ناصر ایمانی: حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی منافقانه، منفعتطلبانه، فرصتطلبانه، عوامفریبانه تلقی میشود/ لاریجانی نمیتواند مانند احمدینژاد در 88 و روحانی در 96 عمل کند/ لاریجانی نمیتواند هر طور که میخواهد به رئیسی حمله کند
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۸۲۴۰۱
گروه سیاست فردا: علی لاریجانی عزم خود را جزم کرده است تا از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان رأی بگیرد و این در حالی است که او در حال حاضر نه حمایت کامل نیروهای اصلاحطلب را با خود به همراه دارد و نه مخاطبان اصلاحات او را نیرویی اصلاحطلب فرض میکنند. در این بین اما لاریجانی دست از تلاش بر نداشته است و حالا در کلابهاوس نشان داد که میخواهد ادبیات محافظهکارانهاش را کنار بگذارد به امید جذب مخاطب اما آیا میتواند در این مسیر موفق باشد؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی درباره این موضوع به «فردا» گفت: «آقای لاریجانی به لحاظ گفتمانی محدودیتهای زیادی دارد و دستش باز نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: «البته انتقاد به عملکرد مسئولان در تمام این سالها ایرادی ندارد و میشود منتقد عملکرد مسئولان بود اما بیش از این از آقای لاریجانی پذیرفته نمیشود».
این فعال سیاسی درباره پاسخ لاریجانی نسبت به حواشی برنامه هویت و چراغ بیان کرد: «آقای لاریجانی 10سال ریاست صداوسیما را عهدهدار بود و نمیتواند بگوید از محتوای برنامه هویت و چراغ اطلاع نداشتم و همین که اکنون ادعا میکند من بیخبر بودم هم اوضاع را بدتر میکند زیرا مخاطب میپرسد شما چهطور مدیری بودی که نمیدانستی چه برنامهای در نهاد تحت مدیریتت ساخته میشود؛ بنابراین آقای لاریجانی نباید گذشته خود را انکار کند».
او درباره رقابت لاریجانی با سید ابراهیم رئیسی اظهار کرد: «مسئله بعدی آقای لاریجانی رقیب او است. روبهروی آقای لاریجانی، آقای رئیسی ایستاده است و از این جهت دست لاریجانی باز نیست. آقای رئیسی به هر حال جایگاه و شخصیت خاص خود را دارد و به این دلیل لاریجانی نمیتواند به هر شکل که میخواهد به او حمله کند. در واقع او نمیتواند مانند احمدینژاد در سال88 یا روحانی در سال96 عمل کند و در پی حملات خود فضایی دوقطبی ایجاد کند و عرصه انتخابات برای لاریجانی مانند راهرفتن بر میدان مین است. او از یکسو نمیتواند از مواضعش در 30سال گذشته عدول کند و از سوی دیگر هم نمیتواند به رقیب خود به هر شیوهای بتازد. وضعیت او واقعا سخت است».
ایمانی در پایان پاسخ به این پرسش که آیا اصلاحطلبان در نهایت به سمت لاریجانی میروند یا نه، گفت: «اصلاحطلبان هم مشکلات زیادی دارند. اولا آنکه آنها نامزدی با معیارهای سنتی اصلاحطلبان ندارند و برخی از آنها که هستند، مشخص نیست اصلا اصلاحطلب محسوب میشوند یا نه، برخی دیگر هم که اصلا محلی از اِعراب ندارند. واقعا مشخص نیست آقای پزشکیان اصلاحطلب است یا نه و حتی اگر هم باشد، توان ویژه مدیرتی در او دیده نشده است. حالا فرض کنیم اصلاحطلبان از آقای لاریجانی حمایت کنند؛ باز هم مشکل وجود دارد و حمایت آنها از لاریجانی منافقانه، منفعتطلبانه، فرصتطلبانه، عوامفریبانه تلقی میشود. همه میدانند لاریجانی اصلاحطلب نیست و گفته میشود پس چرا اصلاحطلبان از یک فرد غیراصلاحطلب حمایت میکنند؟ در صورتی هم که اصلاحطلبان در نهایت به این جمعبندی برسند که از لاریجانی حمایت کنند و او رأی نیاورد، آش نخورده و دهان سوخته میشوند؛ به این معنی که هم انتقادهای گستردهای به آنها میشود که سودجو هستید و هم رئیسجمهور دلخواهشان وارد پاستور نشده است. اگر اصلاحطلبان از لاریجانی حمایت کنند، صرفا در هراس از رئیسجمهور شدن آقای رئیسی این کار انجام میدهند و هیچ منطق دیگری پشت آن نیست. در واقع در موضعی سلبی قرار میگیرند نه ایجابی».
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان لاریجانی ناصر ایمانی اصلاح طلبان آقای لاریجانی اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۸۲۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.