توسل به مکانیسم ماشه یک تلاش تبلیغاتی است
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۷۸۱۹۴
روزنامه ایران در گفت وگویی با مهدی ذاکریان استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی آورد: مهدی ذاکریان جلسه شورای امنیت و شکست فاحش ترامپ را نتیجه اشتباهات تکراری دولت امریکا میداند و معتقد است تلاشهای امریکا برای توسل به مکانیسم ماشه هم راه به جایی نخواهد برد. او بر این نکته هم تأکید دارد و به مخالفان داخلی دولت یادآوری میکند که برجام همچنان زنده است و در عرصه بینالملل برای ما فایده دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا شما به عنوان یک تحلیلگر مسائل بینالمللی چنین ترکیب رأیی را برای جلسه شورای امنیت درخصوص قطعنامه پیشنهادی امریکا پیشبینی میکردید؟ مخصوصاً اینکه امریکا تنها بتواند یک رأی مثبت برای این قطعنامه با خود همراه کند و اروپاییها یکدست رأی ممتنع دادند.
من هم مانند بسیاری پیشبینی میکردم که این قطعنامه در شورای امنیت رأی نمیآورد. قبلاً هم در گفتوگوهایی این را تأکید کرده بودم که امریکا نمیتواند در این خصوص موفق شود. ولی اینکه آرا به این صورت و به شکل یکپارچه ممتنع باشد، به گمان من قدری دور از انتظار بود. من شخصاً فکر میکردم که اروپاییها تا حدی در این موضوع با چین و روسیه همنظر و همرأی شوند. بنابراین این حجم از رأی ممتنع قدری با پیشبینیها فاصله داشت.
امریکاییها گفتهاند که این پایان راه نیست و تازه در آغاز مسیری برای حفظ تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. روشن است که این موضع امریکاییها اشاره به توسل آنها به مکانیسم ماشه دارد. این انتظار امریکاییها از عملکرد مکانیسم ماشه با توجه به ترکیب رأیی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، چقدر واقعبینانه است و تا چه اندازه میتوانند امید عملیاتی به آن داشته باشند؟
امریکاییها از اول و به طور مشخص از مه سال 2018 تا الان در حال اشتباه هستند. خطاهای آنها پشت سر هم در حال رخ دادن است و کسانی که به آقای ترامپ مشاوره میدهند، در این حوزه با بحران تئوریک و نظری جدی مواجه هستند. امریکاییها یک تئوری به نام power of image دارند. بر اساس آن میگویند باید تصویری هراسناک از ایران بسازیم و به همین خاطر بقیه کشورها رفتارهای ما علیه ایران را تأیید کنند. آن شکل این است که ایران یک کشور یاغی، تروریست و غیرعادی است. امریکاییها انتظار دارند این تصویر دروغی را که ساختهاند و در حال بزرگتر کردن آن هستند باعث شود به هدف خود برسند. آن هدف هم به زانو درآوردن ایران است. این یک کار تئوریک جدی است که تیم مشاوران ترامپ بشدت روی آن تمرکز کردهاند. متاسفانه در داخل هم عدهای با اظهار نظرهای غلط به این تئوری کمک کردند. طراحان این نظریه اول آمدند گفتند ایران 40 سالگی جمهوری اسلامی را نمیبیند، ولی این کار شکست خورد. بعد گفتند ما با ایران مذاکره میکنیم اما 12 تا پیش شرط داریم، این هم شکست خورد. گفتند هیچ شرطی هم نمیگذاریم و مذاکره میکنیم، دوباره تلاششان شکست خورد. بعد گفتند تحریمهای تسلیحاتی را تمدید میکنیم که این هم تا اینجا شکست خورده. یعنی هر قدمی برداشتند منجر به شکست شده. اما باید نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی سبب شد امریکاییها شکست بخورند؟ در واشنگتن تمام دانشمندان نئوکان، اندیشکدهها، استراتژیستها و رسانهها را برای این کار بسیج کرده بودند که نهایتاً موفق نشدند.
در مقابل دولت آقای روحانی و وزارت خارجه تئوری که داشتند power of concept یا قدرت مفهوم بود. این تئوری این بود که میگفت باید مفاهیم را در روابط بینالملل بازنگری کنیم؛ شما میگویید تروریسم و ما هم قبول داریم تروریسم محکوم است اما کدام تروریسم؟ آیا کاری که ترامپ با تحریم میکند تروریسم اقتصادی نیست؟ یا کاری که خلاف نظام بینالملل است نقض عهدنامههای بینالمللی و بازیگری بد در نظام بینالمللی نیست؟ بنابراین از قدرت مفاهیم ما استفاده کردیم و پایبندی ایران هم به موارد مختلف تعریف شد. یعنی اگر ایران به برجام و NPT پایبندی دارد این کار را در برابر پایبندی باقی اعضا اجرا میکند. لذا ایران برخی از تعهدات خود را به صورت پلهای تعلیق کرد. به واسطه این فعالیت تئوریک قوی و
بی نظیر توسط ایران، آخرین تلاش ترامپ هم با شکست مواجه شد. لذا من فکر میکنم توسل به مکانیسم ماشه هم چیزی بیشتر از یک تلاش تبلیغاتی نخواهد بود.
رأی ممتنعی که اروپاییها به قطعنامه پیشنهادی امریکا دادند به نظر شما چگونه در ماجرای پیگیری مکانیسم ماشه توسط امریکا بازتاب خواهد داشت؟ یعنی نشانهای برای اختلاف جدی بین دو طرف در آن خصوص است یا نه اینکه نزدیکتر میشوند؟
ببینید مکانیسم ماشه در درون برجام تعریف شده و اروپاییها معتقدند که امریکا در جریان برجام درست عمل نکرده و رفتار اشتباهی داشته است. اساساً با خروج از برجام، توسل امریکا به ماده ۳۶ و ۳۷ برجام بی معنی است. بنابراین من معتقدم در استفاده از مکانیسم ماشه توسط امریکا تقریباً همین شکافی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، باز هم کم و بیش بین امریکا و اروپا تکرار شود.
به اعتقاد من اروپاییها در رأی ممتنع یکدستی که داشتند همزمان میخواستند پیامی هم به ایران بفرستند. آن پیام این بود که در مسائل منطقه و بینالمللی که ایران با اروپا تفاهم نکرده، هر چند بی ربط به برجام باشد اما نظر آنها با ایران متفاوت است. اینجاست که اهمیت اجتناب از برخی سخنان تبلیغی و شعاری در برخی مسائل مشخص میشود.
ما باید دقت کنیم که موضعگیریهای ما باید با منشور سازمان ملل و موازین حقوقی جامعه بینالمللی هماهنگی داشته باشد. حرکات شعاری و ناهماهنگ در این خصوص میتواند آثار نامطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد و از قدرت نفوذ ما در عرصه بینالملل بکاهد.
در این زمینه مخالفان نظر شما میگویند که در عرصه جهانی بازیگرانی نظیر خود امریکا یا اسرائیل بارها موازین مختلف را نقض کردهاند و آن را رعایت نمیکنند؟
بله آنها رعایت نکردهاند اما همزمان دارای سطحی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هستند و حرف ناحقی که میزنند را به زور اقتصاد، اسلحه و تبلیغات و استفاده از ابزارهای بانکی جهانی به صورت حق جلوه میدهند. اما قدرت ما از منطق ما بر پایه امکانات محدودتری سرچشمه میگیرد و به همین دلیل لازم است مواضعی بگیریم که دارای پذیرش جهانی باشد. ما اگر قدرت بلامنازع اقتصادی، نظامی و مالی بودیم، میتوانستیم واقعیتهای منطقه را به خواست خودمان تغییر دهیم اما وقتی در منطقه بسیاری از همسایگان با ما نیستند، در نظام بینالملل شماری از کشورها یا با ما همکاری ندارند یا مقابل ما هستند و دارای قدرت اقتصادی فائقه نیستیم باید متوجه باشیم که در اتخاذ مواضع خود به مرز توانمندیها و داشتههایمان دقت کنیم. اروپاییها در رأی ممتنع خود میخواستند این را بگویند که در بسیاری از مسائل مانند حقوق بشر، منطقه، تروریسم و اینها نظر ما با ایران متفاوت است و ما باید به این موضوع هم دقت کنیم.
