نشانههای اعتیاد به قند
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۳۱۲۴۴
در ادامه دربارهی نشانههایی صحبت خواهیم کرد که میگویند عادت شما به مصرف مواد قندی اعتیاد است. ناطقان: قند در همهی اشکالش نه تنها باعث بالا رفتن وزن میشود، بلکه تحقیقات نشان داده خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و دیابت نوع ۲ را افزایش میدهد. مصرف قند حتی خطر بروز برخی سرطانها را هم بیشتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتیاد به قند پدیدهای فیزیولوژیکال و قابل سنجش است که بسیاری از افراد از آن رنج میبرند. این امر ایجاد اصلاحات غذایی لازم برای بهبود سلامت خود را برای بسیاری از افراد دشوار میکند.
در ادامه دربارهی نشانههایی صحبت خواهیم کرد که میگویند عادت شما به مصرف مواد قندی اعتیاد است.
۱- عادت تان را مخفی میکنید
بعضی افرادی که به قند اعتیاد دارند ممکن است خود متوجه زیاده روی شان در مصرف قند باشند، اما به جای آنکه دنبال راهی برای کم کردن مصرف آن بگردند، این موضوع را مخفی میکنند. اگر بر سر خوردن شیرینی جات بهانه میآورید یا با خودتان معامله میکنید، آن را نشانهی قطعی اعتیادتان به قند بدانید. هیچکسی در کمد خود کلم بروکلی پنهان نمیکند. اگر شیرینی جات را جایی قایم میکنید یا دزدکی سراغ شان میروید تا از آنها بخورید، بنابراین به قند اعتیاد دارید.
۲- هر چه میگذرد به قند بیشتری برای رفع هوس تان نیاز پیدا میکنید
مانند بسیاری از رفتارها یا مواد اعتیادآور، مقاومت تان در برابر شیرینی جات ممکن است به مرور بیشتر شود. یک نشانهی اعتیاد به قند این است که برای رفع هوس خود به مقدار بیشتری از این ماده پیدا میکنید. اولش یک اسکوپ بستنی کفایت میکند، اما هر چه اعتیادتان بیشتر میشود به قند بیشتر و بیشتری برای رفع هوس تان نیاز است.
۳- حتی وقتی گرسنه نیستید هم شیرینی جات میخورید
غذای مفصلی خورده اید و حسابی سیرید، اما هنوز هم برای یک برش بزرگ کیک جا دارید؟ نشانهی شماره یک اعتیاد به قند، روی آوردن به مواد قندی در زمانی است که به لحاظ فیزیکی گرسنه نیستید.
۴- همیشه هوس شیرینی جات میکنید
بعد از خوردن زیاد مواد قندی، قند خون افت میکند، چون انسولین آن همه قندی که به سمت سلولها میرود را پس میزند تا قند به بدن آسیب نزند. این افت قند باعث کاهش سطح قند خون و ایجاد هوسهای بیشتر میشود.
۵- هوس خوراکیهای شور میکنید
هوس خوردن مواد غذایی نمکی یک نشانه است که میگوید بدن تان از مواد مغذی مورد نیازش محروم است. این امر در افرادی که به قند اعتیاد دارند شایع است، چون بدن آنها اغلب با کمبود مواد مغذی کلیدی مواجه است. اگر متوجه شده اید که مرتباً تنقلات قندی میخورید احتمالاً به قدر کافی پروتئین و چربی سالم مورد نیاز بدن تان را مصرف نمیکنید. هوس خوردن مواد غذایی نمکی و شور یکی از روشهای بدن است تا از این راه به شما بگوید باید گهگاه مصرف قند را کنار بگذارید و مواد غذایی مغذی تری بخورید.
عکس این مطلب هم صادق است. اگر مواد غذایی شور زیاد میخورید، ممکن است متوجه شده باشید که هوس مواد قندی یا کربوهیدراتهای ساده میکنید. نکتهی اصلی حفظ تعادل است؛ یعنی مصرف مواد غذایی سرشار از ریزمغذیها و درشت مغذیها که بدن برای عملکرد و رشد خود به آنها نیاز دارد.
