ماجرای دعوای دانشگاه الزهرا و ساکنین ده ونک به کجا رسید؟/ آقایان! عدالت را از دریچه انصاف ببینید
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۸۸۴۸۳
اهالی کوچههای امامزاده، کارخانه و شهید شهامتی در منطقه ده ونک سالیان سال است با دانشگاه الزهرا بر سر خانههای خود درگیر هستند. مسئولان دانشگاه میگویند املاک آنها غصبی است و مردم میگویند این دانشگاه است که قصد غصب منازل آنها را کرده است. - اخبار سیاسی -
گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم- زینب امیدی: اهالی کوچههای امامزاده، کارخانه و شهید شهامتی در منطقه ده ونک سالیان سال است با دانشگاه الزهرا (س) بر سر خانههای خود درگیر هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** ماجرا از کارخانه شماره 5 ونک در سال 1317 شروع شد
در واقع بهانه این گزارش ماجرایی است که 80 سال پیش اتفاق افتاده و در دهههای گذشته گاه و بیگاه حواشی آن مطرح شده است. مساله بر سر یک زمین 51 هزار و 860 متر مربعی است که تا قبل از سال 1317 متعلق به مستوفی الممالک نخست وزیر رضاشاه بوده و بعد از تصرف آنجا توسط رضاشاه در آن زمین کارخانهای به نام کارخانه شماره پنج ونک برای تهیه و تولید ماسک و تجهیزات جنگی توسط آلمانها ساخته میشود.
برای راحتی کارگران و افزایش بازده کارخانه نیز در اطراف کارخانه واحدهای مسکونی مخصوص کارگران را میسازد تا در آنجا زندگی کنند. بعد از پایان جنگ جهانی و تغییر کاربری کارخانه، آبان سال 38 وزارت آموزش و پرورش کارخانه را تحویل میگیرد و در سال 47 سند ملک حاضر و به اسم شرکت سهامی کارخانجات ونک وابسته به آموزش و پرورش صادر میشود. در سال 1340 این کارخانه به کرج منتقل شده و به «شرکت ایمنسازان راه» وابسته به وزارت راه تبدیل میشود. با این حال، پس از انتقال کارخانه به کرج، مسئولان کارخانه از کارگران تمام متعلقات کارخانه، به غیر از خانهها را بازپس میگیرند و بنابراین کارگران همچنان ساکن آن خانهها باقی ماندند. اما تا آن زمان مدل واگذاری خانهها روشن و شفاف نبوده است.
پس از این اتفاقات، در دوران محمدرضا پهلوی اسناد واضحی در دفتر شاه موجود است که در آنها عنوان شده این خانهها باید با سند به کارگران داده شود. این مساله آن زمان پیگیری نشده و به پس از انقلاب موکول میشود. بعد از انقلاب نیز بدون هیچگونه ادعایی از طرف دولت، ساکنان به زندگی خود ادامه دادند و حتی در مصوبه شورای انقلاب در مورد اصلاح آیین نامه شرایط خانههای سازمانی مورخ 25/11/58 به کارخانه شماره 5 ونک بحث واگذاری خانهها به کارگران ابلاغ میشود. اهالی این منازل نیز به خاطر قدمت بالای سکونت در این منطقه طبق همین مصوبه در اولویت قرار میگیرند؛ اما به دلایل قانونی معلق میماند مثل این مساله که بعضی منازل 30 متری هستند و سند برای یک خانه 30 متری صادر نمیشود.
** درخواست دانشگاه الزهرا در سال 81 برای واگذاری ملک کارخانه
زمین این کارخانه طی این سالها بین وزارتخانههای مختلفی دست به دست میچرخد و در این بین آقایان آخوندی، ترکان و حجتی وزیران وقت نامه میزنند که این منازل حق مردم ساکن آنجاست. در واقع تعامل حاکمیت با ساکنین تحت عنوان محله قولنامهای صورت میپذیرد یعنی خانهها سند ندارند، اما شهرداری طبق قولنامهای بودن منازل به اسم صاحبان آنها قبض آب، برق، گاز و تلفن صادر میکند. از آن زمان تا اوایل دهه هشتاد این ساکنین بدون مشکل در خانههای خود زندگی میکردند تا اینکه در سال 1381 دولت زمینهای کارخانه دهونک را طی مصوبهای به دانشگاه الزهرا منتقل میکند؛ آن هم در پی نامهای که زهرا رهنورد رئیس وقت دانشگاه به وزیر علوم و رئیس جمهور میزند و به علت کمبود فضای دانشگاه درخواست میکند که ملک کارخانه به آنها واگذار شود.
پس از آن نیز دانشگاه الزهرا با استناد به مصوبه دولت برای اراضی مربوط به کارخانه، سند دریافت کرده و مدعی میشود که آن اراضی متعلق به دانشگاه بوده و ساکنان یا همان کارگران قدیم کارخانه باید خانههای خود را تخلیه کنند. بر اساس مصوبه دولت وقت، ملک کارخانه ده ونک متعلق به راهآهن و وابسته به وزارت راه به دانشگاه الزهرا انتقال داده شد و ارگانهای دیگر برای صدور سند به نام دانشگاه الزهرا ملزم شدند. از طرف دیگر، ساکنان میگویند این منازل در ابتدا خانههای سازمانی بوده و بعدها بهصورت اجاره بهشرط تملیک توسط آنان خریداری شده است. اما دانشگاه مدعی شده است که اهالی دهونک اضافه بر همه اینها باید اجاره خانههایشان را بپردازند.
** ماجرا مبهم باقی مانده/ پلاک ثبتی کارخانه و خانههای کارگران یکی است
چیزی که بر مبهم بودن این ماجرا میافزاید یکی بودن پلاک ثبتی ملک کارخانه با پلاک خانههای اطراف آن است که موجب شده این پرونده تا الان میان زمین و هوا باقی بماند. خرم وزیر راه دولت اصلاحات پس از اتفاقات سال 97 توسط دانشگاه طی مصاحبه ای مطرح میکند: «دانشگاه الزهرا از رئیس جمهور وقت دستور گرفته بود که مرکز آموزش راه آهن را بگیرد. ما هم این کار را کردیم اما بعد دیدیم که ادعای دانشگاه بر روی خانههای سازمانی نیز هست یعنی به دنبال تصرف آنها بود چرا که چیزی که ما با دانشگاه تصویب کرده بودیم محل کارخانه بود نه خانههای کارگران کارخانه».
پس از اتفاقات سال 81 در آبان 97 خبری مبنی بر اینکه دانشگاه الزهرا قصد دارد بخشی از خانههای ساکنان دهونک را که نزدیک این دانشگاه هستند تخریب کند؛ در رسانهها منتشر شد. تشکلهای دانشجویی و فعالان فضای مجازی به این اقدام واکنش نشان دادند و با حضور در دهونک مانع از تخریب خانههای مردم شدند.
از این ماجرا گذشت تا حدود یک ماه پیش که این ماجرا بار دیگر به علت تخریب دیوار یکی از منازل به دست دانشگاه با حواشی زیادی رسانهای شد. طی تماسهای مکرر خود با مسئولین دانشگاه الزهرا الخصوص خانم ملانظری ریاست آنجا، قصد مصاحبه داشتم که حاضر به مصاحبه نشدند و صرفاً من را به توضیحات درج شده بر روی سایت دانشگاه رجوع دادند. به همین خاطر تصمیم گرفتم برای بررسی بیشتر شخصا در محله ده ونک و در میان ساکنینی که این سالها با دانشگاه بر سر اراضی خود مشکل داشته اند حضور پیدا کنم.
** آنچه از محله ده ونک دیدم...
کوچه امام زاده محله ده ونک اولین ایستگاه من بود. وارد کوچه که شدم سمت راست یکی از ساختمان های دانشگاه قد علم کرده بود و سمت چپ با دربهای منازلی که با بلوک سیمانی از سال 97 توسط دانشگاه مهر و موم شده بودند مواجه شدم. بین این خانه های بهم چسبیده فقط درب دو خانه سالم مانده بود که گویا طی مناقشاتشان با دانشگاه فعلا تا الان توانستهاند ساکن آنجا باقی بمانند. درب خانه را میزنم و مردی میانسال درب را باز میکند.
آقای گلپرور یکی از ساکنینی است که این سالها برای ماندن در خانهای که زمانی کارخانه شماره 5 ونک به پدر وی داده بود مشکلات زیادی را گذرانده است. دوتا صندلی میگذارد داخل حیاط خانه و مینشینم پای صحبتهایش. او میگوید: ما در این سالها دنبال سند بودیم اما چون زمان واگذاری این منازل به کارگران کارخانه به آنها سند نداده بودند الان کار را سخت کرده است. این در حالیست که از همان موقع بابت سکونت در این خانه از حقوق پدر من و باقی کارگران پول کسر میشده. آقای خرم وزیر راه وقت در همان سالی که خانم رهنورد رئیس دانشگاه برای توسعه فضای دانشگاه نامه زد؛ گفته بود ما فقط ملک کارخانه را به دانشگاه واگذار کردیم نه خانه های کارگران آن را.
آقای گلپرور از ساکنان محله دهونک میگوید: در این کوچه حالا فقط من هستم و یک خانه دیگر که خانم مسنی در آن سکونت دارد و راضی به دریافت 100 میلیون نشدیم. دانشگاه حتی راضی نیست مجتمعی بسازد و به ساکنین این خانهها در آنجا واحد بدهد.
این شهروند با گلایه از اینکه دانشگاه ساکنین این خانهها را متصرف میداند گفت: متصرف به کسی میگویند که برای مدت تازهای جایی را غیرقانونی اشغال کرده نه ما که از 80 سال پیش در این خانهها زندگی میکردیم. 27 مرداد سال 97 پنج خانه در کوچه امام زاده توسط یگان ویژه و شکایت دانشگاه پلمپ و تخلیه شد. هرچند که با وضع بسیار نامناسبی آن بندگان خدا را از خانههایشان بیرون کردند. از آن پنج خانوار دوتای آنها 50 میلیون از دانشگاه دریافت و به پردیس نقل مکان گرفتند که متاسفانه بعد از یکسال دانشگاه تعدادی از آنها را هم از آنجا بلند کرد؛ الباقی حتی وجهی هم از دانشگاه دریافت نکردند و رفتند. پس از اتفاق 27 مرداد خیلی از ساکنین ترسیدند و 13 خانواده دیگر با دریافت مبالغی بین 50 تا 100 میلیون تومان از دانشگاه، خانههایشان را ترک کردند.
گلپرور ادامه میدهد: در این کوچه حالا فقط من هستم و یک خانه دیگر که خانم مسنی در آن سکونت دارد و راضی به دریافت 100 میلیون نشدیم. دانشگاه حتی راضی نیست مجتمعی بسازد و به ساکنین این خانهها در آنجا واحد بدهد. امروز با 100 میلیون چه میدهند؟ ارزش ملکهای ما بیشتر از این مبلغ است. خانههای ما را برای طرح توسعه دانشگاه میخواهند آن وقت ما میخواهیم بدانیم اگر دانشگاه جا ندارد پس رستوران ترمه در آنجا چه میکند که حتی برای ورود عموم هم آزاد است؟ ما وکیل هم گرفتیم اما تیغمان نبرید. بعد این صحبتها به همراه آقای گلپرور راهی کوچه کارخانه میشوم.
طبق چیزی که به عینه قابل مشاهده بود ملک کارخانه طبق مصوبه سال 81 به دانشگاه داده شده بود. حتی از پشت نردههای دانشگاه، کارگاه طراحی و بافت پارچه هم قابل رویت بود و ساختمان کارخانه هم بدون تخریب یا تغییر به همان شکل قدیمی داخل ملک دانشگاه باقی مانده بود. گلپرور میگفت: دانشگاه از زیر ساختمان خود که دقیقا رو به روی کارخانه قرار دارد زیرگذر هم برای تردد زده است اما نمیدانیم چرا ساختمان کارخانه را خراب یا برای استفاده بهینه بازسازی نکردهاند.
کمی جلوتر میرویم و تقریبا با یک خانه ویران شده مواجه میشوم. خانه ای که متعلق به خانم انوری بوده و از قضا یکی از کارکنان خدمه دانشگاه الزهرا نیز بوده است؛ اما به خاطر شکایت دانشگاه مجبور به تخلیه میشود. گلپرور میگوید: روزی که خانم انوری میرفت و گریه میکرد از خاطرم نمیرود.
از این خانه ویرانه کمی جلوتر میرویم و به خانهای میرسیم که از لحاظ ظاهری نو نوارتر از بقیه هست. پرس و جو میکنم و میفهمم مالک قبلی ملک، خانه را از مالک اولیه به مبلغ دو میلیارد و هشتصد میلیون تومان خریداری و چیزی حدود 500 میلیون تومان هزینه بازسازی خانه میکند؛ اما بعد از شکایت دانشگاه الزهرا و تخلیه در سال 97، دانشگاه بدون تخریب خانه از آن به عنوان ساختمان اداری استفاده میکند.
کمی جلوتر به ورودی اصلی دانشگاه و سردرش میرسیم. بنر بزرگی را میبینم که با نقشه و کروکی اعلام میکند هرگونه دخل و تصرف، انتقال و واگذاری اعم از خرید و فروش و اجاره غیر قانونی بوده و پیگیرد قضایی دارد. بعد عبور از جلوی دانشگاه به کوچه هایی میرسم که شاید کمتر کسی از محله ونک دیده باشد! خانههای تو در تو با بنای قدیمی و متراژهای پایین همگی، در کوچه های باریکی که ماشین هم به سختی از آن داخل و خارج میشود. جلوی یکی از کوچه ها زن سالمندی که به سختی راه میرود جلو میآید میگوید: همسر من از16 سالگی و از سال 1332 در کارخانه شماره پنج ونک کار میکرد و ما از آن موقع اینجا زندگی میکنیم. همسایههای دیگر میگویند دانشگاه قبلا به عدهای 100 میلیون داده تا بروند، اما حالا از باقی ساکنین اجرت المثل میخواهد. پیرمردی جلو میآید اوضاعش زیاد خوب نیست حتی صدایش را از زیر ماسک به سختی میشنوم. میگوید از کارگران همان کارخانه هست و آن زمان ماهی 25 ریال حقوق میگرفته است. میگوید خانهها را کارخانه به ما داد و حتی برق، آب، گاز و تلفن هم خودمان به نام خودمان گرفتیم.
حالا وارد کوچه شهید شهامتی میشوم تا خانهای را که حدود یک ماه پیش تخریب دیوار پشتی آن توسط دانشگاه حاشیه ساز شده بود ببینم. قبل از اینکه وارد آن خانه شوم حکم پلمپ روی در یکی از منازل که دقیقا همسایه دیوار به دیوار خانه تازه تخریب شده نظرم را جلب میکند. ماجرا را از همسایهها جویا میشوم میگویند خانه انحصار ورثه بین یک خواهر و برادر بوده و دانشگاه با کسب رضایت از خواهر خانه را میگیرد بعد از اینکه خانواده برادر اعتراض میکنند که سهم ما از این خانه چه شد و در خانه سکونت پیدا میکنند دانشگاه با حکم تخریب یکی از دیوارهای خانه را خراب و خانه را با حکم قضایی پلمپ میکند.
بعد از ماجرای این خانه، در آخر میرسیم به خانه آقای ناطقی، خانه ای که گفته میشود یک ماه پیش وقتی سکنه داخل خانه نبودند درب ورودی توسط دانشگاه فرز و دیوار پشتی خانه که دقیقا به حیاط دانشگاه راه دارد خراب میشود. ساکنین خانه مجبور میشوند برای ورود به خانه با کمک همسایهها درب را بشکنند. حالا برای بررسی بیشتر به همراه تعدادی از اهالی وارد خانه میشوم. البته خانهای که بیشتر نیمه ویرانه شده بود.
همسایهها میگویند وقتی با آقای ناطقی وارد خانه شدیم دیدیم خانه خالی شده و خبری از اسباب و اثاثیه نیست. دانشگاه همه را برده بود اما در دادگاه شکایتی را مبنی بر اینکه صاحب خانه دیوار را خراب کرده است مطرح میکند. یکی از همسایهها میگوید: آقای ناطقی در حال حاضر مجبور شده در خانه فرزندش بماند و دانشگاه هم میگوید وسایلها را برنداشته در حالی که اول گفته بود به شرط تخلیه خانه وسایل را از انبار دانشگاه پس میدهد. یکی دیگر از اهالی در حالی که به دیوار خراب شده خانه اشاره میکند میگوید: روز تخریب این دیوار هیچ مامور اجرای احکام یا مامور نیروی انتظامی حضور نداشت و به ما گفتند دانشگاه با صاحب ملک به توافق رسیده است در صورتی که وقتی آقای ناطقی آمد و خانه را دید از همه چیز بی خبر بود.
از خانه خراب شده آقای ناطقی بیرون میزنیم میآیم وسط کوچه که حالت میدان گاهی دارد میبینم تعدادی از اهالی جمع شدهاند. دلی پری دارند میایستم به حرفهایشان گوش میدهم. اکثرا پیر و فرتوت هستند و یا پس از فوت صاحب خانهها فرزاندان و نوه هایشان آنجا زندگی میکنند. یکی از اهالی میگوید آقای شهامتی که نام کوچه هم به اسم شهید اوست 220 متر زمین را از کارخانه خریداری و ساخته است برگه خرید این ملک را هم دارند، اما قاضی در دادگاه گفته فقط سند. یکی دیگر از رفتار وکیل دانشگاه گلایه مند است و میگوید مدام با لفظ تهدید با ما صحبت میکنند.
تجمع اعتراضی مقابل قوه قضائیه درخصوص اراضی ده ونک+عکسنامه 12 تشکل دانشجویی به آیت الله رئیسی درباره پرونده ده ونکیک سرانجام نامعلوم!
پرونده خانههای محله ده ونک از سال 97 خاک میخورد و به هیچ نتیجهای نرسیده است. در این بین ساکنین، خانههایی که در آن 80 سال سکونت داشتهاند را حق خود میدانند و از طرفی ریاست دانشگاه اخیرا در مصاحبه مطبوعاتی اصرار دانشگاه بر تخلیه خانه ها را طرح توسعه دانشگاه عنوان میکند. این خانهها شامل 90 پلاک ثبتی هستند که 81 خانوار در آنها زندگی میکردند. از این تعداد طی این سالها 26 خانه تخلیه شده و الباقی ساکنین با مناقشات زیادی که با دانشگاه الزهرا داشتهاند فعلا ساکن ماندهاند.
