مشهد فقط شهرنشین تولید میکند نه شهروند
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۱۷۱۷۹
عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه مشهد نمیتواند مهاجرین را در خود هضم کند، گفت: این ویژگی تنها در شهر مشهد است. مهاجرین به لحاظ فرهنگی نمیتوانند در شهر مشهد ادغام شوند. در جامعهشناسی وقتی بخواهید هویت شهری ببخشید باید هویت شهری را با هویت فردی ادغام کنید، اما مشهد فاقد این ویژگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین اکبری در گفتوگو با ایسنا و با حضور در میزگرد «بررسی عملکرد شورای پنجم مشهد در حاشیه شهر» اظهار کرد: وقتی صحبت از حاشیه شهر میشود باید ابتدا مفهوم حاشیه بیان و مشخص شود که درخصوص چه مسئلهای میخواهیم صحبت کنیم. همه افراد یک برداشت درست از حاشیه ندارند و نمیدانند که حاشیه چیست. چه چیزی حاشیه است؟ ما چه برداشتی از حاشیه داریم؟ برداشت مردم از حاشیه چیست؟
وی افزود: وقتی از منظر جامعهشناسی به یک مفهوم نگاه میکنیم، هر مفهومی برساخت جامعه است؛ یعنی مردم آن مفهوم را ساخته و به آن برچسب میزنند. ما منطقه را جدا میکنیم و برچسب حاشیه بر روی آن میزنیم. این حاشیه بر چه اساسی این برچسب را میگیرد؟ چه ویژگیهایی دارد که آن را از کلیت شهر جدا کرده و به آن برچسب میدهیم؟ این برچسب اعطا شده بار منفی با خود به همراه دارد. وقتی یک فرد حاشیهنشین است، از لحاظ اجتماعی در یک سطح پایینتر قرار دارد و مردم نیز نگاه منفیتری به او و تمامی افرادی که در حاشیه زندگی میکنند، دارند.
شهر مشهد تقریبا بیشترین استفاده را از واژه حاشیه دارد
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه در بسیاری از مطالعات دیگر از واژه حاشیه استفاده نشده و نامهای نواحی کمبرخوردار، مناطق پیرامونی، بافتهای فرسوده و... استفاده میکنند، عنوان کرد: چندسال پیش بنده در کارگروه مشورتی حاشیه شهر در وزارت کشور بودم. در چندین جلسه تنها در خصوص این مسئله صحبت شد که استفاده از واژه حاشیه برای این نواحی درست است یا خیر؟ شهر مشهد تقریبا بیشترین استفاده را از واژه حاشیه دارد. این واژه در ادبیات مدیران شهری و مطالعات علمی شهر بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و دائما تکرار میشود.
اکبری با بیان اینکه گویی انگار دائما خود این برچسب را میسازیم، خاطرنشان کرد: از منظر جامعهشناسی بعضی از مواقع ما یک واژه را ساخته، آن را شکل داده و بعد به آن هویت میبخشیم. وقتی نگاه ما به حاشیه منفی است؛ یعنی عملا با این بار منفی حاشیه را به صورت منفی میسازیم. باید بدانیم که قدرت واژهها بسیار زیاد است. متاسفانه در سیستم مدیریتی ما به این مسئله خیلی توجه نمیشود. باید بدانیم که از واژهها به چه شکل استفاده کنیم. به شکل فزایندهای استفاده از واژه حاشیه عمدتا تبدیل به یک مد مدیریتی شده است.
نگاه به حاشیه شهر مشهد باید نگاه فازی باشد نه صفر و یکی
وی با اشاره به اینکه وقتی در خصوص حاشیه صحبت میکنیم نباید مناطق را صفر و یک ببینیم، بیان کرد: همه مناطق به درجاتی میتوانند حاشیهای باشند. نوع نگاه ما به جای یک نگاه صفر و یکی باید یک نگاه فازی باشد. وقتی با نگاه دقیقتری به مناطقی که برچسب حاشیه بر آنها میزنیم، نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که آنها به یک درجه حاشیه نیستند، بلکه مناطق و نواحی باهم متفاوت هستند. حاشیهای بودن درجهای است. یکی از مشکلاتی که در شهر مشهد وجود دارد این است که یک درجهبندی درستی از مناطق وجود ندارد. استفاده زیاد از این واژه در شهر مشهد موجب شده که مشکلات زیادی در شهر بهوجود بیاید.
حاشیههای مشهد به یک شکل نیستند
عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه حاشیههای شهر مشهد به یک شکل نیستند، تاکید کرد: ما نمیتوانیم همه آنها را به یک شکل حاشیه بدانیم. وقتی مناطق مختلف را بررسی میکنیم، تفاوتهای زیادی بین مناطق به لحاظ سطح برخورداریها و انواع ویژگیها وجود دارد. یکی از مشکلاتی که شهر مشهد دارد این است که هنوز تصویر درستی از مناطق حاشیه خود ندارد. داشتن یک نگاه فازی به این مناطق و دیدن آنها به عنوان مناطقی که هرکدام دارای ویژگیهای متفاوتی از حاشیه هستند، اهمیت زیادی دارد که قرار است چه نسخهای برای آنان پیچیده شود؛ بنابراین ما با مناطقی روبهرو هستیم که از نظر محلی تفاوتهای زیادی با هم دارند و یک دستورالعمل کلی برای همه آنها درست نیست. هر منطقه برای خود و نسبت به ویژگیهای خاص خود باید نسخه خاصی داشته باشد که بتوان براساس آن برنامه خاص آن منطقه را اجرا کرد.
از ۱۳۳۵ تاکنون هر ۱۰سال یک لایه به مشهد اضافه شده است
اکبری با اشاره به اینکه، باوجود مطالعاتی که روی بحث حاشیه در مشهد شده است هنوز هم مرزبندیهای دقیق و درستی از مناطق پیرامونی و حاشیه نداریم، گفت: نقشههایی در این زمینه وجود دارد، اما بیشتر نگاه کالبدی و شهرسازی به آن شده و جنبه چندبعدی بودن حاشیه مد نظر قرار نگرفته است. حاشیه شهر تنها مسئله اقتصادی و کالبدی نیست بلکه موضوعات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... نیز در این زمینه وجود دارد.
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: به طور کلی معیارهای مختلفی در کنار هم قرار میگیرند تا منطقهای را شکل داده و ما به آن برچسب حاشیه بزنیم. به لحاظ رشد، وقتی دقیق نگاه میکنیم، شهر مشهد از سال ۱۳۳۵ تاکنون هر ۱۰سال یکبار یک لایه به آن اضافه شده است. وقتی نقشههای توسعه شهر مشهد را نگاه میکنیم، کاملا مشخص است که هر ۱۰ سال شهر مشهد شاهد یک توسعه بوده است. این توسعه تا ۲۰ و یا ۲۵ سال آینده نیز ادامه خواهد داشت.
رشد مشهد حداقل تا ۲۰ سال آینده ادامه دارد
وی ادامه داد: باتوجه به پویاییهای جمعیتی که در کشور با آن مواجه هستیم، روندی که بسیاری از کشورهای جهان آن را طی کردند در کشور ما نیز رخ خواهد داد؛ یعنی خالی شدن روستاها و مهاجرت به شهرها. پیشبینی میشود که بیش از ۹۰ درصد از جمعیت کشور ما در ۲۰ سال آینده جمعیت شهرنشین خواهند شد؛ بنابراین باید انتظار رشد شهری را طی حداقل ۲۰ سال آینده داشته باشیم. اینکه رشد شهری به چه شکل و با چه قواعدی انجام بگیرد، مسئله مهمی است. مشکل این است که ما همیشه به شکل انفعالی عمل میکنیم، به این صورت که حاشیهها شکل گرفته و بعد برای آن تصمیمگیری میکنیم.
