ضرورت توجه به موضوع سازگاری در تغییرات اقلیمی شهر تهران
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۲۰۹۲۵
خبرگزاری آریا - شهر: به گفته مدیرکل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران یکی از موضوعات قابل توجه در طرحهای ارائه شده رویداد بین المللی کلیماتون 2020، نحوه سازگاری با شرایط پیش رو تغییرات اقلیمی است. باید توجه داشت که چگونه میتوانیم خود را با شرایط پیش رو منطبق و سازگار کنیم.
به گزارش شهر، آیین اختتامیه رویداد بین المللی کلیماتون طهران به همراه اعلام طرحهای برگزیده محیط زیستی این رویداد بین المللی چهارشنبه -8 بهمن 1399- با حضور معاونان شهردار تهران و اعضای شورای اسلامی شهر و مدیران شهری برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شینا انصاری، مدیرکل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران ضمن تشکر و قدردانی از مشارکت کنندگان در این رویداد بین المللی، بیان کرد: امسال، سومین سالی است که کلیماتون توسط شهرداری تهران برگزار میشود. تغییرات اقلیمی ایران بسیار متأثر از گرمایش زمین است. با ارائه ایدههای بکر،کاربردی و نوآورانه برای رفع مشکلات محیط زیستی میتوان قدمهای اولیه را برداشت. بی شک نمیتوان عملکرد و برنامه ریزی مدیریت شهری را بدون توجه به موضوع کاهش گازهای گلخانهای و همینطور سازگاری با اثرات تغییراقلیم و تاب آوری شهرها در نظر گرفت.
او با تأکید براینکه محور کلیماتون برپایه نوآورانه بودن ایدهها است، افزود: باید طرحهای ارائه شده در این رویداد در شهرها عملیاتی و دنبال شوند. موضوع کلیماتون بعد از معاهده اقلیمی پاریس در سال 2015 با هدف جلب مشارکت مردم و یک برنامه شهرمحور پیش بینی شد.
انصاری با بیان اینکه دوشنبه هفته جاری گزارشی توسط ISSP منتشر شد، گفت: این گزارش نشان میدهد که وضعیت تغییرات اقلیمی از آن چیزی که پیش بینی میشود به مراتب خطرناکتر است. تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری و کشوری در سطح کلان باید به موضوع تغییرات اقلیمی توجه کنند اما متأسفانه درعمل این موضوع در مقایسه با بیماری کرونا، حساسیت چندانی ندارد. ایران یکی از قربانیان اصلی تغییرات اقلیمی است که ابعاد آن هنوز به طور کامل بررسی نشده است. به همین علت برگزاری اینگونه رویدادها و تلاش برای اثربخش بودن آنها در مدیریت شهری بسیار امیدبخش است.
مدیرکل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران در ادامه بیان کرد: باید در کنار موضوعاتی همچون گازهای گلخانهای در رویداد کلیماتون، موضوع سازگاری با شرایط هم درنظرگرفته شود. در این 44 طرح ارائه شده، بر این موضوعات بسیار توجه شده است. باید توجه داشت که چگونه میتوانیم خود را با شرایط پیش رو منطبق و سازگار کنیم. نباید موضوع رها شود و صرفاً به ارائه ایده بسنده شود بلکه باید راهکارها و ایدهها را عملیاتی کرد.
کلیماتون میتواند نقطه اتکاء برنامههای شهرداری تهران باشد
سید آرش حسینی میلانی، رئیس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران در ادامه آیین اختتامیه، بیان کرد: امید است که این طرحها و ایدههای نو منجر به بهبود هوای شهر تهران شود.
او ضمن اشاره به روزهای آلوده در دی ماه، گفت: امسال شاهد وضعیت خاصی در زمینه آلودگی هوا در اطراف شهر تهران بودیم. به لحاظ بررسی اثرات تغییر اقلیم در شهر تهران عقب هستیم البته مطالعات کلانی در این زمینه منتشر شده است.
حسینی میلانی ادامه داد: گزارش سازمان هواشناسی در این زمینه کمی هشداردهنده است چرا که طبق افق 80 ساله در محدوده فلات مرکزی شهر تهران، در فصول بهار و پاییز حدود بین 4/5 تا 7 درصد، کاهش بارش را خواهیم داشت. این کاهش سبب افزایش ریزگردها و تشدید پدیده وارونگی میشود. چشم انداز اقلیمی تهران با همین مطالعات اولیه کاملا نمایان است.
این عضو شورا با بیان اینکه همه این مسائل نشان میدهد که باید موضوع سازگاری با تغییرات اقلیمی در تهران به ویژه در فصول آلودگی هوا، جدیتر گرفته شود، افزود: کلیماتون میتواند نقطه اتکاء بسیار مهمی در برنامههای شهرداری تهران برای ایجاد توجه و حساسیت در این زمینه باشد.
به گفته حسینی میلانی؛ آخرین وضعیت انتشار گازهای گلخانهای در کشور مربوط به سال 2010 است. 88 درصد تولیدات گازهای گلخانهای مربوط به انرژی است که از این 88 درصد، 19 درصد مربوط به حمل و نقل و مصرف سوخت است.
او با بیان اینکه باید به عنوان یک کشور نفتی توجه ویژهای به کاهش انرژی در این زمینه داشته باشیم، گفت: ظرفیت طبیعی و توان طبیعی جنگلهای کشور با تناژ تولیدی CO2 بسیار پایین است. مسئله جنگل کاری در سطح جهانی دنبال و پیگیری میشود.
عضو شورای اسلامی شهر تهران در ادامه، توضیح داد: طبق برنامه راهبردی ملی تا پایان برنامه ششم 10 درصد باید کاهش شدت انرژی داشته باشیم. این موضوع مستلزم جدی گرفتن حمل و نقل عمومی و پاک است. کمبودهای بسیاری در این زمینه داریم و توان شهرداری برای پاسخگویی به این نیاز و تقاضا باتوجه به محدودیتهای مالی، کم است. مهمترین بحث در تغییرات اقلیمی شهر تهران، تقویت حمل و نقل عمومی است.
کلیماتون به دنبال ارتقاء شاخصهای کیفیت زندگی است
صدرالدین علیپور، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران در ادامه این آیین، طرح کلیماتون را یکی از رویدادهایی دانست است که نظام مدیریت شهری به عنوان یک جایگاه تخصصی و علمی به آن نگاه میکند.
او در ادامه افزود: اغلب محور فعالیتهای حوزه مدیریت شهری در دنیا به سمتی رویداد به سمتی میرود که به مجموعه فعالیتهایی توجه میشود که به ارتقاء شاخصهای کیفیت زندگی کمک کند. اساس برنامه ریزیهای شهر در سراسرجهان همین مورد است. رویدادهایی نظیر کلیماتون که بتواند فاصله مدیریت شهری با متخصصان، بخشهای خصوصی، دانشگاهها و ... را کمتر کند، یک فرصت در حوزه محیط زیست برای ما بشمار میرود. رویداد کلیماتون سالیانه به یک بالندگی بهتری میرسد و بهتر شناختهتر میشود.
او با بیان اینکه باید در حوزه مدیریت شهری هر اقدامی که یک طرف آن شهروندان هستند به صورت سیستمی با آن مواجه شد، گفت: باید اقدامات در یک سیستم پیوسته با یکدیگر اتصال داده شوند.
علیپور درباره طرح کاپ، توضیح داد: هدف طرح کاپ این است که نگاه جزیرهای به مدیریت پسماند نداشته باشد و اقدامات به صورت مقطعی انجام نشود. باید تمامی اقدامات به صورت چرخه اجرا شوند. طرح کاپ در 6 محور طراحی شده است. نخستین مورد آن تغییر فرمت مخزن گذاریها برای جمع آوری زباله است. اکنون 11 ایستگاه میانی در تهران وجود دارد که برای ساکنان اطراف آن تولید بو و شیرابه کردهاند. برای حل این مشکل به سراغ طرح MRFرفتیم که هم تفکیک حداکثری انجام میدهد و هم شیرابه ناشی از آن بازیافت میشود. قرار است این MRFها در چهار پهنه در شهر تهران مستقر شوند که باعث از میان برداشتن ایستگاههای میانی میشوند. درحال حاضر چهار پهنه MRF نهایی شده است. فرهنگ و سازی و آموزش گام پنجم ما در این حوزه است. تسویه شیرآبه و بهبود کیفیت کمپوست نیز گام ششم است.
مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران با تأکید براینکه اقدامات حوزه پسماند در یک چارچوب سیستماتیک و مرحلهای انجام میشود، گفت: یک اتفاق خوب به پایان رسیدن طرح جامع پسماند است که با امضای شهردار تهران به شورای اسلامی شهر تهران ارسال شده است. برای یک بازه زمانی 20 ساله شهر تهران دارای برنامه ریزی دقیق سالیانه در حوزه پسماند ساختمانی، پسماند خانگی و پزشکی میشود
خبرنگار: ملیکا هاشمی
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: رویداد بین المللی شورای اسلامی شهر تغییرات اقلیمی تهران در ادامه شهرداری تهران مدیریت شهری محیط زیست شهر تهران گلخانه ای ایده ها طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۲۰۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت جریان شناسی تحریف تاریخ ایران
شکست اسرائیل و تغییر هژمونی، بیتردید نظام سلطه را بیش از پیش بر آن میدارد که به ریشهها و بنیادهایی یورش ببرد که باعث ایجاد تغییر در بینش اسلامی با چیرگی و فرادستی ایران به عنوان امالقرای پیروان اسلام نابمحمدی (شیعه امامیه) شده، همچنانکه فوکویاما پس از شکست عراق در جنگ تحمیلی تاکید کرد که باید این انقلاب را با رفاهزدگی و تجملگرایی از پا انداخت!
اکنون بازشناخت خودمان، ریشههایمان و شناسایی موقعیتمان و روشنگری درباره اسلام سنتی و اسلام سیاسی، ضروری و از محورهایی است که به نظر میرسد برای پرورش و شکوفایی و توانافزایی نسل نو به آنها نیاز داریم. باید بدانیم پخش سریال حشاشین فقط «نوک یک کوه یخ» است که بهزودی با تولیدات ضدایرانی و ضدشیعی بیشتر خواهد شد و اگر در زمینه بازشناخت هویت اسلامی ایرانیمان کار نکنیم، دست جریان رقیب فرهنگی را برای تحریف باز خواهیم گذاشت. بر همین اساس با دکتر سیدعلی بطحائی؛ متخصص کلام و جریانشناس فرقههای اسلامی به گفتگو پرداختیم تا لایههای پیدا و پنهان حشاشین، مجموعه تلویزیونی پرمخاطب جهان عرب در رمضان ۲۰۲۴ را بکاویم و همچنین راهبردهایی فرا راه آینده «جبهه نرم فرهنگی» را بررسی کنیم.
ایران اسلامی و کنشهای شیعیان اسماعیلی
جریان شناسی جهان اسلام معاصر، حوزه پژوهشی کمتر کاویدهشده و دانش بکری است. بسیار جای خوشوقتی است که روزنامه جامجم روی بررسی زوایای متعدد سریال «حشاشین» تمرکز کرده، زیرا تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنشهای شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایستهای قرار ندارد. تاریخ نزاریها که این سریال به آن پرداخته، مربوط به منطقه «لوانت تاریخی» شامل شامات، مصر، لبنان، اردن و ایران است. یعنی در ماجرای تاریخ حشاشین، ایران ما در کنار سایر مناطق لوانت تاریخی برای چند قرن درگیر فعالیتهای نزاریان شد و بعد اصل حضور حسن صباح (متوفی ۵۱۸ قمری) در تاریخ ایران نیز مربوط به همین پیروان نزار بن المستنصر (متوفی ۴۷۸ قمری) است که از جانشینی خلافت فاطمیان مصر کنار گذاشته شد و در ایران به نسبت مصر به او اقبال بیشتری میشود. به عبارتی توجه کمرنگ به نزاریها در منطقه لوانت است و عنایت افزونتر در ایران.
گروه تحریفشده
این سخن درباره مصر زبانزد است که مصر «سنیالمذهب و شیعیالهوی» است، یعنی حال و هوای تشیع در سر مردم آن سامان (فسطاط قدیم و مصر جدید) پررنگ است و این نکته را در تحلیل سریال حشاشین باید در نظر گرفت. در تیزرهای تبلیغی و تریلر سریال حشاشین پیش از ماه مبارک رمضان در مورد این فرقه بهصراحت اعلام شد که «ان الطائفه التی ارعبت العالم» یعنی مخوفترین گروهی که جهان را ترساند! مصر با این سریال قصد تعریض به اسلام سیاسی و در لایههای پنهان بعدی به ظرافت قصد شیعههراسی سیاسی را داشت، هرچند از قسمتهای سریال میتوان برداشتهای دیگری نیز ارائه داد. در روزهای اول پخش روزنامه «الشرقالاوسط» که یک خبرگزاری سکولار در عربستان است با اظهار خوشحالی از پخش این سریال گزارشی را منتشر کرد که حشاشین در راستای تعریض به اخوان المسلمین و تخریب چهره این جریان پرنفوذ و موثر جهان اسلام است و تحلیلهایی در مورد رابطه حشاشین، شیعه و اسلام سیاسی منتشر کرد، با اینکه امسال سریال رمضانی عربستانیها (خیوط المعازیب؛ ریسندگی عباهای زردوز) پخش شد که به جدال تند سنت و مدرنیته میپرداخت و سعی در تحقیر سنت زیر چتر مدرنیته داشت، ولی الشرق الاوسط فقط روی حشاشین تمرکز کرد و نگاهی تحلیلی به سریال عربی خودشان نداشت.
دولت قدرتمند سایه
شبکه المتحده ـــ از مهمترین رسانههای جهان عرب ـــ سرمایهگذار این سریال بود که با توجه به ابعاد و سکانسهای پرهزینه سریال به نظر میرسد مبلغ سرمایهگذاری بیشتر از ۱۲میلیون دلار باشد. مصر کشوری بدهکار با قرضهای سنگین بینالمللی است و چنین سرمایهگذاری در امور فرهنگی کاملا هدفمند و سوگیرانه است. چرایی تخصیص چنین بودجهریزیهایی به جایگاه و پایگاه اخوان المسلمین برمیگردد که همچنان دولت پنهان در مصر عمل میکند. دولت سکولار حاکم در مصر، هرچند بهظاهر قدرت را در دست دارد، اما چیدمان و گستره نفوذ آن در مصر با وجود مراکز درمانی، آموزشی و تفریحی حتی ازدواج آسان و روشهای ارتباطگیری با جوانان و تاثیرگذاری بر آنها و مسائلی که بهقول اعراب عامالبلوا به شمار میرود و مردم با آنها سروکار بیشتری دارند در همه اینها اخوان بسیار موفقتر از حکومت است و نمیشود بهسادگی نادیدهاش گرفت یا کنارش گذاشت. به اخوان المسلمین اصولا «دولت سایه» گفته میشود.
سکولارها و اخوانالمسلمین
وقتی حسن البنا، سال ۱۳۰۷شمسی یا ۱۹۲۸میلادی این جریان فکری را بنا گذاشت با این نگاه که اسلام در جامعه نقشی ندارد و تاکید داشت باید اسلام به جامعه و متن زندگی وارد شود و ابزارهای بنیادین و اصلی حکمرانی، سیاسی، تربیتی و پرورشی را دست بگیریم. عبدالفتاح السیسی و دولت مصر به این نفوذ اخوان المسلمین هم توجه ویژه دارد و هم از آن بهشدت میهراسد و در سالهای اخیر با معرفی چهرههایی مثل طه حسین را که یک روشنفکر سکولار و مخالف الازهر و معارض اخوان است، را پررنگ میکند تا طیفهای جوان بهجای حسنالبنا و شیوخ الازهر به او اقبال کنند. طه حسین، چهرهای است که تقیدات مذهبی دارد، اما در طیف سکولار ایستاده، زیرا نه به اسلام سنتی الازهری و نه به اسلام سیاسی اخوانی هیچگونه گرایشی ندارد. برپایی یادواره و بزرگداشتهای سالانه و جایزه سال با نام او ازجمله این سرمایهگذاریهای فرهنگی است. بهترین مدل برای السیسی چنین چهرهای است که برای کنار زدن اسلام سیاسی اخوانی و اسلام سنتی الازهری به کار سیاستهایش میآید؛ کما اینکه وزیر وقت فرهنگ مصر نیز تاکید داشت رهرو/ پیرو همین چهره (طه حسین) است و «طه حسین، روح حاکم فرهنگی دولت مصر» است. میدانید با وجودی که السیسی، دستوپای الازهر را بهنوعی کوتاه کرده، اما الازهر همچنان در مقابل حاکمیت ایستادگی میکند و تأثیرگذار است. دکتر احمد الطیب که چهلوچهارمین شیخالازهر است حکمی معادل نخستوزیر را دارد و جایگاهش هرچند تشریفاتی است، اما در مصر بسیار جایگاه بالایی بهشمار میآید. این جایگاه از سوی شیوخ الازهر گزینش و منصوب میشود، یعنی دولت در انتخاب ایشان تاثیری ندارد. برخلاف جایگاه مفتی اعظم مصر که مستقیما از طرف دولت برگزیده و نصب میشود و رسما کارمند دولت است.
اسلام سنتی مترقی
بجاست این نکته در مورد اسلام سنتی مورد توجه قرار گیرد که نگاه روشنفکران و سکولارها به سردمداران و پیروان اسلام سنتی خیلی نگاه ویژه و امیدبخشی نیست؛ درحالیکه پژوهشهای آکادمیک روشن کرده که برخی طیفهای اسلام سنتی نه ارتجاعیاند و نه اخباری و نه واپسگرا و راه اسلام سنتی از این جریانهای بدنام جداست و برخی از سنتیهای کلاسیک، بسیار مترقیاند. امسال ماه مبارک رمضان، علی الجمعه، مفتی اعظم سابق مصر با آن جایگاه خاص در برنامهای ویژه «نورالدین» شرکت داشت که با نوجوانها نشست و به پرسشهایشان پاسخ داد. سنتیهای مصر به همین امور و دیدهشدن قانع هستند و چیز دیگری نمیخواهند؛ با نسل نوجوان و جوان ارتباط میگیرند و به شبهات آنها پاسخ میدهند و از این رو اسلام سنتی چنینی، برای سیاست امثال السیسی هیچ خطری ندارد. بالوپر دادن دولت و نظام سیاسی مصر به الجمعه و همانند ایشان از آن روست که سد نفوذ اخوانیها در جوانان باشد، بلکه بتواند جایگزین اخوان در این عرصه مهم شود. اما آنچه که خطر بنیادین بهشمار میآید و مانند بمب هستهای در جهان چرخیده و تاثیرگذاریش به چشم میآید اخوانیها هستند. اسلام سنتیها یعنی طیف علیالجمعه در حد همین روشنگری درباره شبهات فعالیت دارند. در حالی که اخوانیها از «اسلامالحَرَکی» سخن میگویند؛ اسلام حرکتبخش جامعه، اسلام دادگرا، اسلامی که به تحرک و پویایی وامیدارد، نه انفعال و عادت و روزمرگی.
سریال حشاشین ضد اسلام سیاسی
برگردیم به حشاشین، این سرمایهگذاری برای جریانی که السیسی فعلا در چکاد آن است، بسیار آمد دارد و بااهمیت تلقی میشود، زیرا با توجه به فضایی که درباره اخوانیها و فعالیتهایشان مرور کردیم، به سود السیسی است که به قول معروف به «مغالطه مسمومکردن چاه» دست بزنند. یعنی با نمادسازی منفی از اسماعیلیه منسوب به شیعه و اخوان، آنها را ترسناک، وحشتآفرین، تروریست و خونریز نشان بدهند و برای مخاطبان چنین سریالی جا بیندازند که آنها تروریست، روانی و آدمکش بودند. کارشان شستوشوی مغزی و تغییر دادن ذهنیتها بوده است. چه سیاستگذار و چه سرمایهگذار چنین سریالهایی به نتیجهای که میخواهد میرسد، زیرا با ارائه یک محصول حرفهای، خوشساخت، مخاطبپسند و چشمگیر خواهناخواه مخاطب را مجذوب میسازد و در چنین روندی خوراک فرهنگی دلخواه و سفارشی خود را غیرمستقیم به ذهن بینندگان تزریق میکند.
یک راهکار
نکتهای که در ابتدای امر باید بدان توجه کرد این است که واکنش «کریم شاهالحسینی» رهبر چهلونهم فرقه اسماعیلیون در مورد این سریال چیست که باید منتظر ماند و دید که چه عکسالعملی نسبت به تحریف تاریخ حشاشین نشان خواهد داد. ولی آن بخش از سریال که به شیعه، نگرشی چنین منفی و دروغین داشته، به نظر میرسد در واکنش نخست بایستی رسانه جمهوری اسلامی و صداوسیما در سلسله نشستهایی به روشنگری درباره تاریخ حشاشین بپردازد، چراکه به هر حال بخشی از تاریخ ما و کنشگری تاریخی ما در الموت قزوین رخ داده است. هرچند این فرقه، دوران تاریکی نیز داشتهاند و در مقاطعی از شریعت دل بریدند و نماز و روزه را کنار گذاشتند، اما همچنان لایههایی از آنها هستند که سخن از بازگشت به شریعت میزنند و البته فقه اسماعیلی قاضی نعمان (م ۳۶۳ قمری) در کتاب دعائمالاسلام نمونهای از فقه اسماعیلی است. بایستی رسمیتی برای اینها در نظر گرفت و مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و مجمع تقریب مذاهب باید به این قضیه عنایت بورزد. هرچند نهادهای امنیتی به این فِرَق تشیع نگاه مثبتی ندارند، اما بههرحال باید به این فِرَق تشیع نگاه بازتر و تعامل درستی داشته باشیم.
لزوم شناخت تاریخ ایران
مهمترین مسأله نهادهای فرهنگی و پژوهشی شیعه در مواجهه با سریال حشاشین این است که باید نگاه نسل جوان را به تاریخمان تغییر دهیم و ذهن آنها را تاریخی پرورش بدهیم و آنها را به تاریخ ایران اسلامی پیوند دهیم. میدانید که سده چهارم را دوران زرین تمدن اسلامی یا دوران طلایی و رنسانس جهان اسلام میشمارند. مثلا جوئل ال. کرمر آمریکایی در کتاب «احیای فرهنگی در عهد آل بویه: انسانگرایی در عصر رنسانس اسلامی» چه ستایشی از رویکرد خردگرای انسانمدارانه آل بویه داشته است. بارها مقام معظم رهبری به توجه به تاریخ درخشان و متقن ایران پس از اسلام اشاره و بر پرداختن به آن در تولیدات رسانهای تاکید داشتهاند. ضمن این سخن که منعی ندارد به دوران پیش از اسلام نیز پرداخته شود، اما مگر نه این که آلبویه و همین حسن صباح، طاهریان، سامانیان و... درهمین دوران بودند و برگهای زرینی در تاریخ ایران برجای نهادند که قابل قیاس با سایر ادوار پیش از اسلام است.
همین که به تاریخ زرین ایران پس از اسلام نمیپردازیم باعث شده یک شبهه سست رایج شود که طلوع شیعه را با صفوی ذکر میکنند، در حالی که صفویه فقط سه سده پیشتر از ما بوده است، اما در ایران ما، میراث و سکههایی در قرن اول (سال۸۶ قمری) ضرب میشده (مربوط به نوه جعفرطیار) که عمق نفوذ تشیع در ایران را نشان میدهد. به عبارت روشنتر، تاریخ ما ایرانیان شیعی، با صدر اسلام گره خورده است. باید روی اینها تمرکز کنیم و در پاسخ به کوششهایی مانند تهیه و پخش سریال حشاشین، از این همه انفعال درآییم، وگرنه از نظر فرهنگی همین گسستی که با زومرها و نسل زد داریم، اگر به نوعی در جایی همین زخم، سرباز کند، بسیار عواقب وخیم و خطرناکی خواهد داشت؛ زیرا نسل جدید و صدالبته بیاطلاع ما، به خاطر تبلیغات باستانگرایان غیرعلمی و افراطی به تاریخ قبل از اسلام توجه میکند. شاید توجه به تاریخ ایران قبل از اسلام اشکالی نداشته باشد، اما وقتی چنان زومکردنهای هدایت شده و از پیشتعریف شده و هدفمندی به ذهن نسل جدید تلقین میشود، به راستی جای نگرانی دارد و تقابل ایران و اسلام شکل میگیرد، چرا که پس از اسلام بسیار تاریخ ما درخشانتر است. البته پیش از اسلام را انکار نمیکنیم. اگر شما موزههای ایران باستان، موزه رضا عباسی و ... را بازدید کنید، بالعیان مشاهده میکنید که تاریخ ایران پس از اسلام بسیار پر برگ و بار است و خواهید دید که ایران پس از اسلام، شکوه غرورانگیزی دارد.
واقعگرایی ضروری
البته سخن در این گفتگو چنین نیست که باید روی حشاشین تمرکز کنیم؛ اما لازم است که در این موضوع تاملی بشود تا دریابیم باید با حشاشین (اسماعیلیه) چه کار کنیم. لازم است و باید اتاق فکری برای تاریخ و مسائل تاریخی طراحی شود تا از این همه بیخبری برآییم و تکانی به خودمان بدهیم. اسلام سنتی و سایر جریانهای اسلامی همچنین رسانهها در این باره واقعا وظیفه دارند و باید مسئولیت و نقششان را ایفا کنند. میدانید که سریال حشاشین پر از اشتباهات تاریخی غیرقابل بخشش است. بر پایه افسانه سه یار دبستانی، چهار شخصیت بزرگ را که از نظر تاریخی همزمان بودند در حشاشین محور کردهاند. حسن صباح را بهعنوان رهبر مخوفترین حرکت جهان مطرح کرده تا اسلام سیاسی و شیعه را از این رهگذر بکوبد. خواجه نظامالملک چندان کنشگر مهمی در متن نیست و بیشتر حاشیهای است. غزالی را، اما این سریال بهعنوان چهرهای پذیرفتنی نمایش داده که دیدگاه سازندگان حشاشین را نمایندگی میکند. غزالی در این سریال تجلی همان ورژن سکولاری است که السیسی میپسندد. جالب است با اندکی واکاوی میتوان دریافت که غزالی این سریال، برابر نهاد طاها حسینی است که پسند سکولارهای مصر است. سازندگان سریال واقعا کار کردهاند و در پرورش نگاهشان و افزودن بار معنایی دلخواهشان به چهرههای تاریخی و بهرهبرداری مورد پسندشان واقعا حرفهای عمل کردهاند. باید توجه کنیم این همه زحمتی که کشیدهاند چرا از ما برنمیآید! ما که شکرخدا از نظر امکانات چیزی کم نداریم و فقط باید سلیقه به خرج بدهیم. این سریال به قول قدیمیها «کج؛ اما رج است» یعنی همهچیزش حرفهای و خوشساخت است و در مورد سناریوی آن فکر کردهاند و در فرهنگ به اصطلاح نقطهزنی کردهاند.
نگاه رهبری به فرقههای شیعی
تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنشهای شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایستهای قرار ندارد. حتی در کتابهای درسی تاریخی ما به آنها توجه مناسب نشده است؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب از فرق شیعه با عنوان «ایتام آل محمد» یاد کردند. به این معنا که باید فرقههای شیعی را زیر پر و بال گرفت و با آنها تعامل هوشمندانه و عالمانه برقرار و آنها را زیر چتر اهلبیت (ع) باز تعریف کرد. به باور من باید درباره رابطهمان با نزاریها به بازنگری بپردازیم و این مسأله را جدی بگیریم. با این که آقاخانها سکولار هستند، اما مقام معظم رهبری فرمودهاند که فرق شیعه ایتام آلمحمد هستند. بالاخره از دل شیعه برجوشیدهاند و باید با آنها تعامل داشت. این ذهنیت باز رهبری باعث خوشحالی است که در سردمداری کشور عزیزمان، چنین شخصیتی را با افق فکری باز داریم.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی