منظور غرب از عقلانیت در مذاکره همان وابستگی است
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۳۳۹۶۰
با توجه به اینکه پس از انتخابات 2020 آمریکا بحث مذاکره مجدد از سوی عدهای دنبال میشود و از آنجا که این جریان با مصادره مفاهیمی نظیر «عقلانیت» سعی دارد هرگونه انتقادی به ایده تعامل با دنیا را با برچسب ضد عقلانیت به محاق ببرد، سعی شده در گفت و گو با دکتر محمدرضا قائمی نیک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مفهوم عقلانیت در ایده مذاکره این جریان بررسی شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای دکتر! عقلانیت در نظام فکری انقلاب اسلامی در حوزه روابط خارجی چه تعریفی دارد؟
در باب مذاکره ایران و آمریکا مقدمهای طرح میکنم و بحثم را ذیل آن ادامه میدهم. باید توجه داشت آمریکا فقط یک کشور متشکل از ایالتهای متعدد نیست که در یک منطقه جغرافیایی شکل گرفته باشد. بلکه در واقع آمریکا همانطورکه در روابط فعلی بینالمللی هم میبینیم، به مثابه نماد تمدن مدرن غربی است که از دوران تحولات پس از جنگ جهانی دوم بهدلیل اتفاقاتی که در اروپا افتاد ایجاد شده است.
از طرفی تحولاتی نظیر تحولات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که مدرنیته از پیامدهایش بود و از دوران رنسانس در اروپا شکل گرفته و امروزه بهعنوان جهان غرب شناخته میشود و آرمانهایش استعمار، پیشرفت، ترقی، تجدد و توسعه و... است، همه پس از جنگ جهانی دوم بهعنوان میراث به آمریکا منتقل شد.
بنابراین در ورای سطح ظاهری روابط دو کشور، یک وجه تمدنی وجود دارد که بدون توجه به این وجه تمدنی و تاریخی نمیشود چرایی عدم مذاکره با آمریکا را به مثابه جریانی که در نبرد تمدنی با آنها هستیم، فهم کرد. این مواجهه در واقع فقط مقابله و مواجهه دو کشور نیست، بلکه مواجهه دو نگاه است که پشتوانهای تاریخی و تمدنی دارد، هرچند در وضعیت فعلی اقتضائات تمدنی بهخصوص در جهان اسلام کمی به هم خورده است و کشورهای غربی بهطور مشخص آمریکا، توانستهاند بخش زیادی از همپیمانان فکری و عقلانی ما در منطقه را با خود همراه کنند و ما نیز از جهتی کمکاری داشته و نتوانستهایم آنها را ذیل چتر انقلاب اسلامی به مثابه یک انقلاب تمدنی جذب کنیم. آنوقت ظاهر قضیه در این برهه تاریخی برخلاف واقعیت گذشته که غالب جوامع اسلامی در ضدیت با جهان استعماری غرب بودند، اینطور بازنمایی شده که گویا فقط کشور ایران با کشور آمریکا دچار مشکل و زاویه در منطق گفتوگو است. بنابراین مسئله مذاکره بدون توجه به بعد تاریخی و توجه به نفوذهایی که در 100 سال اخیر در این منطقه اتفاق افتاده و هزینههای سنگینی که داده شده، قابل فهم نیست و ما باید پشتوانه تحولات 150 سال اخیر را پشت این مذاکرات ببینیم.
