دست پر یزد در روابط خواهرخواندگی
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۵۸۸۳۸
یکی از اقدامات قابل توجه کلانشهرهای ایران برای ارتباط بیشتر و بهتر با سایر شهرهای دنیا انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی است، تفاهم نامههایی که تلاش میکند همبستگی مطلوبتر شهرهای دنیا را در ابعاد گوناگون از جمله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هموار کند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، هرگاه دو شهر از منظر تاریخی، فرهنگی و نمادهای اجتماعی دارای اشتراکات باشند این انگیزه در مدیران شهری ایجاد میشود تا با انعقاد قرارداد خواهرخواندگی از این اشتراکات به نحو مطلوب و به نفع شهر بهرهبرداری کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استفاده از کلمه خواهر خواندگی بدین سبب است که کلمه شهر در اکثر زبانهای دنیا واژهای مونث است البته، اصطلاح خواهر خواندگی از ادبیات کشورهای اروپایی وارد کشورمان شده و نخستین بار تفاهم نامه خواهر خواندگی در سال ۱۹۲۰ بین یک شهر در انگلیس و یک شهر در فرانسه اجرایی شد و سپس به سایر کشورها از جمله ایران راه یافت.
شهر میراث جهانی یزد نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره خواهر خواندگانی داشته که مشهورترین آن شهر یاسپرین مجارستان است و گفته میشود بنیان این شهر توسط یزدیتباران بنا نهاده شده و این روزها نیز گفته میشود مدیران شهری یزد قصد دارند در راستای بهبود روابط بینالمللی خود با شهرهای دیگر جهان، با چند شهر دیگر قرارداد خواهرخواندگی منعقد کنند.
خواهرخواندگی با چهار شهر دنیا در دستور کار است
عضو شورای اسلامی شهر یزد در این باره میگوید: یزد برنامه خواهرخواندگی با شهر پینگ یائو به عنوان یکی از سه شهر برتر چین در جذب گردشگر، گیومری ارمنستان و پونا و حیدرآباد هند را دنبال میکند.
سیدحسین آزادی اضافه میکند: بحث خواهرخواندگی باید ابتدا در شورای شهر تصویب سپس به وزارت کشور ارسال شود و پس از صدور مجوز و تأیید طرح توجیهی با وزارت امور خارجه هماهنگ شود.
رئیس کمیسیون گردشگری شورای شهر یزد تاکید میکند: اینکه شهر یزد میخواهد با شهر پینگ یائو در چین خواهر خواندگی داشته باشد به این دلیل است که این شهر قبل از شهر یزد ثبت جهانی شده و هرچند شهر کوچکی است ولی گردشگر زیادی را جذب میکند، بنابراین مکاتباتی با چین در این باره داشتیم که جواب آنها نیز مثبت بوده است.
او ادامه میدهد: بیشترین هدف ما در این موضوع رونق گردشگری است چون پینگ یائو ساختمانهای قدیمی زیادی دارد و سومین شهر گردشگر پذیر چین است که میتواند در راهنمایی گردشگران چینی به یزد کمک کند؛ ضمن اینکه میتوانیم در آنجا یزد را به گردشگران دنیا معرفی کنیم.
عضو شورای شهر یزد میگوید: این خواهر خواندگی در شورای شهر به تصویب رسیده و طرح توجیهی آن به وزارت کشور نیز ارسال شده تا در صورت تأیید سایر کارها پیگیری شود، هرچند که شیوع بیماری کرونا هم بر روند بررسی این موضوعات تأثیر گذار است.
آزادی در ادامه به احتمال خواهرخواندگی شهر یزد با سه شهر گیومری ارمنستان، پونا و حیدرآباد هند اشاره و اظهار امیدواری میکند تا شهر میراث جهانی یزد بتواند با این سه شهر و البته شهرهای دیگر نیز روابط خواهر خواندگی داشته باشد.
لیست پر تعداد خواهر خواندگان احتمالی شهر یزد
مسئول امور بین الملل شهرداری یزد نیز از فراهم شدن مقدمات اجرای طرح خواهر خواندگی یزد با چهار شهر لینتس اتریش، گنجه آذربایجان و دو شهر کلمبو و پولونای سریلانکا خبر میدهد.
محمد جواد عاشق طوس با اشاره به سابقه خواهرخواندگی شهر یزد میگوید: اولین خواهرخواندگی یزد در سال ۷۹ با شهر اولگین کشور کوبا بوده است، پس از آن، با شهر نزوا در عمان در سال ۸۷ و شهر حمص سوریه در سال ۸۸ نیز قرارداد منعقد شده که همگی با توجه به محدوده زمانی مقرر منقضی شدهاند.
او اضافه میکند: یاسپرین مجارستان تنها خواهر خوانده فعال و جدی یزد است که از سال ۸۶ تاکنون با تمدید این پیمان مراودات و همکاریهای خوبی با یزد داشته است، همچنین بهمن ۹۸ نیز پوتی گرجستان خواهرخوانده یزد شد که با توجه به شرایط جهانی دستاوردی از این پیمان حاصل نشده است.
عاشق طوس با بیان تفاوت خواهر خواندگی و تفاهم نامه شهری، تاکید میکند: تفاهم نامهها اغلب موردی و محدود بوده در حالی که خواهر خواندگی به منزله بستری است که فراهم کننده هر گونه رابطه متقابل است، یزد اکنون با یئوسو کره جنوبی و اورومچی چین نیز تفاهم نامههایی در حوزههای محدود به امضا رسانده است.
او با بیان اینکه چهار شهر لینتس، گنجه و کلمبو و پولونای در شورای اسلامی شهر مصوب شده و نیاز به اخذ مجوز از وزارت کشور دارد، میگوید: پیش از این شهرهای گیومری ارمنستان و حیدرآباد و پونای هندوستان هم در شورای شهر مطرح و مصوب شده است.
خواهر خواندگی شهرها سیتماتیک شده است
مسئول امور بین الملل شهرداری یزد سیستماتیک شدن روند خواهرخواندگی در کشور را عامل مؤثری در بهبود دیپلماسی شهری میداند، به گونهای که طرحهای پیشنهادی پس از تدوین باید به تصویب شورای شهر رسیده و پس از آن به وزارت کشور ارائه شده تا مقدمات لازم فراهم شود، در حالی که پیش از این ارتباط گیریهای شهری مستقیم بوده و رسمیت کمتری داشت.
عاشق طوس معیارهای اقتصادی، دانشگاهی، تاریخی و گردشگری را نیز از مهمترین عوامل در انتخاب خواهر خوانده میداند و خاطرنشان میکند: ضمن اولویتبندی کشورها و وزندهی به شهرهای هم طراز یزد، چهار شهر لینتس، گنجه، کلمبو و پولونا بهترین شرایط خواهر خواندگی را دارا بودند.
او به معرفی شهرهای منتخب خواهرخواندگی یزد پرداخته و میگوید: شهر لینتس سومین شهر بزرگ اتریش بوده که در مسیر رود دانوب قرار دارد که در سال ۲۰۰۹ پایتخت فرهنگی اروپا شده و عضو شبکه شهر خلاق یونسکو است، این شهر هشت دانشگاه بزرگ دارد که جز ۵۰ دانشگاه برتر جهان محسوب میشوند، محور اقتصاد شهر لینتس بر پایه گردشگری و صنعت فلزات و پتروشیمی استوار است.
مسئول امور بین الملل شهرداری یزد ادامه میدهد: گنجه دومین شهر بزرگ آذربایجان است که با ۹۴ درصد جمعیت شیعه اولین خواهر خوانده شیعی یزد به شمار میرود که در سال ۲۰۱۶ به عنوان پایتخت جوانان اروپا و در سال ۲۰۱۷ به عنوان پایتخت فرهنگی کشورهای مشترکالمنافع معرفی شد.
عاشق طوس یادآور میشود: کلمبو پایتخت تجاری و بزرگترین شهر سریلانکا و پولونا شهر باستانی و ثبت جهانی سریلانکا با اقتصاد مبتنی بر گردشگری بوده که مراکز تجاری این کشور محسوب میشوند.
گزارش از فرزاد فیضی، خبرنگار ایمنا
کد خبر 441991منبع: ایمنا
کلیدواژه: خواهر خوانده ها شوراي شهر يزد شهرهای خواهر خوانده حسین آزادی روابط بین الملل شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق خواهر خواندگی تفاهم نامه وزارت کشور شورای شهر چهار شهر شهر یزد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۵۸۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بالانسر ایران و اسرائیل
نشریه فارنافرز در تحلیلی از چشمانداز تنش در منطقه مینویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بیسابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آنگونه که صهیونیستها به تصویر میکشند و از آن به تغییر پارادایم یاد میکنند، با پیچیدگیهای خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد سادهانگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یوسیاِلاِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.
گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشتهاند، تلاشهایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»
موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستوننویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران رفتار میکند.»
او نوشت: «به نظر میرسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بیصدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد. با این حال، این ارزیابیها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند.
مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابلتوجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادیسازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.
مجموعهای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنشهای منطقهای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که میدانستند همکاری آشکار میتواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.
طرح موازنهپیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها بهویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید میکردند که تلاشهای گسترده منطقهای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.
مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاشهایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.
آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین میکند، نمیبینند. در ماههای اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر را ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادیسازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.
اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیکتری با تهران دارند. آنها به خوبی میدانند که نزدیکی به ایران آنها را در معرض خطر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای که ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بیثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده میشود را گسترش داد، به کشتیها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمیتر میشود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.
از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کردهاند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری بهصورت تلفنی تماس گرفت.
منافع آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادلکننده را حفظ کنند و همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینههای داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانیهای اسرائیل در مورد فعالیتهای منطقهای ایران، بهویژه حمایت تهران از شبهنظامیان غیردولتی را دارند.
اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کردهاند که باز کردن باب گفتوگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقبنشینی نخواهند کرد. تلاشهای آنها برای عادیسازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاشها برای عادیسازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواستهای عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادیسازی میتواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادیسازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.
همچنین به این زودیها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است. کشورهای عربی، بهویژه دولتهای عرب خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.
اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل میکند.
آنها ترجیح میدهند روابط چندمنطقهای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پلها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتوگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان میدهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفتوگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.
همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقع بینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.