قماربازان اینستاگرام چطور کلاهبرداری میکنند و هر روز لاکچریتر میشوند؟ | ماجرای هکرها، پیرزن اهوازی، کارت یارانه و قمار
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۸۴۹۶۶
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از همشهریآنلاین، سایت های شرط بندی در بستر اینستاگرام با قدرت هر چه تمام عرض اندام می کند و گردانندگان آنها با جنجال های ساختگی هر روز پر فالوئرتر می شوند،عملیات فریب قماربازان که نتیجه داد، هر شب هزاران جوان با رویای یک شبه پولدار شدن، حساب بانکی خود را به قمار آنلاین می سپارند و وارد سایت های شرط بندی می شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش با مالباختگان سایت های شرط بندی گفت و گو کردیم. هر چه تا الان در خصوص سایت های شرط بندی و کلاهبرداری هایشان گفتیم را کنار بگذارید و روایت های قربانیان این سایت ها و مالباخته ها را بشنوید تا وقاحت قماربازان اینستاگرامی برایتان بیشتر مسجل شود. از پیرمردی که به امید زندگی بهتر به ترکیه مهاجرت کرد و آنجا طعمه باند پولشویی سایت های شرط بندی شد تا روایت پسر جوان در آستانه ازدواجی که کلاهبرداران سایت های شرط بندی دار و ندارش را بالا کشیدند و ماجرای تلخ راننده تاکسی و سایت قمار.
روایت اول؛ وقتی به وام ۱۱ میلیونی راننده تاکسی رحم نمی کندپرونده مالباختگان سایت های شرط بندی هزار رنگ است. کاربران با خیال خوش وارد سایت می شوند و با شارژ حساب در درگاه های ناامن بانکی، اطلاعات حسابشان را دو دستی تقدیم هکرها و قماربازان می کنند. روایت پسر راننده تاکسی و وسوسه قمار او هم شنیدنی است؛
«هر وقت موتور جست و جوی اینستاگرام را باز می کردم، پویان مختاری را می دیدم و تبلیغ های رنگارنگ سایت شرط بندی اش. کار درست و حسابی نداشتم. پدرم راننده تاکسی بود. صبح ها او روی ماشین کار می کرد و بعداظهرها من. وسوسه شدم. با مشخصات پدرم آی دی ساختم وعضو سایت شرط بندی پویان مختاری شدم. شماره کارت پدرم را وارد کردم و دو هفته بازی کردم. یکی دو برد سبک هم داشتم ، پولش را هم برایم ریختند. اما فقط می خواستند اعتمادم را جلب کنم. من حسابی فریب خورده بودم. در این فکر بودم که چطور پدرم را راضی کنم تا وامی را که از تاکسیرانی گرفته به من بدهد تا با آن شرط بندی کنم،اما غافل از اینکه هکرهای سایت شرط بندی پویان مختاری اجازه ندادند از پدرم اجازه بگیرم. خودشان زحمت برداشت از حساب را کشیده بودند و حساب پدرم راهک کردند. حالا من ماندم و شرمندگی و دفترچه اقساط پرداخت نشده ای که آقای حضرات وامش را مثل آب خوردن بالا کشید.»
روایت دوم؛ دام سایت های شرط بندی برای پیرمرد۶۲ ساله در ترکیهاگر فریب نمایش قماربازان اینستاگرامی را بخورید، قافیه را باخته اید! این از خدا بی خبران کوچک و بزرگ سرشان نمی شود، آنقدر که به پیرمرد۶۲ ساله در دیار غربت هم رحم نکردند و بلایی بر سرش آوردند که حالا در دهه هفتم عمرش و بعد از یک عمر زندگی با آبرو پایش به دادگاه ها باز شده و مانده با بدهی ۱۰۰ میلیونی و ده ها شاکی چه کند! نکته تلخ روایت اینجاست که پیرمرد، اصلا نمی دانست سایت شرط بندی چیست واز دنیای قماربازان آنلاین هم خبری نداشت.
«این چند ماه به اندازه چند سال پیر شدم. همه چیز از دو سال قبل شروع شد. بازنشست شده بودم. یکی از دوستانم در ترکیه زندگی می کرد و به من گفت دست زن و بچه را بگیر و چند صباح باقیمانده را در این کشور بگذران. گفت بیا اینجا کار و کاسبی راه بیندازیم و با هم شریک شویم. سرتان را درد نیاورم که اشتباه من از همین نقطه شروع شد. چند ماه طول کشید تا مقدمات رفتن فراهم شد. بماند که همان جاهم ورشکست شدم ودار و ندارم را از دست دادم. به ترکیه رفتیم و خانه ای اجاره کردیم و با شراکت همان دوست قدیمی یک مغازه فروش لوازم خانگی دست دوم در یکی از محله های ایرانی نشین ترکیه راه انداختیم. چند ماه گذشت.»