با این ترتیب فکر میکنید دلیل پیگیری مجدانه امریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه چیست؟ چرا با این صحنهای که شما تصویرسازی میکنید آنها منطق متفاوتی برای ادامه کارشان اتخاذ نمیکنند؟
به این دلیل که عرض کردم، در این مسیر دچار بحران تئوریک هستند و اساساً به نظر نمیرسد یک نقشه استراتژیک منطقی داشته باشند. امریکاییها در این سالها در موضوع برجام و ایران به صورت مداوم دچار اشتباه شدهاند و الان در موضع انزوای کامل هستند. البته من معتقدم عدهای در خود ایران به دلیل مواضع نادرست و غیرواقعبینیانهای که در قبال برجام و مسائل منطقه داشتند، ناخواسته به موضع ترامپ کمک میکردند و گهگاهی بابت همین مسائل امریکا از انزوا هم درمیآمد. مثلاً عدهای همان اول میگفتند برجام را آتش بزنیم و خارج شویم، بله آتش زدن کار سادهای است اما همراه کردن دنیا با ایران و علیه امریکا است که سخت است.
شما ببینید انگلیس متحد سنتی امریکاست و شما نمیتوانید یک قطعنامه در شورای امنیت پیدا کنید که پیشنویس آن از سوی امریکا تهیه شود و انگلیس به آن رأی ندهد. جلسه اخیر شورای امنیت در تاریخ روابط بینالملل بینظیر است، هم از نظر اختلافی که ایران و برجام بین متحدان امریکا ایجاد کردند و هم از نظر انزوایی که امریکا دچار آن شد. آن هم در شرایطی که تحریمهای امریکا در داخل هم هر چند تأثیر داشته اما به نتیجه مورد دلخواه آنها نرسیده. این تحریمها میتوانست حتی خیلی از قدرتهای اقتصادی دنیا را فلج کند اما ما هنوز روی پا هستیم. ما در داخل کشوری زندگی میکنیم که به رغم اینکه بسیاری از رسانهها مانند رسانههای امریکا و اپوزیسیون درباره برجام و دولت مینویسند، توانستهایم اهداف اقتصادی-سیاسی امریکا از تحریم را ناکام بگذاریم. بخش بزرگی از این هم البته ناشی از مقاومت سخت و جدی مردم است که تحمل میکنند و به نسبت فشارهای موجود کمتر گلایه دارند. بنابراین من معتقدم که امریکا اساساً در این موضوع دچار خطای فاحش تشخیص بوده و همین هم اشتباهات پی در پی آنها را رقم زده. نکته این است که گروهی در داخل کشور نباید به شکل دیگری در این موضوع دچار خطای تشخیص شوند و جای امیدواری است که حداقل این اتفاقی که افتاد، نشان بدهد که علی رغم خیلی از موضعگیریها هنوز برجام زنده است و در عرصه بینالملل برای ما نتیجه میدهد.
چه ارزیابی از واکنشهای آتی ایران دارید؟
واکنشهای تخصصی و حرفهای در جامعه جهانی جواب میدهد. آقای دکتر ظریف تحول مهمی در عرصه تصمیمگیری سیاست خارجی پدید آورد. واکنشهای تبلیغی به تصمیمهای دوراندیشانه، تئوریک و حقوقی تبدیل شدهاند. بر این باورم که در این مسیر سخت، واکنش آتی ما بر پایه تکنیکهای حقوقی باشد. ما تاکنون یک سنت هزینه نکردیم. برعکس با برجام پول نقد، حق غنیسازی و حتی حق خرید و فروش تسلیحات و نیز در مراحل پایانی امتیازهای دیگر را به دست میآوریم. خروج ترامپ، امروز نتایج بزرگ برای ایران خواهد داشت.
اکنون ایران تعیین میکند با چه شرایطی آماده توافق است نه آنها. کما اینکه در ۲۰۱۵ نیز ایران از موضع عزت امتیازاتی به دست آورد که چهار سال است ترامپ دوندگی میکند تا آنها را نابود کند و نتوانسته است. این یعنی شکست امریکا، اسراییل و سعودی. منبع: روزنامه ایران برچسبها کاهش تعهدات هسته ای سازمان ملل متحد ایالات متحده آمریکا ترامپ روزنامه ایران
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کاهش تعهدات هسته ای سازمان ملل متحد ایالات متحده آمریکا ترامپ روزنامه ایران کاهش تعهدات هسته ای سازمان ملل متحد ایالات متحده آمریکا ترامپ روزنامه ایران جلسه شورای امنیت مکانیسم ماشه امریکایی ها اروپایی ها بین المللی بین الملل رأی ممتنع تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۷۸۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
انتشار اخبار مذاکره از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها(رسانههای فارسی صدای آمریکا در تهران) و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به گفتگو است!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز شنبه هشتم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که سیاه و سپید اوراق زدایی از بودجه دولت، اوجگیری تنشها در دانشگاههای امریکا در پی حمایت از غزه و پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا و برگزاری کنکور در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
ارسال چند پیام از سوی آمریکاییها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید همچنان مورد استقبال رسانههای اصلاحطلب قرار دارد، روزنامه آرمان ملی در سرمقاله خود با عنوان « پالسهای مذاکراتی» نوشته است:
این روزها اخبار مختلفی از احتمال تبادل پیام بین ایران و آمریکا در رسانهها منعکس میشود که باید این تبادل پیام را به منزله ارسال پالسهای مثبت به منظور جلوگیری از تنشآلود شدن فضا بین دو سویه پرونده هستهای یعنی ایران و آمریکا تحلیل کرد و آن را به فال نیک گرفت.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
چرا که هر مقدار شاهد کاهش تنش دو سویه باشیم میتوان به بهبود شرایط و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک امیدوار بود. آنچه در ارتباط با موشکپرانیهای ایران علیه اسرائیل اتفاق افتاد این بود که پالسهایی میان ایران و آمریکا تبادل شد. آمریکاییها از طرق مختلف و حتی از طریق عربستان پیام دادند که قرار نیست که آمریکا وارد نبرد ایران و اسرائیل شود.
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان « نگرانی افراطیها از احتمال مذاکره» خط گفتگوی مستقیم میان ایران و آمریکا پس از عملیات وعده صادق را پیش کشیده و مینویسد:
بلافاصله پس از پاسخ نظامی ایران به حملات اخیر اسرائیل، زمزمههای احتمال مذاکره با آمریکا افزایش پیدا کرد. اگرچه ایران و آمریکا انجام چنین مذاکراتی را تکذیب کردند، اما آیا امروز بهترین فرصت برای اقدام به مذاکره مستقیم نیست؟ ایران این برتری را که با عملیات ۲۶ فروردین به دست آمد، برای چه کاری نیاز دارد؟ قرار است نگه داشته شود تا روزی که دوباره آنها احیانا با یک عملیات متقابل، ورق را برگردانند؟ تصور آنها از آینده چیست؟ کدام کشوری همیشه در موضع برتری مانده و از آن خارج نشده است؟ موضع برتری اگر به کار گرفتن امتیاز در دیپلماسی نخورد، قرار است به چه کار بیاید؟ البته به این پرسش تنها یک دسته جواب روشنی خواهند داد؛ آنهایی که بدون ترس و واهمه میگویند: «ما قصد داریم این شرایط برتری را ادامه دهیم تا به یک جنگ فراگیر وارد شده و کار را یکسره کنیم». آیا در میان جریان رادیکال، کسی هست که بتواند به این صراحت دست به چنین اعترافی بزند؟
روزنامه هممیهن نیز همین خط خبری را پیش برده و در گفتگو با سیدمحمد صدر اجرای برجام و FATF اولویت نظام را اولویت اصلی کشور خواهنده است؛ در بخشی از این گفتگو آمده است:
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها(رسانههای فارسی صدای آمریکا در تهران) و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوقهایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. بهعبارتیدیگر آمریکاییها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیدهاند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدستداده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.
در حال حاضر این سوال مطرح است که این جریان چرا تجربه های گذشته را مدنظر داشته و باور نمی کند که دشمنی امریکا با مذاکره برطرف نمیشود؟ واقعیت آن است که آمریکا دنبال منافع خودش در ایران است. از دیگر سو در شرایطی که عملیات وعده صادق علاوه بر نشان دادن قدرت سخت جمهوری اسلامی و اراده ملت ایران و قدرت نرمی را نیز میان جبهه مقاومت و تمامی مخالفان جبهه استکباری خلق کرده سخن گفتن از ترس برخی کشورهای منطقه از ایران امتداد دادن عملیات روانی صهیونیست بوده و تکرار آن شائبه دار می باشد.