Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-29@04:46:55 GMT

همه فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی در ژانر وحشت

تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۴۰۵۴۶

همه فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی در ژانر وحشت

با شروع پخش سکانس‌های ترسناک سریال «احضار»، این سریال در چند قسمت اخیر وارد مرحله جدیدی شده است. تعداد علامت‌های مثبت ۱۴ برای هشدار به خانواده‌ها بیشتر شده و حتی خیلی از بزرگسالان را هم ترسانده است. درباره کیفیت سریال «احضار» و اینکه چقدر در ساخت صحنه‌های ترسناک و القای حس ترس در مخاطبان موفق بوده است اظهارنظر زود است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنامه هفت صبح در ادامه نوشت: در آینده نزدیک پرونده‌ای درباره همین مسئله منتشر خواهیم کرد، اما به بهانه پخش این سریال، در این پرونده، روی ژانر وحشت دست گذاشته‌ایم. به این مسئله پرداخته‌ایم که آیا ژانر وحشت در سینما و تلویزیون ایران موفقیتی داشته است یا خیر؟ تعداد فیلم‌ها و سریال‌هایی که با ژانر وحشت در سینمای ایران ساخته شده، نسبت به سایر ژانر‌ها کمتر است. به نظر می‌رسد کارگردان‌ها تمایل چندانی به رفتن سراغ این ژانر ندارند. از طرف دیگر در میان فیلم‌هایی که با این ژانر ساخته شده هم اثر بی‌نقص و درجه‌یکی یافت نمی‌شود.

شاید مهمترین و ترسناک‌ترین فیلم‌های به‌جامانده از این ژانر در سینما، «طلسم» و «شب بیست‌ونهم» باشد؛ فیلم‌هایی که منتقدان معتقدند با ضعف‌هایی روبه‌رو هستند، اما در ذهن مخاطبان کماکان به‌جا مانده‌اند. در این پرونده ۱۰ فیلم و سریال برتر این ژانر را به همراه پنج کاراکتر مهمی که در این آثار ماندگار شده‌اند بررسی کرده‌ایم.

طلسم / داریوش فرهنگ / ۱۳۶۵

فضای فیلم: بخش عمده‌ای از داستان فیلم در یک عمارت قدیمی اتفاق می‌افتد، به‌جز دو، سه سکانس ابتدایی که حال‌وهوای عروسی دارد، از دقیقه ۱۰ به‌بعد و از جایی که عروس و داماد فیلم در راه رسیدن به سراوان در دل جنگل گرفتار طوفان می‌شوند و به‌ناچار مجبور می‌شوند تا به قصری در دل جنگل پناه ببرند، فضای دلهره و ترس آرام‌آرام بر فضای فیلم مستولی می‌شود.

عنصر ترس و دلهره: در همان بدو ورود، عروس و داماد قصه با پیشکار قصر مواجه می‌شوند. پوشش او که جامه‌ای سیاه بر تن دارد، جنس صدایش و مجموعه رفتار‌هایی که دارد، همگی از عناصری هستند که آدرنالین مخاطب را بالا می‌برند. گم شدن خانم خانه و ابعاد پیچیده قصر و تالار آینه از دیگر عناصری هستند که مخاطب را در کانون دلهره می‌برند.

میزان موفقیت: یکی از فیلم‌های ماندگار دهه ۶۰ است که در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر مورد توجه هیأت داوران قرار گرفت و در چهار رشته کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شد. این فیلم یک‌سال بعد در اکران عمومی هم موفق ظاهر شد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: بهترین فیلم کارنامه داریوش فرهنگ که آن را بر اساس قلعه کولاک، نوشته بهرام بیضایی ساخت. او با ساخت این فیلم نشان داد موفقیت سلطان و شبان اتفاقی نبوده است.

شب بیست و نهم/ ۱۳۶۷

فضای فیلم: فیلم «شب بیست‌ونهم» روی همان باور قدیمی آمدن آل بالای سر زن باردار و بردن بچه استوار شده است. زنی که به زندگی محترم حسادت می‌کند سعی می‌کند به ترفند‌های مختلف او را بترساند تا جایی که محترم دیگر توانایی رسیدگی به زندگی‌اش را از دست می‌دهد و از دنیا می‌رود.

عنصر ترس و دلهره: اولین مواجهه مخاطب با صحنه‌های ترسناک فیلم، دیدن یک کالبد سیاه بالای پشت بام خانه محترم است. این کالبد مدام به محترم نزدیک می‌شود. گاهی اوقات اورا داخل آینه در پشت سر او می‌بینیم و گاهی اوقات صدایش را از زیرزمین می‌شنویم. ترسناک‌ترین صحنه فیلم زمانی است که پدر محترم با این زن مواجه می‌شود و ما صورت دفرمه او را زیر جوراب می‌بینیم.

میزان موفقیت: زمان اکران با استقبال زیادی روربه‌رو شد و حتی در پخش تلویزیونی هم بازدید بسیاری داشت. هنوز هم به عنوان ترسناک‌ترین فیلم ایرانی به حساب می‌آید.

جایگاه در کارنامه کارگردان: حمید درخشانی شش فیلم در کارنامه دارد که مهم‌ترین آن‌ها «شب بیست و نهم» است.

خوابگاه دختران/ ۱۳۸۳

فضای فیلم: فیلم «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و براساس فیلمنامه ایرج طهماسب نوشته شده و در عین متعلق بودن به ژانر وحشت، حال و هوای کمدی آثار طهماسب را هم دارد. ماجرای فیلم درباره چند دختر است که به خاطر آماده نبودن خوابگاه دانشجویی مجبورند در خانه‌ای نزدیک خرابه زندگی کنند. خرابه‌ای که به گفته‌ی اهالی، جن دارد. آن‌ها که به جن و روح باور ندارند، اما کم‌کم اتفاقاتی رخ می‌دهد که نمی‌توانند بی‌تفاوت بمانند.

عنصر ترس و دلهره: این دلهره در کل فیلم وجود دارد. صحنه‌هایی مثل بیرون آمدن دست قاتل از لوله بخاری یا بریدن شدن سر سکینه خانم و … مهم‌ترین صحنه‌های ترسناک فیلم هستند.

میزان موفقیت: «خوابگاه دختران» یکی از معدود فیلم‌های موفق در ژانر وحشت است. این فیلم سال ۸۳ فروش خوبی داشت و پای خیلی‌ها را به سینما باز کرد.

جایگاه در کارنامه کارگردان: «خوابگاه دختران» با وجود موفقیت زیادی که داشت مهم‌ترین فیلم محمدحسین لطیفی به حساب نمی‌آمد. صرفا تجربه موفقی بود در ساخت فیلم در ژانر وحشت.

اقلیما/ ۱۳۸۵

فضای فیلم: زنی که بلافاصله بعد از به دنیا آمدن مادرش را از دست داده است همیشه از به دنیا آمدنش احساس گناه می‌کند. او در بزرگسالی هم زیر نظر روانپزشک است و همه به او القا می‌کنند که درگیر توهم است. همسرش از این توهم استفاده می‌کند تا به همراه منشی شرکت او را بترساند و اموالش را به دست بیاورد.

عنصر ترس و دلهره: همه چیز با تماشای یک تار موی طلایی روی کت همسرش شروع می‌شود. او در کابوس‌هایش زنی موطلایی را کنار همسرش می‌بیند و کم‌کم در واقعیت هم با او مواجه می‌شود. در خانه‌اش مدام همه چیز گم می‌شوند. وسایل خانه‌اش به‌هم می‌ریزند و سایه‌هایی پشت سرش می‌بیند و نهایتا به قتل می‌رسد.

میزان موفقیت: خیلی‌ها از آن به عنوان تجربه‌ای ناکام در ژانر وحشت نام می‌برند. «اقلیما» آنطور که انتظار می‌رفت فروش نکرد.

جایگاه در کارنامه کارگردان: محمدمهدی عسگرپول سال ۸۲ با ساخت «قدمگاه» بسیار مورد توجه قرار گرفت، اما اقلیما فیلم چندان مهمی در کارنامه‌اش نبود.

آل/ ۱۳۸۸

فضای فیلم: فیلم «آل» برگرفته از باور قدیمی آمدن آل بالای سر زن باردار است. مادر سینا بعد از به دنیا آمدن مرده است همه به او گفته‌اند مادرش را آل برده است. او ترس و وحشت عجیبی از دوران بارداری دارد و حالا در مواجهه با بارداری همسرش مدام دچار توهم و ترس می‌شود. او برای ماموریت کاری به همراه همسرش به ارمنستان می‌رود و با باز شدن پای رئیس شرکتشان که از قبل به سینا علاقه داشته، مدام موقعیت‌های عجیبی رخ می‌دهد.

عنصر ترس و دلهره: بیشتر صحنه‌های ترسناک فیلم در کابوس‌های سینا شکل می‌گیرند. تا جایی که از اواسط فیلم به بعد مخاطب باور می‌کند همه چیز در خواب رخ می‌دهد و دیگر چندان از اتفاق‌های ترسناک نمی‌ترسد. با این‌حال در پایان فیلم شخصیت‌ها در واقعیت هم درگیر هراس می‌شوند.

میزان موفقیت: به موفقیت خاصی دست پیدا نکرد. فقط بهزاد عبدی سیمرغ بلورین بهترین موسیقی را گرفت.

جایگاه در کارنامه کارگردان: جزو فیلم‌های مهم کارنامه بهرام بهرامیان به حساب می‌آید.

او یک فرشته بود/ ۱۳۸۴

فضای سریال: در سریال «او یک فرشته بود» برای اولین بار شیطان در کالبد یک انسان نمایش داده شد تا از این طریق شیطان را در قالب متافیزیکی و ماورائی برای مخاطبان باورپذیرتر نشان دهد. مردی مذهبی که در تمام زندگی‌اش به اصول اعتقادی ایمان داشته با زنی روبه‌رو می‌شود و ایمانش دچار تزلزل می‌شود.

عنصر ترس و دلهره: تغییر چهره فرشته هنگامی که قرآن تلاوت می‌شود یا زمانی که عملی شیطانی از او سر می‌زند جزو مهم‌ترین صحنه‌های ترسناک سریال است. البته در کنار آن صدا‌های وحشتناک و نشان دادن نما‌هایی از جهنم این سریال را ترسناک هم نشان می‌دهد.

میزان موفقیت: به عنوان اولین سریال تلویزیونی که به مسائل ماورائی توجه نشان داد بسیار مورد توجه قرار گرفت و شروعی شد بر ساخته شدن سریال‌هایی از این قبیل.

جایگاه در کارنامه کارگردان: علیرضا افخمی با این سریال بسیار شناخته شد و بعد از آن «پنجمین خورشید» و «۵ کیلومتر تا بهشت» و «احضار» را با همین حال و هوا ساخت.

آخرین گناه/ ۱۳۸۵

فضای سریال: اولین سریالی که بعد از موفقیت «او یک فرشته بود» در همان حال و هوا ساخته شد «آخرین گناه» به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده بود. این‌بار همه چیز حول محور یک پیوند قرنیه رخ می‌داد. مرد با ایمانی وصیت می‌کند بعد از مرگش قرنیه چشمش را به فردی که موردنظر خودش است پیوند بزنند، اما دخترش بی‌توجه به وصیت پدر این قرنیه را به نامزدش پیوند می‌زند. بعد از عمل نامزد او چیز‌های عجیبی را می‌بیند.

عنصر ترس و دلهره: مودت بعد از پیوند، افراد را تجسم اعمالشان می‌بیند. افراد گناهکار را در آتش می‌بیند و خیلی از مسائل برایش فاش می‌شود. تا اینکه تصمیم می‌گیرد تمام گناهکاران را به قتل برساند.

میزان موفقیت: «آخرین گناه» نتوانست موفقیت «او یک فرشته بود» را تکرار کند و با ضعف‌هایی روبه‌رو بود. با این حال جزو سریال‌های پرمخاطب تلویزیون نام گرفت.

جایگاه در کارنامه کارگردان: از یک طرف با نقد‌های زیادی روبه‌رو شد و از طرف دیگر یکی از سریال‌های پرمخاطب کارنامه‌اش نام گرفت.

اغما/ ۱۳۸۵

فضای فیلم: سریال «اغما» براساس فیلمنامه‌ای از علیرضا افخمی ساخته شد. این دومین باری بود که «شیطان» در کالبد انسان به تصویر کشیده می‌شد. داستان درباره محک زدن ایمان یک دکتر مغز و اعصاب به نام دکتر پژوهان بود. بعد از مرگ همسرش ایمانش را به خدا از دست داد و با ورود فردی به نام الیاس در زندگی‌اش کم‌کم از مسیر همیشگی فاصله گرفت.

عنصر ترس و دلهره: این ترس و دلهره در شخصیت‌های سریال چندان نمودی نداشت. مخاطبان به شیطان بودن الیاس واقف بودند، اما شخصیت‌ها زندگی عادی‌شان را انجام می‌دادند و همین مسئله نکته جذاب سریال بود. تا اینکه بالاخره پژوهان متوجه می‌شود فردی که در خانه‌اش زندگی می‌کند قبل‌تر مرده و از اینجا ترس به زندگی او هم وارد می‌شود.

میزان موفقیت: «اغما» دومین سریال موفقی بود که در این حال و هوا ساخته می‌شد. هنوز هم جزو مهم‌ترین سریال‌های رمضانی با ژانر وحشت شناخته می‌شود.

جایگاه در کارنامه کارگردان: سیروس مقدم سریال‌های موفق زیادی در کارنامه دارد که اغما هم یکی از آنهاست.

خواب‌زده/ ۱۳۹۷

فضای فیلم: اولین سریال سیروس مقدم در شبکه خانگی بود. داستان این سریال هم مثل «اغما» درباره رخنه کردن شیطان در وجود انسان بود. شیطانی که این‌بار هم سعی داشت آدم‌های خوب داستان را از مسیرشان منحرف کند. ماجرا درباره دختری به نام هما است که پس از دیدن یک خواب ترسناک از خواب بلند می‌شود و از آن به بعد چیز‌هایی را مشاهده می‌کند که تنها او قادر به دیدن آنهاست.

عنصر ترس و دلهره: رها به عنوان شیطان وارد ذهن هما می‌شود و زندگی او را تغییر می‌دهد. صحنه‌هایی مثل باز شدن در اتاقی که به جهنم می‌رسد یا سکانس‌هایی که در آن‌ها شیاطین و مردگان درحال سوختن در آتش هستند از جمله مهم‌ترین سکانس‌های ترسناک سریال هستند که چندان هم باورپذیر ساخته نشده‌اند.

میزان موفقیت: «خواب‌زده» شیوه ارائه درستی نداشت و چندان دیده نشد. البته در کل هم سریال موفقی نبود.

جایگاه در کارنامه کارگردان: شاید بتوان آن را یکی از مهم‌ترین شکست‌های کارنامه سیروس مقدم به حساب آورد.

احضار/ ۱۴۰۰

فضای فیلم: این‌بار شیطان نه در قالب یک انسان که در جایگاه روح یک پسر عاشق حلول کرده است. محسن در تعقیب و گریز برای نشان دادن احساساتش به زهره تصادف می‌کند و می‌میرد. حالا به واسطه زنی متقلب که فال قهوه می‌گیرد و روح احضار می‌کند به دنیا برمی‌گردد.

عنصر ترس و دلهره: اولین بار درست در شرایطی که زن فالگیر قصد داشت به مائده کلک بزن و از زبان روح محسن به او دروغ بگوید روح مقابل مائده ظاهر شد. ظاهر شدن روح محسن در زمانی که به او فکر می‌کنند و افتادن تابلو‌ها و بیرون آمدن تابلوی چشم شیطان از داخل کشو وسروصدا‌ها و … همگی تا اینجای سریال ترس و دلهره ایجاد کرده است.

میزان موفقیت: هنوز سریال کامل پخش نشده و نمی‌شود به درستی درباره میزان موفقیت سریال اظهارنظر کرد.

جایگاه در کارنامه کارگردان: علیرضا افخمی بعد از چند سریال در ژانر وحشت، در احضار مجددا سراغ همین سوژه رفته. هنوز جایگاه سریال در کارنامه او مشخص نیست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ژانر ترسناک فیلم سینمایی سریال تلویزیون صحنه های ترسناک خوابگاه دختران او یک فرشته میزان موفقیت ژانر وحشت ترین فیلم فضای فیلم شب بیست ساخته شد مهم ترین روبه رو فیلم ها همه چیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۴۰۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۰ فیلم جنگی پادآرمانشهری جذاب و پرتنش که باید ببینید

فیلم‌های جنگی دیستوپیایی یا پادآرمانشهری به ژانری از فیلم‌های تخیلی اشاره می‌کنند که در آن بخش سنگینی از داستان بر جنگ یا شورش متمرکز است. چارچوب زمانی این داستان‌ها همیشه پس از اینکه نوعی از آخرالزمان زمین را به مکانی بسیار خصمانه‌تر از گذشته تبدیل کرده است رخ می‌دهد. صادقانه بگوییم که ژانر جنگی دیستوپیایی یک ژانر رایج نیست، اما در عین حال مفهوم جالبی است. در واقع، اکثر فیلم‌هایی که در این دسته قرار می‌گیرند، احتمالاً متعلق به این ژانر دیده نمی‌شوند.

به گزارش روزیاتو، با انتشار اخیر فیلم جنگ داخلی یا Civil War، این ژانر کمی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. بدین ترتیب این ژانر برای مدتی در ذهن مردم تازه خواهد بود و تعدادی فیلم برای انتخاب وجود خواهد داشت که از همین ژانر می‌آیند. از آنجایی که این ژانر اساساً یک ژانر علمی تخیلی است، بسیاری از این فیلم‌ها دارای پیچش‌های منحصربه‌فردی هستند، اگرچه برخی از آن‌ها می‌توانند پایه در واقعیت گرایی داشته باشند. بدین بهانه، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم جنگی پادآرمانشهری بسیار جذاب و دیدنی آشنا کنیم که قطعاً از تماشایشان لذت خواهید برد.

۱۰- Civil War (۲۰۲۴)

فیلم جنگ داخلی که اخیراً اکران شده است، به لطف داستان جالب و کیفیت فوق‌العاده‌اش، در باکس آفیس بسیار موفق بوده است. این فیلم توسط کمپانی A۲۴ توزیع شده است، شرکتی که فهرستی چشمگیری از فیلم‌ها را منتشر کرده است. این فیلم داستان بازماندگان یک جنگ داخلی دوم و مدرن در ایالات متحده را دنبال می‌کند. جنگ بین دولت کنونی ایالات متحده و گروه‌های جدایی‌طلب مختلف که همگی به دلایل مختلف مایل به خارج شدن از ایالات متحده هستند، در گرفته است.

این جنگ داخلی، آمریکا را بهدشتی از ویرانی با پناهگاه‌های بسیار اندک تبدیل کرده است. بازماندگان، که عمدتاً گروهی از روزنامه نگاران هستند، تماشاگران بی گناهی هستند که در میانه این درگیری ویرانگر گرفتار شده اند. داستان فیلم جنگ داخلی توسط کرستن دانست رهبری می‌شود، بازیگری که نقش یک روزنامه‌نگار مستند کننده جنگ را بازی می‌کند و بازیگرانی مانند نیک آفرمن، واگنر مورا، و کیلی اسپانی و دیگران نقش‌های مکمل را دارند. اگر از طرفداران فیلم‌های دیستوپیایی یا فیلم‌های جنگی (یا هر دو) هستید، بهتر است هر چه زودتر به تماشای این فیلم بنشنید، زیرا از آن دسته فیلم‌هایی نیست که بخواهید از دستش بدهید.

۹- World War Z (۲۰۱۳)

تعداد بی‌شماری فیلم زامبی وجود دارد، اما تعداد کمی از آن‌ها تا به حال از نظر مقیاس و حجم ویرانی با جنگ جهانی زد برابری کرده‌اند. همانطور که از عنوان آن پیداست، زامبی‌های این فیلم واقعاً تمام دنیا را در اختیار گرفته‌اند و انسان‌ها را وادار می‌کنند که برای زنده ماندن جنگی تمام عیار را علیه آن‌ها آغاز کنند. به طور معمول، فیلم‌های زامبی به یک شهرک یا شهر محدود می‌شوند، اما World War Z نشان می‌دهد که همه‌گیری زامبی‌ها چه تاثیر ویرانگری بر کل جهان خواهد گذاشت.

زامبی‌ها از نظر عددی قدرت دارند، که بر هر مقدار قدرت آتشی که انسان‌ها می‌توانند داشته باشند، غلبه می‌کند. تدابیر دفاعی و احتیاطی که انسان‌ها برای مبارزه با مبتلایان ایجاد می‌کنند، خیلی زود کارآمدی شان را از دست می‌دهند، زیرا در مقابل گله‌های زامبی‌ها موانعی کوچک به نظر می‌رسند. با بازی برد پیت در نقش یک مقام سازمان ملل که در جستجوی درمان این ویروس است، قبل از اینکه این فاجعه سیاره زمین را نابود کند، جنگ جهانی زد نه تنها یک فیلم برجسته در ژانر زامبی است، بلکه یک فیلم جنگی پادآرمانشهری فوق العاده و دیدنی نیز هست، جایی که انسان‌ها برای نجات جان خود در برابر ارتش واقعی مردگان می‌جنگند.

۸- Elysium (۲۰۱۳)

در فیلم Elysium به کارگردانی نیل بلومکمپ با بازی مت دیمون، جنگ بین ثروتمندان و فقرا در گرفته است. در این دنیای تیره و تار، بیشتر زمین به دلیل دخالت انسان به محیطی کثیف و آلوده تبدیل شده است. یک درصد از نخبگان زمین به Elysium پناه می‌برند، یک ایستگاه فضایی عظیم با جوی مصنوعی، چمنزار‌های سرسبز و محیط‌های زیبا، و امکانات بهداشتی درجه یک که می‌تواند فوراً هر بیماری را درمان کند. زمانی که مکس دا کوستا (دیمون)، به دلیل یک حادثه در محل کار در معرض تشعشعات هسته‌ای قرار می‌گیرد، پنج روز به او فرصت زندگی داده می‌شود.

او که چاره دیگری نمی‌بیند، تصمیم می‌گیرد به جنگ Elysium برود تا بتواند مراقبت‌های پزشکی مورد نیاز برای زنده ماندن را دریافت کند. از بخت بد او، این ایده جدیدی نیست، زیرا بسیاری دیگر نیز قبلاً همین کار را کرده و در نهایت در این مسیر کشته شده اند. در حالی که Elysium در مقایسه با اولین فیلم بلند بلومکمپ، District ۹، اعتبار و کیفیت زیادی ندارد، اما همچنان به عنوان یک فیلم اکشن عالی با جلوه‌های بصری منحصر به فرد و بازی‌های استثنایی بازیگرانش قابل توجه است. همچنین این فیلم برخی از معضلات اجتماعی بسیار واقعی را بررسی می‌کند که شامل شکاف بین طبقات پایین و بالا است که تنش‌های درون این فیلم دیستوپیایی را تشدید می‌کند.

۷- Oblivion (۲۰۱۳)

داستان فیلم فراموشی پس از حمله بیگانگان به زمین رخ می‌دهد. دولت‌های جهان ترجیح می‌دهند از سلاح‌های هسته‌ای برای از بین بردن آن‌ها استفاده کنند. با این حال، این اقدام زمین را غیر قابل سکونت می‌کند. بشریت به ایستگاه‌های فضایی که به دور سیاره می‌چرخند پناه می‌برد. چند نفر منتخب وظیفه دارند که در زمین بمانند و مطمئن شوند که پهپاد‌هایی که از مزارع آبی محافظت می‌کنند بدون مشکل کار می‌کنند و توسط بیگانگانی که هنوز در آنجا زندگی می‌کنند مورد حمله قرار نمی‌گیرند. یکی از این معدود افراد، جک با بازی تام کروز است.

فراموشی فیلمی است که برای درک کامل آن به بیش از یک بار تماشا نیاز دارد، زیرا با ادامه ماجرا، همه چیز کمتر ساده و سرراست می‌شود. روایت و فرضیه گیج کننده فیلم به آن کمک کرد تا در میان دیگر فیلم‌های علمی تخیلی متمایز شود و جلوه‌های بصری و طراحی صدای آن نیز کاملاً بی نقص بودند. متأسفانه، در کلکسیون پرفروش‌های تابستانی در سال ۲۰۱۳، این فیلم کمتر مورد توجه قرار گرفت. اگرچه ممکن است توجهی را که شایسته آن بوده به خود جلب نکرده باشد، اما فراموشی یک فیلم جنگی دیستوپیایی عالی است که قطعاً جایگاه خود را در میان بزرگان این ژانر به دست آورده است.

۶- Spectral (۲۰۱۶)

Spectral یک فیلم جنگی دیستوپیایی فوق العاده دست کم گرفته شده است که توسط نتفلیکس منتشر شد. داستان این فیلم در آینده رخ می‌دهد، جایی که یک جنگ داخلی کشور کوچک اروپای شرقی مولداوی را ویران می‌کند، و سربازان حاضر در این درگیری نه تنها خود را در حال مبارزه با سربازان دیگر، بلکه با موجودات شبح وار و نامرئی می‌بینند. ماهیت دقیق این موجودات در ابتدای فیلم به شکل یک راز و ناشناخته است، که ذهن مخاطبان را درگیر می‌کند، در این فکر که در ادامه چه اتفاقی می‌افتد یا بعداً چه افشاگری بزرگی رخ خواهد داد.

جدا از این روایت تازه در ژانر جنگی پادآرمانشهری، این فیلم همچنین دارای ویژگی‌های بصری علمی تخیلی خاص اواسط دهه ۲۰۱۰، همراه با سلاح‌های جدید بسیار جالبی است که قبلاً در سینما دیده نشده بود. این فیلم به چهار زبان مختلف از جمله انگلیسی، روسی، رومانیایی و اسلوونیایی موجود است. علیرغم ریشه‌های اروپایی اش، بازیگران برجسته هالیوودی زیادی در آن حضور دارند و جیمز بج دیل نقش اصلی را بازی می‌کند. این یک فیلم جنگی دیستوپیایی است که دشمنی را معرفی می‌کند که معمولاً در این ژانر مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، و این یکی از چیز‌هایی است که آن را جدا از اکشن فوق العاده اش سرگرم‌کننده می‌کند.

۵- The Hunger Games: Mockingjay — Part ۲ (۲۰۱۵)

دنیای دیستوپیایی بازی‌های گرسنگی مملو از دولت‌های اقتدارگرایی است که مجموعه‌ای از مناطق را تحت کنترل دارند، دولت‌هایی که شهروندان جوان خود را مجبور می‌کنند تا هر سال در یک نبرد بقا تا پای مرگ با هم رقابت کنند، در ازای ارائه مقدار زیادی غذا، که کمیاب شده است. این سیستم، به وضوح کاملاً مضحک است. دولت به وضوح غذای کافی برای تغذیه مناسب همه را دارد، اما عامدانه تصمیم می‌گیرند که این کار را نکنند. با پی بردن به این موضوع، گروهی از نوجوانان و جوانان به رهبری کتنیس اوردین (جنیفر لارنس) مصمم هستند که این رویه را متوقف کنند.

این شورش، که در جهان فیلم به عنوان شورش دوم شناخته می‌شود، در طول فیلم ماقبل آخر این فرنچایز به اوج خود می‌رسد، اما در فیلم پایانی، بازی‌های گرسنگی: زاغ مقلد – قسمت ۲، به یک پایان رضایت بخش می‌رسد. با استفاده از هر سلاحی که می‌توانند در اختیار داشته باشند، همراه با مهارت‌هایی که در طول بازی‌های گرسنگی به دست آورده اند، شورشی‌های شجاع یک جنگ مقدس علیه دولت سرکوبگر را راه اندازی می‌کنند. این فیلمی است که به لطف موفقیت فیلم‌های قبلی و موفقیت کتاب‌های اصلی سوزان کالینز، در زمان اکران خود سر و صدای زیادی به پا کرد. این فیلم به یکی از عناصر اصلی فرهنگ عامه جوانان تبدیل شده است و تقریباً مترادف با حال و هوای سینما در اواسط دهه ۲۰۱۰ است. کل این سه گانه دارای اکشن، روابط عاشقانه، خط داستانی و پایان بندی‌های خارق العاده و رضایت بخش است.

۴- Edge of Tomorrow (۲۰۱۴)

Edge of Tomorrow علی‌رغم کمپین‌های تبلیغاتی نه چندان کافی خود، ثابت کرد که فیلمی شگفت‌انگیز است که دارای جلوه‌های بصری باورنکردنی و خط داستانی پیچیده با فرمت حلقه زمانی است. این یکی دیگر از فیلم‌های جنگ دیستوپیایی با بازی تام کروز است، اما این بار او نقش ویلیام کیج را بازی می‌کند، یک مقام نظامی که ناخواسته وارد نبرد در خط مقدم با موجودات فرازمینی می‌شود. عدم تجربه رزمی او منجر به مرگش می‌شود. نکته امیدوار کننده این است که هر بار که ویلیام می‌میرد، دوباره زنده می‌شود، به صبح روزی که مرده است برمی گردد، و مجبور می‌شود بار‌ها و بار‌ها همان روز را زندگی کند تا اینکه همه چیز طبق نقشه پیش برود.

امیلی بلانت، که نقش یک سرباز دیگر را نیز بازی می‌کند، به طرز ماهرانه‌ای نقش مکمل در کنار کروز را بازی می‌کند، در شرایطی که بیگانگان به زمین حمله می‌کنند تا جایی که بیشتر سیاره زمین تقریباً نابود می‌شود. به سربازان لباس‌های اسکلتی حجیم، اما قدرتمندی داده می‌شود که نه تنها باحال به نظر می‌رسند، بلکه واقعاً به دنیای فیلم نیز چیزی اضافه می‌کنند. همچنین Edge of Tomorrow که با نام Live. Die. Repeat. نیز شناخته می‌شود، یک داستان قوی علمی تخیلی است، با نقد‌های عالی که بازی، اکشن و خط داستانی تامل برانگیزش را ستایش می‌کردند.

۳- The Matrix (۱۹۹۹)

ماتریکس و دنباله‌های بعدی آن در آینده رخ می‌دهند، زمانی که ماشین‌ها بر جامعه بشری تسلط پیدا کرده اند. سپس بخش خودآگاهی مغز انسان بر روی یک برنامه کامپیوتری به نام ماتریکس آپلود می‌شود، جایی که آن‌ها می‌توانند در دنیایی بسیار شبیه به دنیایی که قبلاً می‌شناختند زندگی کنند. در همین حال، ماشین‌ها انسان‌ها را برای برداشت انرژی بیوالکتریک شان زندانی می‌کنند. هکر نئو با بازی کیانو ریوز محبوب، سرانجام حقیقت ماتریکس را کشف می‌کند و تصمیم می‌گیرد تا علیه ماشین‌ها اعلان جنگ کند تا بشریت را آزاد کرده و سیاره خود را پس بگیرد.

فیلم اورجینال یک فیلم کلاسیک است که نیازی به معرفی ندارد. فیلم‌های بعدی همگی از نظر کیفیت متفاوت بودند، اما در آن زمان، پدیده‌های فرهنگی عظیمی به شمار می‌رفتند. حتی ۲۵ سال بعد، فیلم اورجینال ماتریکس به عنوان نقطه عطفی در فیلم‌های جنگی دیستوپیایی و فیلم‌های علمی تخیلی شناخته می‌شود که با استفاده از انواع تکنیک‌های انقلابی برای جلوه‌های بصری و داستانش، بسیار تاثیرگذار بود. ماتریکس شبیه هیچ چیز دیگری در ژانر خود نبود و هنوز هم چنین است. اگر به داستان‌های علمی تخیلی علاقه دارید، این فیلم را حتما ببینید.

۲- War for the Planet of the Apes (۲۰۱۷)

پایان سه‌گانه سیاره میمون‌ها در قرن بیست و یکم نتیجه‌ای بسیار رضایت‌بخش برای یک پروژه بلندپروازانه، هرچند به خوبی اجرا شده بود. این سه گانه که با Rise of the Planet of the Apes در سال ۲۰۱۱ آغاز می‌شود، افول تمدن بشری و قیام میمون‌ها را به تصویر می‌کشد، میمون‌هایی که یاد می‌گیرند مانند انسان صحبت کنند، همچنین اسب سواری کرده و از سلاح استفاده می‌کنند. آن‌ها نیز مانند پسرعمو‌های انسانی خود، ظرفیت اعلان جنگ را توسعه می‌دهند. با شروع از سپیده دم سیاره‌های میمون‌ها در سال ۲۰۱۴، میمون‌ها نه تنها علیه انسان‌هایی که برای مدت طولانی به آن‌ها ظلم کرده‌اند، بلکه علیه خودشان نیز اعلان جنگ کرده اند.

برخی از میمون‌ها معتقدند که باید یاد بگیرند که با انسان‌هایی که به آن‌ها ظلم کرده‌اند کار کنند، در حالی که برخی دیگر انسان‌ها را به‌عنوان نیروی تهدیدکننده‌ای می‌بینند که باید به میمون‌ها اجازه دهند راه خودشان را رفته و زندگی کاملاً مستقلی داشته باشند. گروه دوم توسط سزار رهبری می‌شود، که اندی سرکیس در یکی از نقش‌های موشن کپچر خود نقشش را بازی می‌کند. این خط داستانی است که در جنگ برای سیاره میمون‌ها به اوج خود می‌رسد، فیلمی که از ابتدا تا انتها یک تجربه تماشای هیجان انگیز است که در آن سزار میمون‌ها را به جایی می‌برد که بتوانند در آرامش زندگی کنند. این فیلم احساسی، پر اکشن و فلسفی نیز هست، زیرا مخاطب را وادار می‌کند با اخلاقیات خود و طرز تلقی ما از خود در قلمرو حیوانات روبرو شود.

۱- Threads (۱۹۸۴)

Threads فیلمی است که زندگی شما را تغییر خواهد داد. این فیلم شما را به روش‌هایی که اصلاً فکرش را هم نمی‌کردید زخمی خواهد کرد. با این حال، هنوز هم یک فیلم عالی است. این فیلم تلویزیونی توسط بی‌بی‌سی تولید شده و نشان می‌دهد که اگر بریتانیا وارد یک جنگ هسته‌ای شود، چه اتفاقی می‌افتد. جلوه‌های بصری این فیلم چیزی جز «ترسناک» نیست و موقعیت‌های وحشتناکی را مستقیماً از کابوس‌های تماشاگران در مورد یک بحران هسته‌ای به تصویر می‌کشد. شاید دلیل ترسناک بودن شدید این فیلم این باشد که در زمان انتشارش در طول جنگ سرد، این سناریو کاملاً قابل انتظار و ممکن بود.

در این فیلم، جنگی بین قدرت‌های شرقی و غربی در می‌گیرد که در نهایت به جنگ هسته‌ای منجر می‌شود. تشدید درگیری‌های هسته‌ای به بخش اعظم حیات در سیاره زمین پایان می‌دهد. این تصویر که بازماندگان برای تامین مایحتاج دست به کار‌های هولناکی می‌زنند در حالی که یاد می‌گیرند در محیطی زندگی کنند که هرگز قبل از آن تجربه اش نکرده بودند بسیار تکان دهنده است. شگفت انگیز است که این فیلم با چنین بودجه محدودی چنین تاثیرگذار بوده است. این فیلم توانست بیهودگی بقا در یک زمین لم یزرع بمباران هسته‌ای شده را در حالی که بازماندگان باید با عواقب زیست محیطی و اقلیمی ناخوشایند ناشی از آن روبرو شوند، به تصویر بکشد. Threads فیلمی است که هرگز نباید فراموش شود، زیرا به عنوان هشداری در مورد خطرات جنگ هسته‌ای عمل می‌کند.

دیگر خبرها

  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌های ایرانی
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • کارنامه سه ساله به روایت اعضای شورای شهر اصفهان
  • چرا پخش سریال حشاشین پس از انتشار ممنوع شد؟/ ممیزی سریال‌های خارجی پسینی است
  • زن خبرساز در سخنرانی رئیسی
  • راهیابی فیلم کوتاه هنرمند گیلانی به فستیوال پاناما
  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌ها ایرانی
  • ۱۰ فیلم جنگی پادآرمانشهری جذاب و پرتنش که باید ببینید
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است