وقتی مکرون خودش هم نمیداند چه میخواهد
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۸۷۲۲۵
به گزارش باشگاه خبرنگاران، پنج شنبه ۱۶ بهمن بود که امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه پیشنهاد داد که «یک میانجی صادق» در مذاکرات میان آمریکا و ایران برای احیای توافق هستهای باشد که دونالد ترامپ رئیس پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
مکرون به اندیشکده شورای آتلانتیک گفت که هر کاری بتوانم برای حمایت از هر اقدامی از جانب آمریکا برای مشارکت دوباره در مذاکراتی دشوار انجام خواهم داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همچنین خواستار مذاکراتی جدید با ایران شد که با حضور عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی باشد و محدودیتهایی بر برنامه موشکی ایران اعمال کند. عربستان و رژیم صهیونیستی سرسختانه با توافق هستهای که در سال ۲۰۱۵ انجام شد، مخالف بوده اند و از تصمیم ترامپ برای خارج کردن آمریکا از توافق حمایت کرده بودند. مکرون در ادامه اظهار کرد: ما باید راهی پیدا کنیم که عربستان سعودی و اسرائیل هم در این مذاکرات حضور داشته باشند، چراکه آنها از شرکای مهم منطقه هستند و مستقیما در نتیجه اقدامات ما با دیگر دوستانمان در منطقه ذی نفع هستند.
این در حالی است که مواضع رژیم صهیونیستی و عربستان درباره برجام و میزان مخالفت این دو کشور با این توافق بر کسی پوشیده نیست. در دوران ترامپ هم اتفاقا همین دو کشور نقش مخربی درباره برجام و تشویق ترامپ به خروج از برجام و اعمال فشار حداکثری بر تهران داشتند.
مکرون هفته گذشته نیز در اظهاراتی بدون اشاره به بدعهدیهای طرف غربی در پایبندی به تعهداتش در برجام و خروج یکجانبه آمریکا از آن، مدعی شد که مذاکره با ایران بسیار سختگیرانه خواهد بود.
جان اف لودریان، وزیر خارجه فرانسه هم ۱۸ بهمن با انتشار پیامی در توئیتر ضمن اشاره به موضوع برجام، نوشت: فرانسه با سه کشور آمریکا، انگلیس و آلمان پیرامون پرونده هستهای ایران مذاکرات مهمی را انجام داده است. او در ادامه برنامه صلح آمیز هستهای ایران را یک چالش هستهای و امنیتی توصیف کرد.
تغییرمحسوس مواضع اروپا قبل و بعد از ترامپ و واکنش تهرانتقریبا سه سال گذشته هنگامی که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا از برجام خارج شد، اروپا به اقدام ترامپ اعتراض کردند و توافق هستهای با ایران را دستاورد درخشان دیپلماسی و چند جانبه گرایی توصیف کردند. آنها مدعی شدند تلاش میکنند که با وجود تحریمهای واشنگتن، ایران بتواند از مزایای توافق هسته ای بهرهمند شود. اما وعدههای اروپا شرکای اروپایی برجام در نهایت از حد حرف ماند و حتی تمهیداتی، مانند اینستکس هم در نهایت نتیجه ای نداشت.
اکنون با روی کار آمدن جو بایدن، رئیس جمهور جدید آمریکا که وعده بازگشت به برجام را داده، موضع تروئیکای اروپایی عضو برجام تغییر کرده است. این کشورها که بارها در زمان ترامپ از آمریکا میخواستند به برجام بازگردد، حالا مباحث و پیشنهاداتی مطرح میکنند که نه تنها کمکی به احیای برجام نمیکند، بلکه به نوعی سنگ اندازی در این مسیر تلقی میشود. این اظهارات در حالی مطرح میشود که در دوسال گذشته اروپا عجله زیادی داشت که واشنگتن هر چه زودتر تکلیف خود را با توافق با ایران روشن کند.
حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، رئیس جمهور کشومان درباره پیشنهاد فرانسه برای اضافه شدن عربستان سعودی به مذاکرات هستهای با ایران و همچنین مذاکره مجدد درباره برجام گفت که هیچ بندی از برجام عوض نخواهد شد این را بدانید، هیچ فردی هم به برجام اضافه نخواهد شد. اگر ۱+۴ هستیم ۱+۴، اگر ۱+۵ هستیم ۱+۵ و ۲+۵ و ۳+۵ نمیشود، حرفهای ناروا گفته نشود. ما یک کاری انجام دادیم البته این هم محصول تلاش زیادی بود که ۱۰ سال مذاکره شد، تلاش شد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم ۱۹ بهمن با حضور در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما با بیان اینکه ما مذاکرهای نداریم که سعودی در آن باشد یا نباشد گفت: برجامی داریم که ۱۵۰ صفحه سند است و همه مذاکره و توافق کردیم، برخی را آنها دوست نداشتند برخی را ما دوست نداشتیم، ممکن است مکرون یک چیزهایی را دوست نداشته باشد، ولی کسی شما را ناگزیر نکرده بود به توافق بپیوندید. برجام مذاکره شده و نیاز به مذاکره مجدد ندارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان با اشاره به اینکه سیاست کشورهای منطقه باعث شده تا مکرون خود را متولی رژیم صهیونیستی و عربستان بداند، اظهار کرد: آقای مکرون شما هیچ حقی ندارید پشت این میز باشید، اگر برجام است برجام مذاکره ندارد، اگر منطقه است، منطقه مربوط به منطقه است. ما راجع به چیزی نمیخواهیم مذاکره کنیم که عربستان باشد. در بحث منطقه کشورهای منطقه باید صحبت کنند.
مکرون با طرفداری از تل آویو و ریاض به دنبال چیست؟کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه زمان زیادی تا انتخابات فرانسه باقی نمانده است، مکرون تصور میکند با نزدیک شدن به ریاض و برخی دیگر از کشورهای خلیج فارس، میتواند فرصتهای اقتصادی ایجاد کرده و بخشی از اقتصاد کرونا زده فرانسه را نجات دهد. البته نباید فراموش کرد که حمایت از رژیم صهیونیستی نزد دولتمردان فرانسوی موضوعی تاریخی است.
حنیف غفاری کارشناس مسائل اروپا در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به تلاشهای خاص مکرون در قبال عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی، اظهار کرد: این مسئله مسبوق به سابقه است و در دوران ریاست جمهوری «فرانسوا اولاند» در فرانسه هم شاهد بودیم که لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه در مذاکرات هستهای منافع تل آویو و ریاض را در نظر میگرفت و حتی در مواردی به نیابت از رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در مذاکرات هستهای موضع گیری میکرد که به دلیل فعالیت و نقش آفرینی خاص لابیهای صهیونیستی در فرانسه و ارتباطات خاص بین دربار آل سعود و مقامات دو جریان اصلی فرانسه یعنی جریان راست محافظه کار و چپ سوسیالیست است، بنابراین مکرون هم از این قائله مستثنی نیست.
غفاری همچنین تاکید کرد: در دورانی که ترامپی وجود ندارد که از بن سلمان و نتانیاهو حمایت کند، مکرون به خیال خود سعی دارد که جای خالی ترامپ را برای آنها پر کند و از طریق طرح مسئله حضور آنها در مذاکرات هستهای ایران میخواهد به تل آویو و ریاض اثبات کند که حامی جدیدی برای آنها محسوب میشود، اما رئیس جمهور بی تجربه فرانسه قطعا نمیتواند این بازی را پیش ببرد، چراکه ممکن است در مواردی با واکنش خاص آمریکا و در مواردی دیگر هم قطعا با پس زده شدن از سمت خود اتحادیه اروپا مواجه شود.
این کارشناس مسائل اروپا تصریح کرد: فراموش نکنیم بعد از اینکه مکرون بحث ورود عربستان در معادلات هستهای با ایران را مطرح کرد، شاهد بودیم که اتحادیه اروپا رسما بیانیهای داد و اعلام کرد مواضع مکرون مواضع اتحادیه اروپا نیست، بنابراین میتوان گفت که مکرون متوجه هزینههای این بازی در زمین تل آویو و ریاض نیست.
با این حال با توجه به تجارب سالهای گذشته از نحوه تعامل شرکای اروپایی برجام، باید گفت که در نهایت تصمیم نهایی درباره بازگشت به برجام را آمریکا میگیرد. جو بایدن در سخنرانی اخیر خود، بر لزوم احیای دیپلماسی و حاکمیت قانون تأکید کرده و گفته است که ایالات متحده دیگر درعرصه جهانی غایب نخواهد بود و آمریکا طی سالهای گذشته وجاهت اخلاقی خود را از دست داده است؛ ما تلاش میکنیم وجهه واشنگتن را بازگردانیم.
بررسی ادعای فرانسه؛ آیا مکرون شایستگیِ میانجی گری دارد؟غفاری کارشناس مسائل اروپا معتقد است که در نظام بینالملل یک طرف متعهد نمیتواند در کسوت یک میانجی ایفای نقش کند، تروئیکای اروپایی در برجام طرف متعهد هستند و متاسفانه به تعهدات خودشان هم عمل نکردند. در حقیقت میانجی در صورتی میتواند یک نقش آفرینی داشته باشد که خودش طرف متعهد نباشد و میانجی باید طرف ثالثی باشد که دارای مواضع بی طرفانه نسبت به طرفین منازعه باشد، اما از آنجایی که کاخ الیزه در طول سالهای اخیر متغیری وابسته به کاخ سفید و واشنگتن بوده است، لذا در چنین شرایطی طرح موضوع میانجی گری از سوی فرانسویها نه مبنای منطقی دارد و نه مبنای سیاسی.
غفاری با تاکید بر اینکه حتی اگر به فرض محال بر روی عدم تعهد فرانسویها چشم بپوشیم و آنها را به عنوان میانجی بپذیریم، قطعا کاخ الیزه میانجی صادقی نیست، توضیح داد: در دوران ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، مکرون اولین بازیگر اروپایی بود که رسما بحث موضوعات موشکی و دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران را ذیل برجام مطرح کرد و این نشان میدهد که رئیس جمهور فرانسه به اصل توافق هستهای پایبند نیست، در چنین شرایطی چگونه او خود را یک میانجیگر صادق برای بازیابی و احیای برجامی میداند.
هدف از برگزاری نشست بین اروپا و آمریکاخبرگزاری رویترز در گزارش پنجشنبه ۱۶ بهمن خود از برگزاری نشست آتی تروئیکای اروپایی در هفته آینده با حضور آمریکا خبر داد. وزاری خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه در این نشستِ مجازی درباره ایران و توافق برجام با مقامات دولت کنونی آمریکا تحت ریاست جمهوری «جو بایدن» رایزنی خواهند کرد. چهار منبع مطلع از این مسئله به رویترز گفتند در این نشست مقامات آمریکایی و اروپایی به دنبال راهحلی برای احیای توافق هستهای ایران خواهند بود که دولت پیشین آمریکا به ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» یک جانبه از آن خارج شده است.
کارشناس مسائل اروپا درباره این نشست پیش روی تروئیکای اروپایی با آمریکا که قرار است با موضوع ایران برگزار شود، تصریح کرد: از زمانی که پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا قطعی شد یعنی از همان آبان امسال، شاهد بودیم که در قالب دیپلماسی پنهان مذاکرات مستمری بین اعضای پیشنهادی دولت بایدن در آن زمان از جمله آنتونی بلینکن و جیک سالیوان برگزار شد و لابیهاییها در این خصوص بین آنها و وزرای خارجه سه کشور اروپایی بر سر برجام و ایران صورت گرفت، بنابرین این گونه نیست که آمریکا و کشورهای اروپایی تازه بخواهند در قالب دیپلماسی آشکار در خصوص بحث برجام و چگونگی مواجهه با آن مواضعی رد و بدل کنند.