بی گناهم اما از همه استان های ایران شاکی دارمصدای رنجور پیرمرد را وقتی می شنویم که ورشکستگی در ترکیه هم به مشکلاتش اضافه شده است و حالا با این سن و سال یک پایش دادگاه اصفهان است و یک پایش دادگاه اهواز. ده ها پرونده شکایتی دارد. بی گناه و بی خبراز همه جا!
روایت این کلاه برداری از زبان آقای قنبری شنیدنی است؛« یک روز جوانی ایرانی در ترکیه به مغازه آمد و از من خرید کرد. خوشتیپ و برازنده بود. از در دوستی وارد شد و ادعا کرد چند سال است به ترکیه آمده و حسابی کار و بارش گرفته است. از نگرانی من برای اقامت که با خبر شد گفت شما جای پدرم هستید و کمکتان می کنم. از پاسپورت و مدارکتان کپی بگیرید و امضا کنید و به من بدهید، برایتان در ترکیه اقامت می گیرم.من از همه جا بی خبر با خوشحالی مدارک خودم و خانواده را به او دادم .گذشت تا چند روز بعد، دوباره جوانک به مغازه آمد و گفت به زودی موضوع اقامت تان حل می شود. گفت خواهشی دارم. کارت بانکی ایرانی من مسدود شده، یکی از دوستانم قرار است ۱۰۰ میلیون برایم حواله کند، به هر کسی نمی شود اعتماد کرد. می شود کارت بانکی تان را یک شبه به من امانت بدهید؟ من هم یکی از کارت های بانکی ام را دو دستی تقدیمش کردم و گفت فردا برایت می آورم. نمی دانستم با این ندانم کاری و اعتماد بیجا باید جوابگوی پول از دست رفته ده ها نفر شوم.
هکرها و کلاهبرداران سایت های شرط بندی همان شب به حساب ده ها کاربر سایت شرط بندی در شهرهای مختلف کشور دستبرد زده بودند و حسابشان را هک کرده و پول همه این بخت برگشته ها را به حساب من ریخته بودند. این دزدی شبانه از حساب کاربران سایت های شرط بندی در عرض سه ساعت اتفاق افتاده بود. از کارت من برای دزدی استفاده و ۱۰۰ میلیون پول را به آن واریز کرده بودند. وقتی متوجه این اتفاق شدم که چند روز بعد همسرم که در ایران بود با من تماس گرفت و با دلهره گفت چکار کردی ؟ از پلیس فتا آمدند در خانه مان. گفتند همسرتان حساب مردم را هک کرده! موجودی من صفر شده بود و هکرها همان شب ۱۰۰ میلیون را از کارتم برداشت کرده بودند و من هیچ سندی برای اثبات بی گناهی ام نداشتم.»
ماجرای هکرها، پیرزن اهوازی، کارت یارانه و قمارپیرمرد بخت برگشته وقتی به ایران برگشت تازه فهمید ماجرا از کجا آب می خورد. در حین مصاحبه کم مانده بود از شدت ناراحتی و غصه گریه کند. صدایش به جایی نمی رسد، چون مدرکی برای اثبات ادعایش ندارد و می گوید:« بعد از این ماجرا تازه فهمیدم آن جوان از خدا بی خبر، از دار و دسته سایت های شرط بندی بود و کارش پیدا کردن حساب های اجاره ای برای پولشویی این سایت ها.
وقتی برای رسیدگی به شکایت هایی که از من شده بود به پلیس فتا احضار شدم دلم خیلی گرفت.همه کسانی که از من به جرم هک کردن حسابشان شکایت کرده بودند، با رویای پولدار شدن عضو سایت های شرط بندی شده و با این سایت ها سر و سری داشتند.
جالب است اینکه یکی از شاکی ها پیرزن اهوازی اهل امیدیه بود. نوه اش کارت بانکی یارانه او را بدون اجازه برداشته بود و در یکی از سایت های شرط بندی عضو شده بود. اما هکرهای سایت از خجالت نوه و مادربزرگ درآمده و موجودی حساب را یکجا شخم زده بودند.
حالا تصور کنید من در برابر این پیرزن چه باید می کردم؟ حدود ۶ ماه است که به خاطر یک ندانم کاری و سوء استفاده شیادان سایت شرط بندی در برابر ده ها شاکی قرار گرفته ام. هیچ سند و مدرکی هم ندارم که ثابت کنم من هم مالباخته ام. نکته جالب تر ماجرا آنجاست که ۱۰۰ میلیونی که از حساب های مختلف هک شده و به کارت بانکی من واریز شده بود، دو ساعت بعد در ترکیه با یک تراکنش از حسابم برداشت شده است.درست در همان زمان من هنوز ترکیه بودم و نمی توانم ثابت کنم بی گناهم. حالا یکی یکی در حال راضی کردن شاکی ها هستم و باید تاوان بدهم.»
روایت سوم: چرا قماربازارن اینستاگرامی هر روز لاکچری تر می شوند؟/نسخه ای از یک کلاهبرداری ترکیبیزندگی لاکچری که اینستاگرامرهای قمارباز هر روز با یک پست آن را در چشم فالوئرها فرو می کنند با زور بازو وعرق جبین به دست نیامده،خون ملت را در شیشه می کنند و هر روز پولدارتر از قبل می شوند.
روایت «ش. احمدی»؛ یکی دیگر از مالباختگان، ترکیبی از همه روش های کلاهبرداری در سایت های قمار آنلاین است. سرمایه زندگی این جوان در کمتر از یک ماه دود شد و به جیب صاحبان سایت های شرط بندی رفت تا خرج یکی دو پست رنگین شاخ های قمارباز اینستاگرام در بیاید و زنجیر طلای گردنشان ضخیم تر شود؛
«بیو پیج را بکش بالا تا خوشبخت شوی. فریب خوردم. فریب همین پست ها و تبلیغات. نه فقط من که سه رفیقم هم همین بلا سرشان آمد. آنها حاضر به مصاحبه نشدند اما من آنچه بر سرم آمد را روی دایره می ریزم. پدرم سرمایه ای به من داده بود و با آن کسب و کاری راه انداخته بودم.خودم هم از نوجوانی درس خواندم و کار کرده بودم. کاسب بودم اما از سر کنجکاوی عضو سایت های شرط بندی شدم آن هم نه یک سایت. در سه سایت عضو شدم، اولش برای تفریح وسرگرمی. دور هم با رفیقانم جمع می شدیم و در سایت پویان مختاری، ساشا سبحانی و میلاد حاتمی عضو شدیم تا ببینیم کدام یک از سایت ها بهتر برد می دهد.از ۱۰۰ هزار تومان شروع کردم به شارژ کردن حساب ها. اولش برای این سرگرمی و کنجکاوی خیلی زود تبدیل شد به یک اعتیاد ویرانگر.
اول معتاد قمارت میکنند بعد دار و ندارت را بالا میکشندشگرد سایت های شرط بندی این است که وقتی شخصی برای اولین بار و با رقم پایین عضو سایت شود، با رقم های پایین چند بار به کاربر برد می دهد تا اعتمادش جلب شود و از نظر روانشناسی او را معتاد قمار می کند. وقتی طرف اعتماد کرد و برای به دست آوردن پول بیشتر، حساب را با مبلغ بالا شارژ کرد آن وقت است که او را به خاک سیاه می نشاند. این را شروین می گوید و ادامه می دهد:«کازینو آنلاین را طوری دستکاری می کنند که تو ببازی.البته وقتی هم برنده می شوی مثل آب خوردن پولت را بالا می کشند و نمی توانی برداشت کنی.
من اوایل شبی دو میلیون حسابم را شارژ می کردم. یک شب بازی را بردم و موجودی را به ۵ میلیون تومان رساندم. وقتی خواستم یک میلیون از این مبلغ را برداشت کنم دیدم موجودی حسابم در سایت صفر شده است. اگر کسی این گزارش را خواند و ادعا کرد که من دروغ می گویم، مدارکم را رو می کنم. اسکرین شات گرفتم از مرحله به مرحله. به ادمین سایت پیام دادم و پرسیدم چرا حسابم صفر شده. نوشت حتما قواعد بازی را رعایت نکردی. به همین راحتی!
۱۳۰ میلیون باختم و ۷۰ میلیون باقیمانده حسابم را هک کردندفکر می کردم بعد از این اتفاق حتما نقره داغ شده و از سایت شرط بندی بیرون آمده است.اما پلان اصلی روایت شروین احمدی و ماجرای کلاهبرداری قماربازان، تازه از اینجا شروع می شود. «شروین» می گوید:« بدون تعارف بگویم. من معتاد قمار شده بودم.با اینکه دیدم پولم را در سایت بالا کشیدند اما کوتاه نیامدم و باز هم بازی کردم. تا جایی پیش رفتم که در یک هفته ۱۳۰ میلیون تومان پولم را در سایت از دست دادم و باختم.
خانواده ام متوجه ماجرا شدند و اوضاع خانه بهم ریخت. خودم هم خسته شده بودم. این باخت سنگین حالم را حسابی بد کرده بود و همان شب تصمیم گرفتم دور سایت شرط بندی را برای همیشه خط بکشم. صبح با صدای پیامک گوشی از خواب بیدار شدم و با دیدن اس ام اس برداشت ۷۰ میلیون تومان از حسابم شوکه شدم. ساعت ۶ صبح، هکرهای سایت شرط بندی دار و ندارم را بالا کشیدند.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: سایت های شرط بندی اینستاگرام مالباختگان کلاهبرداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۸۴۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.