Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک کارشناس بازارهای مالی از دلایل استقبال مردم به بورس و سیاست های اشتباه دولت و بانک مرکزی در خصوص حمایت از بورس می‌گوید.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس،‌ افزایش شاخص بورس طی چندماه گذشته، بیم و امیدهایی را برای بازار سرمایه ایجاد کرده است. از یک طرف ورود حجم قابل توجهی از نقدینگی برای خرید و فروش سهام و عمیق نبودن این بازار و از طرف دیگر، دخالت های مستمر دولت، آینده بورس را در هاله ای از ابهام قرار داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تیرداد احمدی کارشناس مسائل مالی معتقد است، دخالت های دولت سبب شده است بازار دچار یک بیماری شود که در آینده ممکن است تبعاتی برای اقتصاد کشور داشته باشد. د

ر ادامه گفت وگوی خبرنگار فارس با تیرداد احمدی را می خوانید:

فارس: به نظر شما چه ارتباطی میان سیاست های پولی بانک مرکزی و رشد اخیر بورس وجود دارد؟

احمدی: باید به این مساله پرداخته شود که بانک مرکزی چرا در وضعیتی که شرایط تغییر نرخ سود بانکی فراهم نبوده است، دست به تغییر زده است. این کاهش نرخ سود بانکی سبب شده است افرادی که سرمایه اندکی در بانک ها داشتند، این سرمایه را از بانک خارج کنند و به سمت بازارهای موازی ببرند. سایر بازارها مانند طلا و ارز به دلیل ریسک بالا نتوانستند این حجم از پول را جذب کنند. هجوم افراد به بازار خودرو و ایجاد صف برای قرعه کشی هم به همین دلیل بوده است. بازارهایی مانند مسکن نیز به دلیل میزان بالای سرمایه ای که لازم است، هم با همین مشکل مواجه شدند. پس یک بازار بیشتر باقی نمی ماند. آنهم بورس است که افراد می توانند با سرمایه کم در آن سرمایه گذاری کنند. این افراد نه سفته باز هستند و نه دلال و فقط برای جبران تورم واقعی در جامعه به دنبال حفظ پول خود بودند وارد بورس شدند.

فارس: زمانی که این کاهش نرخ سود سپرده های بانکی رخ می دهد، چه اتفاقی برای بازاراهایی که می توانند این نقدینگی را جذب کنند، می افتد؟

احمدی: وقتی بانک مرکزی نرخ سپرده بانک مرکزی را کاهش می دهد، افرادی که سرمابه خرد دارند به سمت بازاری می روند که جذابیت بیشتری داشته باشد. فضای بازار سرمایه که هم اکنون رخ داده است به زمان اشتباه تغییر نرخ بهره ارتباط دارد. یعنی با تغییر نرخ سود سپرده های بانکی، ابتدا پول ها از بانک ها خارج شده و سپس وارد بورس شده است. بعد از رکوردهایی که بورس طی ماه های گذشته از خود به جای گذاشت، حجم ورود پول به این بازار نیز به شدت افزایش یافت.

ما در حوزه نرخ بهره زمان را از بین برده ایم و اعدای که برای نرخ بهره اعلام می کنیم اعداد دیداری و کوتاه مدت است. چرا در سیستم بانکی سپرده بلند مدت 5 ساله نداریم. به مردم بگوییم اگر سپرده 5 ساله داشته باشید رقم بالایی سود دریافت خواهید کرد و در صورتی که زودتر از موعد پول برداشته شود، نرخ آن شکسته خواهد شد تا افراد به سمت سرمایه گذاری بلند مدت بروند. یعنی نرخ سود سپرده های بلندمدت باید آنقدر بالا باشد که وقتی افراد بخواهند پول خود را زودتر از موعد از بانک خاج کنند دچار ضرر شوند.

فارس: بانک مرکزی راهکاری برای جذب سرمایه های کوچک مردم دارد؟

احمدی: بانک مرکزی اخیرا گواهی ودیعه را برای جبران عدم وجود این سپرده های 5 ساله ارائه کرده است؛ اما این گواهی ها مشکل بزرگی دارند. مشکل این گواهی‌ها نقدشوندگی را کامل از بین برده است. به افرادی که این گواهی را می خرند امکان دسترسی به پولشان را تا 2 سال به آنها نمی دهد. اما بانک مرکزی می توانست دو نرخ برای این اوراق تعیین کند که اگر فردی پول این اوراق گواهی را نیاز داشت با سود کمتری به اصل پول خود دست پیدا کند.

