روایت انقلاب|چرا آلمان زندان مخوف کمیته مشترک را ساخت؟/ ۷۲ شکنجه زجرآور ساواک برای تخلیه اطلاعاتی
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۵۸۶۷۲
سیستمهای اطلاعاتی غرب به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با مبارزین و یاوران امام خمینی(ره) تمام پروندهها در یک مرکز متمرکز شود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمود بازرگانی زندانی سیاسی دوران پهلوی و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ضمن گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی به نحوه حکومت پهلوی دوم -محمدرضا پهلوی- اشاره کرد و گفت: آمریکاییها پس از کودتای 28 مرداد احساس کردند که شاه در کشورمان جایگاهی ندارد؛ برای همین مصمم شدند که برای حفظ تاج و تخت او، تدابیر شدید امنیتی ایجاد کنند؛ برای همین سازمان امنیت و اطلاعات کشور را تأسیس کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه مجموعه اخبار و رویدادها بهصورت متمرکز به این مرکز منتقل و نوع برخورد با تحرکات و اقدامات مخالفین بهصورت سازماندهی، فرماندهی میشد؛ تصریح کرد: ایران تجربه کافی در کارهای اطلاعاتی نداشت و فضای سالهای 1320 تا 1335 فضای علمی، آکادمیک و طبقهبندی شده وجود نداشت، بنابراین طراحان سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی ارشد دنیا مثل سازمان سیا، موساد و MI6 انگلستان، شاکله اولیه ساواک را شکل دادند و آموزشهای مقدماتی را برای نیروها آغاز کردند.
* حربه شاه برای تشکیل ساواک
این زندانی سیاسی دوران پهلوی در خصوص نحوه تصویب قانون تشکیل ساواک اظهار داشت: زمانی که قرار بود تأسیس و فعالیت ساواک در مجلس شورای ملی تصویب شود؛ مدعی شدند که دور تا دور ایران چشم طمع به کشورمان دارند -مخصوصاً حکومت سرخ کومونیستی شوروی- بنابراین برای اطلاع از فعالیتهای آنها، کومونیستها و حفظ مرزها باید این مرکز را ایجاد کنیم.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با تأکید بر اینکه ساواک برای حفظ منافع آمریکا و انگلیس تأسیس میشود؛ خاطرنشان کرد: ساواک تمام همت و تلاش خود را برای مبارزه با مخالفین داخلی شاه ملعون معطوف کرد. در آن زمان نیروهای رکن دو ارتش، شهربانی و ژاندارمری مخالفین را دستگیر و بازجویی و در زندانهای جمشیدیه، قزلقلعه و زندانهای دیگر در شهرستانها نگهداری میکردند؛ برای همین مقابله با مخالفین راه به جایی نبرد و نتواستند جلوی آنها را بگیرند. چراکه آنها برای گرفتن پاداش از حکومت، مبارزی که توسط یکی آنها دستگیر میشد؛ ارگان دیگر خبردار نمیشد بنابراین مبارزین راهی برای فرار پیدا میکردند.
بازرگانی در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه هرچه مقابله با مبارزین بیشتر میشد؛ نتیجه آن کمتر بود؛ افزود: سیستمهای اطلاعاتی اسرائیل، آمریکا و انگستان به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با مبارزین تمام پروندهها در یک مرکز متمرکز شود، بنابراین در سال 1350 کمیته مشترک ضد خرابکاری را راهاندازی کردند و نیروهای کارکشته و توانمند در هر سه ارگان در آنجا بهکارگیری شدند.
وی ادامه داد: نیروهای ساواک در یک واحد یگانه جمع شدند و این کمیته را راهاندازی کردند؛ چراکه لازم بود یک مرکزی برای تبادل اطلاعات و استقرار زندانیان در نظر گرفته شود، بنابراین ساختمان -یا زندان- کمیته مشترک ضد خرابکاری که قبلاً به «زندان فلکه» مشهور بود، ایجاد شد.
* آلمانها سازنده زندان فلکه یا کمیته مشترک/ زندانی که صدایی از آن بیرون نمیرود
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اینکه زندان کمیته مشترک خرابکاری یا موزه عبرت فعلی درسال 1316 توسط آلمانها ساخته شد؛ اظهار داشت: آلمانها، جاسوسان متفقین را در مرزهای ایران دستگیر و در این مکان نگهداری میکردند. رضاشاه بر این باور بود که احتمال دارد متفقین در جنگ شکست بخورند و به دلیل آنکه دست نشانده انگلستان بود ترسید تاج و تخت خود را از دست بدهد؛ بنابراین در پشت پرده تفاهم کرد که در صورت پیروزی آلمانها همچنان زمام حکومت را در دست داشته باشد؛ بنابراین آلمانها ساختمانها زیادی در تهران ساختند.
این زندانی سیاسی دوران پهلوی با تأکید بر اینکه قرار بر این شد که در سراسر کشور مبارزین را دستگیر کنند و به تهران اطلاع دهند؛ افزود: این ساختمان استعداد نگهداری حدود 200 زندانی را داشت اما در شرایط بسیار شدید مثل حمله به خوابگاه دانشجویی، حمله به کارخانجات و غیره تا 800 نفر هم نگهداری کردهاند که توصیه میکنم مردم شریف جمهوری اسلامی ایران از این موزه بازدید کنند.
بازرگانی به شکل ظاهری این زندان مخوف اشاره کرد و گفت: شکل ظاهری این ساختمان بسیار ساده است و صرفاً مثل ساختمان شهربانی بود اما دارای اتاقهای بازجویی، شکنجه و سلولهای عمومی و انفرادی بسیاری است و طبق آخرین آمار 57 نفر از مبارزین مثل آیتالله سعیدی و غیره در این مکان شهید شدند.
وی با تأکید بر اینکه حدود 8 هزار زندانی در ادوار مختلف در این زندان حضور داشتهاند؛ خاطرنشان کرد: افراد مختلفی در این زندان نگهداری شدهاند و این زندان یکی از مخوفترین زندانهای دنیا است چراکه اصلاً صدایی بیرون نمیرود و هرچه فریاد زده شود؛ همانجا دفن میشود. امیدوارم جوانان این مرز و بوم این موزه را ببینند که محمدرضای ملعون که داعیه تمدن جهانی داشت، چگونه صدای مبارزین را در این زندان خفه میکرد.
* شکنجههای وحشیانه ساواک
این زندانی سیاسی قبل از انقلاب به فشارها و شکنجههای ساواک در این زندان اشاره کرد و افزود: زندانیان چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی مورد شکنجه قرار میگرفتند. خانوادهها اصلاً اطلاع نداشتند که فرزندانشان در کجا نگهداری میشوند و دائماً مورد تهدید و فحاشی قرار میگرفتند که فشار زیادی به روحیه مبارزین وارد میکرد.
بازرگانی ادامه داد: شوک الکتریکی، شلاق به کف پا و اعضای بدن، سوزاندن بدن، قفس و صندلی داغ، وارونه و از مچ دست آویزان کردن به فلکه بیرونی زندان، تشته و بیخواب نگهداشتن از جمله شکنجههای جسمی بود که قریب به 72 مورد شکنجه در آن ثبت شده است.
روایت انقلاب|ماجرای ناراحتی امام خمینی از مقدمات بازگشت به ایران* شجاعت و توکل حضرت امام خمینی(ره) باعث بیداری مردم از خفقان پهلوی شد
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه مقدمات پیروزی انقلاب از 15 خرداد 42 شکل گرفت؛ افزود: روشنگریهای امام خمینی(ره) در آن زمان باعث مقدمات پیروزی انقلاب اسلامی شد؛ چراکه مجتهد مسلم آگاه و بیدار، عارف به زمان و شجاع در مقاطع مختلف با صدور اعلامیه و سخنرانیهای روشنگرانه مردم را بصیر و آگاه میکردند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: در شرایط حاد و خفقان سال 1355 و 1356 این مبارزین بودند که طلایهداران مخالفین حکومت بودند؛ سخنرانیهای حضرت امام خمینی(ره) از طریق رادیو بغداد پخش میشد و از طریق اعلامیه توسط مبارزین تدوین و تکثیر میشد. بنابراین سخنرانیها و سعی و تلاش امام خمینی(ره) باعث شد این روشنگریها نتیجه بدهد؛ البته این مثلث دو ضلع دیگری هم داشت که یک ضلع آن مردم و ضلع دیگر آن مبارزین بودند. اما رأس همه آنها حضرت امام خمینی(ره) بودند.
این زندانی سیاسی قبل از انقلاب به ماجرای زندانی شدن خود در سال 1353 پرداخت و گفت: در سالهای 1353 و اوایل سال 1355 به هیچ عنوان احتمال تغییر رژیم نمیدادیم چه برسد به انقلاب اسلامی. اما از آنجایی که حضرت امام خیمنی(ره) با اعتماد به نفس کامل، مأمور به انجام تکلیف بود و نتیجه را به خدا واگذار کرد؛ خداوند هم به یاری ایشان آمد و زحمات ایشان به انقلاب اسلامی منجر شد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر کشورمان اقدامات و فعالیتهای جانانه امام خیمنی(ره) را باعث بیداری مردم عنوان کرد و افزود: مبارزین در کنار مردم فعالیتهای بیشماری برای سرنگونی انقلاب کردند و از همه گروهها خواسته شد تا به ایجاد انقلاب اسلامی کمک کنند اما برخی از گروهها مثل مجاهدین خلق و غیره به دنبال سهمخواهی بودند که با رهنمودهای خیرخوانه حضرت امام خیمنی(ره) و سپس مقام معظم رهبری این انقلاب همچنان پابرجاست و امیدواریم به انقلاب حضرت حجت(عج) پیوند زده شود.
* وابستگی اقتصادی به غرب یکی از دلایل سقوط شاه بود
بازرگانی در بخش دیگری از سخنان خود یکی از علتهای از بین رفتن پهلوی را سقوط اقتصاد در آن زمان دانست و افزود: مردم در آن زمان به دنبال اقتصاد نبودند بلکه به دنبال عفت، حجاب و فرهنگ دینی در جامعه بودند اما اقتصاد وابسته باعث سقوط پهلوی ملعون شد چراکه صنعت کشاورزی در قبل از انقلاب توسط آمریکاییها و اسرائیلیها نابود شده بود.
وی افزایش واردات را یکی از دلایل سقوط اقتصادی کشور خواند و گفت: واردات بیرویه از کشورهای قدرتمند صورت میگرفت و همین موضوع باعث شد که محصولاتی مثل مرکبات، گندم و پنبه و غیره از سایر کشورها وارد شود و فقط مصرفکننده باشیم در حالی که مزارع مختلفی داشتیم اما کاری کردند محصولات کشاورزان خریداری نشود و کشاورزان به شهرها هجوم بیاورند.
این پژوهشگر تاریخ فروش نفت خام توسط شاه را باعث مرگ اقتصاد کشور برشمرد و تصریح کرد: در زمان شاه سرمایههای زیرزمینی به تاراج برده میشد و خودمان را وابسته به غرب کرده بودیم و اصلاً نگاهی به آینده جوانان نداشتیم. امیدوارم مسئولین فعلی نیز این تجربه را کسب کرده باشند و طبق فرمایش مقام معظم رهبری جلوی خام فروشی را بگیرند.
گفتوگو: محمد کربلایی اسماعیل
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: امام خمینی ره دهه فجر امام خمینی ره دهه فجر پژوهشگر تاریخ معاصر زندانی سیاسی انقلاب اسلامی امام خمینی ره کمیته مشترک آن زمان حضرت امام آلمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۵۸۶۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
هشتم اردیبهشت، سالروز شهادت قهرمانی است که رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان است و محمد عسگری در فیلم سینمایی «آسمان غرب» که این روزها روی پرده سینما در حال اکران است، به روایت مقطع کوتاهی از زندگی او میپردازد؛ این کارگردان در گفتوگو با ایمنا از عشق به وطن شهید علیاکبر شیرودی میگوید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، این برای چندمینبار است که دیالوگهای طلایی میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی، تماشاگران را سر وجد آورده است «چه جوری وایسم و ببینم، خاکم رو دارند میگیرند، زن و بچه مردم رو میکشند، به ناموسمون دارند، تجاوز میکنند، نمیتونم، الان باید وایسیم و دفاع کنیم.»
جادوی سینما در روایت قهرمانان این بار هم مؤثر افتاده است و همه مجذوب فیلمی شدهاند که به بازخوانی تحولات روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و نقشآفرینی خلبانان هوانیروز در دفاع از میهن تمرکز دارد.
در دو سه روز ابتدایی پس از حمله نیروهای بعث عراق به خاک ایران، علیاکبر شیرودی به همراه جمع اندکی از همراهانش در نیروی هوایی تن به دستورات بالا نمیدهد و ترجیح میدهد نسبت به آن تمرد کنند! همین تمرد از یک دستور نظامی، اما تأثیری شگرف بر ادامه تحولات جنگ میگذارد.
«آسمان غرب» تلاش کرده است تا این چند روز ملتهب را به تصویر درآورد و روایتی از قهرمانی را به تصویر بکشد که جانش را در راه وطن و مردمش فدا کرد و امروز کلمه شهید کنار نامش نصب شده است.
محمد عسگری، کارگردان این فیلم به دنبال روایت بزرگمردی است که ستاره درخشان جنگهای کردستان نام گرفته بود و به گفته شهید «ولیالله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: «ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکنها را ممکن ساخت.»
شهید شیرودی همچون آهنربایی است که انسانها را به خود جذب میکندمحمد عسگری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از مازندران درباره انتخاب موضوع فیلمنامهاش که درباره مقطع کوتاهی از زندگی شهید شیرودی است، میگوید: به لحاظ فنی برای هر کارگردانی جذاب است که در آسمان کارگردانی کند، حالا به واسطه هر چیزی که ممکن است یک هواپیما یا یک بالگرد باشد، اما در بخش دیگر، شیرودی یک شخصیت آهنرباگونهای است که انسان را جذب خود میکند.
وی میافزاید: بهویژه در این دوره زمانه ما، اینکه یک نفری بهخاطر غیرتی که به وطنش، خاکش، مردمش، ناموسش، خانوادهاش، نظامش و هر آنچه فکر میکنید دارد، در موضوعاتی گنجانده میشود که آدمی دادخواه و عدالتخواه باشد تا پشت مردمش باشد و این روحیه برای من روحیه جذابی است؛ اینکه وجوه اصلی یک قهرمان را در خود دارد.
کارگردان آسمان غرب با بیان اینکه این دلایل موجب انتخاب این شخصیت شد، ادامه میدهد: زمانی که دیدم سوژه مناسبی است، آن را انتخاب کردم، ضمن اینکه برهه زمانی که به آن در فیلمنامه پرداختم، همچون خورشیدی دیدم که به واسطه عمل آنها میدرخشید، اما گذر زمان روی آن سایه انداخته بود.
عسگری اضافه میکند: رخداد دراماتیک و حماسهگونهای که در روزهای ابتدای جنگ انجام میدهند و ارتش سازمان درستی نداشت و سپاه تازه داشت، شکل و قوت میگرفت و این ماجرا موجب میشود تا شرایط ویژهای پیدا کند و اینها باعث میشود تا بتواند مرا برای ساخت موضوعی جذب کند که انجام هم شد.
آسمان غرب، نمونهای از تمام آسمان ایران استکارگردان نامی چهلودومین جشنواره فیلم فجر با اشاره به شناختش از شهید شیرودی قبل از آغاز ساخت فیلم میگوید: اطلاعاتم در این مورد شهید، اطلاعات محدودی بود که دیگران هم دارند، اما آنچه در ساخت این فیلم کمک کرد، گفتوگوهای میدانی با همرزمان شهید بود، ضمن اینکه مطالعات و اتفاقاتی که در آن برهه از زمان رخ داد، بخشی از ساخت فیلمنامه بوده است.
وی میافزاید: حضور میدانی در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر و اتفاقات آنجا، همچنین گفتوگو با روستاییانی که در آن دوران از زمان و اینکه چرا آن کارها را در آنجا انجام داد، موجب شد تا فیلمنامه نوشته شود و به این شهید جذب شوم.
کارگردان نخستین فیلم حوزه مقاومت به نام «اتاقک گلی» درباره انتخاب فیلم دومش به نام آسمان غرب میگوید: دلیل این نام به این خاطر بود که این موضوع در غرب کشور اتفاق افتاد و در آسمان، البته آسمان غرب نمونهای از تمام آسمان ایران است و معطوف به غرب کشور نیست، بهطور قطع در جنوب کشور هم همینطور بوده است، بههرحال ما قهرمانانی را داریم که خلبان هستند و قهرمانی آنها در آسمان بوده است، حالا چه خلبان هواپیمای جنگی، بالگرد یا سایر که در روزهای جنگ مأموریتهای و پروازهای خاص و خطیر خودشان را داشتند.
عسگری با اشاره به استقبال مردم از اکران این فیلم روی پردههای سینما ادامه میدهد: اشتباهی در فیلمهای ما اتفاق افتاده است و آن این است که عنوانی روی فیلمی گذاشته میشود، بهطور مثال عنوان شیرودی یا قهرمان بهعنوان یک شخصیت کشوری یعنی زندگی او، در صورتی که در این فیلم اینطور نیست، این فیلم رخدادی از روزهای نخست جنگ است که بر حسب اتفاق علیاکبر شیرودی قهرمان آن روزها بود، بهخاطر همین برخی میگویند که چرا معنویات شیرودی را نشان ندادید؟، در واقع اشتباه محض است که بخواهیم در ۱۰۰ دقیقه تمام آنچه که شهید شیرودی بوده است را به نمایش درآوریم.
وی اضافه میکند: در این فیلم جنگندگی یا همان غیرت به وطن و جوهر انسانیت و اخلاق شهید شیرودی به نمایش در آمده است؛ شخصیتی که قهرمان ما در برههای از زمان بوده است و بزرگان از او به عنوان «مالک اشتر» زمانه نام میبرند و بهخاطر سلحشوری و جنگندگی او بوده است.
علاقه شهید شیرودی به حضرت امام راحلکارگردان آسمان غرب ادامه میدهد: نکته نخست درباره روایت این فیلم سلحشوری، جنگندگی و قصه این سلحشوریها در آن دوره بوده است و نکته دیگر در مورد معنویات و خانواده شیرودی است؛ شما به عنوان یک فیلمنامهنویس به یک زاویهای نگاه میکنید و آن شخصیت و جوهره شیرودی محسوب میشود و آن ویژگی برای جوان و نوجوان امروزی ملاک است و این قهرمان شجاع را دوست دارد، شما میخواهید آن را به جوان امروز نشان دهید، بنابراین باید آن را به زبان روز به جوان امروز رساند.
وی تاکید میکند: به عنوان مثال شهید شیرودی در جایی در این فیلم به امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایمان دارد؛ ابزار شیرودی بالگرد است؛ عکس امام را به آن میچسباند و به آن آهن بیخاصیت به لحاظ مفهومی جان میدهد و این همان زبان سینماست که سبب میشود نوجوان و جوان سینما را دوست بدارد.
عسگری با بیان اینکه با حضور در بعضی از اکرانهای فیلم در سینماها میبینیم که نوجوان و جوان با صوت و سرافرازی شیفته شیرودی میشوند و این نشانه خوب از نوع ارتباط جوان امروز با این قهرمانان است، میگوید: مطمئناً در یک فیلم ۱۰۰ دقیقهای نمیتوان تمام وجوه یک شخصیت مهم را مطرح کرد، شخصیتی که زمانی که خبر شهادتش به حضرت امام (ره) رسید، ایشان به فکر فرو رفتند و با اینکه درباره همه شهدا میگفتند خدا آنها را بیامرزد، اما درباره شهید شیرودی گفتند که او آمرزیده است، یا مقام معظم رهبری درباره این بزرگمرد فرمودند که شیرودی، اولین نظامی بود که به او اقتدا کردم.
کد خبر 748225