چه شهرهایی مناسب دوچرخه سواری است؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۵۱۸۴۳
تین نیوز
شهرنشینی نیازمند فرهنگی است که به نسبت پیشرفت تکنولوژی ناگزیر از توسعه بوده و آنچه پیش روی شهرها است تا حدودی قابل پیشبینی بوده و راهکارهای عملی برای برون رفت از بحران نیز مشخص است.
به گزارش تین نیوز به نقل از ایمنا، بر اساس چکیده یک مقاله، دوچرخهسواری به عنوان راه حلی برای کاهش ترافیک شهرها و کاهش آلودگی هوای شهر پذیرفته شده است، اما نکته مهم فراهم آوردن زمینه استفاده شهروندان از دوچرخه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حال حاضر آنچه در مدیریت شهری مطرح است، توجه به زیرساختها است؛ دوچرخه گرایی بحث جدیدی است که در پویش مردمی ترافیک شهر اصفهان مطرح شده و در آن گرایش شهروندان به استفاده از دوچرخه مورد بحث قرار میگیرد.
با انجام یک پژوهش سعی شده تا دوچرخهگرایی و تأثیر آن در کاهش آلودگی شهر بررسی شود؛ این پژوهش بر اساس نظرسنجی انجام شده از ۴۲۶ نفر و با روش مقطعی از نوع توصیفی، تحلیلی و با روش همبستگی انجام شد و با روشهای آمار توصیفی و استنباطی در نرمافزار 2SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ابتدا توصیف دادهها بر اساس متغیرهای طراحی شده در پرسشنامه به دست آمد و فراوانی هر متغیر مشخص شد، سپس با استفاده از آزمون «کایدو» و آزمونهای همبستگی «پیرسون» به سوالات گوناگون پژوهش پاسخ داده شد.
مدیریت شهری امروز نقشهای متفاوتی بر عهده دارد؛ از جمله وظایفی که شهرداریها عهدهدار آن هستند، نظارت و کنترل حمل و نقل و ترافیک در خیابانهایی است که راه ارتباطی مردم را فراهم میآورد.
زندگی انسانی ناگزیر از ارتباطات اجتماعی است و جابجایی نقش مهمی را در این خصوص ایفا میکند؛ تردد به وسیله خودروها عاملی برای اشاعه دود و آلودگی هوا در شهرها شده و این امر باعث شده حمل و نقل پاک، توسعه حمل و نقل عمومی و شهروندی الکترونیک مباحث داغ مدیریت شهری باشد.
شهرهای مناسب برای دوچرخهسواران
دوچرخه سواری به عنوان روشی برای کاهش تردد در نظر گرفته و پذیرفته شده است و تجربیات موفق چند شهرهای اروپایی مهر تأییدی بر این روش است.
در ایران نیز شاهد تلاشهای گروههای مردمی و مسئولان شهری و برنامهریزان هستیم و پژوهشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته، اما با این وجود هنوز در ایران موفقیت چشمگیری حاصل نشده است.
دوچرخه محوری یکی از دیدگاههای مدیریتی است که بازآفرینی شهری معمولاً نیم نگاهی به آن دارد؛ شهرها به سوی فراهم آوردن زیرساختهای استفاده از دوچرخه پیش میروند و در آیندهای نه چندان دور شاهد شهرهای مناسب برای دوچرخهسواران خواهیم بود.
آنچه در توسعه دوچرخهسواری شهرها مطرح است، فرهنگ استفاده از دوچرخه و دوچرخه سواری است که توجهی دوچندان را طلب میکند.
پویش مردمی ترافیک شهر اصفهان تلاش زیادی برای توسعه فرهنگ دوچرخه سواری انجام داده است.
دوچرخه گرایی رویکرد نوینی است که به بیان موضوع گرایش مردم به استفاده از دوچرخه میپردازد؛ این بحث که استفاده از دوچرخه با توجه به گرایش افراد چه تفاوتی با استفاده اجباری از دوچرخه دارد، فرض بر آن است افرادی که گرایش به استفاده از دوچرخه دارند حتی اگر امکان سوار شدن دوچرخه را ندارند، در فرهنگ شهروندی خود رفتارهایی را بروز میدهند.
