یادداشت رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران | آسیبهای اجتماعی را چندبعدی ببینیم
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۴۸۱۶۰
کوروش محمدی / رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران :طرح ایجاد مراکز گذری کاهش آسیب با هدف کاهش عوارض آسیبها سالهاست در نقاط پرآسیب و حاشیهای شهر اجرا میشود ،اما با وجود حلقههای مفقودهای که به ساختارهای پیشگیری در دل محلهها و مناطق مربوط میشود، آنطور که باید موفق عمل نکرده است ...و نمیتوان مدعی شد که با راهاندازی این مراکز در یک فرایند درازمدت یا میانمدت عوارض این آسیبها کاهش پیدا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرض کنید محلهای حاشیهای و آسیبپذیر در یک کلانشهر شکل گرفته و مجموعهای از افراد آسیبدیده اجتماعی را نه به خاطر آن جغرافیا و منطقه، بلکه به دلیل اینکه امکان سکونت در آن محلهها از نظر درآمد خانوار و شرایط اجتماعی فراهمتر است، جذب میکند و جمعیتی با حجم آسیبهای اجتماعی بالا در آن مستقر میشوند. اگرچه این طرح در بحث کاهش آسیب و بخشهایی در بین جمعیت آسیبدیده بهخصوص برای معتادان تزریقی مؤثر بوده است، اما در نبود ساختارهای پیشگیری در محلهها اهداف اصلی این مراکز هنوز محقق نشده است.
در طول مدتی که ما انرژی خود را صرف استقرار مراکز گذری یا ایستگاه خدمات کاهش آسیب در چنین محدودهای میکنیم، چرخه تولید افراد آسیبدیده در محله متوقف نشده است و روزبهروز به جمعیت کمسن و سالتر آسیبدیدگان اجتماعی آن افزوده میشود.
گزارشهایی که از محلههای آسیبدیده و حاشیهها میرسد حاکی از پایین بودن سن اعتیاد و فحشاست. حال نقش مراکز گذری در این محدودهها چیست. در مراکز گذری کاهش آسیب ما فقط در حال قطع شاخ و برگهای مریض یک درخت تنومند و سایهگستر هستیم، در حالیکه این درخت از ریشه تا انتها دچار بیماری است و باید ابعاد دیگر محلهها و مناطق را هم در حوزه آسیبشناسی و کاهش آسیب در نظر بگیریم.
متأسفانه نقش مراکز کاهش آسیب در شهر تهران تنها بهصورت تکبعدی فقط در ارائه خدمات کاهش آسیب به آسیبدیدگان مؤثر بوده است، این در حالی است که باید همه ابعاد این آسیب را بهصورت کالبدی در نظر بگیریم. صرفاً سرمایهگذاری روی خروج آسیبهای محله و غفلت از اصلاح کالبد مخروبه و نقطه بیدفاع شهری که شرایط شکلگیری چنین آسیبهایی را فراهم میکند ایراد بزرگ این طرح محسوب میشود.
متأسفانه ما هنوز نگاهی تکبعدی و مستقیم به خود آسیب داریم و اطراف، پشت سر و فرایندهای تولیدکننده آسیب را نادیده میگیریم، به همین دلیل نیاز است در کنار مراکز گذری علاوه بر ایجاد مراکز توانمندسازی و فرهنگی فضاهای کالبدی شهری را رصد کنیم، مدیریت شهری پای کار بیاید و در تغییر فیزیک مناطق آسیبدیده ایفای نقش کند. من معتقدم ایجاد مرکز کاهش آسیب مثل کانکسی که در محله خلازیل مستقر شده است، نیازمند مراکز ساختارمندی در حوزه پیشگیری، آموزش و توانمندسازی در حوزههای اجتماعی هم است. در این صورت است که میتوانیم از مراکز گذری کاهش آسیب استفاده بهینهتری داشته باشیم و اگر فرد آسیبدیده بخواهد به زندگی عادی برگردد شرایط زیرساختی برای تصمیم او در جامعه فراهم باشد.
کد خبر 572918 برچسبها همشهری محله آسیب اجتماعی اعتیاد - مواد مخدرمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: همشهری محله آسیب اجتماعی اعتیاد مواد مخدر مراکز گذری آسیب دیده کاهش آسیب آسیب ها محله ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۴۸۱۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در آبان ماه گذشته انجام و اتفاقا زیرنظر و با مدیریت کلان نیروهای طرفدار وضع موجود اجرا شد، نشان میدهد که گرایش به دینداری به عنوان مهمترین هدف رسمی حکومت در همه زمینهها، با افول و تغییری کیفی و کمی نسبت به گذشته روبهرو شده است. حجاب فقط یکی از نمودهای آشکار آن است.
تقلیل جایگاه نهاد دین نزد مردم و نیز تمسک به مناسک سطحی و بیارتباط با دین و تقویت و رشد خرافههای دینی به جای حقیقت دین، آشکارتر از آن است که قابل انکار باشد.
در واقع این فرآیند از متولدین دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ در حال سرایت به نسلهای قبل نیز هست. نه اخلاقیات، نه معنویات، نه عبادات و نه نهاد مرجعیت دین، هیچ کدام در جایگاه گذشته قرار ندارند، سهل است که به شدت افول کردهاند و با وضعیت موجود قابل احیا نیز نیستند.
درباره عدالت و رفع تبعیض و فقدان فساد چه چیز جدیدی میتوان گفت که تاکنون گفته نشده باشد؟ استقلال قضایی و بیطرفی کیفری رکن رکین عدالت است که در فقه و سیاستهای اسلامی تاکید شده است و بازتاب وجود این ویژگی را در هر جامعهای میتوان در نبود فساد و رواج شفافیت و پاسخگویی و حاکمیت قانون دید که متاسفانه هیچ کدام آنها در جامعه ما در سطحی نیستند که رضایت خاطر مردم را فراهم کند.
نمونههای فسادی که در ماههای گذشته دیده شده است، مو را بر تن شنونده سیخ میکند. مساله 3.7 میلیارد دلار چای دبش که به نظر میرسد از دستور کار اطلاعرسانی رسمی خارج شده، نشاندهنده عمق فاجعه است. مسالهای که پیرامون آقای صدیقی پیش آمده و هیچ اطلاعرسانی رسمی و نیز بدون ابهامی، درباره موارد گوناگون آن نمیشود و مشمول برخورد مومنانه شده؛ هر دو مورد ابعاد جدیدی را در اینگونه مسائل آشکار کرده است که در گذشته به تصور افراد هم در نمیآمد.
شنیدههای فراوانی از این نوع فسادها وجود دارد که به علت عدم شفافیت و فقدان پاسخگویی دادههای جزیی آن به آگاهی عمومی نمیرسد.
کجاست آن آرمانهای عمومی سال ۱۳۵۷ که عدالت علی را آرزو میکرد و نهجالبلاغه معیار عملکردهای رسمی بود؟ وضع کنونی جامعه با آن آرمانها فرسنگها فاصله دارد. شاید همه امیدها به مهمترین نقطه قوت جامعه و انقلاب ایران، یعنی مشارکت عمومی ختم شود که آن نیز در جریان سه انتخابات اخیر زایل شد و تصور نمیرود که بدون تحولی جدی در سیاستهای داخلی، این ویژگی نیز قابل بازسازی و احیا باشد.
در نتیجه با وضعیتی هستیم که همه به آن اعتراض دارند و ضمنا چشماندازی نیز پیش روی جامعه گشوده نمیشود. نهادهای اصلی جامعه شامل دولت، خانواده، اقتصاد، رسانه، آموزش و دین به شدت ناکارکرد و حتی کژکارکرد هستند. از میان نهادهای فوق به ترتیب دین، آموزش و رسانه در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند. نهاد اقتصاد همچنان فعال و دارای پایههای قوی، ولی فاقد چشمانداز امیدبخش است. نمونه آن سرمایهگذاری و بهرهوری اقتصادی است.
این دو پایه رشد اقتصادی و رفاه هستند. هر دو عامل در جا زده و تکان جدی نمیخورند. نهاد خانواده بار کاستیهای نهادهای دیگر را به دوش نحیف خود میکشد. لطفا توجه کنید! اتفاقا یکی از علل پرهیز از شکلگیری این نهاد (ازدواج و فرزندآوری) همین سنگینی بار آن است. نهاد دولت نیز وضعیت دوگانهای دارد. از حیث سختافزاری و امنیت اعم از داخلی و خارجی کارکرد خود را کمابیش انجام میدهد، هر چند شواهدی از ضعف در این زمینه هم دیده میشود، ولی از حیث نرمافزاری، از جمله برنامهریزی توسعه، سیاستگذاری برای پیشرفت و رفاه و اجرای سیاستهای لازم برای آنها و فعال کردن نهادهای زیرمجموعه خود یا تحقق اهداف تعیین شده مثل سند چشمانداز در شرایط غیرکارکردی قرار دارد.
ادامه روند کنونی موجب ناپایداری بیشتر خواهد شد. این سیاستها عموما مبنی بر تخیلات و فشار و تقابل با جامعه است. شاید بتوان با تسلط سختافزاری و توسل به زور مردم و زنان را مجبور به انجام یا تن دادن به برخی رفتارها کرد ولی از این طریق نه عقیده آنان مطابق ارزشهای رسمی میشود، سهل است که مخالفتر هم میشوند و نه حتی جامعه بهتری ساخته خواهد شد. بهطور قطع نتیجه حاصل از توسل به چنین سیاستهایی خلاف اهداف اولیه خواهد بود.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901574