Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز شنبه پنجم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که دریافت واکسن ایرانی کرونا توسط رهبر معظم انقلاب و پاسداشت افتخار ملی از یک سو و خبر جان باختن ۵ سرباز معلم و تشییع دو خبرنگار محیط زیست در بهشت زهرا در کنار گزارش‌هایی از وضعیت بی ثبات افغانستان و گمانه‌ها برای ریاست قوه قضاییه در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


توزیع فحش به‌جای واکسن!

کامبیز نوروزی وکیل دادگستری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان توزیع فحش به‌جای واکسن نوشت: یک مقام حکومتی موظف است وظایفش را به درستی انجام داده و با مردم به احترام سخن بگوید. فحاشی و توهین بد است، از زبان و قلم مقام دولتی، بدتر و زشت‌تر و قبیح‌تر.
از آن توئیت کیانوش جهانپور که منتقدان وضعیت توزیع و تزریق واکسن کرونا را با لفظی زشت خطاب کرد و به آن‌ها توهین کرد، چند روزی می‌گذرد. بنده منتظر بودم یکی از ارباب قدرت لااقل چیزی بگوید و درسی به او بدهد. صدای همه از این زشتگویی او درآمد. او بر بی‌ادبی و آداب‌شکنی آنقدر اصرار دارد که نه فقط سعی نکرد ادبیات وقیح خود را اصلاح کند، بلکه با توئیت دیگری که «حرفو که بندازی زمین صاحبش برمیداره…» نشان داد که اصلا از جنس همین نوع ادبیات وقیح و فحاش است و بر آن اصرار دارد. اینکه این آقا به لفظی رکیک منتقدان را خطاب کرده است، خیلی مهم نیست. خودش را نشان می‌دهد که به قول امام علی (ع) انسان زیر زبانش نهفته است. او با این زبان واقعیت خودش را آشکار می‌کند. مهم‌ترش آن است که غیر از اسحاق جهانگیری که در این مورد تذکری ملایم به نمکی داد، روسای او به شکلی غیرمسوولانه در برابر این رکاکت و وقاحت سکوت کرده‌اند.


صدای همه از این وقاحت و فحاشی درآمد، الا صدای آن وزیر که رئیس اوست و همه وقتش یا غصه می‌خورد یا ذوق می‌کند و یا از ذوق یا غصه خوابش نمی‌برد و آدم را یاد مجیزگویان دربار قاجاری می‌اندازد. آقای رییس‌جمهور هم برایش مهم نیست که تکانی به زبان یا قلمش بدهد و با تنبیه این عضو دولت در این روز‌های آخر، واکنش مختصری به رواج آلودگی زبان سیاسی در کشور نشان دهد که خیلی بیشتر و مرگبارتر از کرونا در اهل دولت و سایر قوا اپیدمی شده است. هتاکی و تهمت و فحاشی در الگوی زبانی و گفتاری صاحبان قدرت چنان ریشه دوانده که بدون آن‌ها اصلا نمی‌توانند دهان باز کنند.
شاید از نظر حقوقی توهینی که جهانپور کرده است قابل تعقیب کیفری نباشد، چون فرد معینی را نشانه نگرفته است، اما کار او بدتر و پلیدتر از توهین ساده است، زیرا به جماعتی بزرگ فحاشی کرده است. اما یادمان باشد که بی‌مقدار شدن و انگشت‌نما شدن او به عنوان کسی که مقام مسوول است و زبانش علیه منتقدان به فحش و ناسزا می‌چرخد، کیفری بدتر از چندتومان جزای نقدی یا چند ضربه شلاق است. امیدوارم این موضوع به غصه‌ها و بی‌خوابی‌های وزیر بهداشت اضافه نکرده باشد.

 

‌رئیسی و دل کندن از حامیان خود؟!

احمد غلامی. سردبیر روزنامه شرق در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان رئیسی و دل کندن از حامیان خود نوشت: دولت سیزدهم دولتی بدون هژمونی است و مخالفان او در خارج و در داخل مرز‌ها بر این طبل می‌کوبند که این دولت، دولت همه مردم نیست. شاید در ظاهر این سخنان مشکل جدی ایجاد نکند، اما اگر دولت سیزدهم نتواند هژمونی لازم را به وجود بیاورد، یعنی ائتلاف‌ها و اتحاد‌هایی در میان صفوف آرای متفرق جامعه به وجود نیاورد، حتی با گشایش اقتصادی هم نمی‌تواند دولتی توانمند باشد. یک دولت توانمند دولتی است که هژمونیک است و با صیانت از این هژمونی می‌تواند یک «جبهه تاریخی» تشکیل بدهد. بدون استثنا هیچ‌کدام از دولت‌های چهار دهه گذشته نتوانسته‌اند به معنای واقعی هژمونی شده و جبهه تاریخی را صورت‌بندی کنند.

 

دولت اصلاحات (خاتمی) در ظاهر توان این را داشت که تبدیل به دولتی هژمونیک شود، اما در گیر‌وگرفتاری‌های دولت‌مداری و سنگ‌اندازی‌های مخالفان، این توان از دست رفت. نوعی واگرایی بین جناح‌های سیاسی وجود دارد که بیش از آنکه طالب موفقیت دولت‌ها باشند، در انتظار شکستشان هستند و برای آن روزشماری می‌کنند. اگر به سابقه دولت‌های بعد از انقلاب نگاه کنید، می‌بینید خصومت‌ها فراتر از رقابت‌های سیاسی است و گویا این دولت‌ها، دولت‌های گذشته و دولت مستقر مال دو کشور متفاوت‌اند. شاید همین خصومت‌هاست که منجر به روی کار آمدن دولت سیزدهم شده است؛ دولتی نه با یک شور و شوق انتخاباتی و مشارکت حداکثری. دولت‌هایی که در شرایط مطلوب روی کار آمده‌اند، بعد از گذشت چند‌صباحی دچار مشکلات عدیده‌ای شده‌اند.

 

اینک دولت سیزدهم با چه مسائلی روبه‌رو خواهد شد، معمای چندان پیچیده‌ای نیست. مخالفان دولت سیزدهم خاصه مخالفان رئیس‌جمهور در بیرون از مرز‌های کشور، بر تبلیغات تخریبی خود خواهند افزوده و منتقدان و مخالفان داخلی سکوت اختیار کرده و نظاره‌گر این تخریب‌ها خواهند بود. این تخریب‌ها دولت سیزدهم را بیش‌از‌پیش به خاستگاه خود یعنی نهاد‌های رسمی نزدیک کرده و آنان با یکدیگر جبهه‌ای واحد را تشکیل خواهند داد. در‌صورتی‌که باید این روند معکوس باشد و دولت از خاستگاه اصلی‌اش منفک شده و به سوی اتحاد‌ها و ائتلاف‌های فراگیر روی آورد. برای ایجاد هژمونی و یک جبهه تاریخی باید رویکردی متفاوت نسبت به نیرو‌های اجتماعی داشت و با ائتلاف‌های استراتژیک این نیرو‌های اجتماعی را در یکدیگر ادغام کرده تا به یک اراده جمعی دست پیدا کرد. این ائتلاف استراتژیک موجب تحقق ایده‌های دولت در جامعه می‌شود. ناتوانی از خلق اراده جمعی در بین مردم می‌تواند پاشنه آشیل دولت سیزدهم باشد؛ پاشنه آشیلی که متأسفانه برای مخالفان و موافقان با آن آشکار است. اگر دولت رئیسی نتواند به یک اراده جمعی شکل بدهد تا بحران‌ها را از سر راه بردارد، در چهار سال آینده حل مسائل و مشکلات کشور، غامض و پیچیده‌تر خواهد شد و مردم به این باور خواهند رسید که حتی با یک دولت یکدست هم کاری از پیش نخواهد رفت؛ دولتی که حمایت نهاد‌های رسمی را پشت سر خود دارد. شکست دولت سیزدهم خواسته یا ناخواسته شکست جامعه‌ای است که در روی‌کار‌آمدن آن مشارکت جدی نداشته است.