اینکه تمایل به استفاده از دوچرخه تا چه اندازه میتواند در ارتقای کیفی سطح زندگی شهری مؤثر باشد، موضوعی فرهنگی است که نیاز دارد در هر جامعه با توجه به پیشینهها و تاریخ و فرهنگ آن جامعه بررسی شود.
دوچرخهسواری میتواند مشکلاتی از جمله ترافیک و آلودگی هوا را کاهش دهد و البته علامت سوال اینجاست که دوچرخهگرایی تا چه اندازه میتواند در کاهش آلودگی هوای شهرها مؤثر باشد؟
دوچرخه گرایی ترکیبی از «دوچرخه» و «گرایی» است؛ «گرایی» نشاندهنده عمل گراییدن است که رغبت، خواهش و میل را نشان میدهد و اشاره به میل و رغبت دوچرخهسواری دارد.
تفاوت دو کلمه دوچرخه گرایی با دوچرخه سواری در منبع فعل است زیرا دوچرخه سواری از دوچرخه و سواری تشکیل شده است که سواری عمل سوار شدن را معنی میدهد و چرخ سواری نیز به معنی سوار بر دوچرخه شدن است. دوچرخهسواری تنها نشان دهنده عمل سواری است و نیت از سواری مدنظر نیست؛ دوچرخه گرایی گرایش و میل و رغبت درونی را بیان میکند و بیانگر آن چیزی است که سبب نیل به دوچرخهسواری میشود.
بحث و نتیجه گیری
آماری که بر اساس تحقیق انجام شده، به دست آمده است، نشان از آن دارد که در شهر اصفهان اغلب خانوادهها دارای دوچرخه هستند و با این وجود افراد معمولاً از دوچرخه استفاده نمیکنند؛ این افراد تقریباً با آمار بالا به نقش دوچرخه در کاهش آلودگی اعتقاد ندارند.
با کمی دقت در پژوهش مشخص شد که همه افرادی که به دوچرخهسواری اعتقاد دارند و از آن استفاده میکنند، به نقش آن در کاهش آلودگی هوا اعتقاد دارند.
افراد زیادی دوچرخه دارند، اما از آن استفاده نمیکنند و آنچه سبب استفاده از دوچرخه میشود، گرایش آنها به استفاده از دوچرخه است.
اینکه افرادی که دوچرخه سواری میکنند به کاهش آلودگی هوا توسط دوچرخه اعتقاد دارند، تنها به دلیل اجبار آنها در استفاده از وسیله نقلیه نیست چرا که ۴۱ درصد آنها وسیله نقلیه شخصی دارند، اما تمایل به استفاده از دوچرخه در آنها بیشتر است.
دوچرخه گرایی عاملی است که میتواند شهرها را از آلودگی هوا نجات دهد؛ تمرکز بر روی افزایش زیرساخت و فراهم آوردن امکانات برای دوچرخهسواری بسیار مهم و ضروری بوده، اما کافی نیست!
نکته مهم آنکه آنچه سبب میشود شهروندان از دوچرخه استفاده کنند، میلی درونی است که نتایج آن به خود شخص و شهر باز میگردد؛ البته آلودگی هوا و دوچرخهسواری شهری رابطه معکوس دارند که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
منبع: تین نیوز
کلیدواژه: دوچرخه سواری استفاده از دوچرخه کاهش آلودگی هوا کاهش آلودگی دوچرخه سواری دوچرخه گرایی حمل و نقل بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۵۱۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به پدیدهٔ جدید اجتماعی: بِلایند دِیت یا ملاقات کور/ میل سوزان به تجمل خواهی بیمارگونه
عصر ایران؛ مهدی مالمیر- چند روز پیش که به قصد رفع ملال در جهان بی در و پیکر اینترنت چرخ و واچرخ می زدم، با ماجرای جالبی مواجه شدم. پدیده ای با نام« بِلایند دِیت» یا قرار ملاقات کور!
ماجرای بلایند دیت ها از این قرار است که دو زن و مرد در شُرُف ازدواج به لطف شخص ثالثی - که عموما از آشنایان دو طرف ماجرا است- قراری به قصد آشنایی ترتیب می دهند در حالی که پیش از این هیچ گونه ملاقاتی با یکدیگر نداشته اند و نسبت به علایق همدیگر از جمله عادات غذایی، تفریحات دل پسند و سلیقه موسیقایی و هنری و نظایر اینها کاملا بی خبرند و مراد از کوری در اینجا خمین بی خبری و بی اطلاعی است و حاوی جسارتی به دارندگان این ویژگی به صورت جسمانی نیست.
در ورژن ایرانی این قرار ملاقات پرده ای میان دو طرف کشیده بودند و شرکت کنندگان حتی قادر به دیدن چهره یکدیگر نبودند و در آخر پس از رد و بدل کردن انتظارات و توقعات و سلیقه ها از هر دو طرف می خواستند بگویند آیا مایل به ارتباط با یکدیگر هستند یا نه وپس از شنیدن پاسخ پرده کنار می رفت و دو طرف قادر به دیدن همدیگر میشدند و اتفاقات نمکینی که در اطراف این ماجرا می افتاد و...
این که تا چه اندازه این ملاقات ها جنبه تفریح و سرگرمی جوانانه دارد و تا چه میزان می تواند به روند ازدواج کمک رساند، موضوع این نوشته نیست . آنچه در این قرارها به چشم می آمد، توقعات مالی کهکشانی و تجملاتی بود که طرفین انتظار برآورده کردن آنها را از یکدیگر داشتند.
توقعاتی که اگر نیک بنگریم، دیگر در دایره تجمل خواهی و تجمل گرایی نمی گنجد و بیشتر به مفهوم مصرفگرایی خودنمایانه یا مصرفگرایی به قصد تمایز ( Conspicuous consumption نزدیک است.
برخی از جوانان حاضر در قرار ملاقات به شدت بر روی برند لباس طرف مقابل تاکید می گذاشتند و اینکه لباس وکفشِ شریک آینده ام حتما باید از نوع مارک های معتبر باشد. نوع ماشین طرف مقابل حتما باید از بهترین مدل ها باشد و عطری که در ملاقات ها و قرارها استفاده می کند باید از بهترین برندها و مارک ها باشد و مسائلی از این دست!
تجمل اما چیست؟ آیا ما همگی به درجاتی تجمل خواه نیستیم؟
ضروری است ابتدا تکلیف مان را با تعریف تجمل روشن سازیم و بعد این مدعا را ورز بدهیم که چرا توقعات جوانان ما در بلایند دیت ها از نوع تجمل گرایی معمول نیست.
بهترین تعریف از تجمل گرایی را فیلسوف لهستانی به دست داده است. «لشک کولاکوفسکی» تجمل را چیزی می داند که مردم در طلب آن هستند، بی آنکه کوچکترین نیازی بدان داشته باشند. در واقع تجمل چیزی است که می شود بدون آن هم به خوبی از عهده گذران زندگی برآمد.
با این تعریف همگی ما انسان ها به درجاتی تجمل خواه هستیم. مثلا کیست که تا به حال وسوسه نشده باشد از یک صفحه موسیقی بهترین اش را داشته باشد یا هر از چند سال در یک رستوران شیک و گران قیمت ناهاری صرف نکند و یا کتابی با جلد نفیس نخرد؟! اینها همه دل خواسته هایی است که بی آن هم می شود زندگی کرد و در ردیف تجملاتی قرار می گیرد که با تعریف کولاکوفسکی با آن آشنا شدیم و انصاف که همه ما با این تعریف بیش و کم اهل تجمل هستیم!
مصرف گرایی به قصد تمایر اقتصادی چیست؟
مصرف گرایی را می شود شاخه ای از تجمل خواهی دانست که به قصد به رخ کشیدن توان اقتصادی، طبقه اقتصادی و در نهایت فاصله گذاری میان خود و انسان های دیگر صورت می پذیرد.
به عبارت خودمانی تر: مصرف گرایی که به نیت فرو کردن قدرت اقتصادی اش در چشم و چار همسایه و همکار و دوست و رهگذر چهار راه، دست به خرید تجملاتی می زد که نه تنها می شود بی آنها زندگی کرد، بلکه تجملات برای او ابزاری می شوند برای نمایش دارایی ها و برخورداری هایش!
نکته نگرانی آور اما در بلایند دیت های جوانان ما این بود که بیشتر ازدواج و ارتباط را همان کالای مصرفی می دانستند که باید تمایز اقتصادی زوجین و قدرت مالی شان را با زبان قال و حال به دیگران اعلام دارد!
در مصرف گرایی به قصد نمایش اقتصادی چند نکته چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی قابل بررسی و شاید سزاوار اندیشیدن باشد:
نخست اینکه در این نوع به رخ کشیدن لباس های گران قیمت و برند لباس و کفش به قصد نشان دادن دست به جیب بودن، ظرایف زیادی از کف می روند: شخصی که فلان لباس را از بهمان فروشگاه صاحب نام تهیه می بیند دیگر خیلی در بند مطالعه در رنگ ها وچگونگی هماهنگی میان آنها و جنس لباس ها نیست! همان برند لباس اش کافی است تا از شر همه این ظرایف و اندیشیدن به همه اینها خلاص شود. دقیقا همان چیزی که کولاکوفسکی از آن با عنوان از دست رفتن مفهوم « برازندگی» یاد می کند.
برازندگی به معنای حذف همه اضافات غیر ضروری و آراستگی در عین دوری از خودنمایی است. برازندگی یی که در دیگران احساس هماهنگی میان صورت و معنا را تداعی کند. همانند نویسنده ای که باز به تعبیر فیلسوف لهستانی نوشته اش را از هرگونه لغت بازی و حشو و سوادفروشی خالی کرده است و در ذهن مخاطب نوشته اش همچون متنی یکپارچه و آراسته تداعی می شود.
با این همه این میل سوزان به تجمل خواهی بیمار گونه؛ می تواند برآمده از نوعی زمینه اجتماعی هم باشد: در دوران کهن حاکمان میل به پول و هدف های مادی را در جامعه گسترش می دادند تا فضیلت را در جامعه کمرنگ سازند و جامعه را با آسودگی بیشتری در کنترل بگیرند فضیلتی که سنگ بنای همه جوامع انسانی سالم به شمار می رود. جامعه با فضیلت، جامعه ای است که هر شهروندی را در نقش خود مهربانانه پذیرفته باشد، برای هر شهروندی چه آن کارگر بسیار محترم شهرداری و چه آن جراح زحمتکش کارکردی بشناسد و خوبی یا بدی آنها را در صداقت در انجام وظیفه و رذالت را در کم فروشی در اجرای صادقانه نقش شان بداند. وقتی ملاک همه پول و مصرف به قصد نمایش قدرت اقتصادی شد، همه متر و معیارها ذیل قدرت اقتصادی گرد می آیند و ملاک خوبی یا بدی و شهروند قابلِ احترام بودن و شهروند نازل، مخدوش و در نهایت از میان برمی خیزد!
در اخر اینکه: «بلایند دیت» های رایج شده در کشور ما و توقعات مطرح شده در اینگونه ملاقات ها اگر چه خوشبختانه پدیده ای فراگیر نیست اما نمایشگر تب و تابی است که در لایه زیرین جامعه ما در جریان است. تب و تاب دگردیسه شدن تجمل خواهی کم ضرر یا بی ضررِ آشنا با طبیعت زندگی به سوی مصرف گرایی به قصد نمایش برخورداری ها، بی اعتنا به ضربات بی اغراق هولناکی که این پدیده به روح و روان انسان و در مرحله نهایی به میزان همبستگی اجتماعی وارد می آورد.