رفیقدوست: بنی صدر به ما ژ۳ نداد، رفتم و در تسلیحات ارتش را کندم
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۲۲۲۴۷
رفیقدوست رباره حواشی کاخ مرمر و ساخت و سازی که گفته میشود در این کاخ صورت گرفته تأکید کرد من در زمان آیت الله هاشمی به آنجا رفته بودم و این اتفاقات نیفتاده بود و از بخش کوچکی از کاخ استفاده میشد.
قدس آنلاین: محسن رفیق دوست وزیر سپاه دولت دوران دفاع مقدس در گفت و گو با خبرآنلاین درباره مسائل مختلف روز صحبت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* من فرقی بین کاندیداهای نظامی و بقیه کاندیداها نمی بینم، چون سپاه یک نیروی نظامی_عقیدتی است و اهل تجزیه و تحلیل سیاسی است، مثلاً آقای محسن رضایی تا به حال چندین بار کاندید شده است، منتهی باید دید که ذائقه ملت چیست. من اصلا به این موضوع نگاه نمی کنم که فلانی سپاهی است و فلانی نیست، من نگاه میکنم که چه کسی برای آینده مملکت که الان در بدترین شرایط اقتصادی برای مردم است (که اکثر آن تحمیل شده از خارج است)، بهتر عمل می کند.
*سال ۶۸ مقام معظم رهبری به من فرمان دادند که به بنیاد بروم، ایشان می دانستند که من یک نظامی هستم و سابقه قلع وقمع زیادی دارم، مثلاً در زمان بنی صدر از بنی صدر خواستم که به ما تفنگ ژ۳ بدهد و او دستور داد که بدهند و بعد تلفن زد و گفت که ندهید و من رفتم و در تسلیحات ارتش را کندم و سلاح مورد نیاز را بردم که آن زمان خیلی سر و صدا به پا کرد، بنابراین من از این سوابق زیاد داشتم؛ زمانی که من را انتخاب کردند به من گفتند که به بنیاد نروی و قلع و قمع کنی، من به بنیاد آمدم و دیدم که این بنیاد با این همه امکانات اقتصادی که در دست دارد، دارد سالی چند میلیارد ضرر میدهد، من خدمت مقام معظم رهبری رفتم وعرض کردم که تا یک مدتی نمیشود بر بنیاد ریاست کرد و باید آن را فرماندهی کرد و همان سال توانستم بنیاد را سود ده کنم.
*من به اصفهان به یک گاوداری به نام قلعه خواجه رفتم و از آنها پرسیدم که در آنجا چند رأس گاو دارند، آنها گفتند که حدود هزارتا، گفتم سالی چقدر سود می دهید؟ گفتند امسال ۲۶ میلیون تومان زیان پذیرفته شده است، گفتم بغل گاوداری هزار رأسی، فلانی با ۲ گاو دارد خانه اش را اداره می کند و تو با هزار گاو زیان می دهی؟ و همانجا آنها را از کار برکنار کردم، همان سال گاوداری قلعه خواجه به سود رسید.
* تمام سپاهیها سیاست را به خوبی می فهمند، اما نه جزء چپ و نه جزء راست هستند و نه اصلاح طلب و نه اصولگرا هستند. آنها سپاهی و پیرو رهبری هستند اما سیاست را به خوبی میفهمند.آقای محسن رضایی دوره قبل که کاندید شده بود من رفتم و با او صحبت کردم و از او پرسیدم که بالاخره اصلاح طلب هستی یا اصولگرا؟ و او نتوانست چیزی بگوید و ملاکش این بود که هیچکدام از این ۲ نیست. آقای قالیباف هم جزو هیچکدام نیست.
* اصولگرای تندرویی که از ولی فقیه تندتر می رود به هیچ دردی نمی خورد، اصلاح طلبی هم که با ولایت فقیه میانه ای ندارد به هیچ دردی در این نظام نمی خورد. یعنی اصلاح طلب ولایتی و اصولگرای ولایتی است که میتواند مملکت را اداره کند و این حرف من به عنوان کسی است که باقی مانده از نسل اول انقلاب است، چون مثل من کم داریم، امثال آقای محسن رضایی نسل اول انقلاب نیستند و آنها نسل دوم انقلاب هستند. ما نسل اول هستیم که از سال ۴۲ با امام بودیم، لذا اگر که این اصل پذیرفته شده باشد میبینیم که سپاه حول این محور خودش را رشد داده است و یک عده هم در میان آنها میگویند که ما می توانیم مملکت را درست کنیم.
