اهتمام مرحوم جعفری به مسائل حوزه و روحانیت جای شگفتی داشت/ شهید سلیمانی از اندیشه کلان و راهبردی در سیاست برخوردار بود
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۳۳۳۴۵
علیرضا اعرافی گفت: شهید سلیمانی یک چهره جامعه الاطراف و چند ضلعی بود که در خود ابعاد گوناگون را به شایستگی جمع کرده بود که این ویژگی ها بسیار جذاب، دلربا و دلنشین بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ آیت الله علیرضا اعرافی عصر امروز در نشست روحانیون استان کرمان و در مراسم رونمایی از کتاب صوتی بچه های حاج قاسم ضمن عرض تسلیت ایام فاطمیه، چهلمین روز فوت مرحوم آیت الله جعفری و یکمین سالگرد شهادت سپهبد شهید سلیمانی گفت: مرحوم جعفری از جمله چهره های با سابقه فداکار و بسیار موثر در چند دهه پس از انقلاب اسلامی بود وایشان یکی از عالمان فرزانه ای به شمار می رود که مورد اعتماد امامین انقلاب بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیر حوزه های علمیه کشور با بیان اینکه مرحوم جعفری نقش موثری در فرهنگ، علم،دانش، جهاد و شهادت این استان ایفا کرد، عنوان کرد: بنده توفیق سابقه ارادت به مرحوم جعفری را داشته امو در این دیدارها اخلاق، تواضع، فروتنی و استقامت ایشان در مسیر انقلاب اسلامی و ویژگی های اخلاقی آن مرحوم را حس و لمس کردم؛ همچنین اهتمام مرحوم جعفری به مسائل حوزه و روحانیت جای شگفتی و تحسین داشت.
عضو شورای نگهبان در خصوص فضائل اخلاقی شهید سلیمانی بیان کرد: بر حسب مسئولیت این افتخار را داشتم که در بیش از دو دهه در جلسات متعدد با شهیدحاج قاسم در ارتباط و تماس نزدیک بودم و خاطرات فراوانی از اخلاق و فضیلت های ایشان را به یاد دارم.
وی با تأکید بر اینکه بیان ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی بیان تاریخ نیست بلکه این خصیصه ها راز و رمزهایی برای حوزه، روحانیت، سپاه بسیج، دانشگاه، جوان و جامعه امروز است، ابراز کرد: شهید سلیمانی یک چهره جامعه الاطراف و چند ضلعی بود که در خود ابعاد گوناگون را به شایستگی جمع کرده بود که این ویژگی ها بسیار جذاب، دلربا و دلنشین بود.
این مقام مسئول افزود: شهید حاج قاسم از یک اخلاق فردی و اجتماعی بسیار دلنشین و پر جاذبه برخودار بود؛ جایگاه راهبردی، فرهنگی، نظامی و سیاسی ایشان بسیار بالا و والا بود و هیچ یک از این جایگاه ها شهید را از اخلاق فردی و روابط دلربا اجتماعی و فضیلت ها ارتباطی و اخلاقی تهی نکرده بود.
اعرافی با اشاره به اینکه بنده شهید سلیمانی را بیش از بیست سال گذشته در مدرسه امام در قم ملاقات کردم، اظهار کرد: حاج قاسم با فتح های بزرگی که کسب کرده بود با آنچه که قبلا دیده بودم، متفاوت نبود و آن چهره گشاده، فروتن، با تواضع، مهربان در حاج قاسم محفوظ مانده بود.
مدیر حوزه های علمیه کشور ادامه داد: شهید سلیمانی در فراز و فرودها همیشه یک انسان مهربان، فروتن، خوش برخورد و پر جاذبه بود و روح اخلاقی و جاذبه فردی حاج قاسم معاشران ایشان را مجذوب و شیفته می کرد.
عضو شورای نگهبان با بیان اینکه شعاع اخلاق اسلامی در حاج قاسم متجلی بود، عنوان کرد: شهید سلیمانی از بزرگان دین آموخته بود که عبادت، عرفان و معنویت و ارتباط با عالم قدس همیشه باید در زندگی انسان متجلی باشد.
