Web Analytics Made Easy - Statcounter

زن جوان وقتی به مرکز مشاوره وارد می‌شود، دست دختر کوچولویش را در دست دارد. دخترک تنها حواسش پی بستنی‌اش است. زن جوان به مرکز مشاوره کلانتری معرفی شده است. پری زن ۳۲ساله‌ای است که حتی نامه خداحافظی‌اش را هم نوشته بود، اما خداوند سرنوشت جدیدی را برایش رقم می‌زند.

او در مقابل مشاوران کلانتری، می‌نشیند و زندگی‌اش را از ١۴سال پیش به این طرف برای مشاور این‌گونه تعریف می‌کند: « ۱۴سال قبل پسر‌عمه‌ام خاطر‌خواهم شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او به خواستگاری‌ام آمد. پدرم از خوش حالی در پوست خودش نمی‌گنجید. اما مادرم راضی نبود و سعی می‌کرد به هر شکلی که شده این ازدواج سر نگیرد، ولی حرف پدرم به کرسی نشست و من هم که آن موقع ذوق و شوق پوشیدن لباس عروس داشتم، ریش و قیچی را دست پدرم سپردم و عروس عمه‌ام شدم. اختلاف‌های مادرم و مادرشوهرم از همان لحظه اول زندگی‌مان کلید خورد.

عمه‌ام با حرف‌هایش روی اعصاب مادر و خواهرم راه می‌رفت. البته محبت‌های ظاهری فقط در حضور خانواده‌ام بود و وقتی که تنها می‌شدیم سرکوفت می‌زد و می‌گفت: اگر پسر بی‌عقل من فکر داشت با تو ازدواج نمی‌کرد.

زن جوان افزود: مشکل مادرم و عمه‌ام به زمان ازدواج پدرم بر‌می‌گشت. قرار بود پدرم با خواهر شوهر عمه‌ام ازدواج کند اما او مادرم را می‌بیند و در یک نگاه عاشق می‌شود و...؛ من و همسرم به خاطر همین مسائل با هم درگیری داشتیم.

البته تا وقتی خانواده من یا مادر و خواهرانش مزاحم مان نمی‌شدند با هم خوب بودیم. اما دخالت‌های نابجای خانواده‌هایمان رابطه ما را شکراب می‌کرد. تازه اگر اقوام مادری‌ام مثل خاله یا دایی‌ام به خانه ما می‌آمدند دردسرهایم شروع می‌شد. هر دو طرف نسبت به هم رفتاری غیرمحترمانه داشتند.

پری ادامه داد: «همسرم می‌گفت حرف‌های هیچ‌ کس را جدی نگیر و ما باید سعی‌کنیم زندگی‌مان را نگه داریم. سه سال از زندگی‌مان گذشت. خانواده شوهرم گیر داده بودند برای چه بچه‌دار نمی‌شوید. البته خواهر کوچک شوهرم که هم‌ سن خودم است، می‌خواست وانمود کند من مشکل دارم و نمی‌توانم بچه بیاورم. خدا را شکر که باردار شدم و مادر یک دختر خوشگل شدم. تصور می‌کردم با تولد بچه‌ بخشی از مشکلات زندگی‌ام حل خواهد شد؛ اما فکرم اشتباه بود.

خانواده شوهرم به فرزندم احساس مالکیت داشتند. تا وقتی با آن‌ها بودم مشکلی وجود نداشت. ولی هر موقع می‌خواستم بچه را به خانه پدرم ببرم، مادرشوهرم یک دعوای مسخره راه می‌انداخت و حالم را می‌گرفت. مشکلات من و همسرم به خاطر این موضوع جدی شد. او از خانواده‌اش دفاع می‌کرد و این اواخر پشت سر مادرم حرف‌های نامربوط می‌زد.

او افزود: «خسته و بی‌حوصله شده بودم. حدود دو سال قبل پدرم بر اثر بیماری فوت کرد. بعد از مرگ او خانواده‌ام نیاز بیشتری به من داشتند. خانواده شوهرم همچنان درباره نوه خود حساسیت بیجا نشان می‌دادند و می‌گفتند چون مادرت حال خوشی ندارد و اشکش پای مشکش است، بچه را آنجا نبر و...

زن جوان عنوان کرد: «همان سال من و همسرم، مادرم را چندروزی به مسافرت شمال بردیم. شوهرم از ما عکس می‌گرفت و از طریق تلگرام برای خواهرش ارسال می‌کرد. همین عکس‌ها و بخل و حسادت خانواده شوهرم، روزگارم را سیاه کرد.

در وضعیت روحی بسیار بدی بودم. چند نامه برای عمه ام نوشتم و می‌خواستم یا طلاق بگیرم یا به زندگی‌ام پایان بدهم. شوهرم این نامه‌ها را خیلی اتفاقی دیده بود. فکر می‌کرد قصد دارم او را بترسانم. کارمان به مشاجره کشید و آن چنان کتکم زد که مرگ را به چشمانم دیدم.

از او شکایت کردم. نمی‌دانستم در کلانتری واحد مشاوره هم وجود دارد. با کمک خانم مشاور کمی آرام شدم. من و شوهرم هر دو ایرادهایی داشتیم و فهمیدیم چقدر اشتباه کرده‌ایم. ما اصلا رسم و رسوم زندگی کردن را بلد نبودیم؛ راستش حالا که یاد نامه خداحافظی‌ام می‌افتم خنده‌ام می‌گیرد؛ یک اتفاق خوب دیگری هم افتاد و مادرم و عمه‌ام نیز قرار است به مشاوره بیایند.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا اخبار حوادث مادر شوهر دخالت های مادر شوهر مادر زن سهام عدالت قیمت خودرو کرونا بازیگر سینما و تلویزیون بازیگر زن ایرانی تعرض جنسی کرونا حادثه عکس زن جزئیات فیلم ایران خانواده شوهرم زن جوان عمه ام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۹۵۳۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت

همشهری آنلاین - حوادث: نخستین حادثه مربوط به مرگ مشکوک پسری ۲۲ ساله بود که ساعت ۱۲ ظهر یکشنبه به قاضی سالار صنعتگر بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او دستور تحقیقات در این باره را صادر کرد. جسد پسر جوان در خانه اش پیدا شده که بر اثر ضربه کاتر به دستش و خونریزی شدید جان باخته بود. آنطور که خانواده اش می گفتند وی اقدام به خودکشی کرده بود. آنها مدعی بودند که جوان جان باخته، اعتیاد به مواد مخدر داشته و وقتی شنیده که خانواده اش قصد دارند وی را به کمپ ترک اعتیاد ببرند، اقدام به خودکشی کرده است. با این حال تحقیقات به دستور بازپرس جنایی تهران ادامه دارد تا مشخص شود که آیا گفته های خانواده وی درباره مرگ پسر جوان صحت دارد یا نه.

دومین حادثه که ساعت ۱۳:۳۰ یکشنبه به بازپرس جنایی تهران اعلام شد و مربوط به مرگ مردی جوان بود که جسد سوخته اش در زمین خاکی پیدا شده بود. در نزدیکی جسد گالن بنزین و فندک به چشم می خورد. همچنین یک خودروی پرایدی در نزدیکی محل کشف جسد پیدا شد که متعلق به مرد جان باخته بود. یافته های تیم جنایی نشان می داد که خانه مرد جان باخته در همان محدوده بوده است. خانواده اش می گفتند که متوفی با کسی خصومت شخصی نداشته است. با این حال تحقیقات برای کشف اسرار مرگ مرد جوان ادامه دارد.

کد خبر 848126 برچسب‌ها اعتیاد - معتاد قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • مرگ اسرار آمیز دو جوان در پایتخت
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند
  • تشکر خانواده شهید الداغی از وحید شمسایی
  • سقف حمایت انجمن سینمای جوان از فیلم‌ کوتاه ۲۵۰ میلیون تومان شد
  • استفاده از سهمیه سوخت حدود ۱۵ هزار تاکسی و وانت‌بار محدود می‌شود
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم