بهزیستی روانشناختی چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۲۴۵۶۴
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، نقش سلامت روانی در جامعه ابتدا از اصلیترین ارکان آن یعنی خانواده شروع میشود که موجب رشد و تعالی میان اعضای آن خواهد شد.
البته گفتنی است که شروع این سلامت روانی ابتدا باید از دو عضو وجودی خانواده یعنی پدر و مادر آغاز شود و این بهزیستی روانشناختی در بهبود عملکرد افراد نیز تأثیرگذار خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدباقر حبّی روانشناس در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، درباره بهزیستی روانشناختی در خانواده اظهار کرد: یکی از مسائل مهم، توجه به سلامت روانی در خانواده است یعنی افراد اگر از سلامت روانی برخوردار نباشند طبیعتا رفتاری مناسب و تعاملی تأثیرگذار نخواهند داشت و سبب جلوگیری از رشد استعدادهای روانشناختی، آرامش خواهد شد.
این روانشناس با بیان اینکه یکی از نیازهای اصلی خانواده سلامت روانی است، ادامه داد: دو نگاه به سلامت روانی وجود دارد که یکی از آنها نگاه سنتی به سلامت روانی است، یعنی اگر فرد هیچ یک از علائم و نشانههای بیماری و آسیبهای روانشناختی را نداشت، پس از سلامت روانی برخوردار است.
وی افزود: برخی هم بر این باورند که بیماریهای سلامت روانی را نمیشود از نبود علائم و نشانه بیماریهای روانی تعریف کرد، لذا در توصیف آن یک طیف معتقدند که فرد دارای سلامت روانی شخصی است که نه تنها علائم و نشانههای بیماری را ندارد، بلکه نشانه و رویکردهای سلامت روانی را نیز دارا است.
بیشتر بخوانید
چگونه حس ارزشمندی و اعتماد به نفس را در کودکمان پرورش دهیم؟وی تصریح کرد: رویکرد جدید سلامت روانی نگاه مثبت به زندگی است و افراد باید بتوانند از یک سری خصوصیات و صفات روی طیف سلامت برخوردار باشند و اساسا با نداشتن علائم و نشانههای بیماری روانی نمیتوانیم به سلامت روانی شخص مطمئن باشیم.
حبّی روانشناس ادامه داد: در محیط خانواده زمانی میتوان از سلامت روانی اعضای آن مطمئن بود که علاوه بر نداشتن علائم منفی که خود بخشی از سلامت روانی است یعنی پرخاشگری، عدم تفاهم، احساسات ناکارآمد بودن، انزوا و... بلکه در خانواده باید به دنبال یکسری عوامل در طیف مثبت نیز بود یعنی بهزیستی روانشناختی در خانواده جاری باشد و نگاه آسیب شناسانه به فضای زندگی، روابط فردی و بین فردی نداشته باشیم.
وی افزود: افراد و خانوادههایی میتوانند از بهزیستی روانشناختی بهرمند شوند که در زندگی روابط فردی و بین فردی از جمله تجربه هیجانات مثبت را در زندگی خود داشته باشند یعنی حوادث و اتفاقات زندگی را به شکل مثبت و منطقی ارزیابی کنند، حس همکاری، تعلق، مشارکت با اعضای خانواده در آنها بیشتر باشد که حاصل آن میتواند احساس شادکامی، هدفمند، پر انرژی و سرزنده بودن باشد.
وی تصریح کرد: وقتی افراد در زندگی خود از بهزیستی پایینی برخوردار باشند طبیعتا حوادث و اتفاقات مدام در یک چرخه منفی و نامطلوبی ارزیابی میشود که این چرخه احساسات عاطفی و شناختی فرد است و آن را در محیط خانواده ترویج میدهد.
حبّی گفت: در بهزیستی روانشناختی باید به دنبال رفتاریهایی فراتر از نبود علائمی مانند اضطراب، افسردگی، آسیبهای روانی و... بود و سعی کنیم صفات مثبت را در خود بیابیم و جاری کنیم مانند معنویت، رشد، بالندگی، رضایت از زندگی و... که همه خصوصیاتی از یک بهزیستی روانشناختی است که باید در میحط خانواده موج بزند.
وی خاطرنشان کرد: این امر مهم است که اعضای یک خانواده هدفمند باشند که از پدر و مادر شروع و بین فرزندان این احساس تقسیم میشود، البته یک بهزیستی روانشناختی ابعاد و الزاماتی دارد که باید در فضاهای مختلف خانواده ایجاد شود و نیازمند روابط مثبت و سازنده در تک تک افراد به خصوص پدر و مادر است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: روانشناسی روانشناسی خانواده سلامت روانی بهزیستی روانشناختی سلامت روانی سلامت روانی علائم و نشانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۴۵۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط افرادی که در خانوادهای سمی بزرگ شدهاند این ۷ مورد را درک میکنند
نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر میگذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخمهای عاطفی ماندگاری از خود به جای میگذارند.
آنها اغلب روابط شما را به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهند که درک آن دشوار است.
در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی میپردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانوادهای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان میکنند.
۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی میتواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمیدانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان میکنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیریهای مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان میدهند.
بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظهای که از خواب بیدار میشوید، تا زمانی که به رختخواب میروید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.
شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمیدانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین میرود.
۲) احساس میکنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوستداشتنی و خوب به نظر میرسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر میکنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب میکند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی میشوند.
بچههایی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند و نمیدانند که چه چیزی انتظارشان را میکشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.
۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانوادههای سمی ممکن است خود را در نقشهایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار میکند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را میرباید.
بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.
در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام میدهید.
در این صورت، عزت نفس شما آسیب میبیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.
۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بیقید و شرط میدادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.
هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیتهایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.
بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش میکنید.
۵) کمالگرایی
فرزندان خانوادههای سمی میتوانند دچار کمالگرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی میکردند.
بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمالگرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.
تمایل به کمالگرایی همچنین میتواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.
۶) سرکوب احساسات
محیطهای سرکوبکننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالشبرانگیز میکنند.
روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابلهای است که توسط اعضای خانوادههای سمی استفاده میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی این باور را دارند که ابراز احساسات میتواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب میکنند که باعث میشود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالشبرانگیزتر شود.
اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه میتوانید به او نزدیک شوید؟
۷) مکانیسمهای مقابلهای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی میتواند باعث شود مکانیسمهای مقابلهای دیگری در شما شکل گیرند:
کنارهگیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنجهای عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقتفرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیتهای زندگی ناکارآمد خانوادگی
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها