک پکیج پر سرو صدا، مشتری خودش را خواهد داشت و این ماندگاری در زمان، همان عامل تفاوت دهنده میان یک کار مصرفی با یک کار هنری است.
«نون و پنیر و سبزی» به عنوان یک مصداق از کار ماندگار با بهره گیری از عناصر زندگی روزمره و همنشینی آنها با عناصر اساطیری مثل (قصه شهر جادو) و البته با زبانی مملو از استعاره مثل (سفرهی سرد عاشق) از همان قسم کارهایی است که در زمان محصور نمانده و همیشه زمزمه میشود، قنبری در این ترانه نشان میدهد که برای حرفهای گُنده زدن نیازی به واژههای گُنده نیست و این هنر دکوپاژ واژه هاست که ترانه سرا را رستگار میکند.
این که بخواهیم کار شهیار قنبری و در سطح بعدی ایرج جنتی عطایی و یا حتی اردلان سرفراز را با امروزیها مقایسه کنیم، قیاس مع الفارق است و البته که باید هر تراوش ذهنی را با لحاظ کردن شرایط محیطی و زمانی سنجید و قضاوت کرد. اگر روزگاری شهیار قنبری در سفر به لندن و مواجه با بیتلزها و پینک فلوید و رولینگ استونز تحت تاثیر قرار گرفته و نوعی از ترانه فارسی خلاقانه را عرضه کرده، امروز ترانه از همان مبدا (دنیای غرب) هم دچار افت و ابتذال شده، نه که بخواهم ترانه نویسهای امروز ایران را تبرئه کنم! اما خب دنیای بعد از جنگ جهانی دوم و آن جهان پر از عصیان و در عین حال خلاقیت دهه ۶۰ میلادی با امروز قابل مقایسه نیست.
آن روزگاری که «دو ماهی» خلق شد، دنیای دیگری بود. (ما دو تا ماهی بودیم. توی دریاهای شور) شروع کوبنده و تماما تصویری که انگار همه چیز در آن چیده شده بود، مثل یک عکس یا یک تابلوی نقاشی. از پس دنیایی که پینک فلوید در آن «هی تو» را نوشته بود و واژهها چند لایه بود و مفهوم ترانه نه که پیچیده، اما چند وجهی بود.
اگر امروز مثلا هستند کسانی در همان قالب (ترانه - روایت) به مبتذلترین شکل و در حد «میس کال» و «تخت خواب» تقلیل میدهند، البته که اندازهای هم حق دارند و خب زیست ترانه سرا متاثر از شرایط محیطی هم هست. مفهوم وفاداری و اصولا نوع رابطهها حالا شکل دیگری است و المان هایی، چون سرعت و تنوع و کثرت، ترانه فارسی را به سطح رسانده. شرح توصیفات اتاق خواب و شرح عادی زیست روزمره، با عباراتی نظیر امشب را با کی میخوابی و یا چرا گوشیمو جواب نمیدی و خزعبلاتی از این دست صرفا واگویه واژههای روزمره در یک ضبط استودیویی است و ربطی به ترانه نویسی ندارد.
کما این که حتی اگر ترانهنویس امروزی تحت تاثیر هر عاملی از خلق ایماژ در ترانه عاجز است و یا نمیتواند از دنیای نقاشی و سینما و عکس در خلق ترانهاش کمک بگیرد، حداقل در روایت روزمره از ادبیاتی غنیتر و ذهنی عمیقتر استفاده کند، نمونه هایش میشود «عطر تو» (همین امشب فقط، امشب فقط، هم بغض من باش) کاری که حداقل تعابیر درجه یک و تازهای دارد؛ (گلدون رفاقت)، (ای سخت و آسان) و البته «نفس» (اگه حتی بین ما فاصله یک نفس، نفس منو بگیر) ترانهای که نشان میدهد چگونه صنایع ادبی نظیر اغراق میتواند شروع یک ترانه را کوبنده کند و قطعا از این دست مثالها زیاد است.
شهیار قنبری نه به خاطر نگاه اجتماعی و سیاسیاش (که دچار انحراف است)، بلکه بیشتر از هر چیز به خاطر هنر ترانهنویسیاش قابل ستایش است. رنج ترانهنویسی با تسلط بر هنرهای مختلف به گنج ماندگاری میرسد، هر آن که ژست گرفت که رستگار نشد، چه یغما و چه روزبه، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. منبع: برترین ها لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 ترانه سرا موسیقی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۶۹۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه اندازی پایگاه هوشمند سرای بازی کودک در مساجد
به گزارش خبرنگار مهر، «رشدآوند» عنوان رویدادی ملی برای جمعآوری، ارزیابی و معرفی ایدههای مرتبط با تقویت تعامل خانواده، مسجد و مدرسه بود که سال گذشته به همت خانه فناوریهای فرهنگی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد و ایده سوده برزویی جز پنج ایده برتر این رویداد انتخاب شد.
وی در گفتوگو با خبرنگار مهر در این باره اظهار کرد: در حال حاضر با وجود قیمت و هزینه ریالی زیادی که خانوادههای ایرانی بدون پشتوانه علمی و روانشناختی و گاهاً به صورت افراطی و بی رویه جهت خرید اسباب بازی برای کودک خود در سنین متفاوت متحمل میشوند، مکانی جهت مبادله اسباب بازیها پس از گذار کودک از سن متناسب با آن و به نسبت رشد سنی و ذهنی و روانی کودک وجود ندارد و پس از عدم احساس نیاز به آن اسباب بازی و عملاً غیر قابل استفاده شدن و مازاد شدن آن برای کودک، این اسباب بازیها معمولاً تبدیل به زباله شده در حالیکه میتوان از آنها برای کودکان دیگر در سنین متناسب، با یک برنامه ریزی مدون و گردش حرفهای و نظام مند و هوشمند در قالب «بانک اسباب بازی» استفاده کرد.
وی افزود: پیشنهاد میشود در هر محله حداقل یک پایگاه هوشمند و تخصصی «سرای اسباب بازی و بازی کودک» در یکی از مساجد تأسیس و خدمات تخصصی را با رویکرد ارتقای استعداد شهری و فرهنگ سازی در خصوص شناخت و پرورش استعدادهای کودکان از ابتدا و بهره گیری از این پتانسیل قوی سرمایه انسانی و اجتماعی شهری در نوسازی، بهسازی و بازآفرینی شهری؛ در این خصوص به صورت رایگان به کودکان ساکن همان محله با ایجاد بانک اطلاعاتی هوشمند از ابتدای مراجعه کودکان و به روز رسانی در هر بار مراجعه و به صورت مسجد محور ارائه دهد.
برگزیده رویداد ملی «رشدآوند» تصریح کرد: بدین ترتیب قادر خواهیم بود نسبت به نهادینه سازی فرهنگ آموزش شهری بوسیله بازی تحت نظارت کامل یک روانشناس کودک از طریق و با متد بازی درمانی از سنین پایین دوران کودکی بی توجه به طبقه اجتماعی و بضاعت مالی خانوادهها برای تمامی ساکنین محله اقدام نمائیم.
وی گفت: در این پایگاههای هوشمند و تخصصی تستهای سنجش هوش IQ و EQ و همچنین شناسایی و پرورش استعدادهای برتر کودک به روش بازی و تحلیل روانی و شخصیتی در حین بازی و هدایت به گرایشهای تخصصی جهت پرورش استعداد خاص انجام میشود.
برزویی اذعان داشت: بازکردن گرهها و مشکلات روانی و شخصیتی کودک با وسایل بازی و اسباب بازی، آموزش متد بازی درمانی به والدین برای کار در منزل، پیاده سازی متدهای متفاوت بازی درمانی بر اساس استعدادهای شناسایی شده در کودکان به منظور غنی سازی اوقات فراغت، ارتقای سطح سلامت روانی کودک، تخلیه بار منفی و سنگین ذهنی و فکری کودک از دیگر فعالیتهای این پایگاههای هوشمند و تخصصی خواهد بود که با پرورش استعداد و قدرت ذهنی کودک و جهت دهی مناسب با پوشش کامل و منظم کودکان و با سرمایه گذاری مدون و غنی که از سنین ابتدایی کودک میتوان به بازآفرینی شهری خلاق با جدیدترین متد جهانی با رویکرد حرکت به سمت شهر دوستدار کودک به صورت مسجد محور، حرکت نمود.
وی با اعتقاد به آموختن کودکان در جامعه و فضای شهری و نه صرفاً در مدرسه، گفت: شکل دادن در راستای بهینه سازی بازآفرینی شهری از طریق حرکتهای کوچک و گشودن راه برای خلاقیت کودکان، لزوم دیدن شهر از نگاه تیزبین کودکان محلی، توسعه طراحی شهری از طریق پروژههای مشارکتی با کودکان و آشنا کردن سیاست ملّی و محلی با لزوم توجه به نیازهای کودکان در این پایگاه هوشمند و تخصصی سرای اسباب بازی و بازی کودک انجام خواهد شد.
برگزیده رویداد ملی «رشدآوند» تصریح کرد: تمامی موارد بالا در بانک جامع اطلاعاتی پایگاه که به صورت هوشمند بعد از هر بار مراجعه کودک به روز رسانی، ذخیره و به هر کودک یک کارت هوشمند حاوی اطلاعات اختصاصی خودش به نام «کارت اسباب بازی و بازی کودک» شبیه کارت هوشمند ملّی اختصاص مییابد که در واقع شناسنامه استعدادیابی و پرورش استعداد و قدرت ذهنی و شخصیتی و مهارتی کودک به ویژه با تخلیه کودک از طریق متد بازی درمانی و حفظ سلامت روانی کودک است که در هر بار مراجعه میبایست ارائه شود.
وی گفت: این سرای اسباب بازی و بازی کودک تحت پوشش شهرداری، قابلیت پذیرش کتب و جزوات آموزشی، داستانی، نقاشی و انواع اسباب بازیهای کودک اهدا شده توسط شهروندان محله را داشته و با گزینش و متناسب با سنین و شناخت بازی درمان از کودکان، اسباب بازیهای اهدایی در دسترس همه اعضا قرار میگیرد و به این صورت در منابع مالی خرید وسایل بازی کودک صرفه جویی میشود و با مدیریت منظم پس از گذشت دوره تجویزی توسط بازی درمانگر مجدداً پس آورده خواهد شد و اسباب بازیهای جدید متناسب با سنجش جدید بازی درمانگر کودک به صورت امانی اهدا خواهد شد و امکان پرسش و پاسخ والدین از طریق ایمیل و پیامک با روانشناس بازی درمانگر در ساعات خارج از کلاس نیز فراهم میباشد.
برزویی تصریح کرد: از دیگر مزایای طرح مذکور، مسجد محورکردن آموزش شهروندی از سنین خردسالی است و مسجد صرفاً مکانی برای برگزاری مراسم دینی و عزاداری نیست. جزئی از زندگی روزمره مردم میشود و این موضوع از طفولیت برای شهروندان به صورت اجرایی جا میافتد. و در نهایت منجر به تقویت تعامل خانوادهها با مسجد و مدرسه میشود و موجب رونق بخشیدن به حضور نسل جوان در مساجد و نمازهای جماعت نیز خواهد شد.
وی گفت: تمامی خدمات مذکور به صورت رایگان و با رویکرد ارتقای فرهنگ اسلامی ایرانی و «مهندسی فرهنگی شهر» وحرکت به سمت «شهر نشاط» و «شهر آموزش دهنده»، «شهر خلاق» و «شهر دوستدار کودک» و «محله مسجد محور» در متن زیست پذیری شهری بالا در راستای جلوگیری از ایجاد «شهر دوگانه» و «قطبیت شهری» در دسترس پذیری امکانات محلهای ارائه میشوند. انجام این طرح برای کلیه ۳۷۴ محلات تهران در سطح مناطق ۲۲ گانه شهر تهران پیشنهاد میشود.
برگزیده رویداد ملی «رشدآوند» در پایان گفت: بسیار خرسندم که در رویداد ملّی «رشدآوند» که با موضوع محوری تقویت تعامل خانوادهها با مسجد و مدرسه موجب رونق بخشیدن به حضور نسل جوان در مساجد و نمازهای جماعت میشود، شرکت نمودهام و در همین راستا به دبیرخانه رویداد پیشنهاد میکنم که بانک اطلاعاتی هوشمندی از برگزیدگان و فعالان ایده پرداز رویداد تهیه وجهت تقویت اثربخشی رویداد نسبت به برقراری ارتباط مستمر علمی و حرفهای با این عزیزان اهتمام ورزد.
کد خبر 6090956