بانک مرکزی این اوراق را به عنوان سپرده دیداری فرض می کند اما چون نقدشوندگی پایینی دارد با استقبال روبرو نخواهد شد. بانک مرکزی اعلام کرده است سود این سپرده برابر با افزایش سطح عمومی قیمت ها خواهد بود. یعنی نرخ این اوراق مشخص نیست و نقدشوندگی آن نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد. پس کسی حاضر به خرید این اوراق نخواهد بود و از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که اوراق ودیعه منتسر شده توسط بانک مرکزی محکوم به شکست است.

فارس: یعنی شما تغییر نرخ سود سپرده های بانکی در زمان نامناسب را علت هجوم مردم به بورس می دانید؟

احمدی: یکی از شاه کلیدهایی که باعث ورود حجم بالای نقدینگی به بازار سرمایه شده است، همین تغییر بی موقع نرخ سود سپرده های بانکی بوده است. بانک مرکزی یا سیاست گذار پولی طی سال های گذشته به خوبی عمل کرده بود. اصلاح ترازنامه سیستم بانکی، مدیریت بانک های خصوصی و جلوگیری از اقدامات نامناسب این بانک ها از جمله اقدامات مثبت بانک مرکزی بوده است. اما تغییر نرخ سود سپرده بانکی در زمان اشتباهی انجام شد.

هر چه بازارهای مالی پیشرفته تر میشوند، لایه های شبه پول نیز پیشرفت خواهد کرد. در گذشته m2 را به عنوان شبه پول در نظر می گرفتند، اما در حال حاضر انواع سپرده های بانکی را در قالب شبه پول جای می دهند و دیگر نمی توان مرزی میان آنها قائل شد. در کشورهای پیشرفته مالی در دنیا دیگر نمی توان تفاوتی بین این پول ها در نظر گرفت و عملکرد آنها نیز تقریبا شباهت های فراوانی با دیگر اقسام پول وشبه پول دارد. هرچه مکانیزم های پرداخت اعتباری در بازارهای مالی کشورها گسترده شود، عمق بازار مالی افزایش می یابد. یعنی دیگر نمی توان تفاوتی میان شبه پول و پول قائل شد. این پیچیدگی سبب می شود که تنها افراد حاضر در این بازارها حدس بزنند که ما در کشور خود پول اعتباری نداریم. زیرا هنوز بازارهای مالی عمیق و گسترده ای نداریم. یعنی در ایران  بازارهای مالی پیچیدگی ندارند.

در بورس های دنیا به دلیل پیچیدگی های بازارهای مالی مشتقات سهام وجود دارد که دیگر نمی توان شبه پول را از پول تشخیص داد. ولی در ایران این ابزارها وجود ندارد و به سادگی انتقال انواع پول را می توان مشاهده کرد. پس خروج پول از بانک ها و ورود به بورس را نمی توان تغییر در این موارد دانست.

به عبارت دیگر، پول از نظام بانکی خارج نمی شود، یعنی در حساب فرد خریدار است و وقتی سهمی را می خرد به حساب او ریخته می شود و دوباره در نظام بانکی است. حتی در دوره ای که پول در کارگزاری هم هست، در نظام بانکی است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که سپرده های دیداری در بانک ها به سپرده های جاری تبدیل شده است. یعنی خریدار، فروشنده و کارگزاری که در بانک ها سپرده دیداری داشتند با این خرید و فروش این سپرده ها در سیستم بانکی سپرده جاری محسوب خواهد شد.

فارس: برخی معتقدند افزایش بازدهی بورس سبب ایجاد تورم و بالا رفتن نرخ دلار و قیمت طلا و سکه در بازار شده است. نظر شما چیست؟

احمدی: افزایش قیمت دلار مشکلات ریشه ای خودش است، در واقع گپ حواله به علت کرونا رخ داد که در حوزه حواله عرضه و تقاضا دچار شوک شدند و هم عرضه و هم تقاضا دچار قفل شدگی شدند. اما تقاضا زودتر به بازار برگشت و فشار آن باعث افزایش قیمت ارز شد. بانک مرکزی می توانست زودتر این فاصله را پر کند. در این بین مختل شدن بازار عراق نیز این مساله را تشدید کرد. این اتفاق دقیقا در زمانی رخ داد که بازار تهران با افزایش تقاضا مواجه بود و این مساله سبب شد نرخ ارز به شدت افزایش پیدا کند. در شرایط فعلی هم مساله عراق حل شده است و هم بانک مرکزی وارد بازار شده و این فشار تقاضا را با استفاده از عرضه ارز حل کرده است.

