Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-05@21:37:05 GMT

اروپا تا کی در استندبای می‌ماند؟

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۱۰۲۰۲

اروپا تا کی در استندبای می‌ماند؟

 اروپا در بازی ضد ایرانی این روزهای واشنگتن نقش جالب و البته متناقضی در پیش گرفته. اتحادیه ضعف و دور از شکوه گذشته، به‌ویژه پس از انعقاد برجام در رویکردی دوگانه، از یک طرف ضمن اعلام حمایت چندباره از توافق‌نامه مذکور - در میان بی‌عملی محضش برای بهره‌مندسازی تهران از عواید این توافق - بر پایبندی ایران به برجام تأکید کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 

مهدی خالدی/

 اروپا در بازی ضد ایرانی این روزهای واشنگتن نقش جالب و البته متناقضی در پیش گرفته. اتحادیه ضعف و دور از شکوه گذشته، به‌ویژه پس از انعقاد برجام در رویکردی دوگانه، از یک طرف ضمن اعلام حمایت چندباره از توافق‌نامه مذکور - در میان بی‌عملی محضش برای بهره‌مندسازی تهران از عواید این توافق - بر پایبندی ایران به برجام تأکید کرده و از سوی دیگر جهت تأمین رضایت دونالد ترامپ، در توافقی نانوشته در همراهی با سیاست «فشار حداکثری» ایالات متحده علیه ایران چیزی کم نگذاشته است. حال و در شرایطی که تنها چند روز تا آغاز مرحله نهایی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا باقی مانده (۱۳ آبان) و نظرسنجی‌ها هر روز پیش بینی‌های متفاوتی از برنده این رقابت رو می‌کنند، برخی تحلیلگران معتقدند اتحادیه اروپا در ادامه این رویکرد ریاکارانه و دوپهلو انتظار مشخص شدن پیروز این ماراتن را می‌کشد تا متناسب با آن راهبرد و نقشه راه بعدی خود را در برابر جمهوری اسلامی تعیین کند. این گزاره مهم است؛ چراکه نشان می دهد اروپا در نوع رابطه با تهران از استقلال چندانی برخوردار نیست و جهت‌گیری آن تحت تأثیر سیاست‌های حاکم بر کاخ سفید برنامه‌ریزی می‌شود. اینکه پیروزی «دونالد ترامپ» و «جو بایدن» تا چه حد می‌تواند بر نوع رابطه اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی اثرگذار باشد و به آن سمت و سو دهد را در گفت و گو با علیرضا شیخ عطار، قائم‌مقام اسبق وزیر امور خارجه و سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در آلمان به بحث گذاشته‌ایم.

بسیاری از کارشناسان نگرش اروپا در قبال ایران را مستقل نمی‌دانند و می‌گویند اتحادیه فعلاً تصمیم‌گیری درباره نوع رابطه با تهران را معطل انتخابات آمریکا گذاشته تا بتواند پس از انتخاب ترامپ و یا بایدن متناسب با شرایط، قدم‌های بعدی را در این زمینه بردارد. نظر شما در این باره چیست؟

برای دست‌یافتن به پاسخ این پرسش ابتدا باید یک ریشه‌یابی به نوع نگاه رابطه اروپاییان به ایران بیندازیم و بعد به تحلیل وقایع سه چهار سال اخیر بپردازیم. حقیقت این است که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی کلیت غرب- اروپا در کنار آمریکا – به دو دلیل با کشورمان دچار چالش جدی شد: نخست تفاوت ایدئولوژیک و تعارض مبانی عقیدتی انقلاب اسلامی با اندیشه سکولاریسم (اعتقاد به جدایی دین از سیاست) اروپایی بود. دلیل دوم هم به منافع سیاسی و اقتصادی آن‌ها باز می‌گشت که پس از ساقط شدن رژیم پهلوی در خطر قرار گرفته بود. پس می توان این را به‌صراحت گفت که نه آمریکا و نه اروپا خواهان تداوم پدیده‌ای به نام جمهوری اسلامی در ایران نبوده و نیستند؛ بنابراین ما نباید انتظار داشته باشیم که اتحادیه اروپا خیرخواه و طرفدار ما باشد و این تقابل ذاتی وجود دارد. اروپایی که در دوره اوباما همراهی کاملی با سیاست نرم واشنگتن در تقابل با جمهوری اسلامی داشت در شرایط کنونی تنها به شیوه تقابل عریان ترامپ علیه کشورمان انتقاد می‌کند. البته این موضع‌گیری در برابر ترامپ یک دلیل دیگر هم دارد و آن هم به شعار «اول آمریکا» ی رئیس‌جمهوری ایالات متحده بازمی‌گردد که با رد چندجانبه‌گرایی، اروپا را نادیده می‌گیرد. بنابراین تفاوتی نیست در انتخابات بایدن پیروز شود یا ترامپ و تقابل میان غرب و جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. البته باید توجه داشت در کنار وابستگی اقتصادی و نظامی اروپا به ایالات متحده که اتحادیه را در تصمیم‌گیری مستقل با تردید روبه‌رو می‌سازد، اروپا اکنون در درون هم با چنددستگی مواجه است و از سوی دیگر به دلیل بی‌بهره بودن از وجود شخصیت‌ها و سیاست‌گذاران استخوان‌داری مانند فرانسوا میتران و مارگارت تاچر که در گذشته برایش کاریزمایی ایجاد کرده بودند، مجبور به بازی در زمین واشنگتن است. در حقیقت اروپا دیگر آن قدرت بازیگری گذشته را ندارد، بنابراین آنچه ما با تجلی تناقض‌گویی به‌ویژه در موضوع ایران در سه چهار سال اخیر از اتحادیه می‌بینیم برون‌دادی از همین نواقص است.

طی چند ماه اخیر برخی سیاسیون اروپایی و از جمله هایکو ماس وزیرخارجه آلمان بارها از کاهش تعهدات برجامی ایران انتقاد کرده‌اند. آیا این اظهارات را می‌توان چرخش اروپا به سوی آمریکا و نزدیکی به سیاست‌های دولت ترامپ قلمداد کنیم؟

اینکه برخی معتقدند سیاست اروپا در چند ماه اخیر علیه ایران بوده و چرخشی به سمت آمریکا داشته، به نظر حرف درستی نیست. ما اگر حتی به همان ماه‌های پس از امضای برجام که از آن به «دوران ماه عسل برجامی» یاد می‌شود هم نگاهی بیندازیم، می بینیم ده‌ها هیئت اروپایی به تهران آمد، اما همه آن‌ها مشارکت در پروژه‌های ایران را به میزان پایبندی کشورمان به تعهدات برجامی موکول کردند. البته این بهانه بود؛ چراکه آن‌ها تصمیم داشتند برجام ۲ و ۳ را هم به ایران تحمیل کنند تا جمهوری اسلامی علاوه بر هسته‌ای در حوزه منطقه‌ای و موشکی هم هدف تحریم‌ها و محدودیت‌های آنان قرار گیرد. پس این اظهارات حرف تازه‌ای نیست. انتخابات آمریکا البته از این منظر برای اروپا مهم است که آن‌ها ترجیح می‌دهند بایدن سکان‌دار کاخ سفید شود، ولی از آنجا که هنوز مطمئن نیستند چه کسی پیروز انتخابات نوامبر می‌شود، در وضعیت تقابل فعلی با تهران حالت استندبای، تناقض و بلاتکلیفی را همچنان ادامه می‌دهند و به قولی سیاست یکی به نعل و یکی به میخ خود را دنبال خواهند کرد. اما نکته‌ای که از جنبه داخلی برای ما اهمیت دارد، فهم این نکته است که همان‌گونه که آمریکا دشمن است و نباید به آن اعتماد کرد، اروپا نیز قدرت قابل اتکایی نیست؛ چراکه همان دلایل دشمنی واشنگتن با ما را دارد، اما در روش‌ها با هم اختلاف دارند.

*با توجه به نکات گفته شده تحلیل و برداشت شما از نوع موضع اروپا در دوره پسا انتخابات آمریکا در شیوه مواجهه با ایران چیست؟

به نظر می رسد اگر ترامپ انتخاب شود، موضع اتحادیه اروپا همان‌گونه که تاکنون نشان داده است، تداوم دنباله‌روی از او خواهد بود. اگر ترامپ دوباره رأی بیاورد، اروپا مسلماً ترجیحش جلوگیری از تقابل بیشتر با واشنگتن خواهد بود، پس با وجود نارضایتی از سیاست‌های رئیس‌جمهوری ایالات متحده در برخی حوزه‌ها، همراهی با رویکرد ضد ایرانی او را ادامه خواهد داد. اما در صورت انتخاب بایدن اروپا که در نوستالژی دوره اوباما به‌سر می‌برد  و فکر می‌کند در همکاری با آمریکا و تغییر روش‌ها می‌تواند جمهوری اسلامی را بار دیگر البته به روش نرم و موذیانه تحت فشار بگذارد، عقب راندن تدریجی ایران را از اندیشه‌های انقلابی و مستقل دنبال خواهد کرد تا به دیگر اهداف خود مانند برجام ۲ و۳ و محدودیت موشکی ایران برسد.

اما باید تأکید کنیم که این واقعیت تاکنون به اثبات رسیده که هر جا ما از اصول و آرمان‌های خود عقب‌نشینی کرده‌ایم، غرب گستاخ‌تر شده و امتیازات بیشتری طلب کرده است، پس آنچه که ایران در مقابل با زیاده‌خواهی غرب نباید فراموش کند تأکید و پافشاری بر آرمان‌های خود به عنوان مهم‌ترین اهرم مقابله با غرب است.

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: اروپا برجام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۱۰۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل

جان لیمبرت، گروگان سابق سفارت آمریکا در تهران در مطلبی با اشاره به سطح تنش‌ها بین ایران و آمریکا بر لزوم گفتگو بین طرفین تاکید کرد و گفت که صحبت با ایران سخت خواهد بود؛ اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.

به گزارش دنیای اقتصاد؛ جان لیمبرت، دیپلمات پیشین آمریکایی در مطلبی برای اندیشکده ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت، برای چندمین بار، ایالات متحده و ایران به یک جنگ آشکار نزدیک شده اند که هیچ یک از طرفین آن را نمی‌خواهند. بر اساس این گزارش، اخیرا اسرائیلی‌ها به ساختمانی در محوطه کنسولگری ایران در دمشق حمله کردند که منجر به شهادت هفت مستشار نظامی ایران شد.

در مقابل ایرانی‌ها به این نقض اماکن دیپلماتیک اعتراض کرده و با پرتاب صد‌ها پهپاد و موشک جنگی به سمت اسرائیل به آن پاسخ دادند. در این بین آمریکا با هشدار‌های فراوان به رهگیری آن‌ها کمک کرد. اسرائیلی‌ها برای نشان دادن توانایی خود، دست به یک حمله متقابل زدند. به نظر می‌رسد که این مبادله تا دور بعدی فعلا پایان یافته است.

دیر یا زود، اگر آمریکا و جمهوری اسلامی می‌خواهند از این درگیری باخت-باخت اجتناب کنند، باید شروع به گفتگو کنند. ۴۵سال اتهام و نکوهش از سمت دو طرف، دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده است. همچنین برای دولت‌های متوالی ایالات متحده، ایران همچنان معما است و معما باقی خواهد ماند.

با الهام از تروتسکی می‌توان گفت «شما ممکن است کاری با ایران نداشته باشید. اما ایران با شما کار دارد.» برای ایران، آمریکا یک مشغله ذهنی باقی می‌ماند. جمهوری اسلامی ایران نیز نشان داده که بعد از چهل و پنج سال جایگاه خود را حفظ کرده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا باید با جمهوری اسلامی صحبت کنیم، در حالی که اصل سیاست جمهوری اسلامی به قول یکی از مقامات ایرانی «مخالفت با آمریکا» است؟

جان لیمبرت ادامه می‌دهد: «ما باید صحبت کنیم، زیرا صحبت کردن (و گوش دادن) به دشمن به معنای تامین منافع ملی ما از طریق برقراری ارتباط است. حرف زدن هرگز به معنای تایید یا حمایت نیست.» تا امروز که دو طرف با هم صحبت نکرده اند، چه اتفاقی افتاده است؟ یا به عنوان مثال وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در جلسات از ملاقات حضوری با همتایان آمریکایی خود اجتناب می‌کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟

هر گاه دو طرف، همسایه ها، اقوام، کشور‌ها به هر دلیلی نتوانند با هم صحبت کنند، هر یک از طرفین برای دیگری به طور همزمان تبدیل به مافوق بشر می‌شوند که قادر به هر کاری است. در این صورت، یک ایران مافوق بشر می‌تواند در عرض چند هفته سلاح هسته‌ای بسازد و تحویل دهد، نیرو‌های محور مقاومت را برای انجام ماموریت هایش در هر جایی تقویت و امپراتوری‌های قدرتمند ایرانی دوران یونان و روم را بازسازی کند.

از سوی دیگر، ایالات متحده مافوق بشر نیز می‌تواند سیاست مداخله در رویداد‌های ایران را به شکل دیگری ادامه دهد. در یک سطح، سیاستمداران تهران و واشنگتن به دنبال اجتناب از جنگ ایران و آمریکا هستند. ایران نمی‌خواهد جنگ بزرگ، اوضاع را در این کشور به‌هم ریزد و در واشنگتن، هر دو رئیس جمهور دموکرات و جمهوری خواه می‌دانستند که «جنگ احمقانه دیگر» در خاورمیانه یک بازنده سیاسی به همراه دارد.

در سال ۲۰۱۶، ترامپ در برابر چنین جنگ‌هایی مقاومت کرد و پیام او قدرتمند بود. اگرچه او به طرز احمقانه‌ای توافق هسته‌ای ایران را رها کرد و تهدیدی عجیب برای زدن «۵۲ مکان تاریخی» در ایران مطرح کرد، اما به وضوح شکی برای پرهیز از جنگ نداشت. زمانی که مشاور امنیت ملی‌اش او را به سمت رویارویی سوق داد، وی را اخراج کرد.

آیا نخست وزیر بنیامین نتانیاهو می‌خواهد ایالات متحده را وارد جنگ با ایران کند؟ به نظر می‌رسد که او در پی حفظ خود در قدرت است. جنگ‌ها اغلب با بیان اینکه هر دو طرف خواهان صلح هستند، آغاز می‌شود. اما محاسبات نادرست یا دست کم گرفتن طرف مقابل و اقدامات شخص ثالث می‌تواند کشوری را به سمتی سوق دهد که خود می‌داند ویرانگر است. لیمبرت در نهایت تاکید کرد که صحبت با جمهوری اسلامی سخت خواهد بود، اما اگر بتواند هر دو طرف را از مسیر فاجعه دور نگه دارد، ارزش دارد.

دیگر خبرها

  • پیشنهاد گروگان سابق آمریکایی در خصوص جنگ ایران و اسرائیل
  • تحقیقات اتحادیه اروپا در مورد سیاست‌های انتخاباتی متا
  • اتحادیه اروپا تحقیقات جدیدی را در مورد سیاست‌های انتخاباتی متا آغاز خواهد کرد
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: اسرائیل خاورمیانه را دچار بدترین چرخه خشونت کرده است/ تلاش‌ها برای راه حل دو دولتی باید افزایش یابد
  • اذعان بورل به از دست رفتن قدرت آمریکا
  • زاخارووا: اظهارات بورل یک اعتراف بزرگ و راه تحقق صلح است
  • بورل: موجودیت اوکراین به غرب وابسته است
  • بورل: هیچ همبستگی میان اروپا درباره روسیه وجود ندارد
  • امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است/ امروز دنیا دارد حقانیت جمهوری اسلامی را باور می‌کند
  • چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند