خاطره بازی با تیتراژ خاطره انگیز خانه سبز؛ علی تفرشی چگونه انتخاب شد؟
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۱۵۵۹۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
نوستالژیکترین تیتراژهای رمضانی + تصاویرآنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
امروز به سراغ موسیقی تیتراژ یکی از سریالهایی رفتیم که یقیناً در آمار پربینندهترین مجموعههای تلویزیونی جزو اولینهاست و تا هر زمانی هم که دست اندرکاران رسانه ملی برای پخش چندباره آن از شبکههای مختلف تلویزیون اقدام کنند، قطعاً محبوبیت خود را از دست نخواهد داد. محبوبیتی مثال زدنی که به واسطه یک زوج هنری در مقام کارگردان که البته یکی از آنها دارفانی را وداع گفته و جمعی از بهترینهای بازیگری توانست تبدیل به سریالی تاریخ ساز شود که در اواسط دهه هفتاد چهارشنبهها از شبکه دو مهمان خانههایی میشد که رفاقت و مهربانی در آن خیلی اوضاع بهتری از حالا داشت.
سریالی که از همان ابتدا به بینندهاش نشان داد که آمده تا نوآوری کند و طرحی نو در اندازد، همان جایی که صدای مخملین مرحوم خسرو شکیبایی روی تصاویری از خانههای یک شهر آغازی را نوید میدهد که قطعاً حرفهای تازهای برای گفتن دارد. و اتفاقاً از همین جا یک تیتراژ برآمده از یک قصه آغاز میشد: «به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه، میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه، میتونه تو یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچه هست یاشه، میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه، میتونه برای هرکی مفهومی داشته باشه، یا هر رنگی داشته باشه، میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه، میتونه رنگ قرمز یا به رنگ …، ولی من یعنی بهتر بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه بله سبز و همیشه سبز»
سریال «خانه سبز» یک مجموعه تلویزیونی دهه هفتاد به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام است که پس از پخش موفقیتآمیز و چشمگیر سریال «همسران» از این زوج هنری در سال ۱۳۷۵ توانست به موفقیت خیره کنندهای برسد که تا سالها رکورد مخاطبان تلویزیون را با تعداد بینندگان این مجموعه نگه داشت و تبدیل به اثر تاریخی شد که بی گمان شکل و شمایل جدید داستان پردازی و روایتش به عنوان یک اتفاق جدید در عرصه سریال سازی تبدیل به یکی از مهمترین مولفههای جذب مخاطب شد. مولفهای که بی هیچ تردیدی خسرو شکیبایی و دیگر بازیگران اثر به همراه موسیقی تیتراژ و دیگر جزییات نقش تعیین کنندهای در آن ایفا کردند.
داستان این مجموعه روایت ساکنان یک خانه (همان لوکیشن معروف سریال همسران در محله سعادت آباد تهران) است که همه با هم نسبت خانوادگی دارند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را با محوریت یک زوج وکیل تجربه میکنند که این بار با حال و هوایی متفاوتتر از سریالهای این چنینی پیش روی مخاطب قرار گذاشته است. شرایطی خیالانگیز که با موسیقی بهرام دهقانیار و تیتراژ ابتدایی کار با صدای مرحوم شکیبایی و موسیقی پایانیاش به خوانندگی علی تفرشی جلوهای جدید را پیش روی موسیقی تیتراژ آن سالهای تلویزیون قرار داده و تبدیل به یکی از ارکان مهم تغییر مسیر ساخت موسیقی تیتراژ در مجموعههای تلویزیونی شد.
خسرو شکیبایی، مهرانه مهین ترابی، رامبد جوان، آتنه فقیه نصیری، داریوش اسدزاده، حمیده خیرآبادی، اکرم محمدی، آرش نادی، فرخ نعمتی، اسماعیل محرابی، حبیب رضایی، فخرالدین صدیق شریف و برخی دیگر از هنرمندان گروه اصلی بازیگران این سریال را تشکیل میدادند که در هر قسمت نیز به فراخور قصه داستان بازیگران مهمان نیز به کار اضافه میشدند.
اگرچه درباره ابعاد مختلف این سریال به لحاظ گفتارهای اجتماعی و روانشناسانه آن در بستر یک خانواده ایرانی تاکنون مقالهها و نقدها و مصاحبههای متعددی با عوامل این سریال ماندگار منتشر شده، اما موسیقی تیتراژ این مجموعه یکی از خاطره سازترین و ماندگارترین موسیقی هاست که به واسطه هوشمندی گروه کارگردانی و صد البته حضور فرد متخصصی به نام بهرام دهقانیار که ید طولایی در ساخت موسیقی تیتراژهای خاطره ساز دارد و در گزارشهای بعدی نیز به برخی دیگر از آثار او پرداخته خواهد شد، شرایط ویژهتری را برای این کار فراهم کرد که همچنان تازگی خود را حفظ کردهاند.
از جذابیتهای کلامی موسیقی ابتدایی تیتراژ سریال با صدای خسرو شکییابی که بگذریم، موسیقی تیتراژ انتهایی سریال با مطلع «سبز سبزم ریشه دارم، من درختی استوارم …» نیز دربرگیرنده جذابیتهای شنیداری جالب توجهی است که در آن روزگار و معرفی محدود خوانندگان فعال موسیقی پاپ که همانند این سالها تا این حد حضور جدی نداشتند، چارچوب جدیدی را برای شنوندگان تعریف کرد و آن معرفی رسمی یک خواننده به نام علی تفرشی بود که تا زمان تهیه و تولید این تیتراژ به عنوان یک هنرمند معتبر در گروهها و ارکسترهای معتبر موسیقی به عنوان خواننده گروه کر یا نوازنده کمانچه حضور داشت اما آنچنان میان طیف مخاطبان آشنا نبود، شرایطی که برای این خواننده حکم ورود به یک فضای جدید حرفهای به واسطه توانمندیهای آهنگسازی بهرام دهقانیار و پیشینه علمی اش در عرصه خوانندگی را پیدا کرد.
علی تفرشی کنسرتهای متعددی را با گروه موسیقی پاپ خود در شهرهای مختلف و ارکستر سمفونیک به رهبری منوچهر صهبایی، نادر مشایخی، محمد بیگلری پور، نادر مرتضی پور و مجید انتظامی اجرا کرده است. او همچنین برای فیلمهای زیادی خوانندگی و نوازندگی کرده که از شاخصترین آنها میتوان آثار و فیلمهایی به آهنگسازی بزرگانی چون فردین خلعتبری، احمد پژمان، کارن همایونفر، کامبیز روشنروان، فرهاد فخرالدینی، مجید انتظامی و محمدرضا علیقلی اشاره کرد. از تفرشی تاکنون آلبومهایی با نامهای: دیوانه شو، شمارش، تو کجائی همه عشق و تردید در بازار موسیقی عرضه شده است.
وی چندی پیش بود که با حضور در برنامه تلویزیونی «دورهمی» در پاسخ به پرسش مهران مدیری درباره حضورش در موسیقی تیتراژ «خانه سبز» گفت: در آن سالها مرسوم نبود تیتراژ سریالها با صدای خواننده به روی آنتن برود و بعد از اینکه کار ساخته شد تا چند وقت اثری از صدای من نبود تااینکه در روز نیمه شعبان بهرام دهقان پور با من تماس گرفت و دوباره برای ضبط تیتراژ رفتیم و بعد از مدتها که صدای من پخش شد، هیچ اسمی از من تو تیتراژ برده نشده بود و مردم دنبال صدای خواننده میگشتند، تا اینکه بعد از سریال «خانه سبز» کم کم اجرای خواننده به روی تیتراژ مرسوم شد.
بیژن بیرنگ یکی از کارگردانان سریال «خانه سبز» هم چندی پیش بود در گفتگو با یکی از برنامههای «گاما فیلم» شبکه تلویزیونی «آی فیلم» درباره انتخاب خواننده موسیقی تیتراژ سریال «خانه سبز» گفت: «در نشستی که با آقای بیرنگ و شکیبایی داشتیم، تصمیم گرفتیم ادامه مصرع «سبز سبزم ریشه دارم» را با توجه به مضمون سریال ادامه دهیم. شعر را هرطوری بود تمام کردیم و قرار شد آقای شکیبایی آوازخوانی تیتراژ را برعهده بگیرد، خدا را شکر صدای آقای شکیبایی آنقدر بد بود که هیچکدام از ما رضایت ندادیم ایشان آوازخوان این سریال باشند! در نهایت آقای علی تفرشی که دوست آقای دهقانیار بود تیتراژ سریال را برای ما خواندند که همگی رضایت داشتیم.»
بهرام دهقانیار آهنگساز سریال خانه سبز نیز درباره انتخاب علی تفرشی بهعنوان تیتراژ این مجموعه پرطرفدار گفته بود: وقتی شعر تیتراژ این سریال آماده شد من تلاش کردم با نگاهی متفاوتتر نسبت به برخی از کارهایم کار را به سمت تولید یک اثر با ساختار موسیقی پاپ ببرم. اما وقتی کار تمام شد با یک چالش جدی برای انتخاب خواننده رو به رو بودم چرا که اختصاصاً درباره این قطعه وسواس زیادی داشتم که خواننده مناسب موسیقی و شعر برای کار انتخاب شود. تا اینکه با علی تفرشی به عنوان یک خواننده جوان که آن روزها علاوه بر توانایی در نوازندگی کمانچه در گروهها و ارکسترهای مختلف به عنوان خواننده گروه کر حضور داشت، آشنا شدم و بعد از یک تست اولیه که گرفته شد، او را به عنوان خواننده انتخاب کرد و خوشحالم که این انتخاب در نهایت با استقبال خوب مخاطبان نیز مواجه شد.
به هر حال موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «خانه سبز» نیز یکی از محبوبترین ملودیهای زمانه خود شد و این محبوبیت نیز تا به امروز ادامه یافته و به گمان نگارنده نیز فراموش شدنی نیست. شرایطی که به غیر از موارد استثنایی دیگر در آثار امروزی موسیقی تیتراژها حرف اول و آخر را میزند و حتی ماجرا را به سمت و سویی کشانده که اکنون در برخی موارد نیز آلوده به برخی زد و بندهای اقتصادی شده که میتواند یکی از چالشهای جدی نظام اقتصادی موسیقی ایران در این روزگار محسوب شود.
منبع: مهر
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تیتراژ تیتراژ سریال موسیقی فیلم بهرام دهقانیار موسیقی تیتراژ تیتراژ سریال علی تفرشی خانه سبز سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۱۵۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
10 استادیومی که از آنها یک نام و هزار خاطره مانده!
به گزارش "ورزش سه"، استادیومهای مدرن فوتبال که با طرحهایی پیشرفته و نوآورانه برپا شدهاند اما ما نمیتوانیم حسی که نسبت به گذشته خودمان داریم را فراموشی کنیم. نوکمپ ورزشگاه خانگی بارسلونا آخرین موردی است که بهطور گسترده بازسازی شده و میلیونها هوادار از دیدن سکوهای قدیمی و شیبدار تخریب شده، ناراحت هستند و قرار است دهمین ورزشگاهی باشد که دیگر از آن جز چند عکس و خاطره چیزی وجود نخواهد داشت.
ویسنته کالدرون
خانه سابق اتلتیکومادرید، میزبان مسابقات جام جهانی و محل برگزاری کنسرتهای مایکل جکسون در اسپانیا اولین ورزشگاهی است که مرور خواهیم کرد. اتلتی در طول 51 سال حضور در این ورزشگاه، 5 قهرمانی لالیگا و 7 قهرمانی جام حذفی را بهدست آورد و سپس به متروپولیتانو رفت. اکنون زمین این ورزشگاه، به اتوبان تبدیل شده است.
نکته عجیب این است که سکوهای شمالی ورزشگاه تخریب نشده و احتمال بازسازی آن وجود دارد. به دلیل عدم تخریب سکوهای شمالی ورزشگاه و فرم قرارگیری رمپ بزرگراه در کنار این سکوها، گمانه زنیهایی مبنی بر استفاده از این ورزشگاه برای برگزاری مسابقات فرمول یک و رقابتهای جایزه بزرگ موتورسواری در میان کاربران شبکههای اجتماعی و مخاطبان ورزشی مطرح شد اما هیچیک از این ادعاها تاکنون ثابت نشدهاست.
ورزشگاه قدیمی ومبلی
استادیومی که پله زمانی آن را «کلیسای فوتبال» مینامید در زمان تخریب آن در سال 2003 با اینکه از لحاظ کیفیت افتضاح به نظر میرسید اما برای نسل زیادی از هواداران فوتبال بسیار نمادین و خاطرهانگیز بود. در حالیکه ومبلی بازسازی شده اما هنوز تصاویر قدیمی آن در ذهن همه ما وجود دارد.
ورزشگاه دل آلپی
استادیوم را استودیوی هاتر در تورین، طراحی کرد. استادیوم آلپها (استادیوم دلآلپی) برای میزبانی از بازیهای جام جهانی 1990 ساخته شده و میزبان اشکهای پل گاسکوئین در نیمه نهایی جام جهانی 1990 هم بود؛ دیداری که انگلیس با توقف مقابل آلمان از راهیابی به فینال جام جهانی بازماند. این استادیوم با دیدار منتخب یوونتوس و تورینو با پورتو افتتاح شد که با برتری 4 بر 3 میزبان مقابل تیم پرتغالی همراه شد. بیانکونری در دل آلپی، 7 اسکودتو و 2 جام حذفی ایتالیایی را به ویترین افتخاراتش اضافه کرد. این استادیوم علاوه بر خاطرات خوب برای هواداران یوونتوس، نفرت آنها را هم به دنبال داشت. پیست دوومیدانی اطراف زمین باعث شده بود زمین بازی به وضوح دیده نشود و هواداران همیشه نسبت به این موضوع معترض باشند؛ این در حالی بود که این استادیوم برای هیچ یک از مسابقات دو میدانی مورد استفاده قرار نگرفت.
اگرچه یوونتوس، حمایت فوقالعادهای را در ایتالیا به خود جلب کرده بود اما استادیوم دل آلپی به ندرت پر میشد و میانگین تماشاگران آن همیشه از عدد 38 هزار بالاتر نمیرفت؛ عددی که فاصله بسیاری با 67 هزار و 299 نفر ظرفیت استادیوم داشت. علاوه بر این در دیدار یوونتوس مقابل سامپدوریا در جام حذفی ایتالیا در سال 2002، تنها 237 تماشاگر نظارهگر بازی بودند. هواداران یوونتوس در سراسر ایتالیا پراکنده هستند و اگرچه یوونتوس پرببیندهترین تیم ایتالیا بهشمار میرفت اما کمبود تماشاگر باعث شد آنها به فکر این بیفتند که برخی بازیهای خانگی خود را در شهرها و استادیومهای دیگر برگزار کنند.
ورزشگاه هایبری
استادیوم آرسنال که در زبان عامیانه با نام هایبوری شناخته میشود، بین سالهای 1913 تا 2006 میزبان آرسنال بود و بدون شک یکی از نمادینترین ورزشگاههای تاریخ فوتبال انگلیس است. این استادیوم که میدانی بود برای نبرد افسانههای توپچی در سال 2006 میلادی به مجتمع مسکونی تبدیل و استادیوم اختصاصی تیم فوتبال آرسنال به استادیوم امارات تغییر یافت. آرسنال از زمان رفتنش از استادیوم قبلی هنوز لیگ را نبرده و شاید این طلسم هایبری است.
وایت هارت لین
شگفت انگیز است که تاتنهام 118 سال در وایت هارت لین بازی کرد؛ بدون اینکه کسی به دنبال جام باشد. این باشگاه در سال ۲۰۰۸ میلادی تصمیم به ساخت یک ورزشگاه جدید به نام ورزشگاه تاتنهام هاتسپر کرد که گنجایش آن ۶۲٬۰۶۲ نفر است. ورزشگاه جدید در واقع در دل وایت هارت لین بنا شد؛ به گونهای که تکمیل مراحل پایانی ساخت ورزشگاه مستلزم تخریب وایت هارت لین بود. وایت هارت لین ۱۴ مه ۲۰۱۷ بسته و در همان سال تخریب شد.
استادیوم دیساریا
یکی از بهترین مسابقات فوتبال تمام دوران، پیروزی ایتالیا مقابل برزیل در جام جهانی 1982 در زمین قدیمی اسپانیول برگزار شد. مشکلات مالی اسپانیول باعث شد تا ورزشگاه را به یک گروه معماری بفروشند و حالا هیچ اثری جز چند ساختمان از آن باقی نمانده است.
آپتون پارک
ورزشگاه قدیمی وستهام که در سال 2015/16 به پایان راه رسید. این ورزشگاه همیشه برای تیم مقابل ترسناک بود. ورزشگاه لندن از لحاظ کیفیت نمیتواند با آن مقایسه شود اما هواداران وستهم همچنان برای خروج از خانه اصلی خود ناراحت هستند. اکنون این ورزشگاه تبدیل به یک مجتمع مسکونی شده که با آه و افسوس لندنیها همراه است.
ورزشگاه داس آنتاس
استادیوم قدیمی پورتو که قرار بود پرتغال افتتاحیه یورو 2004 را در آن برگزار کند اما پیش از آن تخریب شد و ورزشگاه فعلی پورتو جایگزین آن شد.
مین رود
هنوز مین رود رکورددار بیشترین تعداد تماشاگر برای یک باشگاه انگلیسی بهشمار میرود. زمانی که 85000 نفر برای تماشای بازی استوک سیتی و منچسترسیتی در سال 1934 به ورزشگاه رفتند و از منچسترسیتی حمایت کردند. اکنون 20 سال از زمان سفر به اتحاد میگذرد و پپ در آرزوی این است که هواداران تیمش را به مانند یک قرن پیش کامل و همیشه حاضر ببیند!