فارس: دولت به اسم حمایت از بازار در حال ایجاد یک دو قطبی سهام دولت، سهام ملت است، به نظر شما این حمایت ها به نفع بازار سرمایه است؟

احمدی: حمایت دولت همه جا غلط است. مکانیزم ها باید طوری باشند که دولت ها فقط وظایف رگولاتوری خود را انجام دهند و از حمایت خود دست بردارند. اینکه سازمان بورس به دلیل کندی هسته معاملات ساعت معامله برخی سهم ها را تغییر می دهد یعنی در حال حمایت از یک سری سهم است. یعنی قرنطینه شدن برخی سهم ها که امروز به سهام دولت معروف شده اند، می تواند در آینده تبعات زیادی داشته باشد. این ادبیات برای بازار سرمایه کشور تا حدود زیادی می تواند مضر باشد. اینکه گفته می شود سهام ملت از ساعت 8:30 تا 12:30 و سهام دولت از 12:35 تا 16 معامله می شود، برای دولت،‌ سازمان بورس و آینده این نمادها بسیار بد است. در عمده سهامی که پس از ساعت معاملات خرید و فروش می شود، این سهام در اکثر مواقع صف خرید سنگینی وجود دارد و در برخی مواد هم صف فروش شکل می گیرد. یعنی این حمایت باعث می شود، نماد توسط عرضه و تقاضای واقعی برای سهم خرید و فروش نشود و نوعی حباب شکل بگیرد.

وقتی سهمی از زمان بازار خارج می شود، بازار به یک بیماری دچار می شود، یعنی افراد حاضر یا پول خود را در صف خرید می گذارند و یا در فروش. این کار به معامله بیشتر آن سهم خاص کمکی نمی کند. این روش حمایت، از برخی سهم های خاص اشتباه بوده  و در لحظه هایی که بازار فعال است این سهم در قرنطینه به سر می برند و از آنها حمایت می شود.

فارس: این حمایت های غلط چه تبعاتی را برای بازار به همراه دارد؟

احمدی: زمانی که این حمایت غلط رخ می دهد اولین تبعاتی که برای بازار دارد، برای آن سهم ها حباب ایجاد می کند و ما نمی توانیم به دلیل وجود یک ایراد به نام کندی هسته معاملات یک سری از سهم ها که دولت می خواهد از آنها حمایت کند را دچار نوعی افزایش یا کاهش قیمت کاذب کنیم. یعنی برای برخی از این سهم ها حباب ایجاد شود و بی دلیل دایم شاهد تشکیل صف خرید برای آنها باشیم. برای فرار از یک ایراد به یک ایراد بزرگتر که ممکن است باقی نواحی اقتصاد را نیز دچار مشکل کند پناه می بریم.

فارس: سال ها دولتمردان به دنبال حضور گسترده مردم در بورس و عمق بخشیدن به بازار سرمایه بودند. حال که با حمایت های مقام معظم رهبری جهت ازادسازی سهام عدالت و بخشش مالیات شرکت هایی که می خواهند وارد بورس شوند، این اتفاق افتاده است. چرا دولت از این حضور استفاده نمی کند؟

احمدی: این رفتار دولت که استقبال زیادی از حضور مردم از بورس کرده است و در واقع مردم را دعوت به حضور به بورس کرده است، با این نوع حمایت از برخی سهم ها و عدم توانایی از ایجاد یک هسته معاملاتی قوی برای پاسخگویی به نیازهای سرمایه گذاران نوعی تناقض را به همراه دارد. زمانی که شما مهمانی را دعوت می کنید، برای حضور او انواع تمهیدات را ایجاد می کنید. اما دولت مردم را برای حضور در بورس تشویق می کند و برای آنها امکانات حضور در بازار سرمایه را فراهم نکرده است.

دولتمردان و سیاست گذاران اقتصادی ارزو می کردند تعداد بیشتری از افراد در بورس حاضر شوند، حال که این اتفاق رخ داده است، باید از این حضور استفاده شود که این نوع رفتار دولت و سازمان بورس این حضور را با مشکل مواجه می کند. هر رفتاری که خارج از مکانیزم بازار باشد در بلند مدت به ضرر بازار خواهد شد. ادبیاتی مانند انچه امروز رخ داده است که تعدادی از سهم را به خارج از ساعت بازار منتقل کرده و در ان ساعت معامله می شوند به علت کندی هسته، می تواند به این سهم ها آسیب جدی وارد کند.

