Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-28@23:19:15 GMT

کتاب خاطرات ناگفته مادر شهیدان خالقی پور رونمایی شد

تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۴۹۱۴۳

کتاب خاطرات ناگفته مادر شهیدان خالقی پور رونمایی شد

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» خاطراتِ‌ناگفته فروغ منهی؛ مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور نوشته زینب عرفانیان با حضور مادرشهیدان خالقی پور، نویسنده کتاب، مداح اهل بیت (ع) حاج مهدی رسولی، حاج حسین یکتا و جمعی از اهالی رسانه و خادمین هیأت رونمایی شد.

مادران شهدا همواره به عنوان نمادهای ایثار، گذشت و الگوهای صبر برای سایر افراد جامعه محسوب می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن‌ها با تقدیم فرزندان خود اجازه ندادند تا دشمنان از موقعیت‌های موجود به نفع خود استفاده کنند، مادر شهیدان خالقی پور یکی از مادران نمونه زنجانی است که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخاری همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد. اولین شهید این خانواده شهید داود خالقی‌پور، متولد ۱۳۴۴ است که در سال ۱۳۶۲ طی عملیات خیبر در جزیره مجنون به فیض شهادت نائل آمد. دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولدین ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند که به طور همزمان در سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه، عملیات پاسگاه زید در آغوش یکدیگر به فیض شهادت نائل آمدند. فروغ منهی، مادر شهیدان خالقی پور است که با صبر و پایداری راه فرزندان خود را ادامه می‌دهد. مادری که هنوز هم مثل ایام هشت سال دفاع مقدس، با اقتدار و محکم صحبت می‌کند، می‌گوید هنوز دفاع تمام نشده است و جنگ با دشمن ادامه دارد تا ظهور آقا امام زمان (عج).

«درگاه این خانه بوسیدنی است» خاطرات ناگفته فروغ منهی مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور است. که ناگفته‌های شنیدنی‌اش در خطوط این کتاب جان گرفته. مادر جوانی که روزهای جوانی‌اش به داغ جگرگوشه‌هایش گذشت و خم به ابرو نیاورد. شیرزنی توصیف نشدنی که در صفحات این کتاب فقط گوشه‌هایی از صبر زینب‌گونه‌اش به تصویر کشیده شده است. از روزهای جوانی‌اش تا روزهایی که کنار بچه‌هایش بود و به سرعت برق و باد گذشتند. روزهایی که از زنجان به نازی‌آباد تهران آمد و در این شهر و خانه غریب بود و حالا بعد از ۵۰ سال در هر جایی جز این خانه و محل، غریب است و دلش پر می‌کشد برای خانه و کوچه‌شان. کوچه‌ای که حالا اسمش شده است: «کوچه شهید داوود خالقی‌پور».
 

در خاطره‌ای مادر شهیدان خالقی‌پور این‌گونه به امام خمینی (ره) خطاب می‌کند؛
امیرحسین دو ساله‌ام را برای آزادی قدس پرورش خواهم داد...
-مدت زمان زیادی بین زمان مجروحیت و شهادت علیرضا طول نکشید، سال ۱۳۶۷ بود که علیرضا و رسول در سنین (۱۹ و ۱۶) سالگی در شب عید قربان در منطقه شلمچه در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند.
زمانی که این دو فرزندم شهید شدند، دشمن فکر کرده بود که به ما ضربه زده است و این خانواده دیگر منزوی می‌شود؛ اما غیرتم اجازه نداد که این سخنان را تحمل کنم، زمانی که پیکر فرزندانم را دم در خانه آوردند، کنار آن‌ها ایستادم و خطاب به امام خمینی گفتم:
"اماما سرت سلامت، دو تا از این بچه‌های ناقابلم به اولین پسرم پیوستند؛ ولی هنوز کار ما تمام نشده است. هنوز پدرشان هست. حتی اگر پدرشان هم شهید شود من امیرحسین دو ساله‌ام را برای آزادی قدس پرورش خواهم داد. اگر او هم نباشد، خودم کمر همت را می‌بندم و چادر به سر، در همه جهات و جبهه‌ها برای پایداری و ایستادگی کشورمان می‌جنگم."
امروز هم چیزی تغییر نکرده است و هنوز هم پشت سر امام خامنه‌ای هستیم و پیرو ایشان و تا آخرین لحظه یعنی ظهور امام زمان (عج) با صلابت ایستادگی کرده و خواهیم جنگید.
تا زمانی که خدا باشد، تنها نیستم، من در این ۳۵ سال با خاطرات آن‌ها زنده هستم و نفس می‌کشم و احساس می‌کنم آن‌ها هم کنار من نفس می‌کشند.

در برشی از کتاب می‌خوانیم:

«کنار تابوت زانو زدم. پوستش از شیمیایی ملتهب و تن سفیدش پر از دانه‌های ریز قرمز بود. مثل وقتی که سرخک گرفت. به پوستش دست کشیدم. زخم ترکش‌های زبر. چقدر حرف برای گفتن داشتم. به صورتش دست کشیدم. سرمای تنش در جانم خزید. چرا قدر پسرم را ندانستم؟ تا چشم بر هم زدم، از پیشمان رفت. من ماندم و حسرتی که دلم را می‌سوزاند. دستش را در دستم گرفتم. موهایش را نوازش کردم. صورتم را نزدیکش می‌بردم و عقب می‌آوردم. حرف می‌زدم و گریه می‌کردم. ساکت می‌شدم و نگاهش می‌کردم. می‌بوییدم و می‌بوسیدمش. همة تنش را لمس کردم. ذره‌ذرة داوود را به خاطر می‌سپردم.»

کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» خاطراتِ‌ناگفته فروغ منهی؛ مادر شهیدان خالقی‌پور عصر پنج شنبه همزمان با ایام رحلت حضرت ام البنین (ع) در هیأت ثارالله زنجان و با حضور مداح اهل بیت (ع) حاج مهدی رسولی، حاج حسین یکتا و جمعی از اهالی رسانه و خادمین هیأت با همکاری کتاب هیأت و انتشارات شهیدکاظمی رونمایی شد.

کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» خاطرات ناگفته فروغ منهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور نوشته زینب عرفانیان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

کد خبر 5134447

منبع: مهر

کلیدواژه: انتشارات شهید کاظمی رونمایی کتاب زنجان نمایشگاه مجازی کتاب رایزنی فرهنگی نهاد کتابخانه های عمومی کشور کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران انقلاب اسلامی ایران تجدید چاپ ترجمه تازه های نشر مرکز فرهنگی شهر کتاب علوم انسانی اسلامی سازمان سمت درگاه این خانه بوسیدنی مادر شهیدان خالقی پور رسول و علیرضا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۴۹۱۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل هولناک مادر با ضربه‌های دمبل

رییس پلیس آگاهی پایتخت از بازداشت عامل قتل مادر با ضربه‌های هولناک دمبل، خبر داد.

به گزارش مشرق، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: چندی قبل مأموران کلانتری ۱۰۲ پاسداران از طریق تماس تلفنی با اداره دهم پلیس آگاهی از قتل زن میان‌سالی در خانه‌اش خبر دادند.

وی با بیان اینکه با گزارش این خبر تحقیقات آغاز و کارآگاهان راهی محل شدند، افزود: تیم جنایی با ورود به خانه موردنظر با جسد زن میانسال در حالی که با ضربات جسم سخت به قتل رسیده بود مواجه شدند.

رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: همسایه‌ها که متوجه صدای درگیری در خانه زن میانسال شده بودند به کارآگاهان گفتند این مادر و پسر با هم زندگی می‌کردند وقتی صدای درگیری شنیدیم به اینجا آمدیم اما با جسد زن میانسال رو به‌رو شدیم.

این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: با توجه به سالم بودن در ورودی و صدای مشاجره پسر جوان با مادرش قبل از جنایت، احتمال دست داشتن او در قتل مطرح شد.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: کارآگاهان خیلی زود پسر جوان را در یکی از خیابان‌های شرق تهران شناسایی و وی را در یک عملیات دستگیر کردند.

وی گفت: متهم که حالت روحی و روانی مناسبی نداشت مدعی شد، روز حادثه مادرم اعتراض کرد که چرا خانه را بهم ریختی و سر این موضوع باهم دعوایمان شد؛ عصبانی شدم و با وزنه بدنسازی او را زدم که ناگهان متوجه شدم نفس نمی‌کشد.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهم برای سیر مراحل قانونی به زندان اعزام شد.

دیگر خبرها

  • کتاب «نامداران موسیقی در سنندج» رونمایی شد
  • مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
  • همایش حکمت مطهر ۱۱ اردیبهشت برگزار می‌شود/رونمایی از ۵ کتاب و برپایی بیش از ۱۲۰ برنامه ملی
  • قتل مادر با دمبل به دلیل اعتراض به به‌هم ریختن خانه
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • درگذشت مادر شهیدان محمدرضایی در شهر زاینده رود
  • قتل مادر به دلیل اعتراض به به‌هم ریختن خانه
  • قتل هولناک مادر با ضربه‌های دمبل
  • اقدام آتشین مرد نقاش | مادر و پسر ۱۱ ساله در خشم پدر سوختند
  • رونمایی از کتاب «هنر فرازان» در برج آزادی