همین امر مخالفان و منتقدان را تحریص می‌کند تا به سمت انکشاف زوایای پنهان نابلدی دولت رئیسی گام بردارند. دولت‌های گذشته حداقل در آغاز راه در چنین موقعیتی قرار نداشتند و مخالفان آنان با سکوت در کمین بودند تا در بزنگاهی دولت را غافلگیر کنند؛ اما دولت رئیسی از همین آغاز با مخالفان جدی و پروپاقرصی روبه‌رو است. دولت رئیسی بیش از هر دولت دیگری ناگزیر است به مردم پناه ببرد و هویت‌های متفاوت اجتماعی را درک کند؛ مردمی را درک کند که احساسات و تجربه‌های عادی آنان در زندگی روزمره سیاستشان را می‌سازد. آنچه برای دولت سیزدهم امری حیاتی است، پرهیز از تصور بوروکراتیک از دولت است. تصور بوروکراتیک از سیاست در پی بسیج نیرو‌های متفاوت مردمی نیست و اراده هم برای این کار ندارد. دولت‌های بوروکراتیک مایل نیستند مردم قدرت بگیرند و صاحب‌اختیار خود باشند. مردم را خلاصه‌کردن در حامیان خودی‌ها، سیاست بی‌سیاستی است. سیاست واقعی گسترش توانمندی‌های عمومی و بیش از هرچیز افزایش توان مردم عادی است. دولت رئیسی ناگزیر است خلاف دولت احمدی‌نژاد حرکت کند؛ اگر دولت احمدی‌نژاد از مردم آغازید و به حامیان خود رسید، دولت رئیسی باید از حامیان خود دل کنده و به سوی مردم بازگردد.

 

پیشنهاد احیای جناح چپ توسط عبدالله گنجی

عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان لزوم احیای چپ نوشت: به نظر می‌رسد بخشی از اصلاح‌طلبان با ماهیت حقیقی و حتی حقوقی جمهوری اسلامی به خط پایان رسیده‌اند؛ نه راهی برای گفتگو در درون حاکمیت باقی گذاشته‌اند و نه درصدد اصلاح ذهنیت حاکمیت هستند و نه حاضرند طرفداران نظام «فرادینی» را به حاشیه برانند و نه می‌توانند از پوستین روشنفکری و پرستیژخواهی اجتماعی خارج شوند.
راه چاره، احیای چپ با محوریت اصول انقلاب اسلامی است. پاسخ امام به درخواست بنیان‌گذاردن چپ در زمستان ۱۳۶۶ و نامه امام به محمدعلی انصاری می‌تواند مبنای بازگشت باشد. می‌توان بر سر اصول توافق کرد و میدان فروع و سلایق را به رسمیت شناخت. اصلاح‌طلبان نمی‌توانند به این تعبیر سروش عمل کنند که در اصول هم می‌شود اجتهاد کرد (ابطال‌پذیری).


جمهوری اسلامی به عنوان نظامی نوپا و بی‌تجربه حتماً دارای اشتباه و اشکال است. درباره همه اشکالات می‌توان صحبت کرد، اما همانگونه که در بیانیه گام دوم آمده، در اصل حرکت انقلاب «تجدیدپذیری» رخ نخواهد داد و از قضا نیرو‌های فکری اصلاحات در همین نقطه ایستاده‌اند و حال شورای نگهبان باید چه کند؟
به نظر می‌رسد چپ‌هایی که می‌خواستند چپ بمانند بین نظام و تجدیدنظرطلبان گرفتار شدند و به حاشیه رفتند. امثال مرحوم محتشمی‌پور، سید هادی خامنه‌ای و برخی روحانیون چپ باید بر محوریت چپ برگردند.
حزب کارگزاران سه، چهار سالی است که با شیبی ملایم به دنبال بازگشت و احترام به نظام است، این مسیر می‌تواند به اعتمادسازی و عادی‌سازی روابط منجر شود. نگارنده هویدایی اصلاح‌طلبان در سپهر سیاسی کشور را در قالب احیای چپ میسر می‌داند. سخت یقین دارم چپ‌هایی هستند که به رهبری انتقاد‌های تندی دارند، اما امام، انقلاب و نظام را قبول دارند و به آرمان‌های انقلاب پایبند هستند.


این افراد مورد تأیید و علاقه رهبری هستند، زیرا او به خود دعوت نمی‌کند. مرحوم محتشمی‌پور یکی از این افراد بود که هم منتقد بود، هم مرتبط و هم رهبری به ایشان علاقه‌ای ویژه داشت که در پیام تسلیت نیز بارز است. به گذشته که می‌نگریم پنجره اصلاح‌طلبی باز بود، از مجلس سوم تا مجلس ششم. از خاتمی تا کاندیداتوری موسوی، اما اصلاح‌طلبان حاضر نیستند انحراف از معیار رفتار خود را بپذیرند و آن را اصلاح کنند. احیای چپ به عنوان یک بال سیاسی نظام ضروری است. چپ به غزه و لبنان باور دارد، ولایت فقیه را اگرچه در نیابت تعریف نمی‌کند و مطلقه و کشفی نمی‌داند، اما بودن آن را در قانون اساسی محترم می‌شمارد و اصل ۱۱۰ را می‌پذیرد. حال آنکه اصلاح‌طلبی آن را یکه‌سالاری و دیکتاتوری صالحان و دین را افیون حکومت می‌داند. چپ پیام حج خونین ۱۳۶۶ امام را «منشور انقلاب» اعلام کرد، اما اصلاحات اعلامیه حقوق بشر و مانیفست‌های خودساخته از اندیشه‌های انتقادی مکاتیب غربی را مسیر حرکت خود می‌داند.
چپ به مبارزه با استکبار و صهیونیسم باور دارد، اما اصلاح طلبی راه تهی‌کردن جمهوری اسلامی از روحیه انقلابی را رابطه بی‌چون و چرا با استکبار می‌داند. قطعاً هیچ طرحی برای حذف اصلاح‌طلبان از قدرت تعبیه نشده است، اما قانون انتخابات بر فرد و نه جریان متمرکز است و اگر اصلاح‌طلبان رو به نظام ایستاده بودند، می‌توانستند مهره‌های موجه خود را توافق کنند و در دقیقه ۹۰ دچار حیرانی نشوند و مشروعیت نظام را به سخره نگیرند. اینکه شورای نگهبان جناحی عمل می‌کند و درصدد حذف ماست مسئله را حل نمی‌کند. باید در آیینه نظام جمهوری اسلامی خود را ببینند. به جای دموکراسی به مردم‌سالاری دینی باور داشته باشند، باید بوم جمهوری اسلامی را باور داشت. باید ظن حاکمیت را برطرف کرد و به عنوان «یک سلیقه» به درون نظام بازگشت.

منبع: تابناک

کلیدواژه: شورای شهر ششم سید ابراهیم رئیسی انتخابات 1400 واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست مرور روزنامه ها واکسن کرونا کامبیز نوروزی قوه قضاییه افغانستان شورای شهر ششم سید ابراهیم رئیسی انتخابات 1400 واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست جمهوری اسلامی حامیان خود دولت سیزدهم اصلاح طلبان دولت رئیسی احیای چپ دولت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۵۳۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران

آفتاب‌‌نیوز :

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هم‌میهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت.

مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛

* یکی از وعده‌های ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟

مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام می‌دهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم می‌شوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالی‌که هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیین‌تکلیف نشده عده‌ای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند.

خبرهای مرتبط
اصولگرایانِ منتقد «گشت ارشاد»، تغییر موضع داده اند؟ /دولت رئیسی همچنان مدافع رویکردهای تند و سلبی در موضوع حجاب
تکرار حمایت های دولت از گشت ارشاد /تا تصویب نهایی لایحه عفاف و حجاب، پلیس به وظایف خود عمل خواهد کرد
شبکه قدرت، اجازه گشت ارشاد مدیران را به رئیسی نمی دهد /خود او هم صاحب نفوذ نیست
گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفاده‌های اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالی‌که قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند.

اما به نظر می‎آید هیچ پیگیری‌ای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آن‌گونه که تبلیغات گسترده‌ای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه می‌بینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلاف‌واقع‌هایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل.

* دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارش‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شاهد آن هستیم که نه‌تنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک می‌کنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت می‌گیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمی‌گیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحت‌الشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت می‌گیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده می‌شود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمی‌رسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر می‌بینند.

* به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راه‌اندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟

مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفاف‌سازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی می‌شود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانه‌ها خبر از فساد داده می‌شود.

در این موارد متاسفانه دولت نه‌تنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمی‌کند بلکه دستگاه‌های مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پرونده‌ها را مشمول قاعده زمان می‌کنند. مشمول قاعده زمان شدن این پرونده‌ها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است.

عده‌ای بر این عقیده‌اند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور می‌شود درحالی‌که انباشته شدن پرونده‌های فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه می‌زند.

* حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟

هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی می‌کنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابی‌گر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفاده‌گر را به امتیازات موجود به‌ویژه رانت‌های دولتی وصل می‌کنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلال‌ها به مختلسین ربط پیدا می‌کنند. اگر نگاهی به مجموعه پرونده‌های بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به ده‌ها میلیارد دلار براساس نرخ روز می‌رسد، این سه ضلع در آن وجود دارد.

متاسفانه در گذشته به‌طور عمده رأس هرم (اختلاس‌گران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابی‌ها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل داده‌اند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پول‌های اختلاس‌شده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پول‌های اختلاس‌شده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پول‌ها مشخص نشده است.

باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح می‌شود که یا آنها مجازات می‌شوند یا مجازات‌شان در گذر زمان محو می‌شود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکل‌گیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشی‌ای که صاحبان قدرت و ثروت شکل می‌دهند و می‌بینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه می‌کند.

* یک سال دیگر انتخابات ریاست‌جمهوری است و راه‌اندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعده‌های آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجه‌ای برای این دولت و آقای رئیسی رقم می‎زند؟

دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعده‌ها را فراموش می‌کنند، مردم هیچ وعده‌ای را فراموش نمی‌کنند؛ به‌ویژه وعده‌های مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزی‌ها در کشور ناشی از اصرار دولت‌ها بر حفظ شرایط است. به‌طور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است.

در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیف‌های مختلف توزیع کرده است که کل این رقم‌ها پایین‌تر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانت‌خواران بخشیده است. تاکید می‌کنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است.

* آیا دولت سیزدهم توانایی راه‌اندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟

معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولت‌های گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد.

دیگر خبرها

  • پیگیر اصلاح قانون شوراها در کشور هستیم
  • ابراهیم رئیسی دوباره از «گشت ارشاد مدیران» گفت؛ در دستور باشد!
  • رئیسی: گشت ارشاد مدیران باید در دستورکار وزرا باشد
  • ببینید | سرکار گذاشتن مردم توسط دولت رئیسی به روایت یک نماینده مجلس
  • رئیسی: رشد نقدینگی و قیمت ارز نیازمند کنترل است
  • رئیسی : گشت ارشاد مدیران در دستور کار وزرا باشد
  • رئیسی: گشت ارشاد مدیران در دستورکار وزرا باشد
  • «گشت ارشاد مدیران»؛ یک وعده شبه احمدی نژادی دیگر در دولت رئیسی /فسادها و تخلفات در سکوت فراموش می‌شوند؟
  • سه سال انتظار برای ارشاد مدیران
  • فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران