احمدی نژاد و جابجایی «مرزهای تناقضات»
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۹۶۲۳۸
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، محمود احمدینژاد رویس دولت های نهم و دهم کشورمان چه در دوران ریاست جمهوری هشت ساله خود و چه پس از آن و تا همین امروز تناقضات بسیاری را در رفتار و اقدامات خودش داشته که آخرین آن هم قبول نداشتن انتخابات پیش روی در صورت عدم تایید صلاحیتش هست.
این حد از تضاد و تناقض در رفتار، گفتار و عملکرد یک چهره سیاسی که خود را حامی قشر مستضعف و استکبار ستیز معرفی می کند نیمتواند برای وی مناسب باشد و البته برای جایگاهی که در آینده سیاسی خود نیز متصور شده است همخوانی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گزارش ذیل به اختصار به برخی از موارد متناقضی که در مدت روی کار بودن احمدی نژاد تا به امروز از وی حادث شده است، نگاهی داریم:
مردی از جنس مردم با خط قرمزی به نام اطرافیان
محمود احمدینژاد که با شعار «مردی از جنس مردم» خود را در دل مردم جا کرده بود، از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی علم عدالتخواهی و مبارزه با فساد را در دست گرفته بود.
از این رو تاکید داشت که در دولتش ویژهخواران جایی ندارند و هرچه هست شفاف خواهد بود و سهم سفره مردم. بهعنوان نمونه ۲۰ خرداد در مسجد شهید صفاری کاشان گفت: در این دولت از مدیرانی که هنوز مرکب حکم آنها خشک نشده در شمال شهر بهدنبال منازل چند صد میلیونی هستند یا مدیرانی که برای کارمندان ۱۵۰ هزار تومان و برای خود پنج میلیون تومان عیدی درنظر میگیرند، خبری نخواهد بود.
در انتخابات سال ۸۸ احمدینژاد بهصراحت اعلام کرد تمامی رسانهها میتوانند کوچکترین سند موجود مربوط به تخلفات وی، خانواده و آشنایان وی و هیات دولت را بدون اجازه منتشر کنند. اینکه عدهای خود را تافته جدا بافته میدانند و هرجا سراغ یک فساد ریشهدار و گسترده میرویم به یک مشت گردنکلفت برمیخوردیم، آنها میگویند این محدوده جزء دم ماست.
اما این همه ماجرا نبود و احمدینژاد چهارشنبه، ۸ تیرماه ۱۳۹۰ درحاشیه جلسه هیات دولت کابینه را خط قرمز خود خواند و تاکید کرد: درواقع کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، دیگر من باید وظیفه قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب میزند.
از «مردهشورتان را ببرد» تا نامه های سریالی به آمریکا
مواضع ضدآمریکایی احمدینژاد در سالهای نخست ریاستجمهوریاش بر کسی پوشیده نبود.
وی درباره مقامات آمریکایی اینطور گفته بود که: آنقدر پررو هستند که ما را تهدید میکنند و میگویند همه گزینهها روی میز است؛ مردهشور خودتان، میزتان و قیافهتان را ببرد که همه دنیا را به لجن کشیدهاید.
اما، احمدینژاد در سفر مهر ۱۳۹۱ خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، در مصاحبه با شبکههای تلویزیونی سیبیاس و پیبیاس گفت: چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟
وی در اظهارنظر دیگری در مصاحبه با شبکه اناچکی ژاپن با تاکید بر اینکه «این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد»، بدون توضیح بیشتر گفت که «روند امور به سمت حلوفصل شدن مسائل جریان دارد.» اشارهای که البته بهنظر میرسید بیارتباط با مذاکرات مخفی در عمان و زیرنظر وزارت خارجه نبود.
احمدینژاد بعدها به دفعات باز هم از لزوم مذاکره با آمریکا سخن گفت و آنطور که خودش گفته تلاشهای زیادی هم در این زمینه کرده است.
از محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری ترامپ هم در خصوص تعامل با آمریکا صحبت هایی وجود دارد مبنی بر اینکه «ایران باید مستقیما با ترامپ مذاکره کند» و «ایران و آمریکا میتوانند محور وحدت دنیا باشند!» و اینها را میتوان نمونه هایی روشن از دور جدید سیاستورزی سینوسی رئیس دولت مهرورز در مواجهه با آمریکا دانست.
سفر خانوادگی به نیویورک
محمود احمدینژاد، کاندیدای ریاستجمهوری سال ۸۴ که با کاپشنپوشی خاص خود که نشان از سادهزیستیاش در لوای شهردار تهران بود، برای مردم جای امیدواری ایجاد کرده بود.
هنوز چندماهی از حضور احمدینژاد بهعنوان رئیس دولت نهم نگذشته بود که غلامحسین الهام، سخنگوی وقت دولت از مصوبه روز ۳۰ آذر هیات دولت خبر داد؛ مصوبهای که براساس آن، مسئولان دولتی تا سطح مدیران کل و بخشداران نباید به حج غیر واجب عزیمت کنند.
با اینحال یکی از جنجالبرانگیزترین اقدامات احمدینژاد که در تناقضی آشکار با مشی سادهزیستی به نمایش گذاشته شده در سالهای ابتدایی دولت دوم وی تلقی میشد سفر خانوادگی او و هیات همراه به نیویورک بود؛ سفری که شهریور سال ۹۰ در جریان حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد و غیر از مدیران و کارکنان ریاستجمهوری، افرادی چون اعظمالسادات فراحی (همسر رئیسجمهور)، طیبه ترکستانی (همسر بقایی)، شهربانو ذبیحان لنگرودی (همسر رحیممشایی)، قصری ضرغامیثابت (همسر ثمرههاشمی)، علیرضا احمدینژاد (پسر رئیسجمهور)، فاطمه احمدینژاد (دختر رئیسجمهور)، مهدی خورشیدی (داماد رئیسجمهور)، حسنا احمدینژاد (دختر رئیسجمهور)، رضا رحیممشایی (پسر رحیم مشایی)، طیبه رحیممشایی (عروس رئیسجمهور) و امیررضا بقایی (پسر بقایی) نیز احمدینژاد را همراهی میکردند. حضور افراد غیرمسئول در هیات اعزامی به نیویورک در حالی بود که افکار عمومی اظهارات و اقدامات احمدینژاد در حوزه پاکدستی و سادهزیستی را هنوز بهخاطر داشت.
تهاجم فرهنگی هست یا نه؟
مواضع احمدینژاد در حوزه فرهنگ در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ مثل سایر دیدگاههایش جنبهای ارزشی و عمدتا انقلابی داشت.
وی که بدنه اجتماعی خود در این مقطع را بیش از هرچیز متشکل از طیفهای مذهبی و طبقات محروم جامعه میدید، حداکثر تلاش خود را بهکار بست تا با بهرهگیری از ادبیات همین بخش، پایگاه اجتماعی خود را تثبیت کند.
احمدینژاد البته درعینحال که تلاش داشت زاویه دید مشخصی از خود به مقوله فرهنگ را بهتصویر بکشد، میکوشید تا نیمنگاهی نیز به طیف خاکستری جامعه و جهتگیریهای فرهنگی آن داشته باشد.
وی در رقابتهای انتخاباتی ۸۴ پیرامون شایعاتی که در رابطه با جدا کردن پیادهروها و سختگیری در ماجرای حجاب علیهاش مطرح شده بود با طرح این سوال که «آیا مشکل کشور همین چهار تار مو است؟ یعنی اگر با آن برخورد کنیم همهچیز درست میشود؟» تلاش کرد موضع خود را بهصورت تلویحی و بهگونهای که نه سیخ بسوزد و نه کباب! درباره حجاب و البته درباره گشت ارشاد هم علنی کند.
رئیس دولت نهم برای ترمیم شکاف موجود میان خود و طبقه متوسطی که در انتخابات ۸۴ عمدتا به رقبای او رای داده بودند کمتر از یکسال بعد از رسیدنش به ریاستجمهوری به رئیس سازمان تربیت بدنی دستور داد که مقدمات حضور زنان و دختران تماشاچی را در مسابقههای فوتبال فراهم کند.
این البته تنها یک روی سکه بود. نوع مواجهه دولت احمدینژاد با مطبوعات تا حد زیادی مانع از ترمیم این شکاف لااقل در بخشهای نخبگانی جامعه میشد.
در این دوره برای نخستینبار وزارت ارشاد از طریق هیات نظارت بر مطبوعات بهتنهایی و بدون ارجاع به دادستانی و قوه قضائیه دست به توقیف مطبوعات زد.
در این دوره ۴۳ نشریه توقیف شدند. از سوی دیگر آمار بیانگر آن است که صدور مجوز برای نشریات نیز در این مقطع بهکندی و با سختگیری شدیدی انجام میگرفت تا جایی که برای کمتر از ۵۰درصد تقاضاهای انتشار مطبوعات اجازه انتشار صادر شد.
بدین ترتیب بود که احمدینژاد که روزگاری از تهاجم فرهنگی سخن میگفت و عملکرد مدیران پیشین را بهدلیل تقویت تاثیرگذاری آن بهنقد میگذاشت از جایی به بعد در چارچوب تلاش برای جذب بدنه اجتماعی منتقد فرمان را به سمتی دیگر چرخاند و رسما اعلام کرد که اعتقادی به جنگ فرهنگی ندارد.
از تذکر به کروبی تا قبول نداشتن ساختار انتخابات ۱۴۰۰
در جریان مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ بود که احمدی نژاد خطاب به مهدی کروبی در خصوص لزوم پایبندی به ساختار سیاسی کشور اینطور گفت: شما فرمودید اکنون انتخابات است و باید کمک کرد در حالیکه عملکرد و صحبت شما خلاف این را نشان می دهد و شما هنوز انتخابات را زیر سؤال می برید و سیستمی راکه شما از طریق آن چند بار انتخاب و رئیس مجلس شده اید زیر سؤال می برید در حالیکه مجریان انتخابات صد درصد از دوستان شما هم بودند.
این درحالی است که به تازگی و در جریان فرآیند ثبت نام داوطلبین ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ احمدی نژاد پس از ثبت نام در جمع خبرنگاران حاضر شد و اینطور گفت که: به طور مشخص در باره حضور خودم در انتخابات با توجه به شرایط کشور و لزوم تحول در مدیریت کشور و اصرار جمعیت میلیونی در کشور برای حضور در صورت رد صلاحیت، از هم اکنون اعلام می دارم که انتخابات را تایید نمی کنم و در آن شرکت نخواهم کرد.
وی ادامه داد: البته در صورت رد صلاحیت و در نتیجه عدم دخالت در انتخابات، با اجتماع اعتراضی و یا اعمال خشونت موافق نیستم. همه باید مراقبت کنند که عناصر فاسد رخنه کرده در نهادهای امنیتی با ایجاد خشونت، مردم را متهم نکنند، راه را بر برخورد با آنان باز ننمایند و زمینه تضییع حقوق مردم را فراهم نکنند.
اما با همه این تفاسیر، این سوال برای افکارعمومی مطرح می شود که معنای این تناقضات چیست؟
محمدمهدی ملکی کد خبر: 1095547 برچسبها احمدی نژاد تناقض انتخاباتمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: احمدی نژاد تناقض انتخابات محمود احمدی نژاد احمدی نژاد ریاست جمهوری رحیم مشایی رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۹۶۲۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه مهاجری به ذوالنور: اگر میخواهید همین مجلس ضعیف، ضعیف تر نشود از دولت و شخص رئیسجمهور حساب کشی کنید
به گزارش خبرآنلاین محمدمهاجری در روزنامه اعتماد نوشت:آقای ذوالنور به افول جایگاه مجلس اشاره کرده و به عنوان نمونه، دخالتهای بیرونی در قانونگذاری را برشمرده است. با اینکه طبق قانون اساسی، قانونگذاری منحصرا در اختیار مجلس قرار دارد، اما سالهای زیادی است که نهادهایی همچون شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و... دستورالعملهایی را ابلاغ میکنند که در حکم قوانین لازمالاجراست. آقای ذوالنور نخستین چهره سیاسی نیست که چنین انتقادی را بیان میکند. پیش از او نمایندگان دورههای قبل مجلس - به خصوص آقای علی مطهری - بارها این موضوع را گفتهاند، اما دوستان اصولگرا همچون جناب ذوالنور حاضر به پشتیبانی از این ایده نشدند.
جای این پرسش جدی وجود دارد که چرا چنین جراتی وجود دارد که جایگاه مجلس نادیده گرفته شود و شعار در راس امور بودن آن عملیاتی نشود؟بگذارید از همین انتخابات اخیر مجلس در اسفند 1402 شروع کنیم. متاسفانه فرآیندی که از ماهها قبل آغاز شد و مجلس یازدهم هم با اصلاح قانون انتخابات به آن کمک کرد، شرایطی را به وجود آورد که مجلس دوازدهم از هماکنون با شائبه ناکارآمدی مواجه شود.
بخش بزرگی از نمایندگان مجلس یازدهم که شاید آقای ذوالنور هم جزو آنها باشد مدتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم از آقای رییسی دعوت کردند وارد میدان رقابت ریاستجمهوری شود. این اقدام اگر در قالب یک فعالیت تعریف شده حزبی صورت میگرفت کاملا قابل دفاع بود، زیرا وقتی یک حزب سیاسی از کاندیدایی حمایت میکند مسوولیت اقدام خود را هم میپذیرد. اما اقدام فردی نمایندگان مجلس یازدهم معنای اقدام حزبی نداشت، بلکه نمایندگان استقلال خود را به حراج گذاشتند و عملا چک سفید امضا به رییس دولت دادند و به همین دلیل همه نمایندگانی که آن نامه را امضا کردند، باید در برابر ناکارآمدی دولت سیزدهم پاسخگو باشند. انتخابات مجلس دوازدهم متاسفانه با مشارکت کم صورت گرفت و آرای نمایندگان نیز بسیار پایین بود و از جمله در تهران، نفر اول کمی بیش از 500هزار رای (معادل5درصد رای واجدان شرایط شرکت در انتخابات) کسب کرد.در اکثر حوزههای انتخابیه نیز افراد منتخب کمی بیش از 20درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند.حتما آقای ذوالنور توجه دارند که هر چه پایگاه مردمی مجلس (و البته ریاستجمهوری) ضعیفتر باشد، نهادهای دیگر حاکمیت تلاش میکنند نقش آن را در مقدرات کشور کمرنگ کنند. مجلس دوازدهم علاوه بر ضعف پیش گفته، به مدد شورای محترم نگهبان از چهرههای خاصی برخوردار شده که برخی از آنها به تنهایی قادر به نابودی حیثیت کل مجلس هستند.
جای شکرش باقی است که یکی از این افراد با تذکر رهبر معظم انقلاب، دستکم تا اطلاع ثانوی از تنشزایی و پرخاشجویی فاصله گرفت، اما باید منتظر ماند و با آغاز مجلس جدید، فصل تازهای از هنرنمایی این گروه را به تماشا نشست. دقیقا آنچه را آقای ذوالنور از بابت پایین آمدن شأن مجلس نگرانش است، همان چیزی است که خود او حتی اگر در ایجادش موثر نبوده، در برابر آن سکوت تاییدآمیز داشته است.
با این همه اگر بخواهیم خوشبینانه به آسیبشناسی نماینده محترم قم بنگریم و فرض کنیم که او با این نگاه به دنبال اصلاح مجلس است، گریزی نیست جز اینکه امیدوار باشیم همین مجلس ضعیف کم رای، نقایص خود را با عملکرد مثبت جبران کند. حسابکشی جدی و دقیق از دولت، نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی و برخورد بدون رودربایستی با وزرای ضعیف و شخص رییسجمهور و نیز آتش نزدن قراردادهای بینالمللی (که حتما جناب ذوالنور آن را به یاد دارد!) میتواند کفارهای برای جبران اشتباهات گذشته باشد. امید که آقای ذوالنور - که از الان در قامت کاندیدای ریاست مجلس- سخن میگوید، حتی اگر به چنین منصبی هم نرسید، در رفع آسیبی که آن را فهم کرده است، برآید. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899334