مهاجرتهای استانی به مشهد
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه، تقریبا ما برنامهای برای مدیریت توسعه مدیریت شهری خود نداریم که توسعه شهری را مدیریت کنیم، اظهار کرد: در سالهای ۹۰ تا ۹۵ حدود ۴.۵ درصد ورودی مهاجرینی که به ایران میآمدند به شهر مشهد بوده است، اما بعد از آن حدود ۲.۵ درصد آنان از مشهد خارج شده و به دیگر شهرها رفتهاند. به طور کلی تراز ورودی به شهر مشهد نسبت به سایر شهرهای ایران بیشتر از خروجی آن است. ما باید انتظار این مسئله را داشته باشیم که به مرور زمان با حجم زیادی از افراد غیر مشهدی که از شهرها و کشورهای دیگر به اینجا آمدهاند، روبهرو خواهیم شد. مهاجرتهای استانی به مشهد یکی دیگر از موضوعات در حال وقوع است. ما با چنین پدیدههایی روبهرو هستیم که روزبهروز در حال رشد است و نمیتوانیم آن را متوقف کنیم.
برنامه استراتژیکی برای آینده حاشیه شهر و عدم توسعه آن نداریم/در آینده حجم جمعیت حاشیهنشین بیشتر از حجم جمعیت مردم در هسته شهر میشود
اکبری با بیان اینکه پیشبینی من این است که طی ۲۰ تا ۲۵ سال آینده بر مساحت شهر مشهد افزوده شده و رشد بیشتری خواهد کرد، عنوان کرد: در حال حاضر ما با پدیده حاشیهنشینی و مردمی که دارای این ویژگیها هستند مواجه بوده و در آینده نیز باز هم مواجه خواهیم بود. مهم است که ما چه اقداماتی برای وضعیت فعلی حاشیهنشینی در شهر و چه برنامهای برای جلوگیری از توسعه این نواحی برای آینده داریم. به این دو مقوله باید به شکل جدا از هم نگاه شود. در حال حاضر تمرکز ما بر مدیریت وضعیت فعلی حاشیه است. برنامه استراتژیک خیلی خاصی برای آینده حاشیه و عدم توسعه آن نداریم. روستاهای زیادی در آینده به شهر مشهد ملحق خواهند شد. نواحی به شکل کمربندی به خصوص در شمال غربی، غرب، شرق و شمال شرقی مشهد در حال شکلگیری است. ما با شهری مواجه خواهیم بود که اگر توسعه فعلی را در نظر بگیریم، در آینده حجم جمعیت مردم حاشیهنشین بیشتر از حجم جمعیت مردم که در هسته اصلی شهر ساکن هستند، خواهد بود.
سیستم مدیریتی مشهد ملوک الطوایفی است
وی با اشاره به اینکه، باید کنشها و فعالیتها در حاشیه شهر براساس طرح تفصیلی و جامع و در یک قالب باشد، بیان کرد: سیستم مدیریتی شهر مشهد به شکل ملوکالطوایفی است. حوزههای قدرتی در شهر مشهد بوده که هرکدام ذینفع هستند. مسئله حاشیهنشینی در شهر مشهد را نمیتوان با چنین سیستم مدیریتی اداره کرد. هر شهری را براساس حدود قدرت، شرایط و امکانات میتوان اداره کرد. دوستان ما در شهرداری و شورا به اندازه توان خود تلاش کردند، اما ما زمانی میتوانیم برنامهریزی و کار درستی انجام دهیم که همافزایی درست صورت گیرد. یک نگاه یکپارچه و استراتژیک مدون وجود ندارد. این مشکل را در شهرهای دیگر کمتر داریم.
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص اقدامات شورای پنجم مشهد در حاشیه شهر، خاطرنشان کرد: من با کالبد کاری ندارم. اقدامات زیادی در حاشیه رخ میدهد که تنها در مسئله و حدود کالبد است. در حاشیه تنها کالبد نبوده و موضوعات اجتماعی و فرهنگی نیز مسئله است. جمعیت شهر مشهد سبقههای مهاجرتی دارد. شهر مشهد نمیتواند مهاجرین را در خود هضم کند. این ویژگی تنها در شهر مشهد است. مهاجرین به لحاظ فرهنگی نمیتوانند در شهر مشهد ادغام شوند. این ویژگی را تهران دارد، به این صورت که کسی به آنجا میرود، خود را شبیه به آنجا در میآورد. در جامعهشناسی وقتی بخواهید هویت شهری ببخشید باید هویت شهری را با هویت فردی ادغام کنید اما مشهد فاقد این ویژگی است. شهر مشهد تنها شهرنشین تولید میکند و نه شهروند.
در حاشیه شهر کمترین کار را در حوزه اجتماعی و فرهنگی انجام دادهایم
اکبری با بیان اینکه ما باید نگاه پایبندی به ساخت جاده، خیابان، راه و... داشته باشیم، عنوان کرد: اگر بخواهیم شهری با ویژگی سرزندگی داشته باشیم، باید به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بر روی شهر کار شود. بررسیهایی که انجام شده نشان میدهد که ما یک بخش کمبرخوردار اما دارای پرآسیب اجتماعی و فرهنگی را داریم. شاید کسی با کمبود امکانات شهری بتواند در منطقهای زندگی کند اما با آسیبهای شدید اجتماعی و فرهنگی نمیتواند کنار بیاید. بیشتر بار منفی که در حاشیه وجود دارد، ناظر بر بعد فرهنگی و اجتماعی آن است. ما در این نواحی کمترین کار را در حوزه اجتماعی و فرهنگی انجام دادهایم. ما با یک ساختار موزاییکی و چندپاره در شهر مشهد مواجه هستیم که میتواند نتایج زیادی داشته باشد. افرادی که در شهر مشهد زندگی میکنند، به جای اینکه نسبت به شهری که در آن هستند احساس تعلق خاطر داشته باشند، نسبت به محلی که از آن آمدهاند، احساس تعلق خاطر دارند. ما چرا نتوانستیم لهجه مشهدی را جا بیندازیم؟. بیشتر از ۵۰ درصد مردم تمایلی ندارند که با لهجه مشهدی صحبت کنند.
در طرحهای تفصیلی و جامع ویژگیهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی در نظر گرفته نشده است
وی ادامه داد: لهجه از عناصر فرهنگی ما است. ما باید نگاهمان فراتر از موضوعات کالبدی باشد. در طرحهای تفصیلی و جامع ویژگیهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی در نظر گرفته نشده است. حتی اگر این طرحها بعد از پیچیدگیهای مختلف در فرایند بررسی، تصویب شوند باز هم نمیتوانند طرحهای عملیاتی بوده و کمک کنند که شهر ما التزام پیدا کند. باید به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مردم نیز در این طرحها توجه شود.
شهرداری در دنیا یک نهاد اجتماعی است نه یک نهاد اجرایی
عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص ارزیابی شورای پنجم مشهد در حوزه اجتماعی گفت: شهرداری در دنیا اساسا یک نهاد اجتماعی است و نه یک نهاد اجرایی. شهرداریها خود را یک نهاد عمرانی میدانند. شهرداری و شورا در این دوره به جای تمرکز بر فرهنگ در مناطق حاشیه به پروژههای عمرانی در آنجا پرداخته است. این مسئله تنها به شورای پنجم و چهارم مربوط نمیشود، بلکه یک مسئله زیربنایی مدیریت شهری است. در همین دور چندین معاون فرهنگی و اجتماعی منصوب شد. حوزه فرهنگی و اجتماعی در شهرداری به حاشیه رفته است. هرچقدر که به کالبد محیط زندگی رسیدگی شود باز هم نیاز است به موضوعات فرهنگی و اجتماعی توجه شود. کالبد بر فرهنگ و اجتماع تاثیر میگذارد، اما به صورتی نیست که با تغییر کالبد، فرهنگ و اجتماع تغییر کند. اتفاقهای خوبی در حاشیه رخ داده است، اما مدیریت شهری همیشه در توسعه حاشیه از حاشیه عقب است.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اجتماعی و فرهنگی فرهنگی و اجتماعی سیستم مدیریتی واژه حاشیه داشته باشیم شهر مشهد شورای پنجم سال آینده حاشیه شهر حجم جمعیت هویت شهری ویژگی ها عضو هیأت یک نهاد یک نگاه طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۱۷۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فراجا مرزبان حجاب است/ متولیان فرهنگی حجاب و عفاف بیدار باشند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان سردار موقوفه ئی و سرهنگ سید علی میراحمدی فرماندهی و جانشین فرماندهی نیروی انتظامی استان سمنان یادداشت هایی را درباره حجاب و عفاف را ارسال کردند که به شرح زیر می باشد
***فراجا مرزبان حجاب است/ متولیان فرهنگی حجاب و عفاف بیدار باشند
طرح نور یا طرح مقابله با ساختارشکنی و هنجار شکنی حوزه حجاب و عفاف چند وقتی است در سطح کشور آغاز شده و فراجا با حضور تیم های مجرب و متخصص در این حوزه عمل می کند.
واکنش ها به اجرای طرح نور در دو دسته قرار دارد؛ بخشی از جامعه موافق و حامی فراجا هستند و برخی نیز به تشریح آسیب های این طرح می پردازند.
پلیس در این طرح از تمام ظرفیت های انسانی و تجهیزاتی خود برای اجرای دقیق و کامل آن بهره می برد و ضمن رعایت کرامت و احترام انسانی با هنجار شکنی در حوزه حجاب مقابله می کند.
فراجا با اجرای طرح نور مرزبانی حوزه حجاب را عهده دار است و مقتدرانه اجازه نمی دهد دشمنان خطوط قرمز فرهنگی را در نوردند و به حریم خانواده اصیل ایرانی هجمه وارد سازند.
ولی متولیان فرهنگی حجاب و عفاف نیز بیدار باشند که اکتفا به طرح نور و حضور مجاهدانه پلیس در این عرصه تضمینی برای ارتقاء فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه و نسل های آتی نخواهد بود.
«عفاف و حجاب» اصالتی فرهنگی دارد و این عرصه عناصری آگاه، اصیل و شجاع را می طلبد. این جبهه میدان تاکتیکهای عمیق و تکنیکهای دقیق و نظم و استمرار در عمل است که امیداوریم سازمان ها و نهادها به ویژه خانواده های اصیل ایرانی، اهمیت آن را درک و خود محوریت این عرصه را عهده دار شوند.
نگارنده:فرمانده انتظامی استان سمنان-سرتیپ دوم ستاد جلیل موقوفه ئ
***برهنگی یکی از مصادیق خشونت اجتماعی است
خشونت روانی در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه می گذارد که تبعات آن بر فرد ،روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد
ماند.
خشونت مفهوم و پدیده ای چند بعدی و گسترده است که در حوزه های مختلف از جمله فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
خشونت امری ضد هنجار و عاملی مخرب در فرآیند توسعه زندگی فردی و جمعی است و می تواند به بسیاری از روابط در حوزه های خرد و کلان آسیب وارد سازد.
ولی آنچه از خشونت در افکار عمومی و ادبیات اجتماعی مطرح می شود غالبا خشونت فیزیکی و کلامی است که در عناوینی مثل ضرب و جرح فحاشی مزاحمت و .... تعریف و پیگیری می شود و بیشتر معطوف و محدود به دو گروه زنان و کودکان در بستر خانواده و جامعه شده است.
ضمنا به وجوه دیگر این پدیده مانند خشونت جنسی، خشونت مجازی، عاطفی و... که اخیرا به آن پرداخته شده است و کارشناسان و عموم جامعه این ابعاد را زیر ذره بین خود برده اند.
ولی ابعاد و وجوه دیگری از خشونت نیز وجود دارد که علیرغم گستره عظیم و قدرت اثر بخشی عمیق آنها بر فرد و جامعه کمتر بدان ها پرداخته می شود.
از جمله خشونت روانی و جنسی گسترده که با رواج بی حجابی و برهنگی در بستر جامعه و تشویش ذهن و روان جوانان ایجاد می شود و معمولا در پوشش آزادی فرهنگی قرار گرفته و به تبعات مخرب آن بر فرد خانواده و روابط عاطفی و خانوادگی هیچ گونه اهمیتی داده نمی شود.
این بعد از خشونت به مراتب مخرب تر از خشونت های آشکاری است که روزانه و مستمر توسط قوای قانونی و قضایی کشور کنترل می گردد، چرا که خشونت آشکار غالبا به درگیری مستقیم و غالبا فیزیکی دو یا چند تن معدود و محدود می شود ولی خشونت روانی جاری در عرصه بدحجابی و برهنگی آثاری عمیق گسترده و گاها نسلی در جامعه می گذارد که تبعات آن بر فرد،روان، روابط، خانواده و اجتماع متعلق به وی به جای خواهد ماند.
از همین منظر ساختار مدیریتی جامعه همانگونه که با خشونت آشکار با جدیت مقابله می کند، از منظر حراست از امنیت روانی عاطفی و جنسی در جامعه موظف است با خشونت ناشی از رواج برهنگی و بی حجابی در جامعه نیز مقابله نماید.
بدیهی است پایه های چنین رفتار خشونت باری در فرهنگ عمومی جامعه نهادینه است و نهادهای مسئول در این زمینه مسئولیت سنگینی بر عهده دارند.
نگارنده:فرمانده انتظامی استان سمنان-سرتیپ دوم ستاد جلیل موقوفه ئی
***"حجاب"نتیجه عزت نفس در آدمی است
انسان زندگی می کند برای خویش و برای شکوفایی خویشتن! نه برای دیگران و نگاه توجه و تایید دیگران!و اینگونه است که این جمله ی آشنا معنا می یابد:((حجاب یعنی بی نیاز به هر نگاهی ام، جز نگاه خداوند))
آنچه به انسان معنا و قیمت می دهد، رضایت عمیق و درونی نسبت به خویشتن است و این خشنودی تنها در مسیر حرکت انسان به سمت اهداف و ارزش ها و نیل به قله شکوفایی محقق می شود.
چنانچه هر فردی به هر دلیلی در طول زندگی در مسیر درخشان شکوفایی قرار نگیرد به دامن لذت پناه می برد. لذت های کوتاه و انگیزش های موقت که تسکینی است موقتی بر دردهای عمیق ناکامی!
انسان آگاهانه حال ناخوش زیستن در مسیر نادرست را احساس می کند، ولی درک شجاعت و تحمل لازم برای پذیرش آن را ندارد و لذا در مواجه با آن مکانیسم های غلط رفتاری را بر می گزیند.
مصرف مواد مخدر از جمله مکانیسم های غلطی است که هرچند تسکینی چند ساعته به دردهای وجودی و درونی انسان می دهد ولی آنچه می ماند نهایتا دردی انباشته تر و ترسی بسیار عمیق تر است.
از دیگر مکانیسم ها تمرکز بیش از حد بر ثروت اندوزی تکیه بر وجوه مختلف زندگی مادی از جمله ظاهر، اندام، زیبایی و.... برای جلب نگاه و توجه دیگران، افراط در روابط عاطفی و جنسی و هر آنچه انسان را دچار فراموشی و غفلت از خویشتن نماید.
همانگونه که اشاره شد برهنگی نیز از مکانیسمهای دفاعی در برابر احساسات دردناک ناشی از وجود بی ارزش انسانی در نگاه خود انسان است.
آنجا که ارزشمندی انسان به توجه و تایید دیگران گره می خورد و بهای انسان می شود تعداد چشم هایی که او را می شناسند می نگرند و دنبال می کنند.
ترس مواجه با درون تهی از ارزش و معنای انسان وی را ناچار می سازد برای ایجاد حس ارزشمندی و به تبع آن جذب افراد و نگاه آنان خود را بیاراید، برهنه سازد، جراحی کند و ..... و این مسیر را تا انتها پیش رود.
و انتها! پایانی است که دیگر هیچ نگاهی، هیچ لایک و تحسینی و هیچ دنبال کننده و تماشاگری و حتی هیچ اندازه ثروت و شهرت و قدرتی توان ارضای نیاز شدید ما به ارزشمندی و معنا را نمی دهد.
و این پایان قطعی است!
باید نگاه، تمرکز و توجه ما به درون هدایت گردد. آنگاه که خویشتن خویش مهم ارزشمند و گرانبها شد و این ارزشمندی در نگاه خویشتن نهادینه شد دیگران و نگاهشان کم اهمیت می شود.
آنگاه انسان زندگی می کند برای خویش و برای شکوفایی خویشتن! نه برای دیگران و نگاه دیگران و رضایت دیگران!
و اینگونه است که این جمله ی آشنا معنا می یابد: ((حجاب یعنی بی نیاز به هر نگاهی ام جز نگاه خداوند))
پس ساده زیستی و ابعاد آن، از جمله حجاب، نتیجه احساس ارزشمندی است که خاصیت انسان با معناست و نماد عزت نفس در آدمی است.
نگارنده: سرهنگ سید علی میراحمدی - جانشین فرمانده انتظامی استان سمنان
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901030