Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسکانیوز»
2024-05-06@03:52:33 GMT

چرا زنان بیشتر از مردان طلاق می خواهند؟

تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۱۲۳۴۶

چرا زنان بیشتر از مردان طلاق می خواهند؟

به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، سید علیرضا حسینی پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضائیه با ذکر این مطلب که در ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که معیار و مبنای آمارهایی که نسبت به طلاق و کاهش سن آن داده می‌شود چیست و نسبت به چه چیزی سنجیده و قیاس می‌شود؟ گفت: به طور مثال اگر بر اساس جمعیت و نسبت به زمان انقلاب باشد کاملا بدیهی است که جامعه آماری باهم همخوانی ندارد و مقایسه درستی نیست، بنابراین بایستی به این مسئله با دقت رسیدگی کرد و تناسب‌ها را درنظر گرفت تا منجر به سیاه نمایی نشود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی ادامه داد: این سوال که چرا در جامعه ما با گذشت زمان آمار طلاق بالا می‌رود و سن طلاق کاهش پیدا می‌کند طبیعتا چندین پاسخ متفاوت دارد. جوامع جهانی از جمله جوامع اسلامی درحال پیشرفت هستند و از فضاهای به روز برخوردارند. بطور مثال در چهار یا پنج دهه گذشته چنین فضایی حاکم بود که زن باید به اصطلاح با لباس سفید به خانه شوهر برود و با کفن سفید برگردد و این موضوع در خانواده‌ها امری نهادینه شده و ارزشی بود که باعث می‌شد بنیان یک خانواده متزلزل نشود ولی این موضوع امروزه کمرنگ‌تر شده است.

حسینی با اشاره به بحث خودآگاهی زنان تصریح کرد: جامعه امروزی فضایی بازتر و شکلی لیبرال پیدا کرده و زنان در اجتماع نقش بیشتر و موثرتری دارند، به شاغل بودن و داشتن موقعیت اجتماعی بیشتر علاقه پیدا کرده‌اند، بنابراین اینجا بحث خودآگاهی زنان بسیار خود نمایی می‌کند، زیرا آنان بیش از پیش نسبت به حقوق خود آگاهی پیدا کرده‌اند و اصطلاح زن باید با کفن سفید از خانه شوهر برگردد را امری ناپسند می‌دانند و آن را نوعی بردگی و اسارت تلقی می‌کنند.

وی افزود: مسئله خودآگاهی زنان امر بدی نیست به شرطی که ظرفیت آن نیز وجود داشته باشد و از این حقوق سواستفاده نشود، جامعه ایرانی از جوی بسته برخوردار بود و یک باره این فضا بدون بسترسازی فرهنگی تغییر پیدا کرد و باز شد همین مسئله موجب شد که برخی زنان ظرفیت آن را نداشته باشند و از این موقعیت سواستفاده کنند.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر لزوم وابستگی زوجه به زوج برای استحکام روابط زندگی مشترک اظهار کرد: طبق آمار به دست آمده بیش از 90 درصد تقاضاهای طلاق از جانب زنان است. یک نظر این است که برخی زنان از استقلالی که در عرصه های مختلف به دست می آورند برای ادامه موفقیت های خود در موقعیت سازی در عرصه اجتماعی و یا حتی روابط داخلی منزل استفاده می کنند که البته این مسایل ممکن است با نگاه مردان نسبت به نقش زنان در منزل یا ارتباطات دو سویه همخوانی نداشته باشد.

وی گفت: به عنوان مثال یک زن بعد از ازدواج که تحصیلات خود را ادامه داده، موقعیت اجتماعی خوبی به دست می‌آورد، شاغل می‌شود، در محیط کاری با جنس مخالف ارتباط برقرار می‌کند و می‌تواند از طریق روابط دوستانه حتی در حد یک ارتباط کلامی نیازهای عاطفی خود را مرتفع سازد درنهایت با بروز مشکلی جزئی در زندگی مشترک با این طرز فکر که دستم در جیب خودم است، هیچ وابستگی و نیازی به همسر ندارم به فکر جدایی می‌افتد. بنابراین هرچه میزان وابستگی میان زوجین کاهش پیدا کند درصد طلاق نیز بالا می‌رود.
وی با اشاره به اینکه مردها ذاتا حمایتگر آفریده شده‌اند ادامه داد: برعکس این مسئله نیز وجود دارد یعنی هنگامی که مرد دریابد همسرش به او نیازی ندارد و دیگر او را حامی خود نمی‌داند باعث دلسرد شدن او از آن زندگی و جدایی می‌شود.

حسینی بیان کرد: گاه عدم تناسب تحصیلات زوجین با یکدیگر نیز موجب بروز اختلاف می‌شود، به عنوان مثال زن تحصیلات پزشکی دارد و مرد در رشته‌های علوم انسانی تحصیل کرده در اینجا نبود زن در خانه برای مدت طولانی و درک نکردن رشته تحصیلی همدیگر در جدایی تاثیرگذار است.

وی افزود: باید این مسئله را هم درنظر گرفت که تحصیلات همیشه به منزله داشتن فرهنگ نیست، هستند کسانی که تحصیلات عالیه دارند اما هیچ درکی از زندگی مشترک ندارند و نگاه‌شان به زن یک نگاه پست و پایین است و با او مانند یک جنس درجه دو برخورد می‌کنند.

دبیر اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی ایرانی اسلامی توضیح داد: مسئله بسیار مهم و تاثیرگذار در جدایی که باید به آن توجه داشت مسئله شناخت و عدم شناخت است، اکثر ازدواج‎‌هایی که منجر به طلاق می‌شود بر مبنای هیجانات عاطفی، جنسی و عدم شناخت صحیح و ناکافی در اماکنی همچون شناخت‌های سطحی در پارک، کافی شاپ و محل کار است.

وی ادامه داد: ازدواج یک امر مقدس دینی و عبادی است و از منظر حقوقی یک امر معمله‌ای محسوب می‌شود ولی گاهی افراد در اثر هیجانات گذرا خیلی راحت و بدون تحقیق و مشورت وارد زندگی مشترک می‌شوند که منجر به اختلافات جدی به دلیل عدم شناخت اولیه می‌شود.

حسینی ضمن تاکید بر احترام به پیمان ازدواج عنوان کرد: وقتی طرفین بعد از تحقیقات، مشاوره و کسب مهارت‌های باهم زیستن به این نتیجه می‌رسند که بالای 70 درصد برای تشکیل زندگی مشترک تفاهم دارند، بایستی پس از بسته شدن قرارداد ازدواج سعی کنند خود را با اخلاق یکدیگر وفق بدهند چراکه آنها دو جنس متفاوت هستند و در دو خانواده با فرهنگ مختلف تربیت و رشد پیدا کرده‌اند بنابراین وجود اختلاف سلیقه و عدم شناخت اولیه طبیعی است اما همه این مسائل با درک مقابل و احترام به پیمان ازدواج قابل حل است.

وی افزود: بی‌اخلاقی‌، بی‌احترامی و عدم گذشت و عدم صبوری در زندگی باعث شکسته شدن حرمت‌ها بین زن و شوهر و درنهایت گرفتن تصمیمات عجولانه می‌شود.

پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضائیه خاطرنشان کرد: گاهی جامعه‌ چه در قالب خانواده، اساتید دانشگاه و مشاوران یا هر کس دیگری به افراد یاد می‌دهند که باید حق خودت را بگیری و از حق خودت کوتاه نیایی، این سخن زمانی درست است که در یک نزاع واقعا حقی از آن فرد درحال ضایع شدن باشد، مورد ظلم قرار گرفته، طرف مقابلش اخلاق را زیر پا گذاشته، درکی ندارد و به اصطلاح شمشیر را از رو بسته است. اما اگر مشکل ریشه‌ای و اساسی نباشد همان ابتدای بحث و مشاجره فرد خودش پیش قدم شود، عذرخواهی کند، سعی در خاتمه دادن و حل ماجرا داشته باشد برای حفظ بنیان خانواده حتی اگر مقصر نباشد پسندیده‌تر است، همه اینها درحالی است که یک طرف از اخلاق طرف دیگر و حقوقی که دارد سواستفاده نکند.

وی ادامه داد: آنچه که در جامعه و در سطح خردتر یعنی خانواده اهمیت دارد ایجاد شناخت در ازدواج است و صرفا نباید مولفه‌های مادی و اقتصادی را مدنظر قرار داد، هنگامی که این شناخت صحیح به دست بیاید دیگر چندان فرقی نمی‌کند که ازدواج سنتی یا به شیوه‌ای دیگر باشد، البته که باید در روند این شناخت حریم‌ها و شرعیات رعایت شود.

حسینی اظهار کرد: به طور مطلق نمی‌توان گفت که حتما ازدواج سنتی موفق خواهد بود یا شیوه‌های دیگر منجر به طلاق می‌شود، این مسئله کاملا نسبی است و تماما به شناخت طرفین از یکدیگر مربوط است، بنابراین اگر به درستی این شناخت حاصل نشود هرنوع ازدواجی که باشد چه سنتی چه آزاد قطعا به مشکل برخواهد خورد.

وی درخصوص تاثیر اقتصاد و فقر مالی در طلاق گفت: اگر مرد مسئولیت پذیر و اهل کار نباشد قطعا در جدایی بی تاثیر نیست، اما درکل خیلی به این مسئله که اقتصاد تاثیر مطلق در ازدواج می‌گذارد اذعان ندارم چراکه در جامعه افراد بسیاری را می‌بینیم که از لحاظ مالی نیز متمول هستند اما آمار طلاق در آنها چشم‌گیر است.

دبیر اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی ایرانی اسلامی در مورد یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در طلاق توضیح داد: طبق آمار به دست آمده از دفتر مطالعاتی زنان و اندیشکده دانشکده علوم پزشکی قم و مرکز تحقیقات ناباروری یزد، مشکلات جنسی موجود در میان زوجین بسیار در بحث طلاق تاثیر گذار است بدین معنا که زوجین از ابراز مشکلات جنسی به دلیل شرم و حیا سر باز می‌زنند، اصل ماجرا را ابراز نمی‌کنند، اکثرا درخصوص این موضوع به متخصص حقیقت را نمی‌گویند و همین کار موجب ایجاد خلل در روند درمان آنها می‌شود.

وی افزود: طبق آمار به دست آمده حدود 70 درصد طلاق‌ها در میان زوجین مربوط به ناسازگاری جنسی است، همه این موارد به دلیل عجز در بیان ناتوانی‌های جنسی است.

مدرس دانشگاه و حوزه تصریح کرد: یکی دیگر از عواملی که در طلاق بی‌تاثیر نیست و امروزه بیشتر به چشم می‌آید استفاده نادرست از فضای باز مجازی است که گاها منجر به خیانت زوجین به یکدیگر، مقایسه فردی دیگر با همسر خود و در نهایت عدم تعهد به پیمان ازدواج می‌شود.

وی ادامه داد: در جامعه‌ای که درصد مطالعه آن پایین باشد، افراد جامعه از فکر کردن به عاقبت کار خود فرار کنند و به سمت یادگیری نروند یکی از نتایج آن می‌تواند متزلزل شدن بنیان خانواده‌ها باشد.

پژوهشگر مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضائیه اظهار کرد: نهادهای مربوطه در جامعه و همچنین رسانه‌ها بایستی زمینه آموزش‌ مهارت‌های باهم زیستن و زندگی سالم بر مبنای شناخت را برای مردم فراهم کنند، اما همه این‌ مسائل مستلزم این است که خود افراد بخواهند و در این جهت گام بردارند، بدین معنا که هر فرد اصلاح را از خود و خانواده خود آغاز کند چراکه خانواده نیز یک جامعه کوچک محسوب می‌شود.

وی در پایان عنوان کرد: یکی دیگر از مسائل تاثیرگذار در جدایی زوجین، ازدواج در سنین پایین است چراکه اکثرا طرفین درک درستی از زندگی مشترک و مسئولیت‌های آن ندارند و صرفا از روی هیجانات و هوس وارد زندگی مشترک می‌شوند و همین باعث بروز مشکلات جدی و درنهایت طلاق می‌شود.

منبع: ایسنا 
انتهای پیام/
 

کد خبر: 1077877 برچسب‌ها طلاق ازدواج دائمی

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: طلاق ازدواج دائمی مرکز تحقیقات زندگی مشترک پیدا کرده عدم شناخت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۱۲۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاه‌ها

توهین یک مرد به خانم‌های حاضر در ورزشگاه آزادی، فرصت اعتراض دوباره‌ای به مخالفان حضور زنان در استادیوم‌ها داده است.

به گزارش خبرورزشی، حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهین‌های مردی می‌گذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.

اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاه‌ها) و این‌که چه‌قدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:

اول این‌که چرا صحبت‌های یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته می‌شود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرمِ ورزشکار خاطی را همه ورزشکاران گردن می‌گیرند که حالا برای این خطا و بی‌حرمتی، عده‌ای دوره افتاده‌اند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟

دوم آن‌که مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیش‌برد اهداف و دغدغه‌های خود، جایگاه زن را بهانه کرده‌اند و به‌طور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی می‌کنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهین‌دیده است که عده‌ای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتاده‌اند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بی‌حرمتیِ مشابهی به‌جای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه می‌زدند و در مرحله چاره‌جویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز می‌کردند؟ هرچه‌قدر واکاوی اتفاق پیش‌آمده با محوریت «توهین‌دیده» عجیب است، جست‌وجوی راه‌حل در همین سمت ماجرا عجیب‌تر و چه بسا خنده‌دار به نظر می‌رسد! من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالت‌خانه‌ای تعریف شده؟

سوم و مهم‌ترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ این‌که چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آن‌که از مسئولیت او در این بی‌حرمتی ذره‌ای نمی‌کاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زن‌ستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد، نه آسان است، نه در کوتاه‌مدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیوم‌ها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیش‌تری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیک‌تر می‌نشنیند، بدون حساب‌وکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شده‌اند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.

هرچه‌قدر بدبینی‌مان نسبت به بهانه تازه‌متولدشده‌ای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم می‌توان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان به‌وجود آورد. اگر خانواده‌ها نمی‌توانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقه‌شان باشند، می‌توان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. این‌که از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانم‌ها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز این‌که ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کرده‌ایم چه حاصلی داشته است؟

یادآور می‌شود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیش‌تری برای آنان ایجاد نمی‌کند. در وضعیت تفکیک‌شده فعلی، تصمیم‌گیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودی‌ها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.

و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاه‌ها به گونه‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها نه خود به ورزشگاه می‌روند و نه اجازه حضور فرزندان‌شان را می‌دهند، نکته دقیقی است که چاره‌اش نه در حذف زنان یا گوشه‌نشینیِ آن‌ها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانواده‌های علاقه‌مند مورداشاره کیهان است. این‌که می‌گویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر می‌کند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمی‌کند، ماهی‌گرفتن از آب گل‌آلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آن‌هایی که مدعی بودند حضور زنان می‌تواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیوم‌ها شود، سینما و شهربازی و بازار و ده‌ها مثال دیگری را نشان می‌دادند که روش کنونی جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثال‌ها ندارد! البته که ورزشگاه‌ها به‌خاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • در فوتبال ایران، مردان فحاشی می‌کنند اما زنان‌ محروم می‌شوند!
  • خطا از مردان، تنبیه برای زنان! از تغییر قانون مهریه تا محرومیت از حضور در ورزشگاه
  • توهین در آزادی، فرصتی دوباره برای احیای حقوق زنان در ورزشگاه‌ها
  • فرهنگ سازی به زمان نیاز دارد
  • تفاوت طلاق رجعی و بائن چیست؟
  • برگزاری جشن‌های مادرانه در مساجد برای ترغیب مادران به فرزندآوری
  • مردان بایرن نگاه کنند: اینطوری قهرمان می‌شوند
  • کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است
  • چرا زنان بیشتر از مردان عمر می‌کنند؟
  • نگاهی به تغییرات جدید در جامعه ژاپن با محوریت خانواده‌های ژاپنی