۶- سعی کرده اید که مصرف شیرینی جات را کنار بگذارید، اما دچار نشانههای عجیبی شده اید
اعتیاد به قند میتواند هم اعتیاد رفتاری باشد – یعنی عادت کرده اید بعد از غذا یا اوقات مشخصی از روز مواد قندی بخورید – و هم اعتیاد شیمیایی. وقتی برنامهی همیشگی تان را کنار بگذارید یا آن را مختل کنید، بدن تان ممکن است از خود نشانههای رنج یا ترک اعتیاد بروز دهد. قطع ناگهانی مصرف قند میتواند بدن را دچار نشانههایی شبیه به ترک اعتیاد کند. برخی از شایعترین نشانههای اعتیاد قند ممکن است شامل سردرد، بی حالی یا احساس خستگی، هوسهای غذایی، دردهای عضلانی، حالت تهوع، باد روده و نفخ و حتی بی خوابی باشد. در اغلب موارد این نشانهها بعد از ۲۴ ساعت تشدید میشوند. بهترین راه برای ترک قند انجام تدریجی آن است. برای این کار هر بار مقداری از مصرف خود را کاهش دهید.
۷- از شیرینی جات برای تسکین دادن خود استفاده میکنید
اگر بعد از به هم خوردن رابطه عاطفی تان، تماشای یک فیلم غم انگیز یا گذراندن یک روز بد، هوس یک چیز شیرین میکنید، مراقب باشید. یک نشانهی روانی اعتیاد به قند زمانی است که فرد برای مواجهه با عوامل تنش زای زندگی، خستگی یا دیگر مسائل روانی مثل افسردگی یا اضطراب، دائماً به قند روی میآورد. زیاده روی در مصرف قند برای تسکین عاطفی خود امر بسیار ناسالمی محسوب میشود، چون به فرد اجازه نمیدهد هیجانات خود را احساس کند یا به درستی از پس آنها برآید. تحقیقات هم نشان داده مصرف قند اصلاً باعث تقویت روحیه نمیشود.
۸- از پیامدهای بالقوه اش باخبرید، اما در هر صورت شیرینی جات مصرف میکنید
اگر با وجود آگاهی از پیامدهای منفی این کار، مواد قندی و تنقلات بی ارزش را به شکل مقاومت ناپذیری مصرف میکنید، این نشانهی بدی است.
۹- برای خوردن شیرینی جات خود را به آب و آتش میزنید
اگر تنها برای خریدن یک بسته بستنی شب دیروقت تا یک فروشگاه شبانه روزی میروید، باید در اولویت هایتان تجدیدنظر کنید. این نشانهی واضحی است که نیاز شما به قند از کنترل خارج شده است.
۱۰- از خوردن شیرینی جات احساس گناه میکنید
احساس گناه از خوردن هر ماده غذایی ممکن است نشانهی ابتلا به یک اختلال غذایی باشد. اگر از عادت مصرف قندتان احساس شرم میکنید، بهتر است به یک پزشک یا روان درمانگر مراجعه کنید. منبع: باشگاه خبرنگاران برچسب ها: نشانه ها ، اعتیاد ، قند
منبع: ناطقان
کلیدواژه: نشانه ها اعتیاد قند اعتیاد به قند شیرینی جات مواد غذایی نشانه هایی مواد قندی نشانه ها ی اعتیاد مصرف قند نشانه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۳۱۲۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه عبرت آموز یک دزد!
روزی که اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم و با غرور خاصی نزد دوستانم به آن پک می زدم هیچ گاه باورم نمی شد که روزی برای تامین هزینه های اعتیادم به اموال مردم دستبرد بزنم اما ...
به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات سارق حرفه ای قطعات و محتویات خودروهای مردم در حاشیه خیابان هاست که با تلاش شبانه روزی نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به چنگ قانون افتاد. او که مدعی بود سرگذشت عبرت آموزی دارد درباره قصه تلخ زندگی خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم به دلیل ابتلا به بیماری های ریوی و قلبی در سن 40 سالگی از دنیا رفت و این گونه مادرم سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.
او جوانی اش را گذاشت و همه سختی ها وتلخکامی ها را به جان خرید تا ما آینده را در خوشبختی تجربه کنیم. خلاصه او با کارگری و خیاطی هر3 خواهرم را به دانشگاه فرستاد و آن ها اکنون ازدواج کرده اند و در ادارات دولتی استخدام شده اند اما من مسیر خلافکاری را در پیش گرفتم و بدبختی هایم را به تماشا نشستم.
آن روزها زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم در شهرستان تربت جام به مدرسه رفتم. با آن که چندان علاقه ای به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود تا مقطع دبیرستان درس خواندم. خلاصه 17 ساله بودم که روزی با ترغیب و تشویق دوستانم،اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم چراکه غرورم اجازه نمی داد در برابر آن ها کم بیاورم به همین دلیل سعی می کردم پک های عمیقی به سیگار بزنم که با تشویق و جلب توجه آن ها روبه رو شوم . در همین شرایط خیلی زود پای بساط شیره و تریاک هم نشستم و دورهمی های لذت بخش دوستانه ام آغاز شد .
چنان در عالم هپروت سیر می کردم که هیچ گاه به ذهنم نمی رسید این لذت های زودگذر فرجامی وحشتناک دارد. آن روزها فقط همین غرورهای جوانی و تعریف و تمجیدهای دیگران را می دیدم و مدام در پارتی ها و شب نشینی ها شرکت می کردم. نصیحت های مادرم نیز فایده ای نداشت چراکه من هم مانند همه معتادان که مصرف تفریحی را شروع می کنند، خودم را فریب می دادم که من مانند دیگران نیستم و هر روزی که اراده کنم دیگر مصرف نمی کنم.
حتی گاهی برای چند روز نزد دوستانم نمی رفتم تا چنین وانمود کنم که من اراده ای قوی دارم و آلوده مواد افیونی نمی شوم. مادرم از رفتارهای من زجر می کشید و گریه می کرد اما من هیچ توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام .
چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم آمدند و با وسوسه های لذت آنی و تعریف و تمجیدهای آنان از پک های عمیق سیگار و مصرف زیاد مواد مخدر ،باز هم به منجلاب مواد افیونی افتادم ولی این بار شیوه ای خطرناک را در پیش گرفتم و مصرف هروئین را شروع کردم . حالا همسرم زجر می کشید و با اشک هایش تلاش می کرد تا مرا از بیراهه هولناک بازدارد.
چند بار دیگر در مراکز ترک اعتیاد بستری شدم ولی چون در زمینه پوشاک فعالیت داشتم و با افزایش قیمت ها در بازار به وضعیت خوبی رسیده بودم هنوز توان خرید هروئین را داشتم اما دیگر نمی توانستم به خاطر خماری های مواد مخدر صنعتی در محل کارم بمانم به گونه ای که مجبور شدم مغازه ام را تعطیل کنم.
در این شرایط پس انداز هایم نیز به پایان رسید و خانواده ام برای نان شب محتاج شدند. همه دوستانم از من فرار می کردند چراکه دیگر پولی نداشتم مانند گذشته مقدار زیادی شیره و تریاک را پای بساط آن ها بگذارم وباید از هروئین های آنان مصرف می کردم. این گونه بود که با ترس و لرز برای اولین بار از یک خودرو در حاشیه خیابان سرقت کردم و با فروش باتری و ضبط و پخش آن هزینه های یک روز اعتیادم تامین شد ولی می ترسیدم آشنایان و بستگانم مرا درحال سرقت مشاهده کنند و آبروریزی شود این بود که تصمیم گرفتم به مشهد بیایم و سرقت هایم را در این شهر ادامه بدهم .
بارها در مناطق مختلف شهر مشهد به خودروهای شهروندان دستبرد زدم و با فروش اموال سرقتی هزینه های اعتیادم را تامین کردم تا این که شب گذشته هنگام عبور از بولوار ابوطالب چشمم به پرایدی افتاد که به راحتی می توانستم به آن دستبرد بزنم چراکه هیچ گونه امکانات امنیتی و ضد سرقت نداشت اما هنوز مشغول بازکردن در خودرو بودم که ناگهان خودم را در محاصره افسران گشت کلانتری شفا دیدم و آن ها در حالی مرا دستگیر کردند که چندین بسته حاوی هروئین نیز به همراه داشتم . حالا بسیار پشیمانم و می دانم آینده ام را نابود کرده ام اما ای کاش ...
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) تحقیقات گسترده افسران کارآزموده دایره تجسس برای ریشه یابی سرقت های دیگر این جوان وارد مرحله جدیدی شد تا شهروندانی که اموال آن ها توسط این سارق جوان به یغما رفته است شناسایی شوند .