طرز تهیه قرابیه یک نوع شیرینی بادامی تبریزی
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۵۷۱۸۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، قرابیه تبریزی یا شیرینی بادامی تبریزی یکی از محبوبترین شیرینیهای سنتی ایران و تبریز است. این شیرینی یکی از انواع شیرینیهای مجلسی و گران قیمت است و مواد اولیه آن باعث شده که ارزش غذایی بالایی داشته باشد. قرابیه تبریزی را با انواع مغزها تزیین میکنند و به جای آرد گندم، بیشتر از پودر بادام استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواد لازم برای تهیه قرابیه
مغز بادام یک فنجان
شکر سه چهارم فنجان و دو قاشق غذاخوری
آب دو قاشق غذاخوری
سفیده تخم مرغ چهار عدد
عصاره وانیل عصاره وانیل
پودر شکر یک سوم فنجان
آرد شیرینیپزی آرد شیرینیپزی
شکر قهوهای یک قاشق چایخوری
مغز پسته خام (خرد شده) یک چهارم فنجان
طرز تهیه قرابیه
مغز بادامها (بدون پوست و قهوهای) را در داخل کاسهای ریخته و روی آنها آب گرم بریزید تا آب کاملا روی بادامها را بپوشاند. اجازه دهید مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه بادمها در آب گرم خیسانده شود. سپس آنها را آبکشی کرده و خشک کنید. بادامها را داخل غذاساز بریزید. سه چهارم فنجان و دو قاشق غذاخوری شکر را به آن اضافه کنید و برای مدت نیم دقیقه غذاساز را روشن کنید تا این مواد ترکیب شوند و بادام ریز شود. فراموش نکنید که در آسیاب کردن آن زیادروی نکنید، چون به خمیر بادام نیاز نداریم.
با سرعت کم غذاساز، کم کم دو قاشق غذاخوری آب و نصف قاشق چایخوری عصاره وانیل را اضافه کنید. این مرحله کم کم پودر بادام در گوشههای محفظه غذاساز جمع میشود. در این شرایط، دیگر نیازی به استفاده از غذاساز نیست. این مرحله تقریبا یک دقیقه طول میکشد.
در یک کاسه آرد شیرینیپزی و پودر شکر را الک کنید و کنار بگذارید. یک سینی بزرگ فر را با کاغذ روغنی بپوشانید. کاغذ روغنی را دوباره چرب نکنید.
سه عدد از سفیدههای تخم مرغ را با سرعت کم با همزن برقی بزنید تا پف کند. اندازهای که جای همزن روی تخم مرغ بماند کافی است. با یک قاشق چوبی، بادام خرد شده را با این سفیده تخم مرغ هم بزنید.
مخلوط آرد و شکر را در دو مرحله به این مواد اضافه کنید و بعد از هر بار اضافه کردن، خوب هم بزنید که ترکیب شوند. یک ماسوره ساده و بزرگ در یک قیف قرار دهید. قیف را با مواد پر کنید. اگر قیف و ماسوره ندارید، مواد را داخل کیسه پلاستیکی بریزید و یک گوشه از کیسه را برش دهید.
مواد را با کمک قیف به شکل دایرهای به قطر پنج سانتیمتر روی سینی بریزید. به اندازه کافی بین شیرینیها فاصله بگذارید. بدون پوشاندن شیرینیها، سینی را برای مدت یک ساعت استراحت دهید.
فر را با دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد از قبل حداقل به مدت ۳۰ دقیقه گرم کنید. یکی از سفیدههای تخم مرغ باقی مانده را هم بزنید و با قلمو روی شیرینیها بمالید. مغز پستههای خام را خرد کنید. روی آن کمی شکر قهوهای و مغز پسته خام خرد شده برای تزیین بریزید.
شیرینیها را به مدت ۲۰ تا ۲۵ دقیقه در فر بپزید تا جایی که کنارههای آن طلایی شود و روی آن هم کمی تغییر رنگ دهد. سینی فر را بیرون بیاورید. شیرینیها را با کاغذ به مدت نیم ساعت روی توری بگذارید تا خنک شود. کوکیها به کاغذ روغنی میچسبند. برای جدا کردن آنها، کمی آب پشت کاغذ روغنی اسپری کنید، چند دقیقه صبر کنید و بعد به آرامی با انگشت، شیرینیها را جدا کنید.
نکات
این شیرینی را میتوانید ۲ تا ۳ روز در دمای اتاق در ظرف درب بسته نگهداری کنید. میتوانید آن را در فریزر هم نگهداری کنید، ولی ۱۵ دقیقه قبل از سرو باید از فریزر بیرون بیاورید.
اگر به درست کردن شیرینیهای سنتی علاقهمند هستید پیشنهاد میکنیم حتما طرز تهیه کماچ سهن، طرز تهیه شیرینی زنجبیلی و طرز تهیه شیرینی گردویی را هم بخوانید.
منبع: کتاب کاله
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: طرز تهیه شیرینی بادامی تهیه قرابیه کاغذ روغنی شیرینی ها طرز تهیه دو قاشق تخم مرغ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۵۷۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
به گزارش قدس آنلاین، سالهاست دربارۀ اهمیت اینکه سینمای ایران، پا در گام همکاری با کشورهای دیگر بگذارد و به بازارهای فرهنگی فرامرزی بیندیشد، نوشتهایم و بحث کردهایم و اینک فیلمی روی اکران است که با همه فراز و نشیبهای حقوقی و فنی، بالاخره توانسته است این سد را بشکند و با سینمای ترکیه به عنوان یکی از پررونق ترین و جدی ترین بازارهای هنری منطقه، با حضور بازیگران و عوامل فنی برگزیده دو کشور همکاری نسبتاً موفقی داشته باشد. دومین جنبۀ اهمیت این فیلم، این است که دربارۀ شخصیتها و چهرههای مهم فرهنگی کشور ما ساخته شده است. ساختن فیلمی پرفروش که تماشاگران را با زندگی شخصیتهای مهمی چون مولانا و شمس تبریزی آشنا کند، یکی از غفلتهای سینمای ایران در همه سالهای اخیر بوده است که این مهم هم انجام شده است و از این منظر باید به حسن فتحی و تیمش تبریک گفت.
چالشی مهم در برابر فیلمهای تاریخی
ساختن فیلمی که از یک سو به گذشته و تاریخ واقعی بپردازد و از سوی دیگر برای مخاطب کشش داشته باشد، به راستی کار سختی است. فیلمهای تاریخی ما معمولاً به ملغمهای از جملات ادبی، پند و اندرز و آواز خوانندگان تبدیل میشود و داستان ندارند. برای همین است که سختی انتخاب قصهای برای آشنا کردن مخاطب با تاریخ، در سینما و بخصوص سینمای ایران صدچندان است. در این گونه فیلمها، دخیل کردن تخیل و ساختن شخصیتها و مکانهای خیالی برای جذاب کردن داستان یک چالش مهم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلمها و سریالهای ایرانی که درباره تاریخ گذشته سرزمین ما ساخته میشود، به تحریف تاریخ (هر کدام در حد و حدودی متهم هستند.) در اینجاست که اهمیت تحقیق و بهرهمندی از آثار کسانی که با متون و رویدادهای تاریخی آشنا هستند، بیشتر میشود. در مورد مولانا و شمس دست ما برای آگاهی از رویدادهای زندگی، شخصیت و تفکرات آنان بسته نیست. اگرچه هنوز برای پژوهش درباره آنها و دوران پرفراز و نشیب زندگیشان، راههای نپیموده زیاد است اما حداقل میتوانیم به برخی کتاب ها وپژوهش های صورت گرفته اعتماد کنیم و از نوشتههای کسانی چون دکتر زرین کوب بهره ببریم. برای انتقال مفاهیمی که مولانا و شمس دربارۀ آنها سخن میگویند، به آثاری نیاز داریم که نه تنها درباره ویژگی ها و دوره های زندگی آنها سخن میگوید، دوران تاریخی آنها را به خوبی میشناسد، جریانهای معارض فکری و عرفانی موجود را بررسی کرده و برای مخاطب به خوبی روشن میکند که اهمیت کاری که مولانا کرده است، چیست. کتاب هایی مانند «پله پله تا ملاقات خدا» که هم روایتی داستانی دارد، هم زبانی ساده و هم از نظر استناد تاریخی شبههای در آنها نیست.
یک شمس تبریزی مهربان
تیم تولید «مست عشق» به جای اینکه به این روایت درست، پژوهشمند و جامع نگر از داستان مولانا و شمس توجه کند، روایتی از زندگی این دو شخصیت به دست داده است که بیشتر با خوانش ترکیه از مولانا تطبیق دارد. خوانش رایج در ترکیه امروز که اوج آن را در «ملت عشق» الیف شفق(شافاک) میتوان دید، مولانا و شمس را از بستر تاریخی و مفهومی خود خارج میکند و به آنها چهره دو مرد سکولار رمانتیک میدهد که همه چیز را در عشق و مهربانی میبینند، با مذهبیها در جنگند و جانشان را در این راه میدهند و نتیجه همه مبارزه هایشان میشود رقص و سماع ( که البته در تیتراژ فیلم به سما تبدیل شده است!). این خوانش هم امروزی است، هم خطری ندارد و هم مولانا و هر شخصیت تاریخی دیگر را به یک سوژه خوب برای تبدیل شدن به یک جاذبه گردشگری و منبعی برای پول درآوردن تبدیل میکند. شمس و مولانای «مست عشق»از همین جنسند. این تحریف در شخصیت شمس تبریزی شدیدتر است. آنچه ما از گفتههایی که از او باقی مانده است و نوشتهها و گفتههای دیگران و اسناد تاریخی درباره شمس میدانیم، با موجودی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، بسیار متفاوت بوده است. به یاد داشته باشیم که شمس شخصیتی تندخو، آشفته و البته مغرور بوده است. شاید آنهایی که «مست عشق» را دیدهاند تعجب کنند اگر بدانند در داستان ازدواج او با دختر خواندۀ مولانا، کیمیا خاتون، دخترک از ابتدا این ازدواج را خوش نمیداشت و هرگز دلش با شمس که چهل سال از او بزرگ تر بود و شخصیتی بی ثبات داشت، صاف نشد و البته اینکه بنا بر برخی روایتها متهم اصلی مرگ یا بهتر بگوییم قتل این دخترک بی نوا همین شمس تبریزی است.
جلالالدین محمد تهرونی
برای داستانی کردن تاریخ و تبدیل آن به یک قصۀ جذاب، یکی از راه ها این است که وقتی قصهای جذاب نداریم، از دل واقعیت های تاریخی قصهای بیرون بکشیم و «مست عشق» هم همین کار را کرده است؛ خلق یک داستان معمایی و پلیسی دربارۀ مرگ شمس تبریزی. این تهمید البته داستان را جذاب کرده است و مخاطب را به دنبال خودش میکشد اما تاریخ را به شکل عجیب و غریبی به شکلی در میآورد که کارگردان و نویسنده دلشان میخواهد. برای مثال وقتی یک کارآگاه برای حل ماجرای گم شدن شمس خلق میکنیم، او باید وظیفه خودش را به پایان برساند و در «مست عشق» سرنوشت شمس تبریزی روشن میشود اما سوال اینجاست که اگر همه چیز به همین خوبی و خوشی به پایان رسیده است، چرا مولانا در تمام سالهای بعد از شمس، فراق او را به صورت شعر فریاد میزده و از در و دیوار میپرسیده که شمس کجاست و چه شد؟ مشکل اصلی بیرون کشیدن داستانی از دل داستان شمس و مولانا این است که تاریخ را هم مجبوریم جا به جا کنیم و برای قونیه اداره شهربانی بسازیم که در اوج درگیری سلجوقیان روم با یکدیگر و در حالیکه آنان زیر فشار خردکنندۀ ایلخانان مغول و اختلافات داخلی درحال فروپاشی بودند، نگران درویشی بدزبان باشند که گم شده است، همین جا به جاییهای تاریخی و انتقال دادن گذشتهای دور به امروز، باعث میشود که مولانا هم در کودکی با پدرش با لهجه تهران سخن بگوید!
آرش شفاعی