در بحث «مذاکره» تأکید داشتید باید به وجه تمدنی ما توجه شود و اشاره کردید به اینکه اقتضائات تمدنی در جهان اسلام به هم خورده است، ما بهعنوان داعیهدار یک انقلاب تمدنی چگونه باید این نقصان در جهان اسلام را حل کنیم؟
پس از فروپاشی سه قلمرو تمدنی یعنی صفویه، عثمانی و بورکانی در هند، شاهد شکلگیری نظم جدیدی هستیم که هر چه دربارهاش تحقیق میکنیم میبینیم این نظم جدید متأثر از نظمی است که جهان استعمارگر برای ما ایجاد کرده است. آغاز این نظم با شکلگیری دولتهای ملی(nation state) در منطقه است. شاهد هستیم در این سه قلمرو، کشورها و ملیتها نه به مثابه یک مرز جغرافیایی و مدیریتی، بلکه به مثابه یک عنصر هویتبخش شکل گرفتند. یعنی طرف به جای اینکه خودش را متعلق به یک فرهنگ شیعی مثلاً در فلات ایران بداند یا خودش را ذیل خلافت عثمانی تعریف و بهطور کلی ذیل جهان اسلام کند، بر اساس هویتهای ملی، خود و ملیتش را به معنای یک محدوده جغرافیایی خاص در نظر میگیرد. یعنی خودش را افغانی، تاجیک، ایرانی، اماراتی و یا کویتی و... میداند.
آن سه اتحاد و قلمرو تمدنی که اگر چه کم و بیش منازعاتی در قالب درگیری شیعه و سنی داشتند، اما در کنار آن، بر سر نفی اجنبی اروپایی مشترک بودند.
یعنی اگر چه امثال سلطان سلیم، شاه عباس، شاه اسماعیل و شاهان بورکانی اختلافاتی داشتند، اما همه آنها در مقابل، تمدن اروپایی را به دیده پست نگاه میکردند و آن را یک جریان اجنبی میدانستند.
این نظمهای جدید که عمدتاً مبتنی بر نوع ناسیونالیسم اروپایی مدرن است و در اینجا توسط جریان استعمار بازتولید شده، بهنظرم یکی از مهمترین نقاط تحلیلی تاریخ معاصر است. ریچارد کاتم در کتاب «ناسیونالیسم در ایران» متذکر میشود، ناسیونالیسم با ایجاد گسست بین آن اتحاد معنوی و اسلامیای که از قبل وجود داشته است، پایههای بسط و گسترش تفکر غربی را در منطقه ایجاد میکند. یعنی کاتم در آن کتاب توضیح میدهد چگونه ناسیونالیسم امکان گسست از نظم دینی را برای غرب ایجاد میکرده و بعد آنها میتوانستند با این گسست در دوره بعدی، سرمایهداری را در جوامع اسلامی مانند ایران بسط دهند.
بنابراین انقلاب اسلامی اگر قرار است فقط یک جنبش منطقهای مختصر نباشد و خودش را در قیاس با انقلاب فرانسه معنا دار کند، مهمترین کارش این است که دستکم بتواند انقلاب را از مرزهای این جغرافیایِ گربهای شکل ایران به مناطق جهان اسلام صادر کند.
یعنی اساساً باید بتواند این مرزهایی که در دوره گسترش ناسیونالیسم مدرن شکل گرفته را به لحاظ هویتی و نه مدیریتی تخریب کند. اگر این منطقه نتواند اتحاد خودش را در مقابل استعمار اجنبی اروپایی و غربی احیا کند، طرح انقلاب اسلامی به مثابه انقلاب سرنوشتساز تمدنی به محاق میرود و به مرور آنچه از انقلاب میماند این مطلب است که انقلاب اسلامی جنبشی در یک کشور خاص و در یک منطقه جغرافیایی خاص بود و مانند جنبش شاه ولیالله درهند، جنبش وهابیت در عربستان، آتاتورک در ترکیه و یا جنبش شاگردان سید جمال الدین اسدآبادی و سایر جنبشهای معاصر منطقه، جنبشی بود که عمرش مثلاً 40 یا 50 سال طول کشید.
اگر بخواهیم درباره عقلانیت در مذاکره بحث کنیم، مؤلفههای عقلانیت چه باید باشد؟
نوع خاصی از عقلانیت در 150 یا 200 سال گذشته و بهطور مشخص از ماجرای انقلاب فرانسه به بعد از سمت غرب دارد تولید و در سطح جهان گسترش پیدا میکند که مبتنی بر نظریه توسعه است. این نوع عقلانیت همانطور که بعدها امثال «پل باران» در نقد و بررسی نظریههای توسعه دوره جنگ به آن اشاره میکنند و مرکز فکری آن هم بهطور مشخص دانشگاه هاروارد و بعداً مکتب شیکاگو است، مبتنی بر «وابستگی» کشورهای غیرتوسعهیافته به توسعه یافته است. یعنی تقسیمبندیهای دوگانه یا سهگانهای که کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته را در مقابل کشورهای توسعه یافته که عمدتاً کشورهای بلوک غرب و در اوج آنها آمریکاست، قرار میدهد.
یک روی این برنامههای توسعه در ظاهر، ترقی کشورهای توسعه نیافته و جهان سوم به سمت کشورهای توسعه یافته است، اما آن سوی دیگرش شکلگیری وابستگی است. بهخاطر همین امثال «پل باران » نظریههای توسعه را نظریههای وابستگی میدانند و این وابستگی اوجش در عقلانیت کشورهای جهان سوم نمایان میشود. این نکته بسیار مهم است که بدانیم اقتضای عقلانیتِ توسعه سرمایهداری یا نظریههای وابستگی این است که همه جهان باید وابسته جریان توسعه غربی باشند؛ یعنی اگر ما هم انزوا بگزینیم او به دنبال ما میآید و سعی میکند ما را به خودش وابسته کند. مفهوم استعمار همینجا معنا پیدا میکند. استعمار به معنای طلب عمران است، یعنی بلوک غرب یا جهان سرمایهداری کاری با کشورهای غیرغربی و شرقی کرده که آنها همیشه احساس عقبماندگی و توسعهنیافتگی کنند و در اثر این احساس، دائم از جهان غربی طلب عمران و آبادانی و مشاوره در امور نظامی و فرهنگی داشته باشند. بنابراین اگر میخواهیم در این شرایط به عقلانیت توجه کنیم باید این فضای تحمیلی استعماری جهان غرب را بفهمیم. حالا مسئله اینجاست که نخستین گام برای خروج از این چرخه استعماری و چرخه وابستگی، استقلال است.
یعنی اساساً مهمترین ضربه و مهمترین نقد و چالشی که ما با جهان توسعه سرمایهداری داریم، چالش استقلال است. در چارچوب عقلانیت انقلاب اسلامی نیز نخستین گامی که برای احیای عقلانیت در مواجهه با عقلانیت وابستگی و سرمایهداری باید برداریم، استقلال از جریان وابسته به سرمایهداری و استعمار است.
اشاره کردید عقلانیت مدرن مبتنی بر نظریه توسعه است، کمی در این مورد بیشتر توضیح میدهید؟
ایده توسعه سرمایهداری که من بهعنوان مبنای تحلیلم قرار دادم مبتنی بر این است که مسیر تحولات تمام تمدنهای بشری از یهودی و چینی و یونانی و... به نحوی بوده که دوره روشنگری و دوره قرن 19 را در اوج و میراثبر همه تمدنهای گذشته قرار داده است. یعنی ادعا میکند همه این تمدنها یک مسیر تاریخی داشتند که در نهایت سبب شده انسان اروپایی اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میراثبر همه ویژگیهای مثبت آن تمدنها باشد و گویی همه تاریخ باید به نحوی حرکت کند که به سمت تمدن مدرن غربی جریان داشته باشد.
طبق این تفسیر، تمدنهای شرقی، تمدنهایی در راه مانده هستند. مبتنی بر آموزههای شیعی، ما باید این انگاره غلط را بشکنیم؛ چون در اسلام معتقدیم دین خاتم، دین اسلام است، نه دین مسیحیت یا یهودیت.
از آن مهمتر اینکه بر اساس تفکر شیعی، تاریخ بشری را هم براساس آموزههای مهدویت میفهمیم، بنابراین ما نمیتوانیم با این تاریخی که در غرب دارد شکل میگیرد و با ایدههای توسعهای که غرب بر مبنای آنها دارد سر و سامان مییابد، سازگار باشیم.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: مذاکره عقلانیت انقلاب اسلامی سرمایه داری توسعه یافته جهان اسلام مهم ترین تمدن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۳۳۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدیریت انقلاب اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی را در جهان منزوی کرد
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: رژیم صهیونیستی گمان میکرد با حمله به کنسولگری ایران و وارد کردن ایران به جنگ، جنگی جهانی را به راه خواهد انداخت و خود را از باتلاقی که در آن فرو رفته است نجات خواهد داد اما مدیریت انقلاب اسلامی ایران کار را به گونهای پیش برد که این رژیم در جهان منزویتر شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سردار سیدقاسم قریشی در جمع پاسداران استان اصفهان در آئین گرامیداشت هفته عقیدتی سیاسی در سپاه، به تعابیر امام خمینی -رحمة الله علیه- و رهبر معظم انقلاب راجع به این نهاد انقلابی اشاره کرد.
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین رسالت سپاه را پاسداری، حفاظت و صیانت از انقلاب اسلامی خواند و درک این معنی را منوط به داشتن تعریف درست از انقلاب اسلامی ایران دانست.
وی انقلاب را زیر و رو کردن و دگرگونی در یک حکومت عنوان کرد مانند آنچه در انقلاب اکتبر روسیه یا در انقلاب پاکستان رخ داد اما تفاوت انقلاب اسلامی ایران را با انقلابهای دیگر جهان بر اساس سخنان امام راحل و رهبر انقلاب، پویا بودن این انقلاب و به عبارت بهتر مساوی بودن آن با اسلام ناب محمدی بیان کرد.
سردار قریشی اظهار کرد: هدف نهایی انقلاب اسلامی ایران رسیدن به تمدن نوین اسلامی با زمینهسازی برای ظهور امام زمان -عجّل الله تعالی فرجه الشّریف- است و مکتبی میتواند به این هدف برسد که خالص و اسلام ناب محمدی باشد.
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین درباره تفاوت اسلام ناب محمدی و فرق دیگر اسلام گفت: امروز بسیاری از مسلمان جهان با رؤسای جمهور آمریکا مراوده و ارتباط نزدیکی دارند، حتی شیعیانی هستند که در آمریکا و انگلیس مورد حمایت دولتهای این دو کشور هستند و کانال تلویزیونی هم از این کشورها اداره میکنند، اما در این بین اسلامی که موضوع انقلاب اسلامی ایران است به شدت مورد هجمه دشمنان قرار گفته است زیرا این اسلام مخالف حکومت غیرالهی بوده و پایههای حکومت طاغوت را به لرزه درآورده است.
وی در مورد اقتدار آفرینی این انقلاب تحت حاکمیت الهی اظهار کرد: این انقلاب بود که توانست در کمتر از نیم قرن از عمر خود به اقتداری دست پیدا کند که حکومت نامشروعی که با حمایت همه کشورهای اروپایی و آمریکایی ایجاد شده بود و داعیه از نیل تا فرات را داشت و برای خود هماوردی نمیدید را این گونه موشک باران کند.
سردار قریشی اظهار کرد: کشور ما در سال آخر حکومت پهلوی از هر حیث کشوری وابسته بود، از لحاظ پزشکی توان تولید هیچ دارو و یا امکانات پزشکی را نداشت، از لحاظ علمی بسیار عقب مانده بود، از لحاظ نظامی حتی توان تولید فشنگ ژ ۳ را نداشت و حتی ستاد کل آن استقلال در تصمیمگیری بدون اذن آمریکاییها را نداشت، از لحاظ عمرانی حتی دانش احداث سیلو را نداشت و همین گونه در همه زمینهها وابسته و ضعیف بود اما بعد از انقلاب در همه این زمینهها رشد کرد.