اگرچه موضوع حقوقی یک بخش ماجراست و دانشگاه الزهرا مدعی است وکلای این خانوادهها نتوانستند مالکیت آنها را بر این خانهها به اثبات برسانند، اما اگر به عدالت از دریچه انصاف بنگریم، آیا میتوان به نحو مطلق گفت که چون خانوادهها نتوانستهاند مسئله را اثبات کنند، پس ما به عنوان دانشگاه میتوانیم به راحتی و به هرنحوی با آنها عمل کنیم؟
چیزی که در این پرونده حکم جای خالی بزرگی را ایفا میکند عدم پاسخگویی مسئولین دانشگاه است که علی رغم پیگیریهای خبرنگار تسنیم بی نتیجه ماند با این حال خبرگزاری تسنیم آماده شنیدن صحبتها و توضیحات دانشگاه الزهرا و مسئولین مربوطه آن است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: وزارت راه وزارت علوم دانشگاه الزهرا وزارت راه وزارت علوم دانشگاه الزهرا دانشگاه الزهرا کارخانه شماره توسط دانشگاه خانه های خود ملک کارخانه خانه ها محله ده ونک سال ها خانه ای همسایه ها یک خانه کوچه ها آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۸۸۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی بدون روتوش/ پلیس آمریکا زیر تیغ عدالت دانشجویی
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- کمی کشدار است! سکوت معنادار مقامات آمریکایی در برابر مطالبه دانشجویانی که به تداوم جنگ علیه غیرنظامیان غزه اعتراض دارند، کمی کشدار است.
اگر هم سکوت نکنند، در پاسخ به این سؤال که «چرا به ایران برچسب سرکوبگری میزنید، اما اظهارات «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل مبنی بر لزوم سرکوب دانشجویان آمریکایی را محکوم نمیکنید» سفسطه میبافند و میگویند: این با آن فرق دارد.
با همین استدلالهای غلط است که از پذیرفتن اتهام «استاندارد دوگانه» هم طفره میروند و مثل «آنتونی بلینکن» که سکان دستگاه دیپلماسی ایالات متحده را به دست دارد، پشت پلاکارد «اینجا، آمریکا، مهد دموکراسی قایم میشوند» و میگویند: «این یکی از ویژگیهای بارز دموکراسی است که شهروندان میتوانند دیدگاهها، نگرانیها و خشم خود را در هر زمانی که بخواهند ابراز کنند و به باور من این تجلی قدرت کشور و قدرت دموکراسی آمریکایی است».
ببخشید آقای بلینکن، ما اشتباه برداشت کردهایم یا شما بهطور ضمنی گفتید که «بازداشت حدود ۵۵۰ دانشجوی آمریکایی عضو جنبش همبستگی با غزه مصداق دموکراسی است»؟
خدا را شکر قصد براندازی و هنجارشکنی هم که نداشتهاند و در چارچوب «حق آزادی بیان» که برچسب «Made in the US» خورده است، به عملکرد یک عامل خارجیِ تا بن دندان مسلح در برابر مردمی اعتراض میکنند که با دست خالی و شکم گرسنه، مرگ را به انتظار نشستهاند.
راستی اگر به ادعای خودتان، اعتراض دهها دانشگاه و کالج دانشجویی «تجلی دموکراسی آمریکایی» است، چرا با گارد ویژه به استقبالشان رفتهاید؟ نکند این تصاویر و فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی وایرال میشود و مأموران مجهز به کلاهخود، چماق و سپر را نشان میدهد که در حال کتک زدن دانشجویان غیرمسلح و بیدفاع هستند، متعلق به جایی غیر از آمریکا است؟
شرمنده، لباس مأموران و بافت دانشگاه و دانشجوها اصلاً با حال و هوای خاورمیانه همخوانی ندارد، وگرنه برای اینکه چهره دموکراسیتان خدشهدار نشود، حتماً گردن میگرفتیم یا نه، شما که شوخطبعی آمریکایی دارید، خودتان به ما نسبت میدادید و به رسانهها هم میسپردید که پیازداغش را زیاد کنند.
