Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صدای ایران»
2024-04-29@03:44:43 GMT

واکنش ایران به حماقت استراتژیک امارات

تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۲۸۴۶۳

واکنش ایران به حماقت استراتژیک امارات

صدای ایران-در سال‌های اخیر، امارات بدون سروصدا تاثیر مهمی بر سیاست‌های آمریکا در منطقه گذاشت. سیاست‌هایی که در برخی مواقع تا مرز درگیری میان تهران و واشنگتن پیش رفت. اما حالا شرایط منطقه به نحوی در حال تغییر است که ممکن است امارات خودش در یک مسیر مین‌گذاری شده گام بردارد. این کشور در گذشته سعی می‌کرد آمریکا و اسرائیل را رو در روی ایران قرار دهد، اما حالا ظاهرا اسرائیل و آمریکا تلاش می‌کنند امارات را در مقابل ایران هم قرار دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آیا تصمیم سازان اماراتی که این روز‌ها درگیر خرید پیشرفته‌ترین تسلیحاتی آمریکایی هستند، این احتمال را درنظر گرفته اند، یا اینکه با اعتماد کردن به آمریکا و اسرائیل تمام آنچه در این سال‌ها ساخته اند را به باد خواهند داد؟


فرارو- تنش‌ها میان ایران و امارات بر سر توافق عادی سازی روابط دیپلماتیک میان ابوظبی و تل آویو بالا گرفته است. این تنش‌ها با افزایش اظهارنظر‌ها در آمریکا و اسرائیل درباره احتمال شکل گیری ائتلافی علیه ایران در منطقه تشدید شده است.

 امارات متحده عربی، در آستانه اعلام عادی سازی روابط با اسرائیل، در اقدامی که نشان دهنده نوعی پیش بینی درباره احتمال افزایش تنش با ایران بود، تلاش کرد مناسبات‌اش با ایران را حسنه کند که این امر در تماس تلفنی وزرای خارجه ایران و امارات اندکی پیش اعلام توافق عادی سازی تجلی یافت.

اما همانطور که انتظار می‌رفت، با اعلام توافق امارات و اسرائیل، تنش‌های دیپلماتیک میان تهران و ابوظبی شدت گرفت. ایران رسما این توافق را محکوم کرد و آن را «حماقت استراتژیک» و «اشتباه بزرگ» دانست.

واکنش ایران به توافق امارات از دو زوایه مورد توجه قرار گرفت: زاویه سیاسی و زوایه امنیتی.

از منظر سیاسی، ایران توافق مزبور را خیانتی به یکی از مهمترین آرمان‌های جهان اسلام - یعنی فلسطین - دانست و در این زمینه، مقامات متعدد ایرانی اظهارنظر‌های زیادی بیان کردند. امارات ظاهرا اینگونه مواضع را پیش بینی کرده بود. به همین خاطر تلاش چندانی برای رفع سوء تفاهمات سیاسی با ایران بعد از اعلام توافق نکرد.

اما از نظر امنیتی، ایران مواضع معدودی گرفت که به سرعت با واکنش امارات مواجه شد. رئیس جمهور حسن روحانی و نیز برخی مقامات نظامی ایران، به امارات هشدار دادند که به اسرائیل در منطقه خلیج فارس جای پایی ندهد.

روحانی تصریح کرد: «به امارات هشدار می‌دهیم که مبادا بخواهد پای رژیم صهیونیستی را به منطقه باز کند، آن زمان حساب دیگری خواهد داشت و برخورد دیگری با آن‌ها خواهد شد حواسشان جمع باشد تا اینجا خطای بزرگ و عمل خائنانه‌ای انجام داده اند. امیدواریم متنبه شوند و این مسیر نادرست را ادامه ندهند که بخش تلخ ماجرای دیروز بود.»

سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح، نیز در هشداری صریح گفت: «قطعا رویکرد ملت ایران به این کشور همسایه [امارات]از اساس تغییر خواهد کرد و نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی نیز به این کشور با محاسبات دیگری نگاه خواهند کرد و چنانچه اتفاقی در منطقه خلیج‌فارس بیفتد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دچار خدشه هرچند اندک شود ما آن را از چشم کشور امارات متحده عربی می‌بینیم و تحمل نخواهیم کرد.»
 
دیدار وزیر مشاور امارات در امور خارجی با رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل و مشاور ترامپ در امارات

مجموع هشدار‌های ایران، اماراتی‌ها را نگران کرد و باعث شد که اماراتی‌ها کاردار ایران در ابوظبی را به نشانه اعتراض به این مواضع احضار کنند.

حساسیت اماراتی‌ها نسبت به اظهاراتی که کشورشان را به همکاری محتمل امنیتی و نظامی با اسرائیل متهم می‌کرد، یک نکته قدیمی را بار دیگر آشکار ساخت: اینکه اماراتی‌ها تمایلی به رویارویی مستقیم نظامی با ایران ندارند و ترجیح می‌دهند تماشاگر تنش‌ها میان ایران و آمریکا باشند.

تصمیم سازان امارات در چند دهه گذشته جاه طلبی‌های خارجی خاصی نداشتند، بلکه مشغول ساخت کشورشان بودند. اما در سال‌های اخیر، خصوصا بعد از شروع بهار عربی در سال ۲۰۱۱، دولت امارات به طور فزآینده مداخلات خارجی خود را در کشور‌های گوناگون گسترش داد. اما در عین حال، تلاش نمود از درگیر شدن مستقیم با برخی قدرت‌های منطقه‌ای اجتناب کند. این رویکرد در سیاست ابوظبی در مقابل تهران و آنکارا قابل تشخیص بود. امارات هر دو کشور ایران و ترکیه را تهدیدی برای منافع ملی خود می‌داند. اما مقابله با این کشور‌ها را از یک سطح مشخصی فراتر نبرد.

بعد از عادی سازی روابط با اسرائیل، به رغم اینکه اماراتی‌ها هنوز سعی می‌کنند سیاست قدیمی خود مبنی بر پرهیز از رویارویی مستقیم با رقبا و دشمنان خود، خصوصا ایران، را ادامه دهند، اما ادامه این سیاست در سایه مداخلات و اظهارنظر‌های غیردیپلماتیک اسرائیل و آمریکا روز به روز سخت‌تر می‌شوند.

مقامات آمریکا و اسرائیل اخیرا در اظهاراتی صریح گفته اند که توافق عادی سازی می‌تواند سنگ بنای یک «ائتلاف» علیه ایران باشد.

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، به تازگی طی گفتگویی با شبکه فاکس نیوز گفت: «امارات و اسرائیل، هر دو، ایران را خطر بزرگی می‌دانند؛ لذا آن‌ها اکنون راهی برای ساخت یک رابطه پیدا کرده اند که می‌تواند به تاسیس یک ائتلاف منجر شود تا نهایتا تضمین کند که این خطر هرگز به سواحل آمریکا نخواهد رسید و به هیچ کس در خاورمیانه آسیب نخواهد زد.»

بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، نیز با ادبیاتی متفاوت‌تر، تقریبا اظهارات مشابهی بیان کرده است. وی در دیدار با «گردان گرلیچ رادمان» وزیر خارجه کرواسی، خواستار «ایجاد جبهه‌ای متحد و مصمم علیه ایران» شد.

سایر مقامات اسرائیل و آمریکا نیز سعی کرده اند که توافق عادی سازی امارات و اسرائیل را در سیاق دشمنی با ایران قرار دهند. به عنوان نمونه، برایان هوک، نماینده ویژه مستعفی آمریکا در امور ایران، در مراسم اعلام توافق مزبور در کاخ سفید در ۱۳ آگوست، این توافق را بخشی از «خاورمیانه جدید» دانست و آن را بدترین «کابوس» ایران خواند.
 