فارس: سیاست های غلط دولت ممکن است سبب شود، مردم از بورس خارج شوند، این چه تبعاتی را برای اقتصاد ایران دارد؟

احمدی: یکی از دلایلی که هنور حمله به بازار ارز هنور رخ نداده این است که سرمایه های کوچک بورس را به سایر بازارها ترجیح می دهند. آسانی در معامله، نقدشوندگی بالا، دوری از فضای امنیتی و عدم محدودیت در مقدار معامله از جمله ویژگی های بورس است که طی  ماه های گذشته بورس را به بازار ارز ترجیح داده است.

در دوره ای که سرمایه گذاران به بورس روی آورده اند، سیاست گذار باید بداند اگر سیاست های اشتباهی را اجرا کند یا از انجام به موقع انواع سیاست ها کوتاهی کند، می تواند این حجم نقدینگی وارد بازار ارز و طلا شده و دیگر این بازارها قابل کنترل و مدیریت نیستند. این اتفاق اگر رخ دهد دو ایراد اساسی ایجاد می کند. اول اینکه بورس را با ریزش  و سقوط مواجه می کند. دوم اینکه این حجم نقدینگی به طور کامل بازار ارز و یا بازارهای موازی را با خود از بین خواهد برد.

فرد می گوید دلار از 20 هزار تومان به 25 هزار تومن رسیده است یعنی بازدهی 25 درصدی داشته است. اما در همین مدت بازدهی بورس بسیار بالاتر بوده و ریسک کمتری هم وجود داشته است. به همین دلیل بورس را انتخاب کرده است. این رویداد فرصتی است برای مدیریت بازار ارز و باید سیاست گذار از این فرصت استفاده کند.

به گزارش فارس، مخاطبین این خبرگزاری در سامانه «فارس من» تعدادی سوژه با عنوان های «چرا سازمان بورس عادلانه رفتار نمی‌کند؟»، «دستگاه قضا به داد سهامداران بورس برسد»، «مسوولان فکری به حال هسته مرکزی بورس کنند»، «چرا دولت فقط از نمادهای خاص بورس حمایت می‌کند؟»، «سهامداران خرد قربانی سیاست‌های بازار بورس شده‌اند»، «درخواست پایان دستکاری در شاخص‌های بورس» و «آیا دولت نمادهای خاص بورسی را دستکاری می‌کند؟» را ثبت کرده و خواستار پیگیری انها شده بودند.

گفت‌وگو از علی رضایی

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: بازار بانک مرکزی بورس سود بانکی حمایت دولت نظام بانکی بازارهای مالی بازار سرمایه اوراق ودیعه نرخ سود سپرده های بانکی بازارهای مالی دیگر نمی توان تغییر نرخ سود بازار سرمایه سازمان بورس خرید و فروش برخی سهم ها بانک مرکزی برای بازار بازار ارز سیاست ها خواهد شد بانک ها شبه پول پول خود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۸۱۱۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده بورس در چند پرده

نوسان نماگر‌های بورسی همچنان ادامه دارد؛ اما هنوز نمی‌توان با قدرت در زمینه خروج بازار سهام از فراز و فرود فرسایشی ۲۶ روزه ۱۴۰۳ سخن گفت.

به گزارش دنیای اقتصاد، بورس تهران هنوز نتوانسته مسیر واقعی خود را به رخ سهامداران بکشد. نخست به این دلیل که هرگاه در مسیر صعودی قرار گرفته برخی از دست انداز‌ها مانع از پایداری در مسیر صعودی شده است. از ریسک‌های بیرونی و بی اعتمادی حاکم بر بازار گرفته تا گره قیمت‌گذاری دستوری که مانند دیواری سد راه ورود پول به بورس شده است. طبیعتا در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت بازار سهام کارکرد‌های طبیعی خود را پیاده کند. بررسی عملکرد بورس بعد از مرداد ۹۹ نشان می‌دهد؛ عوامل مذکور باعث شده تا سهامداران نوپا انگیزه جدی برای ورود به تالارشیشه‌ای نداشته باشند.

بازار سهام در سال‌های اخیر مصائب زیادی را متحمل شده است؛ از افزایش نرخ بهره و مصوبات گاه و بیگاه در خصوص قیمت فروش بنگاه‌های تولیدی همگی عواملی بودند که توانستند کارکرد‌های بازار سهام را مختل کنند. علاوه بر این موضوعات بورس ۱۴۰۳ را با پس لرزه‌های تنش‌های سیاسی کشور آغاز کرد.

بررسی‌ها حکایت از آن دارد که از ابتدای ۱۴۰۳ شاخص سهام ۱۴ روز مثبت و ۱۲ روز منفی را پشت سرگذاشته است. این در حالی است که بر اساس پیش‌بینی کارشناسان بورسی، بازار نماگر‌های سهامی می‌توانستند فروردین جذابی را رقم بزنند. اما بر اساس آنچه گفته شد؛ عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا بازار سهام عملکردی بهتر از حدود ۳ درصدی کسب نکند. اما دماسنج اصلی بورس با توجه به اینکه در هفته دوم اردیبهشت متزلزل ظاهر شد؛ مجددا با تردید‌های جدیدی محاصره شده است.

از واقعیات تا انتظارات

اما بازار سهام سومین هفته معاملاتی اردیبهشت را با یک روز کاری کمتر چگونه پشت سر خواهد گذاشت؟ در همین رابطه محمد غفوری کارشناس بازار سرمایه، ضمن اشاره به وضعیت بازار سهام اظهار کرد: اکنون سرمایه‌گذاران با ابهامات بی‌شماری در مورد روند بازار سهام مواجه هستند. آیا قیمت‌گذاری دستوری باز هم می‌تواند بازار سهام را تهدید کند؟ مباحث مرتبط با مالیات به کجا ختم می‌شود؟ آیا سیاستگذار برای جبران کسری خود ممکن است بورس را دستاویز مشکل خود کند؟ این پرسش‌ها عملا نشان می‌دهد؛ بدون شک تمامی فعالان بازار سهام در این روز‌ها به جای تمرکز بر تحلیل‌های بنیادی با مجموعه‌ای از بلاتکلیفی‌ها دست به گریبان هستند.

در هفته‌ای که گذشت حال و روز قیمت‌ها در بازار سرمایه خوب نبود. در طول این هفته بسیاری از نماد‌های بازار و کوچک در مدار نزولی حرکت کردند. گام برداشتن در این مسیر تاثیر بسزایی بر ذهنیت فعالان خرد بازار سهام نسبت به رونق معاملات روز‌های آتی گذاشته است. یکی از موضوعات مهم که باعث شده تا بازار با خروج ۴۵۷۲میلیارد تومانی پول مواجه باشد دقیقا به بلاتکلیفی‌های حاکم بر بازار بازمی‌گردد.

در واقع معلق ماندن سرنوشت بازار‌های موازی و چشم‌انداز مبهم وضعیت سیاسی کشور همراه با ریسک‌های قانونی منجر به تداوم بی‌اعتمادی سهامداران به بورس شده است. بر این اساس انتظار می‌رود که بورس در هفته جاری متاثر از این موضوعات به روند فرسایشی خود ادامه دهد. اما به طور کلی سناریو‌های مختلفی برای روند آینده بازار سهام می‌توان تعریف کرد که نقش ریسک‌های سیاسی را در سناریو‌های مختلف نباید نادیده گرفت.

به گفته این کارشناس وقتی وضعیت متغیر‌های اثرگذار بر بورس مجهول است؛ نمی‎ توان انتظار رونق بورس همراه با آرامش را داشت. اما با همه این اوصاف دو سناریوی بورسی قابل تامل است. اگر بخواهیم شاخص از منظر قیمتی بازار را مورد بررسی قرار دهیم، وضعیت‌های رکودی بازار طی سال‌های ۸۳، ۹۲و ۹۹ نشان می‌دهد هرگاه بازار توانسته بالای سقف شرایط رکودی این سال‌ها تثبیت شود، هیچ وقت زیر محدوده‌ای که توانسته سقف دوره رکودی خود را بشکند، نوسان نداده است.

به بیانی دیگر بازار تا زمانی که بالای سقف شکسته شده خود قرار دارد وارد وضعیت انباشت شده است. در چنین وضعیتی سهامداران حقوقی به بازار ورود پیدا کرده اند. دوران رکودی هم می‌تواند با ورود سرمایه‌گذاران بزرگ که عمدتا حقوقی هستند گره بخورد. اما یکی از موضوعات قابل تامل در این است که تجربه بازار سهام در زمان نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری نشان می‌دهد که معمولا ۸-۷ماه قبل از انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری رشد بازار رقم خورده است.

با قرار گرفتن در چنین شرایطی می‌توان امید داشت که موتور محرک بورس استارت بخورد و فضای مطلوب‌تری را در بازار سرمایه مشاهده کنیم. اما در کوتاه‌مدت بازارسهام را چه می‌شود؟ بورس تا زمانی که از منظر ارزش معاملات بالای سطح ۶ هزار میلیارد تومان تثبیت نشود؛ سیگنالی مبتنی بر آغاز روند صعودی مخابره نخواهد شد.

البته این مهم منوط به این است که افزایش ارزش معاملات خرد پایدار باشد. بار‌ها دیده شده است که ارزش معاملات خرد به صورت مقطعی و روزانه جهش یافته است، اما به دلیل اینکه پایداری در این مسیر نشان نداده است مجددا به سطوح پایین سقوط کرده است. در هفته گذشته میانگین ارزش معاملات خرد عدد ۳۲۹۱ میلیارد تومان را ثبت کرد که کاهش ۲۶درصدی را نسبت به هفته اول اردیبهشت نشان می‌دهد. وضعیت فوق گویای این است که شرایط کنونی نمی‌تواند نوید‌بخش ورود پول قدرتمند در کوتاه‌مدت به بازار سهام باشد.

افت قابل توجه ارزش معاملات زنگ خطری برای تداوم روند منفی بازار محسوب می‌شود از این رو به نظر می‌رسد که در روز‌های پیش رو احتمالا همچنان فضا برای سرمایه‌گذاری جذاب نباشد. در شرایط کنونی شاید بتوان یکی از دلایل مهم بی‌رغبتی ورود پول را در ارزش معاملات زیر ۶ هزار میلیارد تومانی یافت.

این کارشناس افزود: واقعیت بورس با آنچه از شاخص کل برداشت می‌شود بسیار متفاوت است. شاخص سهام آنچه در بطن بازار در حال رخ دادن است؛ را نشان نمی‌دهد که ضعف بزرگی محسوب می‌شود. به همین دلیل به جای شاخص کل باید وضعیت ارزش معاملات خرد را در نظر گرفت. با توجه به شرایط این سنجه آماری باید انتظارات از بورس را تعدیل کرد. اما قیمت‌ها با توجه به سودسازی و ارزندگی در محدوده ارزنده‌ای قرار دارد. سرمایه‌گذاران می‌توانند با نگاه حداقل یکساله به بورس اعتماد کنند. دلیل این رویداد همان‌طور که در سطور قبل توضیح داده شد به عملکرد ضعیف در بورس منجر شده است. آن هم در شرایطی که افق روشنی پیش روی بازار سهام نیست. برآیند رفتار سهامداران نشان‌دهنده این واقعیت است که سرمایه‌گذاران بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایه‌گذاری تلقی نمی‌کنند.

برخی از کارشناسان بازار سرمایه نیز بر این باورند که بازگشت بورس به رونق با توجه به ابهامات کنونی و شرایط واقعی بازار‌ها سناریوی ساده انگارانه‌ای است. بورس تهران نیز از آنجا که به مانند هر بازار مالی دیگر از اخبار و رویداد‌های مختلفی اثر می‌پذیرد نسبت به اخبار و وقایع گوناگون واکنش‌های گوناگونی را بروز می‌دهد. به این ترتیب این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و ورود و خروج پول را به شرایط اثرگذار وابسته می‌کند.

دیگر خبرها

  • بازارگردانی به نفع یا به ضرر بورس؟
  • افزایش شرکت های بورسی در کرمانشاه
  • چرا بورس درجا می‌زند؟!
  • اجرای قانون تامین مالی تولید، اتکا به تسهیلات بانکی را کاهش می‌دهد
  • اجرای قانون تامین مالی تولید، اتکا به تسهیلات بانکی را کاهش می دهد
  • افزایش سرمایه بیش از ۴ هزار درصدی یک نماد بورسی
  • خروج نقدینگی از بازار سرمایه ادامه‌دار شد
  • آینده بورس در چند پرده
  • پیش‌بینی بورس در هفته سوم اردیبهشت ۱۴۰۳/ پیشتازی فولادی‌ها و پالایشی‌ها در این هفته
  • آیا بورس به تنهایی می‌تواند باعث رونق تولید شود؟