*یک حرکت وسیعی علیه شرکت مردم در انتخابات(مجلس) شد و عدهای از مردم شرکت نکردند و به اصطلاح معروف طرفداران اصلاح طلب شرکت نکردند با این ادعا که کاندیداهای ما رد صلاحیت شده اند، در حالی که آنها به اندازه کافی کاندید داشتند. با این وضعی که الان پیش آمده است و این سرخوردگی که دولت فعلی دارد حتماً برای انتخابات بعدی مثل آن انتخابات نخواهد شد و شاهد جمعیت بالایی هستیم.
* انشالله در انتخابات کسی که بتواند از جوان ها استفاده کند روی کار بیاید. الان ما در این دولت یک وزیر جوان داریم و بقیه میانگین سنیشان بالای ۶۰ سال است. ما اینهمه جوان در دانشگاه و اینهمه فارغ التحصیل داریم. ۱۸ سال پیش در یک جمع دانشجویی حضرت آقا یک سخنرانی داشتند و به دانشجوها گفتند که بروید و علم تولید کنید. ۱۸ سال پیش رتبه علمی ما در دنیا ۱۴۳ بود و تا ۳ سال پیش که متاسفانه الان داریم درجا می زنیم به ۱۴ رسیده بودیم.
* من دیپلم ریاضی و لیسانس نظامی دارم، سال ۶۰ من را به هیئت های ۷ نفره زمین دعوت کردند تا سخنرانی کنم و مرحوم آقای فاضل هرندی رئیس هیئت های ۷ نفره بود، آن روز یعنی ۴۰ سال پیش گفتم مشکل این کشور با یک کلمه ۵ حرفی حل می شود: تولید! آن هم تولید توسط مردم بدون دخالت دولت.*(دوره اول آقای روحانی)خود آقای جهانگیری فرمودند که آقای طیب نیا وزیر اقتصاد دارایی را مامور کردیم که موانع کسب و کار مردمی را احصاء کند تا الان ۱۵۰۸ قانون، مقررات، مصوبه من درآوردی، تبصره و...، من گفتم اینها را یکجا بردارید، الان برای تولید مثلا یک فردی سرمایه ای را جمع می کند و مقدار زیادی وام می گیرد و درخواست می کند که این کار تولیدی را انجام دهد، اولا آنچه که بعد از سالها از درون دستگاه دولت در می آید آنچیزی نیست که او می خواهد و از آن بدتر آن روزی که می خواست این کار را بکند توجیه اقتصادی داشت اما الان ندارد، مثلا تا دیروز تولید کره در داخل کشور ما اقتصادی نبود چون دولت کره وارد می کرد و از دیروز که دیگر ارز ندارد تا وارد کند دامداریها میگویند کره تولید میکنیم، یعنی دولت باید قانون گذار، هدایت کننده، حمایت کنند و کنترل کننده باشد و نباید کارخانه و مزرعه و پالایشگاه داشته باشد
*بنای بنیاد مستضعفان این است که در کارهایی که مردم می توانند انجام دهند، شرکت نکنند. الان پروژه های خیلی بزرگی که بخش خصوصی زیر بار آن نمی رود را قبول می کند و درآمد و بخشی از فروش اموالش را به دستور مقام معظم رهبری صرف محرومیت زدایی می کند و در همین قضایای اخیر کرونا، ما سه مرتبه ۳ تا هزار میلیارد تومان تصویب کردیم که آقای فتاح به مساله کرونا اختصاص دهد و در آخرین آن مثلا ۱میلیون و ۵۰۰ هزار بسته آذوقه بود که ۴۵۰ میلیارد تومان می شد و دارند انجام می دهند و تقریبا ۱۰۰ درصد درآمد آن صرف محرومیت زدایی می شود.
*اگر آقای فتاح از افرادی مانند ما که قبلاً بودیم سؤال میکرد، آن مطالب را نمیگفتند چون مدرسه فرهنگ اولین مدرسه علوم انسانی بود که در ایران به دستور آقا تشکیل شد و آنجا برای بنیاد است؛ به ایشان اطلاعات صحیحی نداده بودند و خودش هم بعد عذرخواهی کرد و حرفهایش را پس گرفت. شما نباید این سؤال را از من بکنید و باید از آقای فتاح بپرسید.
*امروز مجلس محلی است که مجمع تشخیص آنجا رفته است و آن زمان مجلس شورا آنجا بود الان مجلس شورا سر جای خودش رفته است و مجلس خالی شد و مجمع تشخیص به آنجا رفت و آنجا خالی شد و تحویل بنیاد دادند.همه چیز طبیعی است. زمانی که من چند دفعه به ملاقات آقای هاشمی در کاخ مرمر رفتم ندیدم که آنجا کاری کرده باشند و آنها از یک بخش کوچک آن استفاده می کردند.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: رفیق دوست پرویز فتاح بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی آیت الله هاشمی رفسنجانی محسن رضایی قالیباف اصلاح طلب سال پیش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۲۲۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این گزارشگر تا آخر عمر گاف نداد!
مسعود اسکویی در طول این سالها که در رادیو و تلویزیون گزارشگر و گوینده اخبار بوده است، میگفت که تاکنون هیچ گافی نداده است، راست هم میگفت چراکه او گزارشگری را در کنار زندهیاد بهمنش آموخته بود و در خاطراتش همواره از زندهیاد عطاءالله بهمنش یاد میکرد.
به گزارش ایسنا، مسعود اسکویی صبح امروز ـ چهارشنبه ـ ۱۲ اردیبهشت ماه از دنیا رفت؛ گوینده پیشکسوتی که هر بار با او تماس میگرفتیم با رویی گشوده و صبوری به گفتوگو میپرداخت و پاسخگوی سوالاتمان در حوزه رادیو میشد.
در گزارش زیر گفتوگوی قدیمی با مسعود اسکویی را که از سالها پیش داشتیم، مرور میکنیم. در این گفتوگو او از ۴۶ سال تجربه گویندگی گفته است.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت به گفتهی خودش از سال ۴۵ استخدام تلویزیون شد و به عنوان گویندهی خبرهای سیاسی در تلویزیون حضور داشت.
سالها به عنوان گویندهی خبر سیاسی کار میکرد و چون هنوز بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا نشده بود، اخبار ورزشی را نیز در همان جا میخواند. زمانی که بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا شد، به بخش ورزشی خبر آمد و گویندهی ثابت خبر ورزشی تلویزیون در ساعات ۱۹ و ۲۱ شد.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون پس از گویندگی اخبار با گزارشهای ورزشی آشنا شد و شروع به گزارش کردن در کنار عطاءالله بهمنش، گزارشگر پیشکسوت کرد.
خاطره جالب از گزارشگری اسکویی در تلویزیون
مسعود اسکویی روایت میکرد: یادش بخیر یک استادی داشتیم آقای پیمان که همیشه میگفت هر مطلبی که میخواهید چه در رادیو و چه در تلویزیون ارائه دهید، حتما یک بار قبلش بخوانید. اشکال هم ندارد از پشت دوربین، بیننده نگاه کند؛ به هر حال یک خبر تازه در وسط برنامه به دستتان رسیده است.
میگفت، تلویزیون اوایل، ساعت شش تا هشت دو ساعت برنامه داشت که یک ربع آن خبر بود. از سریال و فیلم هم خبری نبود. یک روز وقتی خبرهایمان تمام شد در پایان خبری را به من دادند که نوشته بود «توجه بفرمایید امروز در ایتالیا جوانی با اتومبیل تصادف کرد و یک ... قطع شد» با توجه به اینکه قبلا این خبر را نخوانده بودم، شروع کردم این خبر را برای بینندگان بخوانم و در فکر خودم گفتم باید پایش باشد که قطع شده است؛ در حالی که زمانی که جملهی بعد را خواندم این بود که پلیس پس از پنج ساعت جستجو «گوش» اش را پیدا کرده است!
به خنده میگوید: بالا خواندیم پا و پایین خواندیم «گوش» حالا جواب بیننده را چه میخواهیم بدهیم!؟
اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران هستم
اسکویی اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران بود. اتومبیلرانی، مسابقات ورزشی مثل فوتبال و فوتسال نیز از جمله ورزشهایی بود که گزارش میکرد.
خاطراتش را چنین یادآور میشد: «در آن زمان چون ۱۵ نفر بیشتر نبودیم، در گروه ورزش تلویزیون اکثر برنامهها را گزارش میکردیم. فوتبال هم گزارش میکردم و ضمن اینکه گزارش میکردم اخبار هم میخواندم. تا اینکه پس از انقلاب سال ۱۳۶۸ من را به رادیو آوردند. خیلی سخت بود ولی خوب به رادیو آمدم.
این پیشکسوت رادیو میگوید: ضمن اینکه برنامهها را در رادیو اجرا میکردم، مسابقات را نیز گزارش میکردم؛ البته بیشتر مسابقات والیبال و تنیس را گزارش میکردم و به همراه تیمها به کشورهای دیگر میرفتم. در تهران هم مسابقات مختلفی بود که میرفتم و گزارش میکردم.»
فوتبال ایران و استرالیا خیلی برایمان هیجان داشت
اسکویی دربارهی جذابترین گزارشی که تاکنون از او به یادگار مانده است، صحبت کرده و گفته بود: البته تمام مسابقاتی که گزارش میکنیم برای ما جذاب است؛ اما خاطرم هست زمانی که مسابقات والیبال جام ملتهای آسیا در کشورمان بود که تیمهای خارجی هم آمده بودند، بسیار برایم جذاب بود. به ویژه اینکه قهرمان جام ملتهای آسیا شدیم.
او همچنین بازی فوتبال ایران و استرالیا را جزو جذابترین گزارشهای کاریاش خواند و گفت: در این بازی من، مجری و گویندهی برنامه بودم؛ یعنی گزارشگر نبودم اما بسیار هیجان داشت و خیلی اثرگذار بر روی کارمان بود.
به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم
اسکویی همچنین با اشاره به اینکه زمانی که به تلویزیون وارد شد، جوانی ۲۴ ساله بود و هنوز آن پختگی لازم را پیدا نکرده بود، اظهار کرده بود: هرچه جلوتر میرفتم در حین کار، به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم. گویندگی هم در تلویزیون و هم در رادیو؛ اکنون هم که تا به اینجا رسیدهام همین حس را دارم. از دل و جان گویندگی و کارم را دوست دارم و کم کم سعی کردم پیشرفت کنم به رادیو آمدم و اکنون به اینجایی که هستم رسیدم.
در شهرستانها گزارشگران بیطرفانه گزارش نمیکنند
این گزارشگر قدیمی تلویزیون و رادیو در ارتباط با گزارشگران جوان امروزمان در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی اظهار کرده بود: مسالهای که گزارشگران جوان ورزشی باید در نظر داشته باشند، بیطرف بودن است. حال با توجه به اینکه هر کسی ممکن است علاقهای به تیمی داشته باشد اما در گزارشش نباید این امر نشان داده شود. باید طوری گزارش کند که بیطرف باشد. اگر در رادیو گزارش میکند، باید شنوندهی خود را حفظ کند و اینکه در رشتهای که گزارش میکند، باید مطالعهی زیادی داشته باشد.
او افزوده بود: متاسفانه در شهرستانهای ما به چشم میخورد که گزارشگران ما بیطرفانه گزارش نمیکنند. در تلویزیون به دلیل اینکه ۷۰ درصد تصویر است و ۳۰ درصد گوش کردن، گزارشگر هر چه بگوید و بیننده هم هر چقدر دقت کند، ۳۰، ۴۰ درصد بیشتر نمیگیرد؛ به دلیل اینکه حواسش همه به تصویر است. اما در رادیو ۱۰۰ درصد گوش است؛ بنابراین باید گزارشمان نسبت به تلویزیون متفاوت باشد.
اسکویی بار دیگر تاکید کرده بود: مسالهی بیطرفی خیلی مهم است که متاسفانه در شهرستانها میبینیم و خیلی واضح است. این جانبداری در تمام رشتهها از جمله فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال و همه اینها کاملا به چشم میخورد.
اسکویی با توصیه بر اینکه در تلویزیون گزارشگر نباید زیاد صحبت کند به دلیل اینکه تصویر به کمکش میآید، خاطرنشان کرد: متاسفانه گزارشگران جوان شهرستانی ما همین طور هزار ماشاءالله پشت سر هم در تلویزیون صحبت میکنند.
با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم
اسکویی با توصیه نسبت به اینکه گزارشگر باید مطالعهی زیادی داشته باشد و بداند جریان بازی از چه قرار است، گفته بود: الان مثل گذشته نیست، یک بچه پنج، شش ساله هم میتواند از من ایراد بگیرد. کوچکترین اشتباه و غلطی که داشته باشیم تماس میگیرند و میگویند. خیلی باید حواسمان جمع باشد و دقت و مطالعه کنیم و با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم.
تاکنون هیچ گافی ندادهام/با دل و جان کار کردیم
اسکویی از سال ۴۵ در تلویزیون بود و سپس در سال ۶۸ به رادیو آمد. تاکید میکرد که تاکنون هیچ گافی ندادهام، اینکه چیزی را جابه جا بگویم، نه این کار را نکردهام. نمیخواستم هیچ ایرادی از من نه در تلویزیون و نه در رادیو گرفته شود.
او دربارهی افتتاح رادیو ورزش گفته بود: رادیو ورزش هشت تیرماه سال ۷۸ افتتاح شد و آقای جهانی، ندیری، شادابی و من چند نفری بودیم که به عنوان موسسان و بانیان شبکه ورزش حضور داشتیم. همگی با دل و جان کار کردیم و امروز شبکه ورزش جای خود را در بین همه باز کرده است.
در پخش بعضی از جمله فوتبال و جام جهانی حتی از تلویزیون جلوتر هستیم
اسکویی به رادیو بسیار عِرق داشت؛ «به جرأت میتوانم بگویم در پخش بعضی مسابقات، از جمله فوتبال و جام جهانی، رادیو ورزش از تمام رادیوها و حتی از تلویزیون جلوتر است؛ به عنوان مثال زمانی که به همراه تیمها به مسابقات کانادا رفته بودم، در مسابقات وزنهبرداری آقای رضازاده مسابقه داشت و من هم با یک موبایل گزارش میکردم. اما در تلویزیون اینگونه نیست وقتی در المپیک ۲۰ رشته داریم تلویزیون نمیتواند پخش مستقیم همزمان داشته باشد. اما ما در رادیو همزمان میتوانیم پوشش دهیم؛ بنابراین در اینجا از همه جلو میافتیم.»
ما شدیم شبکه ماشین! کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم
این گزارشگر پیشکسوت با خنده چنین اظهار کرده بود: ما شدیم شبکه ماشین! همه برنامههایمان را گوش میدهند؛ البته مخاطبان انتظار پخش مستقیم همه مسابقات را از ما دارند و این کار ما را یک مقدار سخت کرده است. باید دقت کنیم از اینکه هستیم بالاتر برویم.
اسکویی با بیان اینکه تا چه میزان دامن زدن به حاشیههای ورزشی در دستور کار رادیو ورزش است؟ گفته بود: ما در حال حاضر کاری میکنیم حاشیهمان کمتر باشد و به اصل قضیه بپردازیم. در موارد مختلف برنامههای علمی داریم که شاد هستند و واقعا یک تلاش همهجانبه است؛ به گونهای که کسی نمیتواند بگوید ما ساعتها استراحت و بیکاری داریم، همه در تلاشند و ارتباط زیادی با مسؤولان و دستاندرکاران ورزشی داریم بلافاصله موضوعات و انتقادات را مطرح میکنیم. با توجه به کارهایی که انجام میدهیم کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم.
احتیاج به رادیو ورزش ۲ داریم
او با اشاره به اینکه یک رادیو به مدت ۲۴ ساعت برای ما باز هم کم است، با توجه به اینکه برنامههای خیلی متنوعی داریم، گفته بود: زمانی که پخش مستقیم داریم برنامههایی که در آن ساعت پخش میشوند پخش نمیشوند، به هر حال بیننده توقع دارد برنامهی خودش را پخش کنند و این برنامه هم شنوندهی خاص خودش را دارد. در اینجاست که احتیاج به شبکهی دیگری تحت عنوان «رادیو ورزش» داریم تا اینگونه برنامهها در ساعات مشخص خود پخش شوند. خوب است اگر «رادیو ورزش ۲» ایجاد شود، در این صورت هم شنوندههایی که برنامه دوست دارند، گوش میدهند و هم شنوندههایی که پخش مستقیم مسابقات را دنبال میکنند گوش میدهند.
اولین گزارش فوتبالم در کنار استادم آقای بهمنش بود
مسعود اسکویی سپس از همکاریاش با عطاءالله بهمنش گفته؛ «در تلویزیون قبل از انقلاب با آقای بهمنش همکاری داشتم، مسابقات مختلفی رفتیم که او گزارش میکرد و من هم در کنارش بودم. اولین گزارش من در سفر به کویت و بازی پرسپولیس با تیم القادسیه و دو تیم دیگر بود که از طرف تلویزیون من و آقای بهمنش رفته بودیم من در آنجا برای اولین بار بود که گزارش فوتبال میکردم ۱۰ دقیقه آقای بهمنش گزارش میکرد پنج دقیقه هم من گزارش میکردم.»
او در پایان گفتوگویش با ایسنا بار دیگر تاکید کرده بود: خیلی سخت بود که از تلویزیون به رادیو آمدم اما حالا با جان و دل گویندگی و کارم را دوست دارم و تاکنون که به اینجا رسیدم، بسیار به کارم عشق میورزم.
انتهای پیام