بیشتر بخوانید:
ائتلاف خطرناک علیه ایران

به نظر می‌رسد اماراتی‌ها از اینگونه اظهارات خرسند نیست. البته این به معنای مخالفت با این مواضع هم نیست. اماراتی‌ها همواره دنبال این بودند که در عین نقش آفرینی موثر در تقابل میان ایران و آمریکا و اسرائیل، تماشاگر هر گونه منازعه باشند. اما حالا با برقراری روابط رسمی با اسرائیل، خودشان به یک بازیگر یا حداقل یک طرف منازعه تبدیل شده اند. امری که از امارات برای ایران در درگیری احتمالی در منطقه یک هدف می‌سازد. اخیرا ایران نیز در این خصوص هشدار داده است.

حسین امیر عبداللیهان، دستیار رئیس مجلس در امور بین الملل، اخیرا طی گفتگویی با شبکه العالم، به امارات هشدار صریحی داد و گفت: «از زمانی که امارات عادی سازی روابط خود را اعلام کرده است هر اتفاق پنهان و آشکاری توسط سرویس جاسوسی موساد و وابستگان آن در ایران و منطقه بیافتد پاسخی که داده خواهد شد فقط متوجه رژیم صهیونیستی نخواهد بود. امارات هم به عنوان بخشی از پاسخ در نظر گرفته خواهد شد.»

در سال‌های اخیر، امارات بدون سروصدا تاثیر مهمی بر سیاست‌های آمریکا در منطقه گذاشت. سیاست‌هایی که در برخی مواقع تا مرز درگیری میان تهران و واشنگتن پیش رفت. اما حالا شرایط منطقه به نحوی در حال تغییر است که ممکن است امارات خودش در یک مسیر مین‌گذاری شده گام بردارد. این کشور در گذشته سعی می‌کرد آمریکا و اسرائیل را رو در روی ایران قرار دهد، اما حالا ظاهرا اسرائیل و آمریکا تلاش می‌کنند امارات را در مقابل ایران هم قرار دهند. آیا تصمیم سازان اماراتی که این روز‌ها درگیر خرید پیشرفته‌ترین تسلیحاتی آمریکایی هستند، این احتمال را درنظر گرفته اند، یا اینکه با اعتماد کردن به آمریکا و اسرائیل تمام آنچه در این سال‌ها ساخته اند را به باد خواهند داد؟


منبع: صدای ایران

کلیدواژه: امارات امنیت ایران روابط دیپلماتیک سیاست های آمریکا آمریکا و اسرائیل اسرائیل و آمریکا عادی سازی روابط توافق عادی سازی اعلام توافق علیه ایران اماراتی ها اما حالا سال ها تنش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۲۸۴۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.

به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که می‌خوانید:

به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آن‌ها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آن‌ها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آن‌ها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

دیگر خبرها

  • ویدیو/ عملیات تنبیهی ایران علیه اسرائیل نقطه عطف استراتژیکی در منطقه خاورمیانه بود
  • حمله به رفح دور اما نزدیک!
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • واکنش ایران به تحریم‌های آمریکا، انگلیس و کانادا
  • هشدار صنعا به آمریکا درباره هرگونه حماقت علیه یمن
  • واکنش سخنگوی وزارت خارجه به تحریم های سه کشور علیه ایران: دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • واکنش تند ایران به اقدام ۳کشور آمریکا، انگلیس و کانادا در اعمال تحریم های جدید | انتقاد شدید از پارلمان اروپا | باید زمانی پاسخگو باشید!
  • واکنش ایران به اعمال تحریم برخی از کشورهای غربی علیه نیروهای مسلح
  • واکنش وزارت خارجه به اعمال تحریم برخی از کشورهای غربی علیه نیروهای مسلح ایران
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد