اتحادیه تهیهکنندگان بهزودی از خانه سینما جدا میشود
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۱۶۲۳۱
سیدضیا هاشمی از جدایی اتحادیه تهیهکنندگان از خانه سینما خبر داد و گفت: ما مخالف حضور اتحادیه تهیهکنندگان در خانه سینما هستیم و شک نکنید جدایی اتحادیه به زودی اتفاق خواهد افتاد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از روابط عمومی برنامه «افق سینما»، سید ضیا هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در برنامه تلویزیونی «افق سینما»، در ابتدای برنامه در خصوص نقش دولت در ساخت آثاری با موضوع انقلاب و دفاع مقدس اظهار داشت: ما در دولت آقای روحانی هیچ برنامه مدونی در خصوص فرهنگ و سینما مخصوصا تلاشی در جهت ساخت آثار استراتژیک ندیدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوعات استراتژیک آثاری هستند که بازگشت سرمایه ندارد
هاشمی در پاسخ به انتقاد سعید الهی نسبت به بی توجهی صنوف تهیه کنندگان به تولید و ساخت فیلم هایی با موضوعات استراتژیک گفت: فیلم های با موضوعات استراتژیک مخصوصا سینمای انقلاب و دفاع مقدس آثاری هستند که بازگشت سرمایه ندارد لذا باید این اتفاق توسط نهادهایی رقم بخورد که ظرفیت ساخت این آثار را دارد. نهادی مانند انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس شاید بودجه ای برای ساخت اثر ندارد ولی می تواند به واسطه ارتباطش با نهادها و ارگان های نظامی تسهیل گر ساخت آثار با موضوعات دفاع مقدس و استراتژیک شود.
سینمای ایران سینمای ورشکسته است
وی ادامه داد: بخش خصوصی اگر نتواند پولش از مردم بگیرد دیگر نمیتواند ادامه دهد . سینمای ایران سینمای ورشکسته است که از اول انقلاب تا کنون سود نداشته است. بهترین سال های سینمای بعد از انقلاب اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد بوده است که آنها هم سود نداشته است. توجه داشته باشید در هر سال 70 فیلم ساخته شده است 50 فیلم از اینها نابود شده اند و 8 تا ده فیلم توانسته است هر سال در لیست پر فروش ها باشند. این یعنی سینمای ورشکسته!
ادغام 4 صنف تهیه کنندگان پس از سالها
رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان در ادامه برنامه از ادغام تشکل های تهیه کنندگان به صورت واحد خبر داد و اظهار داشت: 4 تشکل در حوزه تهیه کنندگی داشتیم که مطلوب سینما نبود و اختلاف سلیقه ای بین سینماگران پیش آورد و در ماه های اخیر تصمیم بر این شد که اتحادیه تهیه کنندگان به عنوان صنف واحد برای همه امور فعالیت کند.
وی در ادامه افزود: ما حدود 400 تهیه کننده داریم که تعداد زیادی از تهیه کنندگان در عرصه کسوت هستند و فعالیت جدی ندارند ولی در مجموع 30 درصد تهیه کننده فعال داریم که در سینمای ایران فیلم تولید می کنند.
جدایی قریب الوقوع اتحادیه تهیه کنندگان از خانه سینما
سید ضیا هاشمی از جدایی قریب الوقوع اتحادیه تهیه کنندگان از خانه سینما خبر داد و گفت: ما مخالف حضور اتحادیه تهیه کنندگان در خانه سینما هستیم و این موضوع به صورت جدی در حال پیگیری است و شک نکنید به زودی این اتفاق خواهد افتاد. ضمن اینکه پس از خروج سینماداران، پخش کنندگان نیز باید از صنوف خانه سینما خارج شوند و اساسا هر کس که نقش کارفرمایی در سینما را دارد نباید در صنوف خانه سینما باشد. این اتفاق به معنی خالت در امور صنفی خانه سینما است.
وی در ادامه ضمن انتقاد از عملکرد صنفی خانه سینما اظهار داشت: خانه سینما باید وظایف اصلی خود را انجام دهد. در ایام کرونایی وظیفه این نهاد صنفی بسیار اهمیت دارد و خانه سینما بیشتر از اینکه درگیر تولید برخی فیلم ها شود باید به وضعیت رفاهی، بیکاری و بیمه اهالی سینما رسیدگی کند. ما به عنوان اتحادیه تهیه کنندگان نیز وظیفه رسیدگی به سینما داریم.
جشنواره عمار به دنبال احیای سینمای امید است
محمد رسول منفرد مسئول اکران های مردمی جشنواره فیلم عمار نیز در آستانه برگزاری این جشنواره فرهنگی با حضور در برنامه افق سینما به تشریح برنامه های امسال جشنواره پرداخت.
وی در این خصوص با اشاره به چرایی برگزاری جشنواره فیلم عمار گفت: جشنواره عمار کار خود را در سال 89 آغاز کرد. این جشنواره پاسخ اهالی فرهنگ و سینماگران انقلابی در قبال اتفاقات فتنه 88 بود.
عضو شورای سیاست گذاری جشنواره مردمی عمار اظهار داشت: در 10 سال گذشته هم در حوزه تولید و در توزیع توانستیم در موضوع اعتراض و عدالت طلبی، در موضوع مدافعان حرم، نقد درون گفتمانی و موضوعات سینمای امید فعالیت های جدی داشته باشیم .
وی در ادامه افزود: طی سالهای گذشته سینمای امید در سینمای ایران به معنای سینمای سفارشی یا سینمای ایدئولوژی عنوان می شود در حالیکه در غرب سینمای امید به عنوان یک اصل قلمداد می شود و تمام تلاششان کاشت نهال امید دل مخاطبینش مخصوصا کودکان و نوجوانانش است. جشنواره عمار به دنبال احیای سینمای امید است
منفرد در ادامه برنامه با اشاره به برنامه گسترده جشنواره عمار در طول سال برای اکران و پخش آثار سینمایی و مستند در شهرهای فاقد سینما عنوان کرد: یکی از حوزه های مهم جشنواره عمار موضوع اکران و تماشاست. ما در پوشش جشنواره عمار اکران فیلم های سینمایی در روستاها را فراهم کردیم . در حال حاضر فیلم های روز سینما به واسطه سامانه «سینماسیار» در روستاهای دور افتاده سراسر کشور در حال اکران است.
وی در پایان گفتگو خاطرنشان ساخت: جشنواره فیلم عمار و عوامل برگزار کننده اش هیج وقت منتظر آماده سازی زیرساخت ها و تصمیم ها نمی شود و آستین بالازده است تا کار کند و به کمک فرهنگ ایران بیاید.
انتهای پیام /4143/
منبع: آنا
کلیدواژه: سینمای ایران خانه سینما شبکه افق سید ضیا هاشمی برنامه افق سینما اتحادیه تهیه کنندگان سینما اتحادیه تهیه کنندگان تهیه کنندگان تهیه کنندگان خانه سینما جشنواره عمار سینمای ایران سینمای امید دفاع مقدس فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۱۶۲۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما بدون چهره کارگر ایرانی
این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزشگذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشتهای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاششان فعالیت نمیکنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگتر و کلیتر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمیتوان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.
خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجراییشدن مجموعهای از بایستههاست. بخشی از این بایستهها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصیسازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانهها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما بهخوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفهای و یک کارفرمای حقگزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر بهراحتی نمیشود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حقشان را خورد. بخشی از این فرهنگسازی را باید هنرمندان کشور بهدست بگیرند.
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینهای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علیاشرف درویشیان و محمدعلی گودینی در این زمینه ارزشهای ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبانگرا و نیز داستانهای آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملیها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لاتهای قمهکش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینهساز ظهور انقلابهای کارگری محتوم در جهان میدانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. اینکه کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون اینکه امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم اینکه به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیکشدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند.
کارگر در سینمای ایران، بیچهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود اینکه کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کماعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپهای اسلامی در دورههایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دورهها هم تکنوکراتهای راستگرا بخش مهمی از قدرت را بهدست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان بهدنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجستهای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نهفقط مورد توجه نبودهاند، اصولا بیچهرهاند. همین الان اگر بخواهید چهرههای سینمایی برجسته در حوزههای مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونههایی به ذهنتان میآید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمیآید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بودهاند و به همین دلیل برجسته نشدهاند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است.
کارگری که هست، کارگری که دیده میشود
فهرستی از فیلمهایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصهها» رخشان بنیاعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسبها» بهمن قبادی، «آبادانیها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند میگیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبهسوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار میپیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی میکنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد» و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیببر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی، «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنجستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی و... .
معادلسازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلمها، کارگران موضوع فیلم شدهاند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بیپولیشان بهتصویر درآید. در بیشتر فیلمهای سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفتهاند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی میزنند که برایشان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلمهای ایرانی، بهخاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است. البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر میگشود، سوژههای تازه و جذابی در زندگی همین قشر میدید.
چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصابهای سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمبارانهای دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمیبینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلمهایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکردهایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاههای از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدیدنظر کند.
مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سالهای نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستانهایی از دل جامعه،سعی میکردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمیگشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلمهایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونههایی از این دست فیلمهاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساختشان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلمهایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود میکشانند، هم داستانهایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی میپردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بودهاند. این مسیر درسالهای دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلمهایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند.
منبع: جامجم آنلاین
انتهای پیام/