داشتن نگاه تیزبینانه به جنگ برای دیدن خاکریزهای پنهان
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۸۳۱۸۰
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: داود خدایی نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی با عنوان «روایت خاکریزهای پنهان جنگ» به کتاب «فرماندهان نبرد» نوشته ساسان ناطق پرداخته که بناست در قالب یکمجموعه هفتجلدی خاطرات فرماندهان ردهبالای دوران دفاع مقدس را در بر بگیرد و جلد اولش، همزمان با هفته دفاع مقدس امسال و چهلسالگی دفاع مقدس رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
«جنگ تحمیلی خیلی زود فرماندهانش را شناخت؛ فرماندهان جوانی که در اولین روزهای جنگ تحمیلی جلوی دشمن سینه سپر کردند...» این، بخشی از شروع نویسنده برای کتاب «فرماندهان نبرد» است؛ میتوان اینگونه گفت که؛ جنگ تحمیلی خیلی زود نویسندگانش را شناخت؛ نویسندگان جوانی که قلم و هنر خود را برای ثبت و ضبط خاطرات جنگ و انتقال آن به کار گرفتند و از گلوله، آتش، مقاومت، عشق و حیات و وطن نوشتند.
فرماندهان نبرد عنوان جلد اول از مجموعه کتابهایی است با همین نام که در آن وقایع و تجربیات جنگ دوباره از زبان فرماندهان خط اول نبرد بازروایی میشود. این اثر در قالب تولیدات کارگروه «نهضت خاطرهگویی دفاع مقدس» منتشر شده است. این نهضت با فرمان مقام معظم رهبری و حکم ایشان به سرلشکر رحیم صفوی، شروع شده است؛ شروعی مبارک و امیدوارکنند.
«فرماندهان نبرد» هفت نبرد را از دریچه نگاه هفت فرمانده روایت میکند که در اینجا به بعضی از ویژگیهای خاص آن، اشاره میشود.
اول: این خاطرات در قالبی زیبا و شکیل به مخاطب ارائه شده است که نشاندهندهی احترام متولیان پروژه به شعور خوانندگان است. طرح روی جلد متفاوت و جذاب با ترکیب رنگ خوب و ملایم آن، ضمن چشمنواز بودن، باعث میشود مخاطب از بعد بصری نیز، از کار خوشش بیاید. هیچ یک از اجزا تشکیلدهنده طرح روی جلد بهتنهایی برجسته نشده، ولی همه در کنار هم، مانایی طرح را در ذهن مخاطب شکل داده، القاکننده معنای واحدی هستند. مهندسی کتاب اعم از طراحی، صفحهآرایی و چاپ به درستی برنامهریزی و اجرا شده است؛ مسئلهای که بیشتر تولیدات حوزه ادبیات پایداری از آن رنج برده، ضربه میخورند.
دوم: یکی از نویسندگان حرفهای جنگ، ساسان ناطق است. شاید بهتر است بگویم این جنگ بود که ناطق را کشف کرد. ناطق به عنوان یک داستاننویس شناخته شده، وارد حوزه مستندنگاری شد و آثاری متفاوت را در حوزه جنگ نوشت. همین ویژگی او باعث میشود آثارش علاوه بر مولفههای خاطرهنگاری، از بعد عناصر داستانی مشترک با خاطرهنوشت نیز مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. خاطرهنوشت ماهیتی دوگانه دارد که بخشی از آن برگرفته از تاریخ و بخش دیگر آن مربوط به داستان است. هر خاطرهنوشت با توجه به شگردهایی که در آن بهکار رفته، به یکی از این دو ژانر گرایش دارد. یکی از ملاکهایی که میتواند گرایش داستانی خاطرهنوشتهها را پررنگ نماید، استخراج و تحلیل عناصر داستانی در آن است. استفاده منطقی از ابزارهایی چون گفتکو، شخصیتپردازی، فضاسازی، عنوان اثر، شروع و پایان مستحکم، همچنین فلاشبک، باعث جذابیت در اثر شده، آن را از یکنواختی بعضی خاطرهنوشتها، جدا میکند.
- فرماندهان نبرد هفت فصل دارد که هر کدام را یک فرمانده راویت کرده است. عناوین فصلهای کتاب (نبرد موشکها، شیرهای جوان، نبردِ سال سخت، سرزمین پیشمرگان، زرهپوش، تفنگی برای مهریه و دژ) چشم و گوشنواز است. اگر مولفههای یک عنوان خوب را در ذهن مرور کنیم، به قوت و کارکرد آنها پی میبریم. در بیشتر عناوین انتخابی، نوعی موسیقی پنهان وجود دارد که القاکننده حالت حماسی آن بوده، محتوای خاطرات را شنیدنی و دیدنی میکند. همچنین، هر یک از فصلهای کتاب، به تنهایی جامع و کامل بوده، میتواند در جذب مخاطب و تشویق وی بر خواندن اثر، تاثیرگذار باشد.
- در شروع خاطرات از شگردهای داستانی استفاده شده است؛ شروعی که هم زیباست، هم ضربه دارد. یک شروع خوب میتواند خواننده را بیهیچ مقدمه و هدر رفتِ زمان، وارد فضای خاطره نموده، ذهن او را درگیر اتفاق نماید.
شروع و نقطه شروع باید علامت سوالهایی را در ذهن مخاطب به وجود آورد تا خواننده برای رسیدن به جواب سوالها، چارهای جز دنبال کردن نوشته نداشته باشد. «وقتی روی تابوت را برداشت»، «ناگهان صدای تیراندازی بلند شد»، «خبر تکاندهنده بود» و «کمکم داشت چشمهایم گرم میشد که با شنیدن خبر از جا پریدم»، جملات آغازین تعدادی از روایتهای این کتاب است که هر یک به تنهایی اتفاق داستانی بوده، مابقی تفسیر این جملات.
- معرفی شخصیت راوی و شخصیتهای فرعی خاطرات، هم از بعد ظاهری و هم درونی، در بازه زمانی اندکی که نویسنده در اختیار داشته، بهدرستی انجام گرفته است و بهراحتی میتوان برای هر یک تصویری ذهنی را متصور شد.
- دیالوگهای به کار رفته در خاطرات به گونهای انتخاب شده که نمیتوان جمله دیگری را غیر از جملات به کار رفته، جایگزین کرد. همچنین دیالوگها به مکالمه تبدیل نشده و توانسته به وظایف ذاتی خود که کمک به شخصیتپردازی و پیشبرد روایت است، کمک زیادی کند.
- فضاسازی روایتها نیز به مدد ذهنیت داستانی نویسنده، متناسب با اتفاق و موقعیت رخداد، از گفتههای راوی استخراج، و به زیبایی به تصویر بدل شده است.
سوم: سوال اساسی در مورد این اثر ضرورت نگارش «فرماندهان نبرد» است؛ آن هم در شرایطی که بیشتر این خاطرات در کتابهای دیگر منتشر شده است! این سوال با خوانش عمیق خاطرات پاسخ داده میشود: «زاویه دیدی که نویسنده برای راوی خود نسبت به اتفاقات مشخص کرده و منظری که به رویدادها نگاه شده.» البته این ویژگی تنها به این اثر ساسان ناطق معطوف نمیشود. هر یک از آثار این نویسنده با اثر ماقبل خود تفاوتهای ساختاری در نحوه روایت و نوع زبان انتخابی داد. در واقع نویسنده به هر اثر خود مولفه جدیدی اضافه میکند که این امر به هر یک از نوشتههایش، شخصیت مستقلی میدهد.
فرماندهان نبرد نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع میتوان گفت این اثر روایت خاکریزهای پنهان جنگ، از پشت خاکریزی پنهان است. مخاطب امروز دنبال همین خاکریزهای پنهان است چراکه کشف این اطلاعات و اتفاقات برایش جالب است. اگر با نگاهی هنرمندانه و تیزبینانه به جنگ نگاه کنیم، با انبوهی از این خاکریزها روبهرو خواهیم شد که فتح هر یک، میتواند خوراک ذهنی میلیونها مخاطب باشد. همچنین، با تصرف این خاکریزها، پازلهای مفقوده جنگ، به درستی در جای خود مینشیند و تصویر جنگ هر روز کامل و کاملتر میشود.
کد خبر 5057787 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری ادبیات دفاع مقدس دفاع مقدس جنگ تحمیلی رایزنی فرهنگی تازه های نشر ترجمه معرفی کتاب دفاع مقدس ادبیات جهان تجدید چاپ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتاب انتشارات سروش موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران کتاب و کتابخوانی انتشارات سوره مهر فرماندهان نبرد خاطره نوشت دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۸۳۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت اسارت؛ از پیروزی اسرای ایرانی بر فرماندهان عراقی تا جرزنی بعثیها
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، در آیین اختتامیه مسابقات قهرمانی والیبال دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی به ابتکار عباس شیخان معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک یکی از قهرمانان ورزشی استان مرکزی و آزادگان سرافراز دفاع مقدس در جمع ورزشکاران قهرمان تیمهای اول تا چهارم از خاطراتش گفت:
ابراهیم نصیری گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند: «همه ما از جنگ فارغ شدیم، اما این جانباز است که تا آخر عمر درگیر جنگ است و آزادگان ذخائر بزرگ انقلاب هستند.»
آزاده هشت سال دفاع مقدس گفت: اینجانب ابراهیم نصیری آزاده و جانباز که مدت ۱۰۱ ماه در اسارت نیروهای بعثی بوده و دارای ۵۰ درصد جانبازی از ناحیه اعصاب و روان و اصابت تیر و ترکش در بدن هستم و سال ۱۳۴۰ در شهر آستانه از توابع استان مرکزی در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی تا دیپلم را در آستانه سپری کردم.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به صورت داوطلب به خدمت مقدس سربازی اعزام شدم و پس از دوران کوتاه آموزشی بلافاصله به جبهه مقدم آبادان اعزام شدم که در آن موقع آبادان و خرمشهر در محاصره دشمن بود.
نصیری ادامه داد: ۵ مهر سال ۱۳۶۰ در عملیات ثامن الائمه برای شکستن حصر آبادان شرکت کردم. در این عملیات من خدمه توپ ۱۰۶ بودم و از ناحیه سر و دست تیر و ترکش خوردم و به بیمارستان انتقالم دادند و پس از شکسته شدن حصر آبادان و آزادسازی بخش عظیمی از منطقه جنگی آبادان بلافاصله ما را به جبهه شوش اعزام کردند.
وی، خطاب به والیبالیستها تشریح کرد: من در جریان اسارت با تنها توپ موجود در اردوگاه مسابقهای را بین اسرای ایرانی و فرماندهان عراقی اردوگاه تدارک دیدم مسابقه را از عراقیها بردیم شروع به اذیت و به قولی جرزنی کردند تا نتیجه را از ما بگیرند و در یکی از امتیازات پایانی که با قاطعیت پیروز بودیم چنان در ضربه اسبک به توپ ضربه زدم که توپ ترکید و بازی تمام شد.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس تشریح کرد: بعد از این مسابقه از شدت خشم باخت به ایرانیها فرماندهان عراقی ما را زیر تازیانه گرفتند و تا ساعاتی با مشت و لگد از ما پذیرایی کردند.
این آزاده سرافراز دفاع مقدس خطاب به حاضران خاطرنشان کرد: دانشجویان برای ماندن این پرچم و عزت این مملکت خونهای زیادی به روی زمین ریخته و رزمندگان زیادی جانثاری کردند و آزادگانی محکم برپای اعتقاد خود ایستادند، بنابراین شما هم در دفاع از کشور و ولایت محکم باشید و مردانه در مقابل دشمنان ایستادگی کنید.
انتهای پیام/