وی افزود: شهید سلیمانی یک عابد ذاکر بود و دلی روشن از تعلق به عالم قدس داشت؛ بارها می دیدیم که در کمترین لحظه ای که فرصت می یافت، زبان او به ذکر متنعم بود و چهره معنوی او نشانه روح خالصانه و عبادی بود و این حالت عبادی و توجه به عالم غیب در او نمایان بود؛ نماز او دلشنین بود و چهره او نشان دهنده روح نیایش گر در برابر خدا بود.
این مقام مسئول با تاکید بر اینکه حاج قاسم با امام و بزرگتن دین در انقلاب و دفاع مقدس و پس از آن در محور مقاومت رشد یافت که این مساله امر بی نظیری در نظام های دنیای امروز به شمار می آید، تصریح کرد: شهید سلیمانی از یک اندیشه کلان و راهبردی در سیاست برخوردار بود؛ با آنکه یک نظامی شجاع و دلیر بود همزمان با آن از یک اندیشه کلان راهبردی و تئوری جامع سیاسی در دنیا امروز برخوردار بود؛ بنابراین شهید سلیمانی را هیچگاه نمی توان در چهارچوب نظامی و امنیتی محصور کرد.
اعرافی با بیان اینکه حاج قاسم در جلسات نشان می داد در درون او یک نگاه بزرگ سیاسی و کلان اجتماعی وجود دارد و ایشان سیاست دنیا و بین الملل را می شناخت، عنوان کرد: کسانی که شهید سلیمانی را ترور کردند و در صف دشمنان اسلام قرار گرفتند بارها اعتراف کردند که سخنان سردار سلیمانی عمق راهبردی داشت و مسائل سیاسی کلان جهان را تشخیص می داد و گفتمان انقلاب اسلامی را می فهمید و همین نیز دلیل ترور ایشان شد.
مدیر حوزه های علمیه کشور ادامه داد: در جلسات مهمی که در دفتر مقام معظم رهبری تشکیل می شد؛ شهید سلیمانی توان فکری و راهبردی را در حرف های خود کاملا نشان می داد و این عقل راهبردی و کلان حاج قاسم در حوزه سیاست یکی از وجوه ممتاز ایشان بود.
عضو شورای نگهبان با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی یک عقل بسیار راهبردی در حوزه نظامی و امنیتی داشت، ابراز کرد: حاج قاسم زمانی که وقتی نقشه کارزار را مقابل خود می گذاشت، با یک نگاه صریحا متوجه می شد و تئوری می داد و در جبهه محور مقاومت بارها به این مسائل اشاره داشتند.
وی با بیان اینکه شهید سلیمانی ضمن آنکه تئوریسین سیاسی و نظامی بود، گفت:حاج قاسم در صحنه نیز به شکل میدانی حضور میافت، ایشان قدم به قدم با سربازان صحنه و میدان حرکت می کرد و جانفشانی خود را در میدان نشان می داد؛ در حالی که او یک ژنرال برجسته در منطقه به حساب می آمد؛ او دلیرانه و بی باک در متن صحنه ها و خطوط مقدم حضور می یافت.
اعرافی قدرت دیپلماسی را از جمله ویژگی های دیگر شهید سلیمانی دانست و بیان کرد: حاج قاسم یک چهره بزرگ سیاسی، نظامی، شجاع، مجاهد و فداکار بود؛ سیاست ایشان از موضع انقلابی نه از موضع انفعال و واگرایی در دیپلماسی ها ظهور و بروز می کرد.
مدیر حوزه های علمیه کشور تصریح کرد: در صحنه های گفتگو و مذاکرات، معادلات با حرف و سخن شهید سلیمانی تغییر پیدا می کرد و در حوادث عراق و مبارزه عظیم با داعش قدرت عقل راهبردی حاج قاسم، اندیشه نافذ و عمیق نظامی او همراه با توان اثر گذاری سیاسی نمایان بود.
عضو شورای نگهبان با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی از قدرت تأثیر سیاسی و توان بالای گفتگو و دیپلماسی برخودار بود و در عین حال ذره ای از مواضع انقلابی کوتاه نمی آمد، اظهار کرد: حاج قاسم کم و بسیار نافذ وارد میدان می شد و قدرت سخن، نگاه نافذ و طرح های سنجیده شهید سلیمانی دیگران را تحت تأثیر قرار می داد.
این مقام مسئول با بیان اینکه روحیه و رویکرد حاج قاسم بسیار ممتاز بود، عنوان کرد: شهید سلیمانی در بستر انقلاب اسلامی تولد یافت و در دفاع مقدس به قله های بلندی راه یافت و پس از دفاع مقدس یک ظهور منطقه ای و بین المللی پیدا کرد.
وی با اشاره به اینکه شهید سلیمانی دارای شخصیت فرهنگی، مذهبی و دینی بود و روح ایشان روح فرهنگی بود، ابراز کرد: حاج قاسم در پایبندی به اعتقادات ناب شیعی کاملا استوار بود و در دفاع از ارزش های ذره ای کوتاه نمی آمد و از امام و رهبری آموخته بود که ما امت اسلامی داریم و به همه امت باید توجه کنیم.
اعرافی با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی یک شبکه ساز بزرگ فکری و جریان آفرین عظیم جهانی بود، اظهار کرد: حاج قاسم گفتمان آفرین، جریان و شبکه ساز در سطح منطقه و جهان بود.
مدیر حوزه های علمیه کشور با اشاره به ادوار مختلف سپری شده در انقلاب اسلامی عنوان کرد: مرحله اول نهضت اسلامی از سال 1342 آغاز شد، مرحله دوم پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 بود، مرحله سوم دفاع مقدس است که فصل نو در حرکت انقلاب اسلامی به شمار می رود و مرحله چهارم شکل گیری محور مقاومت در فراتر از مرزهای ایران و پهنه جهان اسلام است و در مرحله چهارم که با هدایت ها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب رقم خورد، حاج قاسم یک پرچمدار بی بدیل به شمار می آید.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: مدیر حوزه های علمیه کشور شهید سلیمانی عضو شورای نگهبان شهید سلیمانی یک شهید سلیمانی شهید سلیمانی انقلاب اسلامی مرحوم جعفری حاج قاسم دفاع مقدس ویژگی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۳۳۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است. اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل ما برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟
از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانهها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضمکردنی یا تحملپذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظرگرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص میگیرد. بهعنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار میگذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه میکند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره میکنم:
۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخلوخرج خود بسیاری از سرفصلهای ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماریهایشان نیز بگذرند. سفر هوایی سالهاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاینرو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری
از شهروندان ندارد.
۲ – سیاستگذاری نامعقول اقتصادی در طول دهههای گذشته منتهی به شکلگیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرتانگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی بهاصطلاح لاکچری آنان به گونهای است که نداشتن جت شخصی را میتوان یک محرومیت جدی برایشان تلقی کرد که طبعا باید برایش چارهای اندیشیده شود.
۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازهکاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروتهای کلان دست یافتهاند. مثلا فلان جوان تازهکار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یکشبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانهای دست مییابد. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه بهدورانرسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.
۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمانهای دولتی ناگزیر هستند شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتیها با پرداختیهایشان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آنهم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکلگیری ظرفیت بیکار در اکثر فرودگاههای کشور منتهی شده است.
۵ – سالهاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حملونقل عمومی در حملونقل شهری سخن گفته میشود که صرفههای بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد میکند و درواقع اولویتدادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح میکند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.
اما نکته تأملبرانگیز این است که قانون اساسی ما بهعنوان دستاورد زیباترین و باشکوهترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر میکند که در آن محدودیتهای مادی نمیتواند مانع پرواز با بال استعدادها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تکتک شهروندان در دوردستترین روستاها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعهنیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سالها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود میتوانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شدهاند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمیشود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعدادها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم میکنیم!
آرمان نیکاندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محرومترین خانوادههای کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.