میدانم یکه خوردهاید و از جنگ ویتنام به این سو (اصلاح میکنم باتلاق جنگ ویتنام) با چنین موج گستردهای از اعتراضات دانشجویی مواجه نبودهاید. انگار تاریخ دوباره تکرار شده و باز هم سیاستمداران آمریکایی در سمت اشتباه آن ایستادهاند. ۵۰ سال بعدازآن شکست مفتضحانه، تکرار اشتباه مشابه از سوی آنها که خود را کهنه سیاستمدار مینامند، مایه شرمندگی کل دستگاه دیپلماسی آمریکا است.
اما بعد از ۳۴ هزار و ۲۰۰ کشته که اغلب آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند، پروپاگاندای رسانهایتان بُرد خود را از دست داده و مغلطه «دفاع از خود» جایش را به اتهام «نسلکشی» داده است تاجایی که «برنی سندرز» سناتور یهودیالاصل آمریکایی میگوید: «نتانیاهو نمیتواند به بهانه یهودستیزی حواس مردم را از جنگ غیراخلاقی غزه منحرف کند.»
همزمان با کشف گورهای دستهجمعی در بیمارستانهای غزه و سرریز بوی خون و عفونت از قاب رسانهها، وجدان آدمها هم رفتهرفته بیدار میشود تا آنجا که روز گذشته، «هاله غریط» معاون مرکز رسانهای وزارت خارجه آمریکا در دبی که عنوان رسمی سخنگوی عربزبان وزارت خارجه آمریکا را هم داشت، در اقدامی اعتراضی از مقام خود استعفا داد و در پیامی که در فضای مجازی منتشر کرد، نوشت: «من پس از ۱۸ سال خدمت برجسته در وزارت خارجه، در مخالفت با سیاست غزه ایالات متحده، در آوریل ۲۰۲۴ کنارهگیری کردم.»
دو روز پیش هم دانشجویان معترض دانشگاه کلمبیا سخنرانی «مایک جانسون» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا را مختل کردند.
در آمریکا موسم امتحانات است و جشنهای فارغالتحصیلی در برخی دانشگاهها ازجمله دانشگاه کالیفرنیای جنوبی لغو شدهاند. اینکه با اتمام امتحانات و آغاز تعطیلات بهاره تا چه حد از شدت اعتراضات دانشجویی کاسته شود، تغییری در این واقعیت نمیدهد که با گذشت بیش از ۲۰۰ روز از جنگ غزه، روایت مظلومیت مردم فلسطین از سد سیاستمداران آمریکایی و سانسور رسانههای غربی گذشته و کف خیابانها فریاد زده میشود.
مطالبات دانشجویان
از اکتبر ۲۰۲۳ که به اسم سرکوب حماس، رژیم صهیونیستی جنگ بیامان علیه مردم غزه را آغاز کرد، دانشجویان آمریکایی با برگزاری تجمع، تحصن، اعتصاب غذا و این اواخر برپایی چادر و بست نشستن در پردیس دانشگاهها، اعتراض خود را به سیاستهای جنگ طلبانه اسرائیل نشان دادهاند و خواستار آن هستند که دستکم نهادهای آموزش عالی ایالات متحده حساب خود را از دولتمردان واشینگتن که حامی چشم و گوش بسته تلآویو هستند، جدا کنند.
مطالبه اصلی قشر دانشجویی آمریکا این است که مراکز آموزش عالی که بسیاری از آنها به کمکهای بخش خصوصی وابسته هستند، هرگونه رابطه با حامیان مالی اسرائیلی را قطع کنند.
فعالان دانشجویی میگویند شرکتهایی که در داخل فلسطین اشغالی فعالیت میکنند یا با رژیم صهیونیستی مراوده تجاری دارند، در جنایت علیه مردم غزه همدست هستند و این اتهام علیه دانشگاهها و دانشکدههایی که در این شرکتها سرمایهگذاری میکنند نیز صدق میکند.
درآمد حاصل از موقوفات دانشگاه در تأمین مالی همه بخشها از آزمایشگاههای تحقیقاتی گرفته تا بورسیههای دانشجویی دخیل است. مراکز آموزش عالی اغلب در سهام شرکتهای بزرگ از آمازون گرفته تا مایکروسافت شریک هستند و بهنوبه خود، درآمد حاصل از این شراکت را در صندوقهای مالی خصوصی، صندوقهای شاخصی بورس و موارد مشابه سرمایهگذاری میکنند.
سالیان سال است که بهعنوان راهی برای مقابله با سرکوبگری رژیم صهیونیستی، گروههای دانشجویی حامی فلسطین بر بایکوت، رد کمک مالی و همچنین جنبش تحریم محصولات تولیدشده در سرزمینهای اشغالی تمرکز کردهاند. بااینحال، تاکنون هیچ دانشگاه آمریکایی به چارچوب تحریم اسرائیل تن نداده است، اگرچه در برخی موارد شاهد کاهش روابط مالی آنها با این رژیم بودهایم.
یکی از مسائل مهم این است که در اغلب موارد، دانشگاه مدیریت داراییهای خود را برونسپاری میکند و این بهنوبه خود، مانع از علنی شدن موقعیت آنها در بازار سهام و سرمایه میشود و برای همین است که شفافسازی درباره این وجوه مالی حتی اگر بهطور مستقیم در اسرائیل سرمایهگذاری نشوند، ازجمله مطالبات دانشجویان است.
به گفته دانشجویان، حتی اگر قطع همکاری دانشگاهها با اسرائیل، تأثیری بر جنگ غزه نداشته باشد، همینکه دست آنهایی که از این جنگ سود مالی میبرند، رو میشود، بسیار مهم است.
سابقه اعتراضهای دانشجویی
این نخستین بار نیست که دانشجویان دانشگاههای آمریکا در اعتراض به سیاستهای واشینگتن دست به اعتراض میزنند بااینحال به گفته ناظران، برخورد پلیس با تجمعات دانشجویان حامی فلسطین در مقایسه با دورههای قبل خشنتر است.
در تاریخ اعتراضات دانشجویی آمریکا، اولین مورد به سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۰ بازمیگردد که نتیجه آن لغو قانون جداسازی دانشجویان سیاهپوست به هنگام استفاده از تسهیلات دانشگاه نظیر ناهارخوری بود.
مورد بعدی به اعتراضات دانشجویی سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ بازمیگردد که در مخالفت با جنگ ویتنام و از دانشگاه کلمبیا آغاز شد.
درنهایت، دانشجویان معترض، مسئولان دانشگاه کلمبیا را به قطع همکاری با مؤسسه پنتاگون که مشغول انجام تحقیقی درباره جنگ ویتنام بود وادار کردند و تمام دانشجویان بازداشتی نیز مشمول عفو شدند.
در ۴ مه ۱۹۷۰ هم در جریان اعتراض ۳۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه ایالتی اوهایو به جنگ ویتنام، گارد ملی ایالت به روی معترضان آتش گشود و ۴ تن از آنها را کشت. این واقعه منجر به بروز اعتراضات در سراسر ایالات متحده شد و ۴ میلیون دانشجو را به صحنه آورد.
مورد سوم به سال ۱۹۸۵ و اعتراض دانشجویان دانشگاه کلمبیا به همکاری این مؤسسه آموزشی با حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی بازمیگردد که درنهایت سرمایهگذاری دانشگاه در پروژههای مرتبط با این حکومت لغو شد.
مورد بعدی به سال ۱۹۹۱ و اعتراض دانشجویان دانشگاه میشیگان، کلمبیا و جرج واشینگتن به دخالت نظامی آمریکا در جنگ خلیجفارس بازمیگردد.
موارد بعدی نیز که به سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۱۸ بازمیگردد، به ترتیب در اعتراض به جنگ عراق و در حمایت از جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» رخ داد.
انتهای پیام/