او همچنین گفت که تصمیمگیری در خصوص نحوه مواجهه مشترک آمریکا و اروپا بر سر توافق هستهای گرفته شده و آنچه اکنون برای آنها اصالت و موضوعیت دارد، شکل بازی است، یعنی واشنگتن و سه کشور اروپایی اکنون بر روی تنظیم بازی تاکتیکی و شکلی خود در نظام بین الملل، برجام و پیامهایی که میخواهند به نظام بین الملل مخابره کنند، قرار است هم افزایی و نشستی برگزار کنند، اما به لحاظ محتوایی این نشست چیزی را تغییر نمیدهد و اهمیت چندانی ندارد، چراکه تصمیمات بین آمریکا و تروئیکای اروپایی اتخاذ شده است.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: کارشناس مسائل اروپا تروئیکای اروپایی مذاکرات هسته ای رژیم صهیونیستی تل آویو و ریاض عربستان سعودی هسته ای ایران توافق هسته ای دونالد ترامپ ریاست جمهوری رئیس جمهور هسته ای یک میانجی کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۸۷۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا عسگری؛ سوژهای سوخته برای فرار از شکست
داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی به بررسی گزارش اینترنشنال درباره علیرضا عسگری پرداخت. این تحلیلگر سیاسی در این باره نوشت: بار دیگر پس از ۱۷ سال، یک سوژه سوخته امنیتی با گزارشی که «اینترنشنال» در پنجم اردیبهشت ماه منتشر کرد، محور خبری – تحلیلی برخی منابع و افراد قرار گرفت. اینترنشنال با ارائه گزارشی با عنوان «علیرضا عسگری؛ از سردار رضا چیفتن تا مستر جان دوو»، پس از ۱۷ سال تلاش کرده این سوژه را برجسته و در میان اخبار مهم این روزها که سراسر آمریکا را به جهت اعتراضات گسترده در دانشگاههای این کشور در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها فرا گرفته، کمرنگ کند.
در صدد بازخوانی آنچه در سال ۱۳۸۵ اتفاق افتاد و در صدر اخبار آن روزها قرار گرفت، نیستیم. اما بدنبال این پاسخ هستیم که چرا اینترنشنال - این رسانه اجاره ای در خدمت نظام سلطه - در این مقطع زمانی به این سوژه پرداخته است. داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد و در طول این ۱۷ سال، اطلاعات ضد و نقیض زیادی در باره او در فضای رسانه ای در داخل و خارج منتشر شده است. برخی سفر او به سوریه و پس از آن به ترکیه به بهانه تجارت زیتون و... را برنامه ای هدفمند از سوی وی برای پناهندگی و همکاری با سرویس های جاسوسی دانسته و برخی دیگر کشاندن او به سوریه و ترکیه را با هدف ربایش و نه از روی اختیار می دانند.
اینترنشنال در گزارش اخیر خود تلاش کرده او را همکار سازمان سیا معرفی کرده و این همکاری را خیلی بیشتر از زمانی اعلام کند که او به سوریه و ترکیه رفته و سپس ناپدید شده است و در این گزارش با استناد به سخنان همسر او و سفرش به تایلند در سال ۱۳۸۴ و احتمال ارتباط گیری او با عوامل سیا پیوند داده است. اینتر نشنال به نقل از سخنان سردار احمدی مقدم در تاریخ ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری - در صورت درست بودن انتساب این سخنان به احمدی مقدم - مدعی است عسگری یک روز قبل از رفتنش به سفر تجاری سوریه و ترکیه به دفتر او رفته و گفته: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»این جمله یعنی عسگری میدانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می خواست باقی زندگیاش را با یک هویت تازه بگذراند و آنچنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است، در آمریکا یا آلمان که می گویند یکی از این دو محل زندگی اوست، زندگی کند.
اما در رابطه با گزارش هدفمند اینترنشنال و زمان انتشار این گزارش در این مقطع زمانی چند نکته وجود دارد:
۱ - برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینه های هسته ای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هسته ای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویس های جاسوسی شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته، حائز اهمیت بوده باشد ولی نباید فراموش کرد که عملا برنامه هسته ای ایران از زمانی که آژانس روی آن سوار و برای ایران پرونده تشکیل داد به سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ برمی گردد و در آن مقطع برنامه هسته ای ایران از چنین گستردگی که امروز برخوردار است، برخوردار نبوده است. عسگری هم در آن مقطع نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مسایل مالی و اخلاقی دستگیر و ۱۸ ماه در زندان بود. بعد از آزادی هم هیچ ارتباطی با بخش های نظامی یا هسته ای و... نداشته است.
حداکثر بهره برداران از عسگری در سرویس های جاسوسی می تواند به همان میزانی باشد که موساد در ایران عملیات انجام داده است. مثلا با توجه به مسئولیت او در معاونت بازرسی وزارت دفاع می توان عسگری را در لو دادن محل کانتینر های اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هسته ای ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای آنهم نه زمانی که به شور آباد منتقل شد، دانست. برفرض که عسگری کسی بوده که شهید محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرده است، دیگر دانشمندان هسته ای شهید ما که هیچ ارتباط تشکیلاتی با مسئولیت سازمانی او نداشته اند و تازه در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ این افراد به جرگه دانش هسته ای ما پیوسته اند، با کدام کانال اطلاعاتی دشمن به شهادت رسیده اند؟
۲ - این نوع پروژه تعریف کردن و نام بردن از عسگری بیش از آنکه حاوی اطلاعات و داشتن نقش های برجسته برای عسگری در لو دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران باشد، احتمال دیگری را در ذهن متبادر می کند و آن اینکه منبع یا منابع دیگری در اختیار دشمن است و برای نسوزاندن مهره خود از یک مهره سوخته استفاده می کنند تا بتوانند در شرایط مناسب برنامه ترور یا هر اقدام دیگر خود را عملیاتی کنند.
۳ - نباید فراموش کرد که دشمن زبون صهیونیستی و مهره گردان اصلی او یعنی آمریکا در عملیات غرور آفرین «وعده صادق» ضربه سنگینی را متحمل شده است و برای فرار از این شکست بزرگ، بدنبال انحراف افکار عمومی از این شکست است. رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی آن با عملیات «طوفان الاقصی» حماس غافلگیر و گیج و مبهوت شده بود و ۸ ماه است که با وجود شخم زدن غزه و کشتار جنون آمیز ۳۳ هزار زن و کودک در این باریکه، نتوانسته دستاوردی را به درست آورد و عملیات وعده صادق سپاه نیز تیر خلاص را بر دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی این رژیم و دستگاه اطلاعاتی آمریکا که پشتیبانی کننده اصلی آمریکا از رژیم صهیونیستی است، وارد کرد. بنابراین، انتشار گزارش اینترنشنال و بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش را باید عاملی برای توجیه شکست های اطلاعاتی آمریکا و صهیونیست ها دانست.
افتضاح این شکست تا آنجاست که تاکنون سه مقام نظامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم استعفا داده اند و این ننگ بزرگی برای آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان غربی آنهاست که تلاش دارند این موجود رو به مرگ را احیا کنند.
۴ - با شکست اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق ایران، به نظر می رسد غرب با محوریت آمریکا و فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد باز کردن پرونده جدید هسته ای و موشکی برای کشورمان است و ممکن است اقدام به برخی اطلاعات غلط در این زمینه در روزها و ماههای پیش رو در این دو زمینه داشته باشد و با انتشارگزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتبار بخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دوره ای، این اطلاعات داده شده و البته غلط قابل استناد است که این سناریوی طراحی شده از هم اکنون محکوم به شکست است.