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: مردم با حمایت از انقلاب و هشت سال جانفشانی در دفاع مقدس و مقاومت ۴۵ ساله در برابر استکبار جهانی کشور را به مملکتی پیشرو و جز چند کشور برتر دنیا تبدیل کردند که ۹۷ درصد از داروهای مورد نیازش را خودش تولید میکند، در پزشکی جز چند کشور برتر دنیا است و در منطقه حرف اول را میزند، از لحاظ علمی در هر عرصهای جز چند کشور برتر دنیا است، در حوزه عمرانی سومین کشور در احداث پروژههای بزرگ همچون سدسازی است، در حوزه نظامی تولید کننده پیشرفتهترین تجهیزات نظامی دنیا و دارای نیروهای مسلحی مقتدر است و همین گونه در همه زمینهها.
وی اظهار کرد: انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه خودش رشد کرد، تبدیل به الگویی شد برای سایر ملتها تا خود را از زیر یوق استکبار رها کنند، همچون یمن که روزی حیاط خلوت سعودیها بود و امروز تبدیل شده است به خار چشم ابرقدرتهای جهان.
سردار قریشی افزود: استکبار جهانی رژیم صهیونیستی را در این منطقه ایجاد کرد تا هرگاه مسلمانان منافع استکبار را به خطر انداختند آنها را سرکوب کند که در ماجرای جمال عبدالناصر و بستن کانال سوئز هم کارکرد این چنینی رژیم صهیونیستی را دیدیم اما امروز مردم فلسطین با الگوگیری از فرهنگ مقاومت انقلاب اسلامی ایران در مقابل این رژیم ایستادند و آن را به عجز واداشتهاند.
غزه به قتلگاه صهیونیستها تبدیل شده استجانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین عنوان کرد: اکنون هر روز در کرانه باختری که تحت تصرف رژیم سفّاک صهیونیستی است عملیات انجام میشود، غزه بعد از شش ماه مقاومت مردم این منطقه به قتلگاه صهیونیستها تبدیل شده است، در حالی که به هیچیک از اهداف خود از حمله به غزه دست پیدا نکردند.
وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی گمان میکرد با حمله به کنسولگری ایران و وارد کردن ایران به جنگ، جنگی جهانی را به راه خواهد انداخت و خود را از باتلاقی که در آن فرو رفته است نجات خواهد داد اما مدیریت انقلاب اسلامی ایران کار را به گونهای پیش برد که ضمن نمایش اقتدار ایران اسلامی، رژیم صهیونیستی بیشتر تحت فشار قرار گرفت و در جهان منزویتر شد.
سردار قریشی حمله مستقیم نظامی ایران به رژیم صهیونیستی که تحت حمایت حکومتهای قدرتمند جهان است و هدف قرار دادن یکی از تحت حفاظتترین پایگاههای این رژیم را یک شاهکار نظامی عنوان کرد و گفت: ایران پهپادهای خود را از مرکز کشور به سمت اراضی اشغالی ارسال کرد، این پهپادها چند هزار کیلومتر مسیر را ظرف مدت چند ساعت طی کردند، از قبل این حمله اعلام شده بود، آمریکاییها، فرانسویها، برخی کشورهای دیگر، خود رژیم صهیونیستی و غیره سامانههای پدافندی خود را برای مقابله با آن آماده کرده بودند، اما باز هم این پرندهها پیشروی کردند و اهداف خود در سرزمینهای اشغالی را محقق کردند تا جایی که این مسأله تحسین کارشناسان غربی را را هم به همراه داشت.
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین عاملی که باعث موفقیت و پیشرفت انقلاب اسلامی در نیم قرن گذشته شده است را عامل معنوی و معرفت و اعتقاد راسخ دانست و گفت: زمانی که یک رزمنده با انگیزه الهی به خط میزند، دیگر هیچ چیز در دل او ترس و هراس نیانداخته لذا مسیر را تا انتها طی میکند.