Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

جملات بالا بخشی از گفته های علی خودسیانی ـ نویسنده و کارگردان تلویزیون ـ است که در نقد سریال های ماه رمضان عنوان شده است.

او که تجربه همکاری با کارگردان هایی مثل حسن فتحی، بیژن بیرنگ، شاپور قریب، داریوش فرهنگ و محمد رحمانیان را در مقام نویسنده مجموعه های تلویزیونی دارد، درباره خروجی سریال‌های رمضان ۱۴۰۰، معتقد است که این سریال‌ها نسبت به سال‌های گذشته از سطح کیفی نازلی برخوردارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خودسیانی ادامه می دهد: یک زمان ما شکایت می کردیم که چرا مخاطبان تلویزیونِ ما به سمت سریال های ترکیه ای ترغیب می شوند، سریال هایی که بدآموزی دارند و بحث خیانت و روابط چند جانبه در آنها رواج دارد. بعد به جای اینکه برویم سریال های جذاب تر بسازیم، عملا سوژه ها و موقعیت های سریال های ترکیه ای و به مراتب بدتر از آن را به مخاطب دادیم. در هر سریالی که می بینیم، همه به هم دروغ می گویند و با هم دشمن هستند.

مثلث عشقی، احضار روح، شخصیت های فضول و ...

این نویسنده تصریح می کند: مخاطب در شب های مناسبتی، تلویزیون را که باز می کند، در هر شبکه یک مثلث عشقی می بیند. طرف مرده است و بقیه دنبال جنازه می دوند. بعد یک دفعه در یک قسمت به دنبال این هستند که با آن روح حرف بزنند. بدتر از آن، آن روح ارزش نگاه کردن ندارد! اغلب شخصیت ها غیرجذاب هستند، آدم های مسن بد دهن و بی تربیت! همه شخصیت ها فضول! ما واقعا چه می سازیم؟! به جای اینکه حداقل یکسری بازیگر درست و حسابی در این ایام ببینیم که شخصیت های درستی را ایفا می کنند.

کاراکترهای «یاور» به جای دیالوگ، شعار می دهند

او در همین زمینه با اشاره به خروجی نه چندان باورپذیر سریال «یاور»، با اعتقاد بر اینکه سعید مطلبی (نویسنده یاور) از نویسندگان قَدَر تلویزیون است، در عین حال خاطرنشان می کند: آقای مطلبی قبل از انقلاب فیلمنامه می نوشتند، بعد از انقلاب هم با اسم های مستعار می نوشتند و بعد دوباره کارهایی مثل «ستایش» را چندین سال نوشتند. ایشان نویسنده ای نیست که دیالوگ نشناسد. جای تعجب است اغلب دیاگوگ ها در این سریال شعاری است. کاراکترها به جای دیالوگ، شعار می گویند. اگر دهه ی ۶۰ این سریال را می ساختند مردم می گفتند انقدر شعار ندهید. نمی دانم حالا چرا به اینجا رسیده ایم؟

ترس و لرزی از جنس ساخت «احضار»

خودسیانی با اشاره به محتوای سریال رمضانی «احضار» و سطح کیفی آن در گونه ماورا و معرفتی، اظهار می کند: کسانی که در صدر نشسته اند، مثل مدیران، تاثیرگذارند. آن زمان که ساخت چنین سریال هایی آغاز شد، خیلی ها نسبت به ساخت چنین سریال هایی (گونه ماورا) اعتراض می کردند. همین حالا هم سازندگان «احضار» دست و پا شکسته جلو آمده اند و دغدغه توجیه کردن دارند؛ اینکه برای مثال توضیح بدهند احضار روح شرعا درست است یا نه. احساسم این است که عوامل و مدیران رسانه با ترس و لرز جلو آمده اند تا مبادا کسی اعتراض کند. به همین دلیل مدام باید توجیه کنند؛ بنابراین در کار هم به جای اینکه نمایش ببینیم آدم ها را می بینیم که فقط رفتارهایشان را توجیه می کنند.

اشکال کار از فیلمنامه ها نیست

این فیلمنامه نویس با بیان اینکه ضعف فیلمنامه را در مجموعه های تلویزیونی قبول ندارد، در این زمینه تصریح می کند: هیچ کدام از فیلمنامه نویس ها، نویسندگان تازه به دوران رسیده ای نیستند. حداقل اگر نویسنده ها، تازه کار باشند، کارگردان و تهیه کننده سریال ها افراد قَدَری هستند که سال های سال، تجربه پشت کار بوده است. اما نمی دانم این چه اتفاقی است که می افتد؟ این سریال ها را مخاطب وقتی می بیند، احساس بلاتکلیفی می کند.

او علت اصلی نزول کیفیت سریال های رمضان را متوجه مدیران رسانه می داند و می گوید: نه نویسنده و نه کارگردان و تهیه کننده در خروجی کار مقصر نیستند. اینها مجبورند هر چه که مدیران می گویند را دیکته کنند. من همین حالا نگارش فیلمنامه ای را در دست دارم، آنقدر نظر می دهند که آدم می گوید فقط کار تمام شود و مهم نیست خروجی چه باشد.

فیلمنامه های فوق العاده ای که پشت درهای صداوسیما می مانند

نویسنده سریال «مرز خوشبختی» یادآور می شود: انگار مسئولان تلویزیون نمی دانند این مناسبت ها چه زمانی است. دو ـ سه ماه مانده به ایام رمضان کار را به سازندگان نورچشمی می دهند که از پس کار هم برنمی آیند. در حالی که اطمینان دارم چندین طرح فوق العاده مناسبتی پشت درهای سازمان صداوسیما مانده اند. آخر هم اعلام می شود، ۸۰ درصد رضایتمندی داشته ایم؛ نمی دانم چگونه این میزان رضایتمندی را محاسبه می کنند.

«احضار» دست و پا شکسته

خودسیانی سپس در نقد مجموعه «احضار» به کارگردانی علیرضا افخمی چنین مطرح می کند: آقای افخمی سال ها پیش در سازمان صداوسیما به عنوان ناظر کیفی حضور داشتند و همزمان هم کار می کردند. متن هایی هم که آن موقع نوشته می شد، کمی جسورانه تر بود. اما مجموعه «احضار» به نظر می رسد دست و پا شکسته جلو رفته است، وگرنه ایشان کارگردان باتجربه ای هستند و فردی که ۲۰ سال ناظر کیفی باشد و سال های سال کار مناسبتی برای تلویزیون تولید کند، فیلمنامه خوب را می شناسد، به خوبی هم تشخیص می دهد که فیلمنامه خوب یا بد چه ویژگی هایی دارد. به نظر می رسد همین طوری گفته شده است که کار تولید شود و فرصتی هم نبوده که فیلمنامه بازنویسی شود.

ما سریال را می سازیم، مهم نیست مخاطب راضی است یا خیر

نویسنده سریال های «نوعی دیگر» و «دنیای شیرین دریا» (به کارگردانی بهروز بقایی در دهه ۷۰) تصریح می کند: به اینجا رسیده ایم که سازندگان فقط کار را می سازند تا پولشان را بگیرند و مهم نیست کار چگونه از آب درآمده است. متاسفانه الان اغلب سازندگان سریال های تلویزیون تبدیل به مرده شور شده اند که برایشان مهم نیست، مرده ها به بهشت می روند یا جهنم؛ می گویند کار خودمان را انجام می دهیم. ما سریالمان را می سازیم و پولمان را می گیریم اینکه مخاطب راضی باشد یا نه مهم نیست. چرا؟ چون خیالشان راحت است که دوباره سال آینده همین بازار را دارند. سالی یک سریال هم بسازند مخارج همه ی زندگی و سفر و ... را هم درمی آورند. مخاطب اهمیت چندانی ندارد.

امسال دریغ از هر سال دیگر

علی خودسیانی در پایان با بیان اینکه رمضان امسال تلویزیون دریغ از هر سال دیگر به ساخت چنین سریال هایی اقدام کرده است، عنوان می کند: من اگر به جای رئیس سازمان صداوسیما بودم، گروه فیلم و سریال را یا یک خانه تکانی اساسی می کردم و افراد جدید می آوردم و یا اینکه کلا این بخش را تعطیل می کردم. اگر یک هزارم هزینه هایی که برای ساخت این سریال ها صرف می شود را حداقل صرف دوبله سریال های خوب و به درد بخور کنند، وضعیت بهتر خواهد بود. الان تمام شبکه های خارجی مملو از سریال های عجیب و غریب و جذاب است. اینجا هم که کپی رایت ندارد، حداقل ۱۰ سریال به درد بخور در تلویزیون می بینیم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: سریال های تلویزیون سریال سریال هایی مهم نیست شخصیت ها سریال ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۹۵۸۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند

حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کرده‌اند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمی‌سازند، در واقع خود آگهی‌ها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه می‌دید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفته‌اند برنامه بعدی.

تلویزیون شفاف‌سازی کند

اگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش می‌آید که صداوسیما در شکل کلی سهام‌دار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخ‌گوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمی‌گویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغ‌کنندگان آن را می‌بینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجه‌به ساعات پخش در میان‌برنامه‌ها یا بین نیمه‌های فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه می‌کند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تک‌محصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام می‌دهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.

همین‌جا چند سرفصل وجود دارد که می‌شود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب به‌اتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی می‌سازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.

دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و می‌توانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز می‌کند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گران‌بهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.

فقط یک نکته دیگر می‌ماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامه‌های گفت‌وگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان می‌دهند که دغدغه زنان خانه‌دار این سرزمین خلاصه می‌شود در پوره سیب‌زمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید می‌کنم که آن تبلیغات می‌تواند در برنامه‌های آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامه‌های منظور است.)

دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنش‌ها و واکنش‌ها، برنامه‌سازی‌ها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین می‌شد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زده‌اند باید برای تک‌تک اقدامات پاسخگو باشند.

هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینما

همان‌طور که همه می‌دانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریده‌اند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه برده‌اند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شسته‌اند و در سکوت نشسته‌اند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». به‌هرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود می‌خواهد همان می‌کند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایه‌گذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایه‌گذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و به‌اندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرف‌کننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.

تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. به‌خاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانه‌ترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی می‌رفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذاب‌آور بوده و پیتر بروک صحبت می‌کند و از سرمایه‌گذاران و گروه‌های تبلیغاتی می‌خواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سال‌ها پیش این ویدئو را دیدیم.)

قاعده سریال ها و پخش‌های جهانی و تلویزیون‌ها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقه‌ای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغ‌کننده دیده شود... (باز هم تأکید می‌کنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درس‌های تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل می‌شود.

تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره می‌خورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.

توجه به تولید ملی و بهره‌مندی تولیدکنندگان که سالانه میلیون‌ها نفر از خدماتشان استفاده می‌کنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیده‌ای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بی‌احترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات می‌کنند باید سرمایه‌گذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تن‌دادن تمام به خواسته سرمایه‌گذار که احتمالاً خواسته‌ای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایه‌گذاری‌اش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.

تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصل‌هایی است که می‌توان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705

دیگر خبرها

  • نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟
  • دستمزدم برای فسیل کم بود
  • کارکرد انتقادی فیلم‌های مستند کمرنگ شده است
  • دستمزدم برای «فسیل» هم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان نبود!
  • بازیگر پایتخت در سن ۷۱ سالگی |‌ عکس
  • دستمزدم برای «فسیل» به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود!
  • تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند
  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند
  • تلویزیون درام ورزشی می‌سازد/ چرا آثار کمدی کمتر به آنتن می‌رسد؟