موج دوم شیوع کرونا در زمستان امسال مرگبارتر از دوره اول خواهد بود
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۲۶۹۰۰
به گزارش ایرنا، در این گزارش که اسناد آن در اختیار شبکه خبری بیبیسی قرار گرفته آمده است که دولت برای مهار کرونا باید دستکم تا مارس ۲۰۲۱ محدودیتهای قرنطینه را حفظ کند. این در حالیست که بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس برای جلوگیری از رشد منفی اقتصادی در این کشور خواستار از سرگیری فعالیتهای تجاری و بازگشت افراد شاغل به محل کار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست وزیر انگلیس چندی پیش در اظهار نظری، بازگشت به قرنطینه کامل در کشور را بعید و مانند استفاده از سلاح اتمی تشبیه کرد. او همچنین برخلاف هشدار کارشناسان بهداشتی خواستار بازگشایی مدارس این کشور از هفته آینده شد و گفت که به تعطیلی مدارس به عنوان آخرین راه حل نگاه میکند.
جانسون با بیان این ادعا که ویروس کرونا تاثیر چندانی روی کودکان و نسل جوان ندارد، مخالف استفاده از ماسک صورت سر کلاسهای درسی شده است. حال آنکه، وزارت بهداشت انگلیس استفاده از ماسک صورت در مکان های عمومی را اجباری کرده و برای متخلفان جریمهای معادل ۱۰۰ تا ۳ هزار پوند در نظر گرفته است.
نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط نشریه تایمز لندن نشان میدهد که بیشتر خانوادهها تمایلی برای فرستادن فرزندانشان به مدارس در اوضاع کرونا ندارند. آنها همچنین طوماری را در تارنمای پارلمان انگلیس امضاء کرده و از دولت خواستهاند به حق انتخاب آنها در این زمینه احترام بگذارد. این طومار تاکنون بالغ بر ۹۷ هزار امضاء جمع کرده است.
آمارها در انگلیس نشان میدهد که تعداد مبتلایان به کرونا در این کشور بسرعت در حال اوج گیری است. گروه «سیج» اعلام کرده که شاخص شیوع کرونا (نرخ شیوع یا بازتولید) در انگلیس بین ۰.۹ تا ۱.۱ در نوسان بوده است.
این شاخص که به نرخ R شناخته میشود بیانگر آن است که یک فرد مبتلا به کرونا، این بیماری را به چند نفر دیگر منتقل میکند. پیش از کاهش سطح قرنطینه در انگلیس نرخ R بین ۰.۹ تا ۰.۵ در نوسان بود.
بر اساس اسناد درز کرده، پیش بینی میشود که زمستان مرگباری در انتظار انگلیسیها است. این اسناد نشانگر آن است؛ ۲۰.۵ درصد بیماران کرونایی که در ماههای آینده راهی بیمارستان میشوند سر از بخش مراقبتهای ویژه درآورده و از این میزان ۲۳.۳ درصد زندگی خود را از دست خواهند داد.
«مت هنکاک» وزیر بهداشت انگلیس نسبت به بازگشت قرنطینه کامل در این کشور هشدار داده و تصریح کرده که شیوع موج دوم کرونا در این کشور کاملا قابل پیشبینی است.
وی در گفت وگو با نشریه تایمز گفته است: این یک تهدید جدی است [...] و اگر آمارها دوباره افزایش یابد، ناگزیر به اعمال محدودیت فراگیر متوسل خواهیم شد.
وزیر بهداشت انگلیس علاوه بر بازگشایی مدارس، سرد شدن هوا و تاثیر آن بر افزایش پایداری ویروس کرونا را از دیگر عوامل نگران کننده در مدیریت این بحران توصیف کرد. وی بر همین اساس عنوان کرد که بیمارستانهای سراسر کشور برای مقابله با افزایش آمار ابتلا به کرونا در حالت آمادهباش قرار گرفتهاند.
بر اساس اخرین آمارهای منتشر شده، از زمان شیوع کرونا تاکنون ۳۳۱ هزار و ۶۴۴ نفر در انگلیس به این ویروس مبتلا شده و از این میزان ۴۱ هزار و ۴۸۶ نفر جان باختهاند.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۲۶۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش