مناظره واقعی چند میلیون بیننده دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۰۹۴۲۲
آفتابنیوز :
مناظره های انتخاباتی ۱۴۰۰، از همان ابتدا با انتقادهایی از سوی مخاطبان و کارشناسان مواجه شد. منتقدان خواهان تغییر ساختار انتخابی با هدف رسیدن به شناخت بیشتر و بهتر از نامزدها و آورده هایش بودند. حتی اغلب نامزدها هم پس از برگزاری مناظره اول، به جمع این منتقدان اضافه و اعمال تغییراتی در این برنامه را خواستار شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساعت پخش نامناسب، انتخاب پرسش های متفاوت و کلی برای هر کدام از نامزدها، همچنین شیوه اداره مناظره و نحوه قرارگیری نامزدها در دکوری که آن هم با انتقاد مواجه شده بود، از علت هایی برشمرده شد که مناظره ها را برای دستیابی به هدف اصلی با چالش مواجه می کرد.
پس از برگزاری مناظره اول، نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، حاکی از این بود که از هر ۱۰ نفر افراد بالای ۱۸ سال در کشور، ۳ نفر مناظره اول انتخاباتی سال ۱۴۰۰ را دیدهاند که این آمار در مقایسه با رقم نظرسنجی انجام شده توسط خود صداوسیما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ قرار می گرفت که میزان بیننده اولین مناظره زنده در سطح ملی را بیش از ۶۰ درصد در کل کشور اعلام کرده بود.
مناظره های انتخاباتی ۱۴۰۰
با بالا گرفتن درخواست ها برای تغییر ساختار، پس از برگزاری دور دوم مناظره انتخاباتی ۱۴۰۰، متولیان برگزاری تلاش کردند تغییراتی هرچند کوچک را در ساختار این برنامه انتخاباتی ایجاد کنند تا شاید آخرین مناظره تا حدودی به سلایق منتقدان و البته بیننده ها پاسخ گفته باشد؛ اما اینکه آیا اساسا آمار ارائه شده از میزان بیننده های مناظره های ۱۴۰۰، به میزانی هست که بتواند در روند انتخابات تاثیرگذار باشد، نکته دیگری است که شاید با نگاهی آماری به تعداد بینندگان مناظره های انتخاباتی در دنیا، بتوان به جمع بندی بهتری در این زمینه دست یافت.
تجربه های تاریخی در جهان و همچنین ایران حاکی از این است که هرکجا ساختار مناظره به معنای واقعی خود نزدیک شده، اتفاقا در نتیجه انتخابات هم بسیار تاثیرگذار بوده است. نمونه ای از این موارد که در گزارش ایسنا با موضوع مناظره نیکسون و کندی هم به آن اشاره شد، به عنوان اولین مناظره انتخاباتی تلویزیون در تاریخ از آن یاد می شود. این مناظره در سال ۱۹۶۰ برگزار شد و زمانی که کندی توانست در مقابل دوربین های تلویزیون در مقابل نیکوسن که آن زمان معاون رییس جمهور هم بود، به پیروزی دست پیدا کند، پیروز انتخابات هم شد.
از آن زمان تاکنون مناظرههای تلویزیونی بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و احزاب سیاسی به یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی در جهان تبدیل شدهاند.
بر این اساس، در دورانی که پربینندهترین برنامههای تلویزیونی به ندرت به رکوردهای چند ده میلیونی دست پیدا میکنند، مناظرههای تلویزیونی ریاست جمهوری در جهان همچنان یکی از پرمخاطبترین رویدادهای رسانهای به شمار میروند.
ایسنا در ادامه این گزارش تلاش کرده است، به معرفی برخی از پربینندهترین مناظره های انتخاباتی بپردازد.
در ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۶۰ بود که برای نخستینبار در تاریخ ایالات متحده آمریکا مناظره تلویزیونی از نامزدهای اصلی ریاست جمهوری و با حضور «جان اف کندی» و «ریچارد نیکسون» در چهار مرحله پخش شد. به این ترتیب مناظرههای تلویزیونی به بخشی از مراحل تبلیغات و آشنایی با نامزدهای ریاست جمهوری این کشور تبدیل شد.
مناظره «کندی» و «نیکسون» در سال ۱۹۶۰
در جدیدترین دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، بر اساس گزارش «ان بی سی نیوز» نخستین مناظره بین «جو بایدن» و «دونالد ترامپ» برای انتخابات ریاست جمهوری که ۹۰ دقیقه به طول انجامید و از ۱۶ شبکه به طور مستقیم پخش شد، ۷۳.۱ میلیون مخاطب داشت.
«فاکس نیوز» با ۱۷.۸ میلیون بیننده بیشترین آمار مخاطبان این مناظره را به خود اختصاص داده بود و «ای بی سی» و «ان بی سی» نیز در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
در مرحله پایانی مناظره این دو نامزد نیز ۶۳ میلیون مخاطب به تماشا نشستند.
مناظره ترامپ و بایدن
با این حال شمار بینندگان تلویزیونی مناظره نخست «بایدن» و «ترامپ» از نخستین مناظره انتخاباتی «هیلاری کلینتون» و «دونالد ترامپ» که ۸۴ میلیون نفر مخاطب داشت کمتر است. به گفته «فوربس» رکورد پرمخاطبترین مناظره انتخاباتی در تاریخ مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به این مناظره که در سال ۲۰۱۶ برگزار شد تعلق دارد.
«نیویورکتایمز» نیز اعلام کرده است پیش از سال ۲۰۱۶، رکورد پرمخاطبترین مناظره ریاست جمهوری ایالات متحده به مناظره سال ۱۹۸۰ بین «جیمی کارتر» و «رونالد ریگان» با ۸۰.۶ میلیون تماشاگر تعلق داشت.
مناظره «کارتر» و «ریگان» در سال ۱۹۸۰
همچنین بر اساس اطلاعات منتشرشده در وبسایت «نیلسون»، مناظره بین «جورج بوش پدر»، «بیل کلینتون» و «روس پروت» که در سال ۱۹۹۲ برگزار شد، ۶۹.۹ میلیون بیننده داشت. در مناظره سال ۱۹۷۶ بین «فورد» و «کارتر» نیز ۶۹.۷ میلیون نفر برنامه را تماشا کردند.
در بریتانیا با توجه به الگوی متفاوت انتخاباتی، نخستین مناظره انتخاباتی تلویزیونی بین رهبران احزاب سیاسی در سال ۲۰۱۰ با حضور رهبران احزاب سیاسی برگزار شد.
دکور مناظره انتخاباتی در تلویزیون های دنیا
در جریان مناظره تلویزیونی ۹۰ دقیقهای بین «گوردون براون»، «دیوید کامرون» و «نیک کلگ» به طور میانگین حدود ۹.۴ میلیون مخاطب داشت.
در سال ۲۰۱۵ نیز مناظره تلویزیونی چهار قسمتی با حضور سران هفت حزب اصلی بریتانیا برای انتخابات سراسری بریتانیا برگزار شد. برای این برنامه دو ساعته که رهبران احزاب مختلف فرصتی برای سخنرانیهای کوتاه و پاسخ به سوالات را داشتند نیز بیش از هفت میلیون نفر تماشاگر گزارش شد.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: مناظره های انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری مناظره های انتخاباتی مناظره های انتخابات مناظره انتخاباتی ایالات متحده برگزار شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۰۹۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هاتف صالحی، روزنامهنگار و چهره اصولگرای نزدیک به طیف قالیباف با روزنامه هم میهن گفتگویی داشته که بخش هایی از آن را می خوانید؛
*چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
*قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
*قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و... قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
*چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
*مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
*با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
*بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
*قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
*اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
*اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
*به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
*اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
*یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903031